درسنامه کامل جامعه شناسی (2) فصل 4 نمونه های فرهنگ جهانی 2
تعداد بازدید : 3.75Mخلاصه نکات جامعه شناسی (2) فصل 4 نمونه های فرهنگ جهانی 2 - درسنامه شب امتحان جامعه شناسی (2) فصل 4 نمونه های فرهنگ جهانی 2 - جزوه شب امتحان جامعه شناسی (2) نوبت اول فصل 4 نمونه های فرهنگ جهانی 2
ویژگی های دین اسلام
ویژگی های دین اسلام
- اصول اعتقادی و ارزش های دین اسلام؛ اصول و ارزش های ثابتی است که همه انبیاء در طول تاریخ برای تبلیغ و ترویج آن مبعوث شده اند.
- اصول و ارزش های دین اسلام ؛ مطابق با نظام آفرینش و موافق با فطرت انسانها هستند. بنابراین؛ عقاید و ارزش های اسلامی؛ به قوم و گروه خاصی تعلق ندارد، بلکه خصلتی جهانی دارند.
مثال
(توحید بعنوان یکی از عقاید اسلامی؛ حکایت از خداوند واحدی دارد که خدای قوم و قبیله خاصی نیست؛ بلکه خداوند همه انسانها و همه جهان ها است.)
-
انسان در دیدگاه اسلام؛ موجودی مختار، مسئول،متعهد و دارای فطرتی الهی و خلیفه خداوند در زمین است.سعادت و عزت انسان در تقّرب و نزدیک شدن به خداوند و رسیدن به مقام خلافت الهی و شقاوت و ذلّت او در نِسِیان و فراموشی حقیقت الهی خود و هزینه کردن تمامی ظرفیت ها و توانمندی های الهی خود برای زندگی محدود این جهان است.(انسان مسئول آباد کردن این جهان و موظف به پرهیز از فساد در خشکی و دریاست.)
-
عقل در فرهنگ اسلامی، زیباترین و محبوب ترین مخلوق خداوند است.پیامبران برای برانگیختن عقل انسانها، اجرای عدالت و قسط، جلوگیری از چرخش ثروت در دست اغنیاء(ثروتمندان) و برای آزادسازی مستضعفان از حاکمیت مستکبران ،مبعوث شده اند. اسلام؛ مسلمانان را موظف به تلاش برای آزادی مستضعفان می داند و پیروزی مستضعفان بر مستکبران و حاکمیت دین حق را به همه بشریت نوید (مژده) می دهد.
دین اسلام بعنوان یک فرهنگ جهانی (اسلام؛ دین یک عصر و نسل خاص نیست. اسلام؛ خصلتی جهانی دارد)
محمود کرمی/ زنجان/خدابنده
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (2)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (2)
- گام به گام تمامی دروس پایه (2)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (2)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (2)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (2)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (2)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (2)
مراحل گسترش فرهنگ اسلامی
مراحل گسترش فرهنگ اسلامی
عقاید و ارزش های اسلامی با پذیرش انسانها به عرصه فرهنگ بشری راه می یابند.
الف) عصر نَبَوی: ویژگی های عصر نبوی
-
آغاز نبوّتّ (پیامبری)پیامبر اسلام (خداوند متعال؛ پیامبر خود را برای تبلیغ توحید و فرهنگی اسلامی در جامعه بشری برانگیخت)
-
تشکیل حکومت اسلامی توسط پیامبر اسلام پس از 13 سال دعوت و مقاومت در برابر فشارهای نظام قبیله ای عرب.
-
از بین بردن موانع پیش روی اسلام در شبه جزیره عربستان؛ در طی 10 سال حکومت اسلامی( در سال نهم هجرت؛ گروه های مختلف برای پذیرش اسلام از سراسر شبه جزیزه عربستان به مدینه آمدند)
شبه جزیره عربستان قبل از ظهور اسلام؛ فرهنگ جاهلی و قبیله ای داشت. شمال غرب جزیره، تحت نفوذ و سلطه امپراتوری روم و جنوب شرقی آن تحت تأثیر و سلطه شاهنشاهی ایران بود.
ب) دوران خلافت
(این دوران از زمان رحلت پیامبر (ص) آغاز شد و در طول خلافت اُمَوی، عباسی و عثمانی ادامه یافت.)
در دوران خلافت؛ ارزش ها ، هنجارها و رفتارهای قبیله ای و جاهلی عرب دوباره نمایان شد و بتدریج جامعه اسلامی را در چارچوب مناسبات قبیله ای و عشیره ای سامان بخشید.
