پاورقی جهت مطالعه کنکور
چرا گفته می شود که یکی از مباحث اوّلیه فلسفه ، تعیین نسبت دو مفهوم هستی و چیستی ( وجود و ماهیت ) است ؟
زیرا این دو مفهوم از پرکاربردترین مفاهیم میان انسان ها هستند و معمولا در کنار هم به کار می روند.
با توجه به عقیده ابن سینا ، توضیح دهید که آیا فهم ما از قضیه « انسان حیوان ناطق است » با فهم ما از قضیه « انسان موجود است » یکسان است ؟ چرا ؟
به عقیده ابن سینا در دو گزاره «انسان حیوان ناطق است» و «انسان موجود است » حمل «وجود» بر «انسان » با حمل « حیوان ناطق » بر «انسان» کاملا متفاوت است. زیرا در عبارت «انسان حیوان ناطق است» «حیوان ناطق » که محمول قضیه است در تعریف انسان آمده است؛ پس «انسان» همان «حیوان ناطق» است و لذا دو مفهوم « حيوان ناطق » و «انسان» از یکدیگر جدایی ناپذیرند یعنی می توان گفت که هر انسانی حیوان ناطق است و هر حیوان ناطقی انسان است پس حمل «حیوان ناطق» بر «انسان» یک حمل ضروری است و به دلیل نیاز ندارد؛ زیرا نمی توان پرسید چه عاملی باعث شد که شما حیوان ناطق » را بر «انسان » حمل کنید . اما در عبارت «انسان موجود است» مفهوم «وجود» از مفهوم «انسان» جداست و جزء تعریف آن قرار نمی گیرد. پس میان «انسان» به عنوان یک «چیستی » و «وجود» رابطه ضروری برقرار نیست؛ به همین سبب انسان میتواند موجود باشد و می تواند موجود نباشد. بنابراین ، حمل وجود بر هر چیستی از جمله «انسان» نیازمند دلیل است این دلیل ممکن است حسی و تجربی باشد یا عقلی محض.
چرا یک کودک به هنگام مواجه با یک حیوان می پرسد این حیوان چیست؟
زیرا وی میداند که آن شی موجود است اما از ماهیت و چیستی آن شی آگاه نیست لذا میخواهد آن حیوان یا حیوانات دیگر را که همه موجودند ، بشناسد و از چیستی شان آگاه شود؛ هر چند که این آگاهی کامل نباشد.
تهیه کننده : حیدر جلالی