فارابی فیلسوف بزرگ مسلمان ، به نسبت میان «وجود» و «ماهیت توجه ویژه ای کرد و در تمایز میان این دو مفهوم، نکاتی را مطرح نمود.
ابن سینا دیگر فیلسوف ،مسلمان راه فارابی را ادامه داد.
به عقیده ابن سینا وقتی میگوییم «هستی» و «چیستی دو جنبه یک چیزند به این معنا نیست که آنها دو جزء از یک چیزند که با هم ترکیب یا جمع شده اند؛ آن گونه که اکسیژن و هیدروژن دو جزء تشکیل دهنده آب هستند؛ حتی مثل کاغذ و رنگ كاغذ هم نیستند که مثلاً اگر کسی بپرسد چه رنگی است میگوییم سفید است.
وقتی میگوییم « انسان موجود است » تفاوت « انسان » و « وجود » فقط در ذهن و از جه ذهن و از جهت مفهوم است، والا در خارج ، دو امر جداگانه به نام « وجود » و « انسان » نداریم؛
در خارج از ذهن ، واقعیتی است که هر دو مفهوم را به آن نسبت می دهیم به عبارت دیگر انسان » و «وجود» دو مفهوم مختلف و متفاوت اند نه دو موجود جداگانه