گام به گام ستایش صفحه 10 درس چشمه فارسی (1)

1) به نام کردگار هفت افلاک                     که پیدا کرد آدم از کفی خاک

2) الهی , فضل خود را یار ما کن                 ز رحمت، یک نظر در کار ما کن

3) تویی رزّاق هر پیدا و پنهان                 تویی خلّاق هر دانا و نادان

4) زهی گویا ز تو، کام و زبانم                   تویی هم آشکارا هم نهانم

5) چو در وقت بهار آیی پدیدار                 حقیقت پرده برداری زرخسار

6) فروغ رویت اندازی سوی خاک             عجایب نقش ها سازی سوی خاک

7) گل از شوق تو خندان در بهار است        از آنش رنگ های بیشمار است

8) هر آن وصفی که گویم بیش از آنی       یقین دارم که بی شک جان جانی

9) نمی دانم،  نمی دانمش،  الهی             تو دانی و تو دانی آنچه خواهی

1) سخنم را با نام خداوندی شروع می کنم که خالق آسمان های هفت گانه است و انسان ها را از خاک خلق کرده است.

2) پروردگارا , لطف خود را شامل حال ما کن و با رحمت خود کار و رفتار ما توجه کن.

3) روزی دهنه ی تمام پدیده های جهان چه آنها که آشکارند و چه انهایی که پنهانند تو هستی و تو خالق همه ی انسان هایی چه دانایان و چه نا آگاهان.

4) به راستی تو نیروی سخن گفتن را به من داده ای و هرچیز پیدا و نهانی که در من وجود ارد را تو آفریدی.

5) هنگام بهار همه ی زیبایی های جهان نشان دهنده ی وجود توست که در آینه وجود مخلوقاتت منعکس کردی.

6) نقش تمام چیزهای شگفت انگیز و عجیب این دنیا , نشان دهنده ی اندکی از زیبایی ذات تو است.

7) در فصل بهار گل از عشق و شوق تو می شکفد و رنگ های گوناگون به خود می گیرد.

8) خداوندا هر صفت خوبی بهت دهم تو بیشتر از ان هستی و اطمینان دارم که تو زندگی بخش تمام این جهان هستی.

9) خداوندا من از آنچه تو می خواهی آگاهی ندارم تنها تویی که از همه چیز آگاهی.