فلسفۀ هر کس نقش اساسی در معنا بخشی به زندگی او دارد
اگر انسان قدرت تفکر خود را افزایش دهد و یا استفاده از قواعد تفکر در امور فلسفی بیندیشد به فواید و ثمرات دیگری نیز دست می یابد از جمله:
(۱) دوری از مغالطه ها (۲) استقلال در اندیشه (۳) رهایی از عادات غیر منطقی
یکی از فواید آموختن ،منطق توانایی تشخیص مغالطه ها و خارج کردن آنها از باورهاست.
فلسفه از این توانایی منطقی کمک میگیرد تا اندیشه های فلسفی درست را از تفکرات غلط تشخیص دهد و راه رسیدن به اعتقادات درست را هموار سازد.
فیلسوفان میکوشند با کاستن از مغالطه ها :فهم درستی از حقایق چه در عالم هستی و چه در مسائل بنیادی زندگی ، ارائه دهند.
با گفتار مناسبی که خالی از مغالطه ،باشد آن فهم را بیان کنند.
می کوشند نمونه هایی از مغالطه های فلسفی را جهت عبرت گرفتن دیگران بیان کنند.
برخی از افراد بدون اینکه دقت کنند گاهی در زندگی خود باوری را که مبنای آن یک مغالطه است پذیرفته اند .
و براساس آن تصمیم میگیرند و عمل میکنند.
اندیشمندان می کوشیدند تا به دیدگاهی دست یابند که بتوانند به درستی این دگرگونی ها را تبیین عقلانی کنند. اندیشمندانی که در دوره یونان ،بودند فقط به تفکر فلسفی نمی پرداختند .
دوره یونان ، دانشمندانی بودند که کم و بیش با مجموعه علوم زمان ،خود از جمله فلسفه آشنا بودند و به مسائل بنیادین هستی نیز توجه می کردند.
حتی در آن ایام هنوز کلمه «فیلسوف» برای کسی به کار نمی رفت.
در زمان سقراط بود که این کلمه بر سر زبان ها افتاد.
اولین فیلسوفان یونان :
مورخان فلسفه تالس را نخستین اندیشمند یونانی میدانند که اندیشه فلسفی مشخصی داشته است تالس در قرن ششم پیش از میلاد می زیسته است.
از تالس هیچ گونه نوشته هایی باقی نمانده است و تنها از روی نوشته های فیلسوفان بعد میتوان از افکار او آگاه شد. تالس در حدود سال ۵۸۰ قبل از میلاد دقیقا پیش بینی کرد که در سال ۵۸۵ پیش از میلاد خورشید گرفتگی رخ می دهد و این خورشیدگرفتگی در همان زمان رخ داد.
تالس مانند دیگر اندیشمندان آن دوره به دنبال یافتن مبدأ تغییرات و دگرگونی ها بود.
تالس عقیده داشت آب اولین عنصر و پایه و اساس سایر چیزهاست.
به عقیده تالس ، همه چیز در نهایت از آب ساخته شده است.
تالس می دید که آب در درجات بالا بخار میشود و در درجات بسیار پایین منجمد و سخت می گردد و وقتی به صورت باران می آید گیاهان از زمین می رویند پس اینها هم حتما شکل دیگری از آب اند.
فیثاغورس یکی از پایه گذاران فلسفه است.
فیثاغورس ریاضیات را به گونه ای خاص با فلسفه و عرفان در هم آمیخت و یک دستگاه فلسفی عمیق بنیان نهاد. ارسطو درباره فیثاغورس و پیروان او می گوید :
(فیلسوفانی که به نام فیثاغورسیان خوانده میشوند نخستین کسانی بوده اند که خود را وقف ریاضیات کرده و باعث پیشرفت آن شده اند. در نظر ،آنان اصول ریاضی درباره تمام موجودات صادق است و اعداد و اصول اعداد همان عناصر اولی همه موجودات هستند.)
برخی می گویند لفظ «فلسفه» را فیثاغورس برای اولین بار به کار برد. فیثاغورس ، واژه «تئوری» را به معنایی که امروزه رایج است و نیز واژهٔ «کیهان» را برای جهان برای نخستین باراستفاده کرد.