ارزش ها، هنجارها و رفتارهای قبیله ای و جاهلی عرب در عصر نبوی تا فتح مکه، ابتدا آشکارا در برابر اسلام مقاومت کرده و سپس در پوشش نفاق (ریا و ظاهرسازی) خزیده بود. در دوران خلافت به محض مهیا شدن شرایط؛ همین ویژگی های جاهلی عرب مجدداً ظاهر شد. (مکان هایی مانند: مسجد جامع سامراء در دوره خلافت عباسیان/ مسجد اُموی در دمشق در دوره خلافت اُمویان/ کاخ دُلمه باغچه در استانبول ترکیه در دوره خلات عثمانی ها که در ساخت آن ۱۴ تن ورقه طلا بکار رفته است. نمونه هایی از ظاهر شدن ارزش ها و رفتارهای قبیله ای و جاهلی عرب محسوب می شوند. بناهایی که نماد تجمّل گرایی/ نابرابری اجتماعی/ و .. است.)
وضیعت ارزش ها و رفتار های قبیله های جاهلی عرب، در عصر نَبَوی
-
مقاومت آشکار در برابر اسلام )از آغاز نبوت پیامبر(ص) تا فتح مکه
-
خزیدن در پوشش نِفاق و ظاهرسازی(پس از فتح مکه و تشکیل حکومت اسلامی توسط پیامبر(ص))
وضعیت ارزش ها و رفتارهای قبیله های و جاهلی عرب در دوران خلافت
-
نمایان شدن دوباره و ساماندهی جامعه اسلامی در چارچوب مناسبات قبیله ای و عشیره ای
وضعیت عقاید و ارزش هایِ جهانیِ دین اسلام در دوران خلافت
در دوران خلافت ؛ عقاید و ارزش های جهانی دین اسلام؛ فارغ از عملکرد قدرت های سیاسی و با تلاش عالمان مسلمان؛ از مرزهای جغرافیایی و سیاسی جوامع مختلف عبور کرده و بر قدرت های سیاسی آن جوامع، تأثیر گذارد.
فرهنگ اسلامی بدلیل قدرت و غنای خود، گروه های مهاجم بیگانه را نیز در درون خود هضم و جذب می کرد و دستکم آنان را ناچار می ساخت تا برای استمرار و بقای خود، در ظاهر از مفاهیم و ارزش های اسلامی استفاده کنند. البته این در حالی است که : غلبه و استیلای قدرت هایی چون: سلجوقیان، خوارزمشاهیان، مغولان، عثمانی و ...که در چارچوب فرهنگ قومی و قبیله ای رفتار می کردند نیز مانع از آن می شد تا ظرفیت های فرهنگ اسلامی و ارزش های اجتماعی آن بطور کامل آشکار شود.
وضعیت عقاید و ارزش های هایِ جهانیِ دین اسلام در دوران خلافت
-
عبور از مرزهای سیاسی و جغرافیای جوامع مختلف ( با تلاش عالمان دینی)
-
هضم و جذب گروه های مهاجم در درون خود (بدلیل قدرت و غنای بالای خود)
-
فقدان آشکار شدنِ کاملِ ظرفیت ها و توانایی ها (بدلیل استیلای گروه های مهاجم)
ج) دوران استعمار
در دوره استعمار : دوات های استعماری غربی؛ بخش های مختلف جوامع اسلامی را تحت نفود و سلطه سیاسی خود درآوردند و قدرت نظامی و صنعتی آنان، بیشترِ رجال سیاسی و دولتمردان اسلامی را مقهور و مجذوب خود می ساخت.
در دوره استعمار: قدرت سیاسی جوامع اسلامی، از استبداد ایلی و قومی به استبداد استعماری تبدیل شد.
قدرت سیاسی جوامع اسلامی تا قبل از استعمار ریشه در مناسبات قومی و قبیله ای داشت. اما در دوره استعمار از طریق سازش با دولت های غربی با قدرت استعمارگران پیوند خورد.
تفاوت راهبردی (استراتژیک) میان استبداد ایلی و قومی و استبداد استعماری
استبداد ایلی و قومی به رغم هویت غیراسلامی خود، بدلیل اینکه پشتوانه ای خارج از جهان اسلام نداشت؛ از رویارویی مستقیم با فرهنگ توانمند اسلامی دوری می گزید و تلاش می کرد با رعایت ظواهر اسلامی. ظاهر دینی خود را حفظ کند. اما استبداد استعماری بدلیل اینکه در سایه قدرت و سلطه جهان غرب عمل می کرد، در جهت گسترش نیازهای اقتصادی و فرهنگی جهان غرب، چاره ای جز حذف مظاهر فرهنگ اسلامی نداشت.(حذف مظاهر فرهنگ اسلامی با هدف تأمین منافع افتصادی و فرهنگی جهان غرب.)
