جواب سوالات پایان درس صفحه 112 درس 7 از من تا خدا هشتم (اعتماد به خدا)
تعداد بازدید : 78.76Mپاسخ سوالات پایان درس صفحه 112 از من تا خدا هشتم
-گام به گام سوالات پایان درس صفحه 112 درس اعتماد به خدا
-سوالات پایان درس صفحه 112 درس 7
-شما در حال مشاهده جواب سوالات پایان درس صفحه 112 از من تا خدا هشتم هستید. ما در تیم مای درس، پاسخنامههای کاملاً تشریحی و استاندارد را مطابق با آخرین تغییرات کتاب درسی 1404 برای شما گردآوری کردهایم. اگر به دنبال بهروزترین پاسخها برای این صفحه هستید و میخواهید بدون نیاز به اتصال به اینترنت، علاوه بر پاسخهای گام به گام، به گنجینهای از مطالب درسی دسترسی پیدا کنید، حتماً اپلیکیشن مایدرس را نصب نمایید.
1 دین همان تدبیر خدا برای زندگی انسان هاست.
درست نادرست
درست است.
در درس، بشیر توضیح میدهد که انسانها به تنهایی نمیتوانند تدبیر زندگی خود را به درستی به دست بگیرند، زیرا شناخت کامل از همهی نیازهای خود (مادی و معنوی) ندارند و همچنین آگاهی کافی برای تشخیص همهی آنچه به صلاحشان است را ندارند.
راهحل ارائه شده این است که انسان تدبیر زندگیاش را به خدا بسپارد و تصمیمهایش را در «دایره دستورات الهی یا همان دین خدا» قرار دهد. بنابراین، دین به عنوان برنامهی الهی (تدبیر خدا) برای زندگی انسان معرفی شده است.
2 نشانه های حضور خدا در زندگی چیست؟
شانه خدا هر چیزی است که اندیشیدن درباره آن، انسان را به یاد خدا میاندازد و ایمانش را به او زیاد میکند.
در درس به چند مورد به عنوان نمونه اشاره شده است:
هدایت اصحاب کهف به غار: اینکه تملیخا و دوستانش پس از یک دوره پرمخاطره، با راهنمایی خدا به غاری امن رسیدند، از نشانههای خداست. نحوه تابش خورشید به آن غار نیز به گونهای بود که تدبیر خدا برای سالم ماندن بدن آنها در مدت طولانی را نشان میداد.
داستان مرد در جزیره (در فعالیتها): کلبهی مردی که در جزیره تنها مانده بود، در اثر صاعقه آتش گرفت و او بسیار ناراحت شد. اما روز بعد، یک کشتی که دود آتش را دیده بود، او را نجات داد. در اینجا، آن اتفاقی که در ابتدا بد به نظر میرسید، در واقع نشانهای از تدبیر خدا برای نجات او بود.
3 برخی گمان می کنند انسان، تنها با کمک عقل و اندیشه می تواند تدبیر زندگی اش را به دست گیرد و نیازی به برنامهٔ زندگی از سوی خدا ندارد. شما با این نظر موافق هستید؟ دلایل خود را بنویسید.
موافق نیستم.
دلایل مخالفت:
1 انسان شناخت دقیقی از همه نیازهای خود ندارد. انسان فقط جسم نیست و نیازهای روحی و معنوی هم دارد. دانش انسان حتی برای شناخت کامل نیازهای جسمیاش کافی نیست، چه رسد به نیازهای روحی.
2 انسان آگاهی کافی برای تشخیص همهی آنچه به صلاح اوست را ندارد. گاهی انسان فکر میکند کاری به صلاح اوست، اما بعداً میفهمد که خوب نبوده است.برعکس این حالت هم اتفاق میافتد. این «بعداً» ممکن است در دنیا باشد یا در آخرت.
به همین دلیل، انسان نمیتواند تنها با عقل و اندیشه خود تدبیر کامل زندگیاش را به دست بگیرد و به برنامه خدا (دین) نیاز دارد.
4 منظور از سپردن تدبیر زندگی به دست خدا چیست؟ همراه با مثال بنویسید.
منظور از «سپردن تدبیر زندگی به دست خدا» این نیست که ما هیچ تصمیمی برای زندگیمان نگیریم ، بلکه به این معناست که:
هر تصمیمی که برای زندگی خود میگیریم، باید در چارچوب و «دایره دستورات الهی یا همان دین خدا» باشد. یعنی قبل از انجام هر کاری، باید بررسی کنیم که آیا آن تصمیم با آنچه خدا در دین گفته، سازگار است یا خیر.
در داستان، راوی در دو موقعیت تدبیر زندگیاش را به خدا میسپارد:
1 هنگام مسخره کردن معلم: وقتی دوستان راوی در حال مسخره کردن و نسبت ناروا دادن به معلمشان بودند، او بین همراهی با آنها، سکوت، یا اعتراض، گزینه سوم را انتخاب کرد .او تصمیم گرفت کاری را انجام دهد که بندگی خداست و اعتراض کرد، حتی اگر این کار باعث طرد شدن او از جمع دوستانش میشد.
2 هنگام تماشای فیلم نامناسب: وقتی همکلاسیهایش در کلاس مخفیانه قصد تماشای صحنههایی از فیلمها را داشتند، راوی تصمیم گرفت که در آن جمع نماند و تماشا نکند .او رضایت خدا و قوانین را بر خواستهی دوستانش ترجیح داد.