توضیح بیشتر:
در دوران خلافت (اُمَویان/عباسیان/ عثمانی ها) شیوه حکومت در جوامع اسلامی بصورت استبداد ایلی و قومی همراه با ظاهرسازی اسلامی بود اما در دوران استعمار .شیوه حکومت در جوامع اسلامی بصورت استبداد استعماری همراه با حذف مظاهر فرهنگ اسلامی بود.
استبداد ایلی و قومی: ریشه در مناسبات قومی و قبیله ای دارد و برای حفظ قدرت؛ ظاهر دینی خود را حفظ می کند.
استبداد استعماری: ریشه در پیوند با دولت استعماری دارد (ریشه در حمایت و پشتیبانیِ دولت استعماری دارد)و برای حفظ قدرت؛ و در جهت تأمین نیازهای اقتصادی و فرهنگی دولت استعماری؛ مظاهر فرهنگ اسلامی را حذف می کند.
مثال
استبداد ایلی و قومی
ناصر الدین شاه قاجار که برای حفظ ظاهر دینی، دستور ساخت بنای تکیه دولت در تهران را داد(تکیه دولت؛ بنایی بود برای برگزاری مراسم عاشورا و اجرای تعزیه)
مثال
استبداد استعماری
رضا شاه که در تاریخ 17 دی ماه 1314 دستور منع استفاده از چادر، روبنده و روسری برای زنان و دختران را صادر کرد.
محمود کرمی/ زنجان/خدابنده
جزوات جامع پایه (2)
جزوه جامع جامعه شناسی (2) فصل 1 جهان فرهنگی
جزوه جامع جامعه شناسی (2) فصل 2 فرهنگ جهانی
جزوه جامع جامعه شناسی (2) فصل 3 نمونه های فرهنگ جهانی 1
جزوه جامع جامعه شناسی (2) فصل 4 نمونه های فرهنگ جهانی 2
جزوه جامع جامعه شناسی (2) فصل 5 باور ها و ارزش های بنیادین فرهنگ غرب
جزوه جامع جامعه شناسی (2) فصل 6 چگونگی تکوین فرهنگ معاصر غرب
جزوه جامع جامعه شناسی (2) فصل 7 جامعۀ جهانی
جزوه جامع جامعه شناسی (2) فصل 8 تحولات نظام جهانی
جزوه جامع جامعه شناسی (2) فصل 9 جهان دو قطبی
جزوه جامع جامعه شناسی (2) فصل 10 جنگ ها و تقابل های جهانی
جزوه جامع جامعه شناسی (2) فصل 11 بحران های اقتصادی و زیست محیطی
جزوه جامع جامعه شناسی (2) فصل 12 بحران های معرفتی و معنوی
جزوه جامع جامعه شناسی (2) فصل 13 سرآغاز بیداری اسلامی
جزوه جامع جامعه شناسی (2) فصل 14 انقلاب اسلامی ایران، نقطۀ عطف بیداری اسلامی
جزوه جامع جامعه شناسی (2) فصل 15 افق بیداری اسلامی
استعمار و بیداری اسلامی
عصر بیداری اسلامی
در مقابل نفوذ و سلطه فرهنگ غرب؛ مقاومت هایی صورت گرفت که ریشه درفرهنگ اسلامی داشت. متفکران جهان اسلام ،خطرات سلطه فرهنگ غرب بر جوامع اسلامی و فراموشی فرهنگ و هویت اسلامی را گوشزد می کردند. شخصیت های برجسته ای چون سید جمال الدین اسدآبادی و امام موسی صدر از پیشگامان بیداری اسلامی محسوب می شوند.
نقش انقلاب اسلامی ایران در بیداری جوامع اسلامی (گشودن مرحله جدیدی در گسترش فرهنگ جهانی اسلام)
انتقلاب اسلامی ایران؛ نقطه عطفی در بازگشت به فرهنگ اسلامی در جهان اسلام است. بسیاری از نُخُبگان کشورهای اسلامی تا قبل از انقلاب اسلامی ایران؛ برای مقابله با سلطه استعمار، از مَکَاتب و روش های غربی مانند: ناسیونالیسم (ملی گرایی)یا مارکسیسم استفاده می کردند. این مکاتب هم وحدت امت اسلامی را مخدوش می کردند و هم مورد حمایت مسلمانان واقعی قرار نمی گرفتند.
امت اسلامی با الهام از انقلاب اسلامی و بازگشت به سوی هویت الهی خود ،مرحله جدیدی را در گسترش فرهنگ جهانی اسلام رقم می زند.
محمود کرمی/ زنجان/خدابنده