5 در یک روز بارانی اردوی دانش آموزی لغو شد و همهٔ بچه ها ناراحت شدند. اگر در این موقعیت بودید، چطور این اتفاق را با تدبیر الهی برای آنان توضیح می دادید؟
«میدانم که همهی ما از لغو شدن اردو ناراحت هستیم. اما بر اساس چیزی که در درس یاد گرفتیم، انسان همیشه آگاهی کافی ندارد تا تشخیص دهد چه چیزی واقعاً به صلاح اوست.
گاهی ما فکر میکنیم یک اتفاقی بد است، اما بعداً میفهمیم که برایمان خوب بوده است. شاید این باران و لغو شدن اردو هم بخشی از تدبیر خدا بوده تا ما را از یک خطر یا اتفاق ناخوشایند در راه حفظ کند، حتی اگر ما الان دلیلش را ندانیم.
در فعالیتهای پایان درس هم داستانی شبیه به این بود: مردی که در جزیره تنها مانده بود، کلبهاش در اثر صاعقه سوخت و او خیلی ناراحت شد و از خدا گله کرد. اما صبح فردا یک کشتی او را نجات داد و خدمه گفتند که «علامت دودی» را که (از سوختن کلبه) دیده بودند، باعث پیدا کردن او شد.
پس شاید این اتفاق هم، هرچند الان ناراحتکننده به نظر میرسد، در نهایت به نفع ما بوده است.»
6 جواد به همراه دوستانش مشغول بازی بودند که با پرتاب توپشان، یکی از شیشه های همسایه شکست. آنها از روی ترس می خواستند تقصیر را به گردن یکی از بچه های بی زبان محله بیندازند. لطفاً به جواد کمک کنید و یک تصمیم درست به او پیشنهاد دهید تا از دایرهٔ بندگی خارج نشود.
جواد نباید از ترس، در کار اشتباه دوستانش (دروغ گفتن و تهمت زدن به یک بیگناه) شریک شود. همانطور که در درس آمده، انسان باید تشخیص دهد چه کاری «بندگی خداست» و چه کاری «خلاف بندگی خدا.»
تصمیمی که «در دایره بندگی» قرار دارد این است که:
1 مانع دوستانش شود: به دوستانش اعتراض کند و بگوید که انداختن تقصیر به گردن یک بچهی بیزبان، دروغ و ظلم است و کار بسیار زشتی است.
2 گفتن حقیقت: شجاعت داشته باشد و «بدون ترس» از دیگران، کار درست را انجام دهد.
3 پذیرش مسئولیت: همگی با هم پیش همسایه بروند، حقیقت را بگویند، عذرخواهی کنند و مسئولیت کارشان را بپذیرند (مثلاً پیشنهاد دهند که هزینه شیشه را پرداخت کنند.)
این کار دقیقاً مانند کاری است که راوی داستان در برابر مسخره کردن معلم یا تماشای فیلم نامناسب انجام داد؛ یعنی رضایت خدا و انجام کار درست را بر ترس از دوستان یا همراهی با آنها ترجیح داد.
7 در داستان زیر نشانه های خدا را بیابید و بنویسید.
«تنها بازماندهٔ یک کشتی شکسته، مردی بود که جریان آب، او را به جزیره ای دورافتاده برد. او با بی قراری به درگاه خدا دعا می کرد تا نجاتش دهد. چند روز که گذشت، کلبهٔ کوچکی کنار ساحل ساخت، اما صاعقه به آن زد و آتش گرفت. او ناراحت شد و با خدا مناجات کرد و گفت:« چرا با من این کار را می کنی؟» صبح روز بعد، یک کشتی به جزیره نزدیک شد و او را نجات داد. مرد از آنها پرسید:«چگونه مرا پیدا کردید؟» آنها پاسخ دادند:« علامتی را که به وسیله دود برایمان فرستادی، دیدیم.»
نشانههای خدا عبارتند از:
1 آتش گرفتن کلبه: این اتفاق که در ابتدا یک مصیبت به نظر میرسید و باعث ناراحتی و گلهمندی مرد شد ، در واقع نشانهی اصلی تدبیر خدا برای نجات او بود.
2 دود ناشی از آتش: دودی که از سوختن کلبه بلند شد، همان "علامتی" بود که خدمه کشتی دیدند و باعث شد مرد را پیدا کنند.
این داستان نشان میدهد که چگونه یک اتفاق ظاهراً بد (سوختن کلبه)، در حقیقت بخشی از برنامه و تدبیر خدا برای نجات آن مرد بود، که این دقیقاً با مفهوم «نشانه خدا» که در درس توضیح داده شده (چیزی که انسان را به یاد خدا و تدبیر او میاندازد) مطابقت دارد.
8 معنای ذکر رکوع را بنویسید.
سُبحانَ رَبّیَ العَظیمِ وَ بِحَمدِه:
«خدای مالک و تدبیر کننده و بزرگ من از هر عیب و نقصی دور است و من مشغول سپاس و ستایش او هستم.»
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم تا دوازدهم- آزمون آنلاین تمامی دروس
- گام به گام تمامی دروس
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس
- فلش کارت های آماده دروس
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه





