صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
دانلود اپلیکیشن

گام به گام کتاب نگارش (3)

تعداد بازدید : 1.03M

پاسخ به تمامی سوالات کتاب نگارش (3) - حل المسائل کتاب نگارش (3) - گام به گام 1401 کتاب نگارش (3) - گام به گام کتاب نگارش (3) مطابق با آخرین تغییرات کتب درسی



فعالیت صفحه 15 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 15 نگارش (3)

فعالیت صفحه 15 درس

فعالیت صفحه 15 درس

در دو بند زیر خاطره پیش گفته با دو زاویۀ دید، نوشته شده است. این دو بند را بخوانید و با هم مقایسه کنید.

* »جوان امشب به آستانۀ بیست سالگی پای می نهاد. قرار بود بچه های خوابگاه برایش جشن تولد بگیرند؛ کم کم سال دوم دانشگاه را پشت سر می گذاشت. تمام حواسش به امشب بود و سعی می کرد زودتر خود را به اتوبوس سرویس کوی دانشگاه برساند که...«

* »بیست سالم بود؛ قرار بود بچه های خوابگاه برای من جشن تولد بگیرند؛ کم کم سال دوم دانشگاه را پشت سر می گذاشتم. تمام حواسم به امشب بود و سعی می کردم زودتر خودم را به اتوبوس سرویس کوی دانشگاه برسانم که...«

در متن اول کسی که خاطره را تعریف می کند به عنوان یک شاهد بیرونی است و سعی کرده تمام آنچه را که دیده و تجربه کرده است را به عنوان یک فرد بیرونی تحلیل و تعریف می کند. در این مدل از خاطره گویی راوی از زاویه دید خود خاطره را تعریف می کند و با فضاسازی سعی می کند آن را تاثیرگذار کند.

در متن دوم راوی از زاویه و نگاه خاطره بازگو می کند و در شکل گیری آن رویداد نقش موثر و مستقیم دارد در این مدل هم با فضاسازی سعی در تاثیرگزاری آن می شود.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (3)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (3)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (3)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (3)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (3)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (3)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (3)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (3)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



فعالیت صفحه 17 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 17 نگارش (3)

فعالیت صفحه 17 درس

فعالیت صفحه 17 درس

آیا جز مواردی که برای شروع خاطره نگاری شمردیم، به نظر شما شیوۀ دیگری نیز وجود دارد که بتواند آغازگر مناسبی برای نوشتن خاطره تلقی شود؟ نمونه بیاورید.

بله، هر نویسنده ای می تواند بر اساس هدف خود و این که کدام بخش خاطره برایش اهمیت بیشتری دارد، خاطره را بر اساس آن بخش شروع کند. مثلا: شروع خاطره بر اساس وصف اشخاصی، شروع خاطره بر اساس اشیاء، گل ها و درختان، کتاب مورد علاقه و ... .

مانند خاطره زیر که شروع آن بر اساس وصف یک دوست است.

«داشتن دوست خوب نعمت بزرگی است و خدا چقدر دوستم داشته که در زندگی از این نعمت برخوردار بوده ام. به ویژه این دوست نازنینی که در نظر دارم خاطره یک روز با او را حکایت کنم».ش





کارگاه نوشتن صفحه 23 نگارش (3)

پاسخ کارگاه نوشتن صفحه 23 نگارش (3)

کارگاه نوشتن صفحه 23 درس

کارگاه نوشتن صفحه 23 درس

تمرین (1) به پیوست کتاب مراجعه کنید و متن «روزها»، نوشتۀ محمدعلی اسلامی ندوشن را بخوانید و به سؤال های زیر پاسخ دهید.

الف) کدام ویژگی ها، این نوشته را به عنوان «خاطره» از سایر قالب ها مجزا می کند؟

ب) متن را با توجه به معیارهای زیر بررسی کنید.

موضوع

زاویۀ دید

شروع

سادگی و صمیمیت زبان

تمرین (2) یکی از خاطرات زندگی خود را بنویسید.

تمرین (1):

الف) این نوشته نثری ساده و شیوا دارد. لحن عاطفی و پراحساس نویسنده، خواننده را با متن همراه می کند و بر لطف و کشش متن افزوده است.

فضاسازی نویسنده در ترسیم محیط زادگاه خود بی نظیر است.

نویسنده در توصیف صحنه ها و شخصیت پردازی، نکته اندیش و نکته گو است.

در مجموع سادگی و بی تکلف بودن نثر باعث تمایز این خاطره با سایر قالب ها شده است.

ب) موضوع: دوران تحصیل در دبستان (برشی از دوران کودکی)

زاویۀ دید: اول شخص

شروع: بر اساس رویداد (مرگ پدر راوی)

سادگی و صمیمیت زبان: متن نثری ساده و بی تکلف دارد. لحن عاطفی و پراحساس نوشته منجر به تولید متنی زنده و پرکشش شده است.

تمرین (2):

پاییز بود؛ و غروب جمعه نیز، شهر به آرامی در سیاهی شب غرق می شد. تک و تنها در گوشه ی اتاقم کز کرده و زانوی غم بغل گرفته بودم. به خیال خودم، داشتم با بغض سختی که راه نفسم را بسته بود، پیکار میکردم. اما مگر می شد ؟!

آب دهانم را به زحمت قورت می دادم که مبادا اشکم بریزد؛ این دیگر عمق فاجعه بود!  

اما مشکل آن بود که نمی دانستم چه مرگم است؟ به درس هایم فکر می کردم. در نقطه امنی بودم و مشکل درسی نداشتم. در خانواده و رابطه ام با دوستانم جست و جو می کردم باز هم به بن بست می خوردم! همه چیز آرام بود. پس این دل را چه شده؟

با بی رحمی دلخوری ها و بغضم را به پای پاییز زیبا و باران های عاشقانه اش نوشتم. اما عمق وجودم، دردم را داد می زد. احساس خلاء می کردم. دلتنگ آغوش بودم. مهم نبود آغوش چه کسی؟ تنها آغوشی که حس امنیت را تزریق کند. همین که می فهمیدم کسی دوستم دارم در آن لحظه برایم کافی بود.

صدای چرخش کلید آمده سراسیمه به بیرون دویدم. گویی به انتظار کسی بودم که بیاید و مرا از این مخمصه ی گریه نجات دهد.

همدمم.بود، منجی روزهای دشوار مادرم

با آن رز سفید رنگی که در دستانم نهاد، همانند روزهای کودکی سیرم کرد. اما این بار سير از محبتی که تشنه اش بودم.

سوالی نگاهش کردم. خودش توضیح داد: حدس می زدم که رز سفید خونت اومده باشه پایین گفتم اینو برات بیارم تا پاییز نتونه حال دل دختر بازی منو بد کنه.





مثل نویسی صفحه 27 نگارش (3)

پاسخ مثل نویسی صفحه 27 نگارش (3)

مثل نویسی صفحه 27 درس

مثل نویسی صفحه 27 درس

مَثَل های زیر را بخوانید. سپس یکی را انتخاب کنید و آن را گسترش دهید.

الف) از دل برود هر آن که از دیده برفت.

ب) باز فیلش یاد هندوستان کرد.

پ) به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی.

الف) از دل برود هر آن که از دیده برفت.

آدم ها موجودات عجیبی اند، زود دل می بندند و عادت می کنند و زود دل می کنند و فراموش می کنند. از دو روز دنیا یک روز و نیمش را در حال دل بستن هستند و نیم روز باقی مانده را در حال حسرت و پشیمانی از آن. اما می رسیم به این ضرب المثل که می گوید از دل برود هرآنکه از دیده برفت! همانطور که گفته شد آدم ها زود دل می بندند و زود ادعای عاشقی می کنند اما بعد از گذر چند صباحی با ندیدن و دوری از آن زود فراموش می کنند و به دیگری دل می بندند.

چرخه ی طبیعت اینگونه است تا زمانی که جلوی چشم دیگران هستی و تو را می بینند در یادشان باقی می مانی ولی تا همین که دور شوی و دوری کنی و به قول معروف از جلوی دید آن ها بروی تو را فراموش می کنند. اما بیاییم با دیدی مثبت به این ماجرا نگاه کنیم. بیاییم آدم هایی که با حضورشان در زندگی ما به ما امواج منفی وارد می کنند و دل ما را از سیاهی و کدورت تیره می کنند را از خود دور کنیم به طوری که دیگر آن ها را نبینم تا رفته رفته با ندیدن آن ها از دل و از زندگی ما بیرون روند به دنبال آن دل ها باری دیگر صاف و سفید شوند و کینه از دل ما فراری شود.

با همه ی این اوصاف این ضرب المثل راه و روشی درست را پیش روی ما می گذارد آن ها سنجش و آزمونی است که انسان می تواند در مسیر زندگی از خود بگیرد بر فرض مثال اگر ادعای عشق و محبت کرد مدتی را از او دوری کند، اگر هم چنان در یاد او بود آن موقع به این نتیجه می رسد که نیامده که برود آمده تا بماند و در زندگیش نقش آفرین باشد و گر نه هر آدمی که مهم نباشد خیلی زود با دوری از آن از دل می رود. آیا شما در زندگی چنین تجربیاتی داشته اید؟

ب) باز فیلش یاد هندوستان کرده

معنی ضرب المثل باز فیلش یاد هندوستان کرده

۱- به یاد گذشته و کسی یا چیزی یا جای مورد علاقه خود افتادن و شوق بازگشت به آن پیدا کردن.

2- یاد خبری دور افتاده است.

انشا ضرب المثل فیلش یاد هندوستان کرده

انشاء اول

می دانی «فیلش یادهندوستان کرده» یعنی چه؟ یعنی این که دریک روز اردیبهشتی دلت بخواهدبه روزگار نوجوانی و جوانیت برگردی و آن روزگار رفته را با همه ی خوبی هاوبدی هاو سختی ها و راحتی هایش مرورکنی وبه یاد آن روزگاربی خیالی پای پیاده از وسط کشتزارهای گندم و یونجه زارها در یک عصرگاه بهاری قدم زنان به سوی افق پیش بروی ودنیای خفته دربستر روزگاررابه تماشابنشینی .

فیلش یاد هندوستان کرده یعنی که دلت بخواهدیک موسیقی دلخواه را توی ماشینت ودرمیان کشتزارهای پهناورگوش کنی درحالی که به هرچه سختی وناکامی وناملایمی وناهمواری درجهان هست دهن کجی کنی وبه هرچیزکه می بینی بخندی . بخندی به این که بهارشتابان درگذراست. به این که تاچشم برهم زدی نوروزآمدونزدیک به دوماه از بهار هم گذشت و تو هنوز دهانت ازتعجب بازمانده که چندین سال ازعمرت گذشته و تو هیچ چیزازدنیا نفهمیده ای .

«فیلش یاد هندوستان کرده» یعنی خیلی چیزها. یعنی این که دلت بخواهد دلت رابه زیبایی ها پیوند بدهی . با آب و باد وخاک و ابر و آسمان ِ آبی همراه شوی وهم پای باوزش باد در موج خیزسنبله های یک مزرعه ی گندم درحالی که دست برسر خوشه های آن می کشی غرق شوی وبه همه چیزبخندی . به این که قسط وامت عقب افتاده و توازفرط نادانی وناچاری درفکرجورکردن وامی دیگرهستی . به این که خانه ی کوچکت دیگرپاسخگوی نیازهای تو نیست. بخندی به این که گرانی های دوبله وسوبله، دیگرکمرت راشکسته وراه چاره را برتو بسته .

فیلت یاد هندوستان کرده یعنی این که دلت بخواهدآن قدرسطح نیازها و انتظاراتت را پایین بیاوری که به هیچ چیزدلبسته نشوی ودلت هیچ چیزنخواهد . تنها دوست داشته باشی در طبیعت پرسه بزنی ودر اعماق ِ سکوت ِ دمدمه های غروب ِ یک روز بهاری درخاموشی جهان فروبروی وغواصی کنی و اندکی برای خودت باشی. فارغ ازهمه جا . فارغ ازقیل و قال بودن ونبودن ها و داشتن و نداشتن ها . فارغ ازاین که آمدن و ماندن و رفتنت درکاروانسرای دنیاهمانند سه نفس یا سه مکث کوتاه تورا درخوداحاطه می کند وسپس می بلعد وهضم می کند وبه حال خود رهایت می سازد .

امروزکه فیلــَـم هوای هندوستان کرده بود درمیانه ی راه و در کنار یک مزرعه،همان جایی که تک درخت توتی سر بر دوش آسمان نهاده وترانه ی مستی را درگوش ِ او به نجوا می خواند،آن حیوان زبان بسته رابه حال خود رها کردم تا دمی درمیان علفزارها برای خود،خوش بچرد وآب و علفی بخورد و من هم صحنه های دنیا را در این گلستان بهاری به تماشا بنشینم .

انشاء دوم

همانطور که می دانیم فیل یکی از حیوانات رایج در هندوستان است که بیشتر مردم از این حیوان برای حمل و نقل بارهای خود استفاده می کنند و به عنوان یکی از جاذبه های کشور نیز به حساب می آید و مردم جهان از سرتاسر دنیا می روند تا از این حیوان بزرگ اما دوست داشتنی دیدن کنند. یکی از نکاتی که در مورد فیل ها حائز اهمیت است هوش و حافظه ی فیل ها است به طوری که فیل ها هرگز کسی را که با او دیدار داشته اند را فراموش نمی کنند و یا هرگز مکانی را در آنجا بوده اند از دیاد نمی برند.

نقل شده است که یکی از تاجران بلند آوازه ی کشور هندوستان سفر می کند و از برای کسب درآمد فیلی را خریداری می کند تا با بردن آن به جای جای جهان از آن درآمدزایی کند و به قول معروف پول حسابی به جیب بزند اما بعد از گذشت چند ماه که فیل را به اینطرف و آنطرف می برد، فیل گوشه گیر شد و گوشه ایی می نشست و دیگر بلند نمی شد .

تاجر از این اوضاع به ستوه آمده بود طبیب های شهر را خبر کرد اما از هیچکس کاری برنیامد، از میان آنها طبیبی خبره و با تجربه به تاجر گفت که شاید فیل یاد هندوستان کرده و دلش برای شهر و دیار خود تنگ شده است. تاجر که اوضاع را خراب دید و روز به روز از درآمدش کم می شد تصمیم گرفت قبل از ورشکستگی چاره ایی بیندیشد و راهی بیابد.

به همین جهت بار سفر بست و به هندوستان بازگشت. تا فیل دیگری خریداری کند اما همین که به هندوستان رسید متوجه شد که فیل پاهایش را محکم به زمین می کوبد و خرطوم خود را تکان می دهد. مانند آنکه فیل از شادی می رقصد آن موقع بود که تاجر به یاد حرف طبیب افتاد و فهمید که فیل تنها یاد هندوستان کرده بود و هیچ مشکلی نداشت. بعد از آن این مثل زبان به زبان نقل شد و هرکس به یاد گذشته ی خود می افتاد و غمبرک می گرفت می گویند فیلش یاد هندوستان کرده است.

پ) به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی است

در روزگاران گذشته پیرزنی خوش ذوق و خوش بیان در روستایی زندگی می کرد، نگاهش گویای تجربیات فراوانش بود و دستانش شاهد روزگاران سختش و امان از چین و چروک صورتش که فریاد می زد

من زنی هستم از دیار سختی و ناملایمات اما جنگیده ایم، آنقدر در مقابل مشکلات ایستاده ایم و با گوشت و استخوان خود ایستادگی کرده ام که چین و چروک صورتم به احترامم از جای خود بلند شده اند و سر تعظیم فرود آورند و لبخند مهربانش که هر بیننده ایی را محو زیبایش می کرد به طوری که بی اختیار آن را وادار می کند که در دل خود اعتراف کند این زن یک اسطوره است. این زن یک مادر بود. مادری که خود را در لابه لای عروسک هایی دست ساز مادرش پرورش داد و شناخت.

همان موقع که  با دستان کوچکش عروسک هایش را به آغوش می کشید و به خیال کودکی اش به آن ها قبل از خود غذا می داد. این زن هر بار که لب برای سخن باز می کرد باری از خاطره و داستان تعریف می کرد، داستان پسری فداکار که در روزگاری جان خود را سپر کرد تا مادرش همچنان لبخند سحرانگیزش روی لبانش باقی بماند.

از کودکی هایش، از نوجوانی هایش، هر روز یک خاطره و هر روز یک روز دیگر را بازگو می کرد. کودکان روستا هر روز با شوق و اشتیاق فراوان داستان هایش را دنبال می کردند ولی هر بار پیرزن داستان خود را نیمه راه تمام می کرد و با همان لبخند شیرین به گلایه های بچه ها نگاه می کرد و می گفت: به پایان آمد این دفتر، حکایت هم چنان باقی است.

بچه های روستا نیز به خیال خود فکر می کردند فردا ادامه داستان را می شنوند تا شاید پایان این حکایت و داستان را از زبان پیرزن بشنوند اما آن ها خبر نداشتند هرگز این حکایت پایان نمی یابد و هرگز این داستان تمام نمی شود زیرا او هم چنان انتظار می کشد. انتظار بازگشت فرزندش که به جنگ رفته و هرگز بازنگشته، او هر روز با یاد و خاطراتش زندگی می کند گویی هنوز پسرش در خانه وجود دارد و نفس می کشد.

او هنوز نام همسرش را به زبان می آورد و می گوید: مرد شب شد نان نمی خری؟ ولی هیچ جوابی نمی شنود! زیرا دیگران می گویند همسرت شهید شده و امان از روزی که یک مادر و یک زن، پدر هم نداشته باشد تا از دنیا و ناسازگاری هایش و از شوهر و پسرش که هم چنان قصد بازگشت ندارند گله کند.

حال شما بگویید آیا این جکایت هم چنان باقی است؟ یا این دفتر خاطره ها با بستن چشمان این زن تا ابدیت به پایان می رسد؟ یا الگو می شود و مرور می شود.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (3)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (3)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (3)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (3)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (3)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (3)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (3)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (3)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



فعالیت صفحه 32 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 32 نگارش (3)

فعالیت صفحه 32 درس

فعالیت صفحه 32 درس

جملۀ زبانی زیر را به نثر ادبی تبدیل کنید.

زمستان گذشت و بهارآمد.

خورشید کم رمق و ناتوان انگار دوباره از خواب بیدار شده بود

از خواب زمستانی عمیق و طولانی. خورشید دستان پرمهرش را به سمت زمین دراز کرده تا دوباره شکوفه ها و گل ها را به جان زمین بریزد تا بذر سبز تازگی و طراوت را به روزگار بخشد.

زمین خودش را آماده کرده است پذیرای قدوم مهربان و پربرکت بهار باشد، که به شکرانه حضور دوباره بهار فریاد بزند زندگی را دوست دارد.

زمین، زمستان را بدرقه کرد تا بهار را به جایش روی صندلی میهمان نورسیده بنشاند.

آری، زمستان رفت که بهار برای دل ما شوق و امید و آرزو هدیه بیاورد.





فعالیت صفحه 34 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 34 نگارش (3)

فعالیت صفحه 34 درس

فعالیت صفحه 34 درس

متن زبانی زیر، دربارۀ دریاست، آن را به متن ادبی (نثر ادبی) تبدیل کنید.

دریاها، آب های گسترده در سطح زمین هستند. موج های دریا به ویژه در هنگام وزش باد به چند متر می رسند. دریاها، منابع غذایی و بزرگترین پشتوانۀ اقتصادی کشورها به شمار می آیند.

دریاها این بی کران عمیق حیات و زندگی در دستان زمین هستند که آرامش و طوفان را در دلشان جا دادند. آن هنگام که از امواج پرهیاهوی خویش سر بر آسمان می برند در اندیشه خروشان خویش به چه می اندیشند و آن زمان که در آغوش باد آسوده خوابیده اند به کدام آرزو آرامش دارند دریاها این آبی سخاوتمندو صبور و اده و در بستر مهربانی خویش چه سفره ها که در خانه مردمان دریا، چراغ امید و آرزوهای مردمی است که به زندگی ایمان دارند که چشم انتظارند دل به دریا بسپارند و روزی برداشت کنند.

دریا، این عظمت بی دریغ و بی انتها که در نهان وجود خویش، مظهر آرامش است و آبادی. نشانه بالندگی و زندگی است و بشارت دهنده چشمانی است که در آینه عظمت دریا خدا را دیده اند.





فعالیت صفحه 36 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 36 نگارش (3)

فعالیت صفحه 36 درس

فعالیت صفحه 36 درس

دو تابلوی اطلاع رسانی به دو گونۀ نثر زبانی و نثر ادبی برای حمایت از کالای ایرانی بنویسید.

 نثر زبانی

نثر ادبی

الف) نثر زبانی: با خرید کالای ایرانی، پشتیبان کارگران زحمتکش باشیم.

حمایت از کالای ایرانی حمایت از یک نسل تلاشگر و بی ادعاست.

ب) نثر ادبی: با حمایت از کالای ایرانی به رگ تولید و سربلندی ایران، خون تازه ای بریزید.

بذر اعتماد خود را در دستان کارگر ایرانی بکارید تا درخت آینده روشن، سبز بماند.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (3)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (3)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (3)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (3)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (3)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (3)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (3)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (3)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



کارگاه نوشتن صفحه 37 نگارش (3)

پاسخ کارگاه نوشتن صفحه 37 نگارش (3)

کارگاه نوشتن صفحه 37 درس

کارگاه نوشتن صفحه 37 درس

تمرین (1) متن های زیر را بخوانید و آنها را بر اساس دو عنصر خیال و احساس و انتخاب واژه های مناسب بررسی کنید.

الهی، به حرمت آن نام که تو خوانی و به حرمت آن صفت که تو چنانی، دریاب که می توانی.

الهی، عمر خود به باد کردم و بر تن خود بیداد کردم، گفتی و فرمان نکردم، درماندم و درمان نکردم. الهی، عاجز و سرگردانم، نه آنچه دارم، دانم و نه آنچه دانم، دارم.

رسائل جامع فارسی، خواجه عبدالله انصاری

آسمان کویر، این نخلستان خاموش و پرمهتابی که هرگاه مشت خونین و بیتاب قلبم را در زیر باران های غیبی سکوتش می گیرم و نگاه های اسیرم را همچون پروانه های شوق در این مَزرعِ سبزِ آن دوست شاعرم رها می کنم، ناله های گریه آلود آن روح دردمند و تنها را می شنوم، ناله های گریه آلود آن امام راستین و بزرگم را که چون این شیعۀ گمنام و غریبش... سر در حلقوم چاه می بُرد و می گریست. چه فاجعه ای است در آن لحظه که یک مرد می گرید... چه فاجعه ای!        کویر، دکتر علی شریعتی

تمرین(2) متنی ادبی دربارۀ یک صبح سرد و برفی زمستان بنویسید.

تمرین (1):

متن اول: استفاده از عنصر خیال و احساس

عمر به باد کردن: بیهوده هدر کردن عمر

بر تن خود بیداد کردم: به جسم خود ظلم کردم

متن دوم: انتخاب واژه های مناسب

آسمان کویر، این نخلستان خاموش و پرمهتاب

رها کردن پروانه های شوق در این مزرعه سبز

شنیدن ناله های گریه آلود روح دردمند و نمها خوانی و چنانی و می توانی

تمرین(2):

این اولین صبح زمستانی و برفی امسال است. خرس ها، سنجاب ها و دیگر حیوانات بد زمستان، که گل تابستان در کار و تلاش بودند از دیروز همه مرخصی گرفتند و در خانه هایشان به خوابی عمیق همچون مرگ رفتند.

از دیشب تا الان برف در حال آمدن است، برف هایی که همانند الماس های ریز و براق از آسمان به زمین می افتند و چنان دقتی در سفید کردن زمین به خرج می دهند که انگار در حال آماده کردن لباس عروس هستند.

هوا که دیگر گفتن ندارد، هوا به حدی سرد شده است که گویا آسمان پنکه های غول پیکر خود را روشن کرده و آن ها را در سردترین درجه روی ما تنظیم کرده است.

در این صبح سفید و سرد، چنان آرامش و سکوتی حاکم شده است که گویا این زمستان، خشم و نفرت جهانیان را همانند خود سرد و خاموش کرده است.





شعر گردانی صفحه 41 نگارش (3)

پاسخ شعر گردانی صفحه 41 نگارش (3)

شعر گردانی صفحه 41 درس

شعر گردانی صفحه 41 درس

شعر زیر را بخوانید و برداشت خود را از آن بنویسید.

عشق، شوری در نهادِ ما نهاد                  جان ما در بوتۀ سودا نهاد

گفتوگویی در زبان ما فکند                      جست و جویی در درون ما نهاد

دم به دم در هر لباسی رخ نمود              لحظه لحظه جای دیگر پا نهاد

فخرالدین عراقی

عشق از معدود کلماتی که در این عالم بی همتا نمی توان آن را با یک کلمه و یا حتی با چند صد جلد کتاب توصیف کرد. بعضی ها می گویند عشق احساس دوست داشتنی است که از محبت فراوان پدید می آید و از حد می گذرد و می شود عشق. این حرفی کاملا پوچ است. عشق احساس نیست عشق خود ذات است. عشق منشا حیات است. عشق شور زندگیست. عشق انقلابیست بس قوی تر از انقلاب کبیر فرانسه. انقلابی که نه خود انسان بلکه تمام هدف انسان از حیات را دگرگون می سازد. انقلابی که روح انسان را صیقل می دهد و به عرش آسمان می کشاند و عاشق را نزد خالقش عزیزتر می دارد.

عشق خیلی بیشتر از یک احساس پوچ و بی فایده است که تنها قادر است نیازهای جسمی عاشق را برطرف سازد. عاشق نگاه معشوق خویش را مرهمی می داند بر کهنه زخم های قلب خویش و گوشه چشمی از معشوق را با هیچ چیز این دنیا معاوضه نمی کند. زیرا عشق در قلب و وجود آدی نفوذ می کند و هیچ چیز مادی نمی تواند جای خالی آن را پر کند، مگر خدای عز و جل.

عشق کلمه ای مقدس است. آن را به هر کسی ابراز نکنیم و تقدس آن را از بین نبریم. امید آن که عشق واقعی را نسبت به خدایمان ابراز کنیم و عاشق او باشیم و نه بندگان او ....





فعالیت صفحه 61 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 61 نگارش (3)

فعالیت صفحه 61 درس

فعالیت صفحه 61 درس

با توجه به پیشرفت ها و دگرگونی های ناگزیرِ فکری و فناوری دنیای آینده، آیا می توانید تصویری از چگونگی نامه و نامه نگاری در چند سال بعد مجسم کنید و آن را روی کاغذ بیاورید؟

به نظر من نامه نگاری دیگر به صورت کاغذی نخواهد بود و از طریق ایمیل، شبکه های اجتماعی به صورت تصویری و صوتی و نوشتاری خواهد بود. همچنین ارتباط نصویری زنده با مخاطب کی از راه های برقراری ارتباط است که جایگزین نامه نگاری خواهد شد.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (3)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (3)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (3)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (3)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (3)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (3)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (3)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (3)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



فعالیت صفحه 67 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 67 نگارش (3)

فعالیت صفحه 67 درس

فعالیت صفحه 67 درس

دعوتنامه ای به دوستان هم کلاسی برای جشن تولدتان بنویسید.

همکلاسی ها و دوستان نازنین من

با سلام و احترام
بدینوسیله به مناسبت تولد یکی از همکلاسی های شما آقا / خانم …. مجلس مهمانی کوچکی به صرف میوه و شیرینی و شام راس ساعت 18 در منزل مان برگزار میگردد
حضور گرم و صمیمانه حضرتعالی موجب خوشحالی و افتخار است .

نهال عمر تو ای دوست همیشه رعنا باد         بهار حسن تو بی آفت از خزان ها باد

همواره شمع وجود تو روشنایی بخش            همیشه روشنیت گرم و محفل آرا باد

آدرس: خیابان ..... کوچه ..... پلاک .....





فعالیت صفحه 70 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 70 نگارش (3)

فعالیت صفحه 70 درس

فعالیت صفحه 70 درس

نامه ای خطاب به یکی از افراد خانواده بنویسید.

موضوع: نامه ای به پدر و مادرم

وقتی به کلمه پدر می اندیشم ناخود آگاه سختی های یک پدر به ذهنم خطور مي كند. پدری که سال های سال با سختی های روزگار دست و پنجه نرم کرده تا مبادا کمی برای تو وجود داشته باشد.

كلمه پدر که میگویی فقط یک کلمه نیست می توانی مزه ی عشق و مهربانی را روی زبانت احساس کنی، انگار خدا تمام زیبایی ها، فداکاری های عشق و محبت ها را فقط در یک کلمه نهاده آن پدر است. پدر مانند یک قهرمان برای دختر، پدر یعنی شعر بلند عاشقانه، پدر یعنی بهترین تکیه گاه تنهایی ای پدرم، موهای سپیدت یک دنیا خرابم می کند و آن زانوهایت كه هرشب از درد برایشان آواز سر می دهی برایم دردمند است. آخرای پدر تورا به چه مانند کنم که زیباترین تعریف برای تو باشد. اما می دانم آنقدر از روزگار فلک زده، زخم خورده ای که جبران کردن آنها کار دشواری است.

پدرم آنگاه که معلم، درس بابا نان داد را برایم خواند فهمیدم که نان دادن همان زندگی دادن است و نان دادن تو همان عشق اوست. چه خوب است هر روز تو را دیدن، هر روز تو را شنيدن، در عشق تو، در قلب تو جاری بودن قهرمان من، می دانی دست هایم را خیلی دوست دارم زیرا یادآور دست های پینه بسته ی توست، زخم هایی که شاید هر کدامشان برای آرامشم بریده شده اند، پدرم می گویی خسته نیستی اما خسته ای، خسته خسته ! کوه دردی اما دم نمی زنی، پدرم مبادا ریزش کنی که اگر ریزش کنی اولین کسی که به زیر آوار خواهد رفت منم ای رستم شاهنامه ی زندگی من، تورا در اوج خلوت و تنهایی ام صدا میکنم چون تو را این گونه معنا کردم: پدر یعنی نفس، یعنی صداقت پدر یعنی ستون صبر و طاقت پدر یعنی شکوهی جاودانه، پدر یعنی نخستین عاشقانه ... می دانی سالهاست به دوست داشتن تو آرامم، ای همه هستی من...

نویسنده: منوره ستوان

دبير: نورملک ملازهی

دبیرستان نمونه دولتی شهرستان بمپور (بلوچستان)





فعالیت صفحه 71 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 71 نگارش (3)

فعالیت صفحه 71 درس

فعالیت صفحه 71 درس

نامۀ سرگشادۀ مقام معظم رهبری به جوانان اروپا را که در پیوست آمده است بخوانید و بنویسید چه اطلاعاتی از آن به دست آورده اید.

مخاطب:

من شما جوانان را مخاطب خود قرار می دهم ... به این سبب که آینده ملت و سرزمینتان را در دستان شما می بینم و نیز حس حقیقت جویی را در قلب های شما زنده تر و هوشیارتر می یابم

موضوع اصلی:

سخن من با شما درباره اسلام است و به طور خاص، درباره تصویر و چهره ای که از اسلام به شما ارائه می گردد.

پرسش ها:

چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟

چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشته های دور باشد نه مسائل روز؟

چرا در موضوع مهمی همچون شیوه برخورد با فرهنگ و اندیشه اسلامی، از شکل گیری آگاهی عمومی جلوگیری می شود؟

چرا سیاست قدیمی هراس افکنی و نفرت پراکنی، این بار با شدتی بی سابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟

چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟

مگر چه معانی و ارزش هایی در اسلام، مزاحم برنامه قدرت های بزرگ است و چه منافعی در سایه تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین می گردد؟

آیا تاکنون خود مستقیما به قرآن مسلمانان مراجعه کرده اید؟

آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلی الله عليه وآله وسلم) و آموزه های انسانی و اخلاقی او را مطالعه کرده اید؟

آیا تاکنون به جز رسانه ها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کرده اید؟

آیا هرگز از خود پرسیده اید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزش هایی طی قرون متمادی، بزرگترین تمدن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکران را تربیت کرد؟

درخواست ها:

۱) درباره انگیزه های این سیاه نمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.  

۲) در واکنش به سیل پیشداوری ها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بی واسطه از این دین به دست آورید.

هشدارها:

اجازه ندهید این واقعیت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود.

اجازه ندهید ریاکارانه، تروریست های تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند.

اجازه ندهید با چهره پردازی های موهن و سخیف، بین شما و واقعیت، سد عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بی طرفانه را از شما سلب کنند.

امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند.

راه شناخت اسلام:

اسلام را از طریق منابع اصیل و مأخذ دست اول آن بشناسید.

با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلی الله عليه وآله وسلم) آشنا شوید.

نتیجه گیری:

این چالش می تواند پرسش های جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیش داوری از اسلام از دست ندهید.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (3)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (3)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (3)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (3)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (3)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (3)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (3)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (3)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



کارگاه نوشتن صفحه 72 نگارش (3)

پاسخ کارگاه نوشتن صفحه 72 نگارش (3)

کارگاه نوشتن صفحه 72 درس

کارگاه نوشتن صفحه 72 درس

تمرین (1) ساختار نامه اداری زیر را در گروه بررسی کنید.

به نام خدا

مدیر محترم کتابخانۀ عمومی شهر...

سلام علیکم

با احترام، اینجانب ...، متقاضی عضویت در کتابخانه و استفاده از تالار مطالعۀ آن هستم؛ خواهشمند است دستور فرمایید نسبت به عضویت اینجانب اقدام شود.

 مدارک زیر به پیوست تقدیم می شود:

1- دو قطعه عکس

2- گواهی اشتغال به تحصیل

3- رونوشت شناسنامه و کارت ملی

4- برگۀ واریزی مبلغ عضویت

                                                               با سپاس

                                                         نام و نامخانوادگی

                                                                  امضا

تمرین (2) از بین دو مورد زیر یکی را به دلخواه برگزینید و نامه ای بنویسید.

الف) نامه ای به معلم درس نگارش خود بنویسید و دیدگاه هایتان را درمورد این درس و روش تدریس با ایشان درمیان بگذارید.

ب) نامه ای به وزیر علوم بنویسید و و نظرتان را دربارۀ آزمون کنکور مطرح کنید.

تمرین (1):

یک نامه اداری از 5 بخش تشکیل می شود: 1-سربرگ 2-عنوان 3-متن 4-امضا 5-گیرندگان رونوشت

این نامه اداری به جز بخش 5 (گیرندگان رونوشت) که در این نامه احتیاجی به آن نیست. بقیه بخش ها رعایت شده است.

تمرین (2):

الف) نامه ای به معلم درس نگارش

با سلام و عرض خسته نباشید به معلم مهربانم

اول از همه از شما تشکر می کنم، ممنون که به ما درست خواندن و درست نوشتن را می آموزی، ممنون که برایمان از جانتان مایه می گذارید، ممنونم که با خوبی ها و بدی های ما سازش می کنید و این همه بدخلقی ها و غرور جوانی هایمان را تحمل می کنید. من زنگ انشاء را دوست دارم

آن هم برای آن که غرق می شویم در خیال ها و رویاهایمان ودور می شویم از دنیای نابسامان این روزها، اما ای کاش به جای نوشتن در مورد پاییز و زمستان یا توصیف ضرب المثل ها کمی به ما چگونه صبر کردن در برابر سختی ها بگویید، درس زندگی دهید، کاش بگویید چطور بعد از شکست بار دیگر برخیزیم، کینه را از دل بیرون کنیم و جواب بدی را با بدی ندهیم و به جای آن نهال محبت بکاریم تا هم خودمان  از سایه اش بهره ببریم و به دیگران نیز میوه ی درختان را هدیه دهیم، می دانم شما رفتار و منش یک انسان محترم را دارید و با تمام رفتار و گفتارتان به ما همه ی این ها را می آموزید

اما ای کاش آنقدر آن را برایمان مثل کودکی هایمان دیکته کنید تا در ذهن ما ثبت شود مثل همان جدول ضرب آن موقع ها که بعد از گذر سال ها هم می دانیم که فراموش نمی کنیم، شود آنقدر بنویسیم صبر که صبوری پیشه کنیم، آنقدر بنویسیم محبت که مهربانی کنیم و آنقدر بنویسیم امید که توکل کنیم. و باز ممنونم که وقت گران بهایتان را برای من گذاشتید و باز ممنونم که مهربانانه و مادرانه(پدرانه) به ما محبت می کنید.

 

ب) نامه ای به وزیر علوم درباره آزمون کنکور

حال که اندام قلمم را در آغوش انگشتانم میرقصانم، دنیای قلبم آشوب و دردناک است، هوای نوجوانی ام پریشان است، قلمرو صورتم شکست خورده و پاهایم بی رمق اند. من دختر ایرانی که این روزهای عمرم را در دنیای کاغذ و ارقام و جذر و معادله و یک مشت کتاب بی رحم و فرمول های تستی ای که قصد جانم را کرده اند سر می کنم . هدف بزرگی در سر می پرورانم و با تمام وجودم در مقابل سختی های این مسیر پر سنگلاخ می ایستم، هرزگاهی به زمین می خورم، طوری که ساختمان وجودم خاک آلود می شود و شانه هایم شرمنده دستانم.

اما من، بلند شدن و ایستادن را خوب یاد گرفته ام، دوباره شروع کردن را از شانه های پدرم خوب فرا گرفته ام.

اما درد است، به زمین خوردن های پی در پی ای ای که تو را به جای این که به هدفت نزدیک تر کند، حتی از آن دور تر هم می کند، گاهی رمق انگشتان دخترانه ام در مقابل ژرفای سختی ها و پیچیدگی های این روزگار کتاب و دفترهای هزار رنگ هر روز متولد شده کمر خم می کنند.

بین خودمان باشد، اما زور این کتاب های بی رحم آن قدر زیاد است که گاهی به شکستن کمر پدری اقدام می کنند یا سرخ کردن گونه های مادری.

نمی دانم، آخر این داستان، زور زدن های من و امسال من به کجای این کره ی خاکی می رسد؟

هم سن و سال های من بهترین و قشنگ ترین روزهای عمرشان را در اضطراب مطلق سر می کنند، در دویدن های یک سر، در زمین خوردن های پی در پی، به امید روزنه ای روشن در آینده ای نزدیک.

زندگی، این روزها برای دستان من کمی ترسناک است، منی که جز توان نازک دخترانه ام و تکیه به خدای خودم، هیچ در دست ندارم، آری من در این مسیر پر سنگلاخ، تنها با دلی با اراده ی آهنین و توکل به خدایم می جنگم، و سه سال از آفتابی ترین و درخشان ترین روزهای عمرم را در تاریکی و خاکستری به سر می برم. موسیقی را به فراموشی سپرده ام، شعر های شاملو را دیگر حتی نگاهی هم نمی اندازم، کتاب حسن امینی چند صباحی. می شود که زیر سنگینی کتاب های تست زورگویم جان می دهد، و هر روز با روزنه ی نور خوشید خاکش را می تکاند،

با خیابان ها و قدم زدن های یک هو هم قهر کرده ام،

موهایم را چند ماهی می شود که هر روز صبح زود به دار می کشم و شب آنها را به انفرادی تبعید می کنم، رهایی شان را سلب کرده ام. گمانم ذوق دخترانه ام در حال کور شدن است.

 حالا هم که زمستان است و برف هر دم مرا فرا می خواند، رمقی در قلبم نمی بینم برای تجربه ی جرعه ای شادی،

هر چه هست درد است، رنج است، حسرت خاک خورده است، درد است، درس خواندن بشود عامل تنهایی، شکست خوردن یشود، مرگ تدریجی، تصاحب یک صندلی برای رشد بشود، رویای کارخانه شکلات سازی کودکانه چارلی . من می گویم، پزشکی که به خاطر پزشک شدن. دست به قلم شدنش را تحریم کند. لبخند را در صورتش ممنوع الصویر کند، و لختی نگاه آرام را از دنیایش دریغ.کند، نمی تواند بشریت را جان ببخشد، من می گویم، دوای شیرین است اما در زندگی،

می گویم، آدمی برای هدفی که دارد باید چند قطرة اميد ته استکان قلبش داشته باشد.

درس باید دلیل حال خوب ما باشد، تا بتوانیم جامعه ای درست بنا کنیم، جامعه ای که در آن عدالت موج بزند، و هر انسانی وظیفه ای جز خدمت نداشته باشد.

کنکور باید سازنده باشد پزشکانی محکم بسازد که برای نجات جان کودکان جان می دهند، مهندسانی که امنیت را در آجر به آجر خانه ها بنا می کنند، و بیرانی که در مکتب ها انسانیت تدریس کنند،

آنگاه، شعر هم نفس می کشد، زمستان هم از سرما یخ نمي زند کتاب ها هم می خندند، هیچ عرقی هم به خود اجازه خشک شدن در پیشانی پدری را نمی دهد و من هم نوجوانی ام را زندگی می کنم .

نویسنده: مهسا امیری دبیر: خانوم صدیق پور دبیرستان شاهد شهدای اقتدار ملارد





شعر گردانی صفحه 76 نگارش (3)

پاسخ شعر گردانی صفحه 76 نگارش (3)

شعر گردانی صفحه 76 درس

شعر گردانی صفحه 76 درس

شعر زیر را بخوانید و دریافت خود را از آن بنویسید.

ای صبا، نکهتی از خاک ره یار بیار                  ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار

نکته ای روح فزا از دهن یار بگو                     نامه ای خوش خبر از عالم اسرار بیار

تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام              شمّه ای از نفحات نفس یار بیار

حافظ

کاش انقلابی شود در دلم و طعم تلخ گفته ها و حرف های دلم را به حلاوتی شیرین تغییر دهد. کاش نسیمی بیاید و عطر و مشک معشوق را در دامن خود داشته باشد و آن را بر صفحه دلم بگستراند کاش کسی بیاید و نوایی، مرحمی، نامه ای از محبوب و معشوق را به عاشق، مجروح کوچه های تنهایی برساند.

عاشق همان زخم خورده در جاده های تنهایی و سوخته دل در آتش دوری معشوق که تنها مرحم بر این زخم های دل خبری از محبوب است و تنها جراحت دل توصیف معشوق از زبان عاشق است که در وصف معشوقش ناتوان است زبانش خالی از گفته و دلش پر از حرف.

عشق به توان ابدیت است و عشق ضرب دلتنگی در ضربان دل ماست.

نویسنده: محدثه شمسی

دبیرستان: ابوریحان بیروتی از کرمان

دبیر: خانم علی حسینی





فعالیت صفحه 97 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 97 نگارش (3)

فعالیت صفحه 97 درس

فعالیت صفحه 97 درس

کتابنامه کتاب نگارش را ضمن توجه به ارائه مطالب در معرفی هر منبع بررسی کنید.

در این کتابنامه، ابتدا نام و نام خانوادگی نویسنده، سپس سال چاپ، بعد از آن عنوان کتاب، بعد از آن شماره چاپ و درنهایت نام انتشاراتی که عهده دار چاپ کتاب شده است را ذکر نموده اند.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (3)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (3)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (3)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (3)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (3)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (3)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (3)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (3)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



فعالیت صفحه 100 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 100 نگارش (3)

فعالیت صفحه 100 درس

فعالیت صفحه 100 درس

مقالۀ «سنگی زیرآب» را در پیوست کتاب مطالعه کنید و چکیده و کلید واژه های آن را بنویسید. در نوشتن چکیده به موارد زیر دقت داشته باشید:

*  طرح هدف

* طرح روش کار

* طرح یافته های اصلی

* ارائۀ مهم ترین نتیجه

چکیده: در این مقاله که برگرفته شده از یکی از اشعار هوشنگ ابتهاج است به ظرافت ها، مضامین ناب و اصیل به جای شعر او، نوآوری و ابتکاراتی در بکارگیری واژه ها و محتوای شعر ابتهاج پرداخته شود. در یکی از بهترین سروده های هوشنگ ابتهاج به نام “مرجان” سعی شده است که با نوسرایی نگاه دیگری به این مقاله داشته باشیم و تعابیر زیبا و جذاب به کار برده شده است. قرار است که ما در این مقاله این موضوع را درک کنیم که هوشنگ ابتهاج در این شعر سعی کرده است که رویکرد اصلی ادبیات را نشان دهد به عبارت دیگر جوری دیگر دیدن با مضامین و موضوعات جدید و شگفت!

نتیجه کلی که از این مقاله میتوان گرفت این است که هوشنگ ابتهاج یکی از بهترین شعرای معاصر است که با بیان ظرافت ها و استفاده از ترکیب هایی با وصف مناسب و قشنگ توانسته است که او را در عرصه ادبیات مشهور و درخشان کند.

کلیدواژه ها: مرجان(دریایی)- نوآوری- ادبیات کهن- نوسرایی- شاعران معاصر ایرانی- نوبینی





فعالیت صفحه 100 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 100 نگارش (3)

فعالیت صفحه 100 درس

فعالیت صفحه 100 درس

دربارۀ کلید واژه های مقاله «یادگیری معنادار» با یکدیگر گفتوگو کنید.

کلیدواژه ها کلماتی هستند که نقش اصلی را در محتوای علمی مقاله ایفا می کند.

کلیدواژه ها نقش در مقاله و نقش نمایه و فهرست را در کتاب و پایان نامه ایفا می کند.

کلیدواژه ها نمایی کلی از مقاله در ذهن خواننده ترسیم می نماید.

میانگین واژه های کلیدی یک مقاله شش کلمه است.

کلیدواژه ها باید از بین واژه های گویا و مناسب مقاله انتخاب شود.

کلیدواژه ها غیر از مفاهیم و اصطلاحاتی است که پژوهشگر در فرایند مطالعه به آنها برخورد می کند. بسیاری از این مفاهیم اگر چه بنیان های نظری مقاله را تشکیل می دهند، موضوعات کلی یا جزئی مقاله محسوب نمی شوند.

کلیدواژه ها باید با واژه های اصلی عنوان و مساله تحقیق و تا حد امکان با سرفصل های مقاله تناسب داشته باشد و در مجموع مسائل اصلی مقاله را نشان دهند.

کلیدواژه ها نباید چنان عام و کلی باشد که موضوعات متفرقه را هم پوشش دهند و نیز نباید آن چنان خاص باشد که توانایی اشاره به موضوعات فرعی مقاله را نداشته باشد.





کارگاه نوشتن صفحه 101 نگارش (3)

پاسخ کارگاه نوشتن صفحه 101 نگارش (3)

کارگاه نوشتن صفحه 101 درس

کارگاه نوشتن صفحه 101 درس

تمرین (1) فهرست منابع کتاب های درسی خود را ببینید و با یکدیگر مقایسه کنید.

 

تمرین (2) چکیده، کلیدواژه ها و فهرست منابع مقاله ای را که در درس گذشته تنظیم کرده اید، بنویسید.

تمرین (1)

فهرست منابع برخی از کتب سال دوازدهم

1- سلامت و بهداشت 2- ادبیات فارسی  3- نگارش

سلامت و بهداشت

1- جوادی آملی، عبداله . مفاتیح الحیات . قم : مرکز نشر اسراء، چ بیست و چهار، 1391.

2- خنیفر، حسین و دیگران . مهارت های زندگی ، قم : نشر هاجر ، چ سیزدهم ، 1391.

3- چینیان، محمد . پیشگیری و درمان بیماری ها در مدارس ، تهران ، چاپ متین.

ادبیات فارسی

1- کسرایی، سیاوش ( 1386) ، از آوا تا هوای آفتاب ، تهران : نشر کتاب ناد

2- محمدی، حسنعلی (1389) ، از بهار تا شهریار ، تهران : فرتاب ، چاپ پنجم.

3- معین، محمد(1364) ، فرهنگ فارسی معین ( شش جلدی)، تهران : امیرکبیر ، چاپ هفتم.

نگارش

1- ابراهیمی، نادر . (1390) . چهل نامه کوتاه به همسرم . (چاپ نوزدهم ) . نشر افق.

2-  اسلامی ندوشن، محمدعلی . (1392) . روزها . (چاپ چهارم) . انتشارات یزدان.

3- امین پور، قیصر . (1395) . بی بال پریدن . (چاپ بیستم) . نشر افق.

هنگامی که به مقایسه این منابع می پردازیم متوجه می شویم که نام هیچ کدام از منابع مورد نظر یکسان نیست و نوع چینش فهرست منابع هرکدام با دیگری ممکن است متفاوت باشد.

تمرین (2)

چکیده : شاهنامه فردوسی که نزدیک به پنجاه هزار بیت دارد ، مجموعه ای از داستانهای ملی و تاریخ باستانی پادشاهان قدیم ایران و پهلوانان بزرگ سرزمین ماست که کارهای پهلوانی آنها را همراه با فتح و ظفر و مردانگی و شجاعت و دینداری توصیف می کند. در این نوشتار قصد آن داریم که توضیحی هر چند مختصر درباره این کتاب بدهیم.
کلیدواژه ها: شاهنامه فردوسی، داستان، شعر، پادشاهان، قهرمانان، رستم، سهراب.

مقدمه : شاهنامه فردوسی که نزدیک به پنجاه هزار بیت دارد ، مجموعه ای از داستانهای ملی و تاریخ باستانی پادشاهان قدیم ایران و پهلوانان بزرگ سرزمین ماست که کارهای پهلوانی آنها را همراه با فتح و ظفر و مردانگی و شجاعت و دینداری توصیف می کند .حکیم ابولقاسم فردوسی تمام وقت و همت خود را در مدت سی و پنج سال صرف ساختن چنین اثر گرانبهایی کرد .

منبع : دکتر محمدباقر اسلامی فردوس ، (1390) ، سیری در اساطیر شاهنامه ، چاپ اول ، نشر بازرگان ، صص 15-16 و صص 21-22 .



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (3)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (3)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (3)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (3)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (3)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (3)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (3)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (3)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



حکایت نگاری صفحه 104 نگارش (3)

پاسخ حکایت نگاری صفحه 104 نگارش (3)

حکایت نگاری صفحه 104 درس

حکایت نگاری صفحه 104 درس

حکایت زیر را بخوانید و آن را به زبان ساده بازنویسی کنید.

 حکایت نگاری سوداگری بار آبگینه داشت. یکی از باج گیران عنان بارگیرش بگرفت و بر آن بار آبگینه چوب دست خویش محکم فروکوفت و گفت:  » ای رفیق، چه در بار داری؟« گفت: » اگر چوب دیگر زنی هیچ«!

پریشان، قاآنی

تاجری بر اسب خود، بار شیشه داشت. در میانه ی راه باج گیران کمین کرده بودند، زمانی که تاجر را به همراه اسب و بار او دیدند یکی از باج گیران افسار اسب او را گرفت و با چوب دستی که در دستش بود محکم به روی بار شیشه ی تاجر کوبید و به تاجر گفت: ای رفیق! چه در بار خود داری؟ تاجر گفت:

اگر بار دیگر چوب خود را بکوبی هیچ چیزی از آن باقی نمی ماند زیرا همه ی شیشه ها می شکستن یا خرد می شدند و نه چیزی برای تاجر می ماند و نه چیزی برای باج گیر! این داستان حکایت آن دسته افرادی است که سعی در کندن از دیگران و سود بردن از آن ها هستند اما با حماقت و ناآگاهی خود موجب می شوند که هم دیگران صدمه ببینند و هم خودشان در این ماجرا سرشان بی کلاه بماند اما کاش به جای آن و به جای سود بردن از زحمات دیگری بدون آنکه خودمان زحمتی بکشیم، برویم و کار کنیم و از دست رنج خودمان بهره مند شویم تا دیگران نیز از طریق ما دچار آسیب و ضرر نشوند. زیرا دزدان هیچوقت سرانجام خوبی نخواهند داشت.





فعالیت صفحه 47 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 47 نگارش (3)

فعالیت صفحه 47 درس

فعالیت صفحه 47 درس

با توجه به متن «چراغ سبز» به پرسش های زیر پاسخ دهید.

الف) همان گونه که در پایۀ نهم خواندید بخش های اصلی متن شامل موضوع، مقدمه (زمینه چینی)، تنه (بدنه) و نتیجه (پایان بندی) است. این بخش ها را در متن مشخص کنید.

ب) وجود چه عناصری در این متن سبب شده است آن را قطعه ادبی بنامیم؟ّ آنها را در متن مشخص کنید.

الف) بند مقدمه: چراغ راهنما قرمز می شود ..... آیا آن ها هیچ قانونی را رعایت نمی کنند.

بند بدنه: (نه فکر می کنم آن ها هم هر کدام ...... از ضخره های سخن و عمودی آن بالا رفت)

بند نتیجه: (در چنین چهاراهه ایی هیچ چراغ قرمزی نیست ...... چراغ راهنمای پیش روی ما سبز می شود و به راه می افتیم)

بند جمع بندی: ندارد

ب) مشاهده پدیده های طبیعی مثل زلزله روز شب .... و تلفیق آن ها با خیال و احساس قطعه ادبی می سازد به شرط این که در شرح و تفسیر آن دقت شده و طولانی نباشد.





فعالیت صفحه 48 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 48 نگارش (3)

فعالیت صفحه 48 درس

فعالیت صفحه 48 درس

می توانید بگویید در جمله «چراغ درختان که زرد و قرمز می شود، پاییز از چهارراه فصل ها می گذرد.» چه آرایه هایی دیده می شود؟

تشبیه: چهارراه فصل >>> فصل ها به چهارراه تشبیه شده است.

وجه شبه: چهار >>> بین فصل و راه

مراعات نظیر 1: چراغ زرد، قرمز چهارراه

مراعات نظیر 2: درختان، پاییز، فصل

تشخیص و استعاره مکنیه: گذر کردن پاییز از چهارراه



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (3)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (3)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (3)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (3)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (3)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (3)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (3)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (3)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



فعالیت صفحه 50 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 50 نگارش (3)

فعالیت صفحه 50 درس

فعالیت صفحه 50 درس

پس از مطالعۀ متن بالا، پرسش های زیر را در گروه پاسخ دهید .

1- در این متن، چه نگاه تازه ای به موضوع زمستان دیده می شود؟

2- یا در این متن از واژه ها و آرایه های ادبی مناسب استفاده شده است؟

1- فقط با خواندن جمله بهار کلاغ ها زمستان است می فهمیم که زمستان را از زاویه دیگر هم می شود بررسی کرد این که در نبود بلبلیان و گل ها کلاغ ها در زمستان حضور پررنگ تری دارند و انگار فصل خودنمایی آنان است.

2- بله جملات زیر بخشی از آن ها هستند.

موسیقی زمستان غار غار است.

غربت بلبل و بهار

تناقض برف و کلاغ

جانمان بهارانه می شود

بلبلان بر شاخه قلبمان می نشینند

و ....





کارگاه نوشتن صفحه 51 نگارش (3)

پاسخ کارگاه نوشتن صفحه 51 نگارش (3)

کارگاه نوشتن صفحه 51 درس

کارگاه نوشتن صفحه 51 درس

تمرین(1) پس از مطالعۀ متن زیر، به پرسش ها پاسخ دهید.

نماز

»طوفان در وسعت روحت می پیچد. گردباد اضطراب در وجودت می چرخد و موج درموج، حادثه ها و خطرها بر ساحل قلبت سر می کوبند.

 پناهگاه کجاست؟ کدام آرامش، نگاه خسته و نگرانت را خواهد نواخت؟ کدام لنگرگاه امن، کشتی شکستۀ جانت را پناه خواهد داد؟

در تنهایی و بی پناهی، در لحظه های غریبانۀ زندگی، وقتی هیچ کس و هیچ چیز نیست، یک تکیه گاه باقی است؛ تکیه گاه نماز!

چرا اخم؟ چرا اندوه؟ وقتی کسی هست که لب هایت را به تبسم بگشاید. وقتی بهانۀ بزرگی برای زدودن اندوه هست، چرا به آن پناه نبریم؟

وقتی سجاده را می گسترانی، بهشت پیش رویت در می گشاید. همۀ گل های بهاری به تبسم می ایستند و نسیم نجوای فرشتگان و صدای بال ملکوتیان در فضا می پیچد.

وقتی تکبیر می گویی و «بزرگترین» را می خوانی، همه چیز در نگاهت کوچک می شود. همۀ آنچه در نگاه بی نمازان بزرگ است، در حقیرانه ترین هیئت چهره می نماید؛ مگر ما هماره شکست خود را آنگاه نمی بینیم که مشکل را بزرگتر از خویش ببینیم؟ وقتی به بزرگترین، پیوند می خوریم دیگر کوچک نیستیم.

قطره دریاسـت اگر با دریاسـت                     ورنه او قطره و دریا دریاسـت

نماز فرصت بزرگشدن است؛ بزرگ ترشدن از هر چیز جز او و در کنار این بزرگ شدن، درک کوچکی خویش در مقابل آن بزرگ. چه تناقض شکوه مندی!

در عین بزرگ دیدن، کوچک انگاشتن، در نهایت سر نهادگی، سرفرازی دیدن و در اوج عظمت، خشوع، خضوع و تواضع را چشیدن.

نماز، ادراک عظمت او و درک عظمت خویش است.

به رکوع می رویم و با این خم شدن در مقابل دوست، بزرگ می شویم. بزرگتر از آسمان، بزرگتر از کهکشان ها به سجده می رویم و در این نهایت افتادگی از خاک به عالم پاک پل می بندیم.

نماز پیوستن و گسستن است؛ گسستن از اغیار و پیوستن به یار، بریدن از ناراستی و پیوستن به درستی. نماز با سالم پایان می یابد و «سالم » نشانه سلامتی است. پایان نماز تضمین «سلامت» است که هرکس تا «سالم» نماز را با خدا باشد، به ساحل سلامت اندیشه و روح و جان رسیده است

مولفان

1- آغاز، میانه و پایان بندی متن را بررسی کنید.

2- دو جمله از متن انتخاب کنید که به نظر شما زیباتر و تأثیرگذارترند.

3- به آرایۀ  تضاد توجه کنید و تأثیر آن را در ایجاد فضای ادبی متن بیان کنید.

تمرین(2) همان گونه که گفته شد دامنۀ موضوعات قطعۀ ادبی همۀ قلمروهای زندگی از سوگ و سور، محبّت و نفرت، کامیایی و ناکامی و پدیده های عینی و خیالی است. قطعهای ادبی دربارۀ یکی از موضوعات مورد علاقه تان بنویسید.

تمرین (1):

1- بند مقدمه: یک تکیه گاه باقی است تکیه گاه نماز .... چرا به آن پناه نبریم؟

بند میانه: وقتی سجاده را می گسترانی ..... و در این نهایت افتادگی از خاک به عالک پاک دل میبندیم.

پایان بندی: هر کس تا سلام نماز را با خدا باشد ... روح و جان رسیده است.

2- به رکوع می رویم و با این خم شدن در مقابل دوست بزرگ می شویم همه گل های بهاری به تبسم می ایستند.

3- استفاده از آرایه تضاد در متن های ادبی باعث به وجود آمدن فضاهای خالی متفاوت و مقایسه بین مسائل مطروحه می شود که بر تاثیرگزاری آن می افزاید.

تمرین(2):

انشای زمستان

آدم برفی دل گرم

زمستان فصل به دنیا آمدن آدم برفی هاست من هم یک روز سپیده تپش قلب بلورینم آغاز شد. چشمانم را باز کردم، یک جفت چشم قهوه ای بین آن همه سپیدی برف به چشمان گردویی ام زل زده بود!

شال گردن قرمزش را دور گردنم انداخت و لبخند شیرینی زد، گرمم شده بود، آنقدر که انگار آتش در دلم افروخته بودند

همینطور نگاهش می کردم که مشغول کامل کردن من بود، کارش که تمام شد خوب نگاهم کرد، من هم چشم از او برنداشته بودم

قدری عکس از من گرفت و با خوشحالی خداحافظی کرد و چشمان قهوه ای اش دور و دورتر می شد...

با هر قدمش دلم آب می شد به امید برگشتنش... می گویند پشت سر مسافر باید آب ریخت تا برگردد، تمامم را به یادش فرو ريختم اما روز ها گذشت و هیچ نگاهی سرمای وجودم را پایین نبرد...

قطار آدم برفی ها داشت حرکت می کرد، شال گردنش را روی زمین گذاشتم و با کوهی از غم سوار قطار شدم، سرزمین آدم برفی ها بالا برایم خوش بود. اما حالا فقط سرد بود و سرد بود و سرد ...

انتظار تولدی دوباره و دیدار دوباره او مرا پیر کرد. حال می فهمم که چرا در کتاب مقدس آدم برفی ها نوشته بود: دل گرم نشو! انسان ها وقتی تمام تو را بفهمند رهایت می کنند... تا زمانی برایشان ارزش داری که مبهم باشی، آن وقت روح كنجكاوشان در پی تو پرواز می کند.

روز موعود فرا رسید، دوباره چشمان گردویی ام به چشمان قهوه ای او دوخته شد، اما این بار قلبم نمی تپید فقط سرد و بی روح نگاهش می کردم.... دوباره همان شال گردن قرمز را دورم انداخت اما من سالها بود که یخ زده بودم...:) با همان دهانی که هیچ گاه برایم نگذاشته بود این بار سخن گفتم: به شانه ام زدی که تنهایی ام را تکانده باشی... به چه دل خوش کرده ای؟ تکاندن برف از شانه های آدم برفی..؟





حکایت نگاری صفحه 57 نگارش (3)

پاسخ حکایت نگاری صفحه 57 نگارش (3)

حکایت نگاری صفحه 57 درس

حکایت نگاری صفحه 57 درس

حکایت زیر را بخوانید و آن را به زبان ساده بازنویسی کنید.

اعرابی ای را دیدم در حلقۀ جوهریان بصره که حکایت همی کرد که وقتی در بیابان راه گم کرده بودم و از زاد معنی با من چیزی نبود و دل بر هلاک نهاده که ناگاه کیسه ای یافتم پر مروارید. هرگز آن ذوق و شادی فراموش نکنم که پنداشتم گندم بریان است و باز آن تلخی و نومیدی که بدانستم که مروارید است.

در بیابان خشـک و ریگ روان              تشنه را در دهان چه دُرچه صدف 

مـرد بی توشـه کاوفتـاد ز پای               بر کمربنـد او چـه زَر چه خَزَف

گلستان، سعدی

اعرابی ای را دیدم در حلقه جوهریان بصره که حکایت می کرد که وقتی در بیابان راه گم کرده بودم و از زاد معنی با من چیزی نبود و دل بر هلاک نهاده که ناگاه کیسه ای یافتم پر مروارید. هرگز آن ذوق و شادی فراموش نکنم که پنداشتم گندم بریان است و باز آن تلخی و نومیدی که بدانستم که مروارید است.

در بیابان خشک و ریگ روان تشنه را در دهان چه در چه صدف مرد بی توشه کاوفتاد ز پای بر کمربند او چه ژر چه خرف

گلستان، سعدی

روزی از جایی عبور میکردم که دیدم عرب بیابان گزدی در جمع جواهر فروشان بصره نشسته است و داستانی را با شور و شوق تعریف می کرد.

شنیدم که می گفت: یک بار که راه خودم را در بیابان گم کرده بودم و هیچ آب و غذایی هم برایم نمانده بود و دیگر فکر می کردم که کارم تمام است و زنده نخواهم ماند. ناگهان کیسه ای پیدا کردم که در آن مروارید های درشت و زیبا بود. هیچ زمان یادم نمی رود وقتی آن کیسه را پیدا کردم از خوشحالی و شادی نمی دانستم چه باید بکنم، چون فکر می کردم که در آن کیسه نان و آب و غذا وجود دارد و می توانم از آن استفاده کنم و زنده بمانم اما تا دیدم در آن کیسه مروارید های زیبا و چشم نواز بسیاری وجود دارد دچار یک غم و ناامیدی عجیبی شدم.

عجیب به این خاطر که در آن کیسه پر از مروارید بود و من هیچ خوشحال نشده بودم و بی دلیل نیست که گفته اند. در پایان خشک و  سوزانی که هیچ جنبنده ای توان زندگی ندارد برای انسان تشنه هیچ چیزی ارزش آب را ندارد. چه مرواریدهای درخشان و چه صدف های گرانبها برای او جای آب و غذا را نمی گیرد. برای مردان از پا افتاده و ناتوان در دل بیابان فرقی نمی کند که چه به همراه داشته باشد. حال می خواهد طلا و اشیا گرانبها باشد و یا چیزهای دیگر و بی ارزش، آنچه در آن شرایط برای او ارزش دارد و او را نجات می دهد آب است و دیگر هیچ.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (3)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (3)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (3)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (3)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (3)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (3)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (3)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (3)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



فعالیت صفحه 84 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 84 نگارش (3)

فعالیت صفحه 84 درس

فعالیت صفحه 84 درس

دو عنوان برای مقاله تحقیقی پیشنهاد دهید که هم محدود باشد، هم شفاف.

ساعات اموزشی و نحوه ی اموزش
یادگیری کتب درسی به صورت انلاین





فعالیت صفحه 86 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 86 نگارش (3)

فعالیت صفحه 86 درس

فعالیت صفحه 86 درس

مقدمه زیر را بخوانید و دو بخش زمینه مسئله و بیان مسئله را در آن تحلیل کنید.

 از نظر انجمن ملی خواندن (2000 ) درک مطلب اهمیت زیادی در رشد مهارت های کودکان و به ویژه در توانایی تحصیلی آنها دارد. اهمیت درک متن در توانایی تحصیلی دانش آموزان موجب گردیده است مطالعات بین المللی در زمینۀ پیشرفت سواد خواندن به ارزیابی توانایی خواندن کودکان بپردازد. مطالعه بین المللی پیشرفت سواد خواندن (پرلز) یکی از مجموعه مطالعات گسترده ای است که انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی (IEA )نجام می دهد. مطالعۀ بین المللی پیشرفت سواد خواندن (پرلز) به ارزیابی توانایی خواندن کودکان در پایۀ چهارم ابتدایی می پردازد و به فاصلۀ هر پنچ سال برگزار می گردد. نتایج آزمون پرلز 2001،2006 و 2011 نشان می دهد که میانگین کل نمرات جهانی در آزمون پرلز 500 است و میانگین کل نمرات دانش آموزان ایرانی به طور معنا داری کمتر از میانگین جهانی است (کریمی، 1388 ) این مطالعه با استفاده از مداخلۀ آموزشی سعی در بهبود وضعیت درک متن دانش آموزان 9 تا 10 ساله دارد.

مؤلفان

زمینه مسئله:

زمینه مسئله دریچه و پنجره ورود به بحث مقاله است. در این متن نویسنده یک نگاه کلی را در ابتدای متن بدین صورت آورده است که: از نظر انجمن ملی خواندن درک مطلب اهمیت زیادی در رشد مهارت های کودکان و بنابراین در توانایی تحصیلی آنها دارد.

نویسنده با این عنوان متن خود را آغاز می کند تا بر اصل اخلاق پژوهش یعنی همان ذکر منابع پایبند باشد. در این مطلب برای بهبود تحصیلی و بالا بردن توانایی تحصیلی دانش آموزان از درک متن و توانایی خواندن استفاده کرده است و همچنین  اهمیت سواد خواندن در دانش آموزان با پشتوانه نتایج تحقیقات مطالعات بین المللی مورد بررسی قرار گرفته است.

بیان مسئله:

در بیان کردن مسئله سعی در این بوده که در یک جمله انجام شود یعنی در این جمله که: سعی در بهبود وضعیت درک متن دانش آموزان 9 تا 10 ساله دارد. یعنی مخاطب این درک مطلب بیشتر با این افراد است. در بیان کردن مطئله عنوان ریزتر و جزیی تر مطرح و بررسی می شود.





فعالیت صفحه 87 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 87 نگارش (3)

فعالیت صفحه 87 درس

فعالیت صفحه 87 درس

بدنۀ اصلی مقالۀ «جنبه های ادبی در تاریخ بیهقی» را بخوانید. این مقاله حاصل پژوهش کتابخانه ای است. در این بخش نویسنده موضوع مورد نظر خود را توضیح می دهد. انسجام و پیوستگی بندها را تحلیل کنید.

«تاریخ بیهقی جدا از ارزش های تاریخی، دارای ادبیات خاصی است و کمتر کتاب منثوری را می توان یافت که اینگونه به واژه گزینی توجه داشته باشد. بنا به قول شفیعی کدکنی، در بسیاری از عبارات بیهقی یا تذکرة الاولیا نظم، بیشتر رعایت شده است تا مثال بسیاری از شعرهای سروش اصفهانی یا قاآنی. در بسیاری از عبارات بیهقی یا تذکرة الاولیا و یا نثر عین القضات همدانی، به حالتی از اجتماع کلمات برخورد می کنیم که در منتهای قدرت ترکیب و انتظام قرار دارد؛ به حدی که اگر کلمه ای پس و پیش شود، آن سلسله و انتظام به هم می خورد )شفیعی کدکنی، 1384   .) زبان بیهقی زبان گفتاری مردم است؛ از همین رو به راحتی قابل درک است. یکی از ویژگی های زبانی او کوتاهی جملات است. از نظر او جمله کوتاه مخاطب را آزار نمی دهد. بیهقی برای گسترش دامنۀ تعبیرات و ترکیبات و مفردات خود از امکانات زبانی مانند ترکیب سازی، واژه سازی و همچنین پسوندها و پیشوندها استفاده می کند.

 او با خودداری از به کار بردن مترادفات و کلمات زائد، نثر را زدوده و بلیغ جلوه گر ساخته است. البته اندک کاربرد او نیز موسیقی و زبان او را فربه می کند: «و دیگر روز خصمان قویتر و دلیرتر و بسیارتر و به کارتر آمدند و از همۀ جوانب جنگ پیوستند (بیهقی، 1380) »

 زاویۀ دید در تاریخ بیهقی، دانای کل است و زاویۀ دید شخصیت ِ های اصلی و فرعیِ داستان، از دید سوم شخص نقل می شود. داستان های او ساختار پیوسته ای دارد که به وسیلۀ روایات دیگر قطع می شود: «اکنون به سر تاریخ باز شوم». او ضمن اینکه از تکنیک بازگشت به گذشته استفاده می کند، چندین داستان را هم به صورت همزمان توضیح می دهد. درهم تنیدگی جملاتی که بیهقی از آنها سود برده است، تسلسل مفاهیم و معانی را در پی دارد و باعث می شود فکر نویسنده بدون وقفه و زنجیروار وارد ذهن خواننده شود.»

از مهمترین ویژگی هایی که در کتاب تاریخ بیهقی می توان اشاره کرد این است که کلمات، عبارات و جملات را بهم پیوستگی خاص و به سزایی در برگرفته است. این پیوستگی به نوعی است که معنا و مفهوم عبارات در ذهن خواننده تداعی می شود و خواننده هنگام خواندن تصور می کند که در همان صحنه قرار گرفته است.

از مهترین ویژگی های دیگر این کتاب این است که به اختصار صحبت نموده و همچنین از کلمات و عبارات زیبا استفاده نموده است، در نتیجه درک آن را ممکن نموده است.

در این مقاله ، ابتدا به طور کلی نوشتار را تحلیل نموده و سپس یک تحلیل علمی ادبی را ارائه می نماید.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (3)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (3)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (3)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (3)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (3)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (3)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (3)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (3)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



فعالیت صفحه 88 نگارش (3)

پاسخ فعالیت صفحه 88 نگارش (3)

فعالیت صفحه 88 درس

فعالیت صفحه 88 درس

بخش بحث و نتیجه گیری مقالۀ «یادگیری معنادار» را باتوجه به دو نکته زیر بررسی کنید:

- تحلیل یافته ها

- نتیجه  گیری با استفاده از مطالب مقدمه

از نقطه نظر تحلیل یافته ها:

1- کلمات از چهار دستۀ حیوانات، اسامی خاص، حرفه ها و گیاهان تشکیل شده است.

2- شرکت کنندگان کلمات مزبور را به صورت مجموعۀ معنادار به یاد می آورند.

3- زمانی که تشخیص می دهند اطّلاعات جدید )فهرست کلمات ) را می توان در قالب بندی ها معنادارتر کرد مجموعه یابی ها انجام می گیرد.

4- یادگیری ساده تر می شود، زیرا یادگیرنده، آنها را معنادار کرده است.

از نقطه نظر نتیجه  گیری با استفاده از مطالب مقدمه

افراد به جای اینکه پردازشگران منفعل اطّلاعات باشند، پردازشگرانی فعّال اند و برای یادگیری و به خاطرسپاری مطالب، در ذهن خود، چارچوب معنایی ایجاد می کنند.





کارگاه نوشتن صفحه 89 نگارش (3)

پاسخ کارگاه نوشتن صفحه 89 نگارش (3)

کارگاه نوشتن صفحه 89 درس

کارگاه نوشتن صفحه 89 درس

تمرین(1)

چند مقاله تحقیقی را در مجلّات انتخاب کنید و با توجه به آنچه آموختید نقاط قوت و ضعف آن را بیابید.

تمرین(2)

با راهنمایی دبیرتان موضوعی انتخاب کنید و مقاله ای تحقیقی بنویسید.

تمرین(1)

براساس آنچه که در تحقیقات انجام شده مشاهده کردیم، از نقاط قوت مجلات می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

خوب رسانیدن مطلب مورد نظر به ذهن مخاطب ، دارا بودن اشکال و تصاویر مربوط به نوع مجله که بازگوی موضوع مجله می باشد ، چکیده های مناسب و استفاده از کلیدواژه های متناسب با آن ها، فهرست بندی مناسب ، استفاده از طراحی مناسب برای مقاله های تحقیقی ، متن بندی و استفاده از عناوین مناسب.

از نقاط ضعف این مقالات می توان به موارد زیر اشاره نمود:

بعضی از مقالات دارای کلی گویی هایی بود که نمی توانست ذهنیت منسجمی از عنوان مقاله به مخاطب بدهد ، استفاده از کلمات و عبارات دشوار فهم که درباره آن توضیحی داده نشده است تا مخاطب مقاله بداند که مفهوم دقیق این کلمات و عبارات چیست ، استفاده از چکیده های خیلی مختصر و کلی گویی های بی مورد درباره موضوع مقاله.

تمرین(2)

چکیده : شاهنامه فردوسی که نزدیک به پنجاه هزار بیت دارد ، مجموعه ای از داستانهای ملی و تاریخ باستانی پادشاهان قدیم ایران و پهلوانان بزرگ سرزمین ماست که کارهای پهلوانی آنها را همراه با فتح و ظفر و مردانگی و شجاعت و دینداری توصیف می کند. در این نوشتار قصد آن داریم که توضیحی هر چند مختصر درباره این کتاب بدهیم.
کلیدواژه ها: شاهنامه فردوسی، داستان، شعر، پادشاهان، قهرمانان، رستم، سهراب.

مقدمه : شاهنامه فردوسی که نزدیک به پنجاه هزار بیت دارد ، مجموعه ای از داستانهای ملی و تاریخ باستانی پادشاهان قدیم ایران و پهلوانان بزرگ سرزمین ماست که کارهای پهلوانی آنها را همراه با فتح و ظفر و مردانگی و شجاعت و دینداری توصیف می کند .حکیم ابولقاسم فردوسی تمام وقت و همت خود را در مدت سی و پنج سال صرف ساختن چنین اثر گرانبهایی کرد .

بدنه اصلی :  فردوسی پس از آنکه تمام وقت و همت خود را در مدت سی و پنج سال صرف ساختن چنین اثر گرانبهایی کرد ،در پایان کار آن را به سلطان محمود غزنوی که تازه به سلطنت رسیده بود ، عرضه داشت ، تا شاید از سلطان محمود صله و پاداشی دریافت نماید و باعث ولایت خود شود. سلطان محمود هم نخست وعده داد که شصت هزار دینار به عنوان پاداش و جایزه به فردوسی بپردازد. ولی اندکی بعد از پیمان خود برگشت و تنها شصت هزار درم یعنی یک دهم مبلغی را که وعده داده بود برای وی فرستاد.

حکیم ابولقاسم فردوسی از این پیمان شکنی سلطان محمود رنجیده خاطر شد و از غزنین که پایتخت غزنویان بود بیرون آمد و مدتی را در سفر بسر برد و سپس به زادگاه خود بازگشت.علت این پیمان شکنی آن بود که فردوسی مردی موحد و پایبند مذهب تشیع بود و در شاهنامه در ستایش یزدان سخنان نغز و دلکشی سروده بود ، ولی سلطان محمود پیرو مذهب تسنن بود و بعلاوه تمام شاهنامه در مفاخر ایرانیان و مذمت ترکان آن روزگار که نیاکان سلطان محمود بودند سروده شده بود.

همین امر باعث شد که وی به پیمان خود وفادار نماند اما چندی بعد سلطان محمود از کرده خود پشیمان شد و فرمان داد که همان شصت هزار دینار را به طوس ببزند و به فردوسی تقدیم کنند ولی هدیه سلطان روزی به طوس رسید که فردوسی با سر بلندی و افتخار حیات فانی را بدرود گفته بود و در گذشته بود. و جالب این است که دختر والا همت فردوسی از پذیرفتن هدیه پادشاه خودداری نمود و آن را پس فرستاد و افتخار دیگری بر افتخارات پدر بزرگوارش افزود.

معروف ترین داستانهای شاهنامه : داستان رستم و سهراب ، رستم و اسفندیار ، سیاوش و سودابه،  زال و رودابه است.

شاهنامه

شاهنامه اثر فردوسی، یکی از بزرگترین حماسه‌های جهان، شاهکار حماسی فارسی و حماسهٔ ملی ایرانیان و نیز بزرگترین سند هویت ایشان است.آن را قرآن عجم نیز نام نهاده‌اند. شاهنامه اثری است منظوم در حدود پنجاه‌هزار بیت در بحر متقارب مثمن محذوف (یا مقصور) (فعولن فعولن فعولن فعل (فعول)). سرایش آن حدود سی‌سال به طول انجامید. فردوسی خود در این باره ‌می‌گوید:

بسی رنج بردم درین سال سی             عجم زنده کردم بدین پارسی

آخرین ویرایشهای فردوسی در شاهنامه در سالهای ۴۰۰ و ۴۰۱ هجری قمری روی‌داد.

موضوع داستانهای شاهنامه

شاهنامه شرح احوال، پیروزیها، شکستها و دلاوریهای ایرانیان از کهنترین دوران (نخستین پادشاه جهان کیومرث) تا سرنگونی دولت ساسانی به دست تازیان است (در سده ۷ میلادی). کشمکشهای خارجی ایرانیان با هندیان در شرق، تورانیان در شرق و شمال شرقی، رومیان در غرب و شمال غربی و تازیان در جنوب غربی است. علاوه بر سیر خطی تاریخی ماجرا، در شاهنامه داستانهای مستقل پراکنده‌ای نیز وجود دارند که مستقیما به سیر تاریخی مربوط نمی‌شوند.

از آن جمله: داستان زال و رودابه، رستم و سهراب، بیژن و منیژه، بیژن و گرازان، کرم هفتواد و جز اینها بعضی از این داستانها به طور خاص چون رستم و سهراب از شاهکارهای مسلم ادبیات جهان به شمار ‌می‌آیند.

بحث و نتیجه گیری:

با مطالعه شاهنامه فردوسی در می یابیم که این کتاب حاصل دست رنج سال های دوران پختگی این حکیم نامدار ایرانی می باشد که چنین حماسه های اساطیری زیبایی در آن به تصویر کشیده شده است و بایستی قدر این گنجینه ادب پارسی را بدانیم.

منبع: دکتر محمدباقر اسلامی فردوس ، (1390) ، سیری در اساطیر شاهنامه ، چاپ اول ، نشر بازرگان ، صص 15-16 و صص 21-22 .





مثل نویسی صفحه 93 نگارش (3)

پاسخ مثل نویسی صفحه 93 نگارش (3)

مثل نویسی صفحه 93 درس

مثل نویسی صفحه 93 درس

مَثَل های زیر را بخوانید. سپس یکی را انتخاب کنید و آن را گسترش دهید.

الف) آفتاب پشت ابر نمی ماند.

ب) عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته.

پ) عالم شدن چه آسان، آدم شدن چه مشکل!

الف) آفتاب پشت ابر نمی ماند

مقدمه:

وقتی ابرهای سیاه به یکباره همراه با باد مانند موج دریا در آسمان غوطه ور می شوند و با برخورد به یکدیگر رعد و برق به وجود می آورند، طوفان به وجود می آید و همه جا را به یکباره دگرگون می کند اما آیا این طوفان همیشگی است یا طلوعی دوباره به دنبال دارد؟

تنه انشاءآیا دیده ایی بعد از یک روز سرد و برفی، وقتی که ابرهای سیاه همه جا را در برگرفته اند، بعد از طوفانی سهمناک و جدالی عظیم میان ابر و باد و خورشید، خورشید پیروز میدان می شود و ابرهای سیاه را کنار می زند و باز نورافشانی می کند. آن آفتاب و آن تابش نور خورشید آنچنان محصور کننده است که هرکسی را وادار می کند به اعتراف اینکه هیچ گاه، آفتاب پشت ابر نمی ماند و هرگز طوفان و ابر ماندنی نیستند و به زودی می گذرند و باز روزی آفتابی با آسمانی صاف خواهیم داشت اما این ضرب المثل مفهوم های دیگری را نیز به دنبال دارد.

اینجا آفتاب استعاره از روزهای خوب و خوش و بدون سختی است و ابر استعاره از روزهای بد و پر از سختی است. این مثل دلالت دارد بر این که دنیا پر است از فراز و نشیب های متعدد که در طول زندگی گاهی در فراز آن صعود می کنیم و گاهی دیگر در نشیب اش سقوط می کنیم! یعنی در پس هر سختی قطعا آسانی وجود دارد و روزهای خوب نتیجه روزهای بد و سخت است که پشت سر گذاشته ایم. باید با امید به دستیابی به روزهای خوب، روزهای سخت را با صبر و تحمل و با فکری باز و هوشی قوی پشت سر بگذاریم..زیرا این جایزه ی پیروزی در امتحان ماست.

نتیجه گیریآدمی هر روزش یک آزمون است و هر لحظه اش در حال پاسخ دهی و سنجش به پروردگار بزرگ است اما این به خود ما باز می گردد که چگونه روزهای ابری خود را  پشت سر بگذاریم و با امید به روزهای آفتابی مسیر زندگی را طی کنیم. زیرا قطعا هیچ گاه آفتاب پشت ابر نمی ماند.

ب) عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته

دیواری که شکسته باشد تکیه کردن به آن یعنی دیوانگی چرا چون تکیه کردن به دیواری که شکسته است باعث می‌شود که خود فرد نیز مثل همان دیوار بریزد. انسان باید همیشه عقل خود را به کار بگیرد و همانگونه که می گویند چون عقل نباشد جان در عذاب است نیز مصداق همین مثل است.  انسانی که عقل است و عقل خود را به کار میگیرد و از عقل خود پیروی می‌کند همیشه کاری را انجام می‌دهد که این باعث همیشه عقلانی ترین کار را سعی می‌کند انجام دهد. تکیه بر دیوار شکست یعنی مثلاً شما بخواهید به یک فردی که معتاد است اعتماد کنید و با او مثلا در یک کار شریک شوید چون شخص معتاد مثل دیوار شکسته ایست که هر لحظه امکان ریختن آن وجود دارد . فرد معتاد به دلیل مریضی که دارد و نمی تواند بر نفس خود غلبه کند همیشه به دنبال مواد مخدر می رود.

اگر شما به دیوار این شخص تکیه کنید مسلماً ضرر خواهید کرد چرا چون مثلا فرد پس از مدتی دوباره به سمت مواد خواهد رفت و هر چقدر پول در بیاورد صرف کشیدن مواد خواهد کرد و از آن طرف اگر پول هایش تمام شود از پول‌هایی که در این کار شما شریک شدید استفاده خواهد کرد  و در نتیجه شما هستین که ضرر می کنید. فردا به زمانی که بخواهد با کسی شریک شود ابتدا سابقه او را در می آورد سپس از چند نفر مشورت گرفته و پس از آن به سراغ شراکت با آن فرد خواهد رفت پس در نتیجه عاقلانه تر این کار را انجام داده و آن کسی که کار عاقلانه ای نکرده ضرر خواهد کرد. توصیه من به شما عزیزان این است که در همه امور و کارها سعی کنید و با توجه به عقل تان تصمیم بگیرید نه با توجه به دلتان و سعی کنید همیشه عاقلانه ترین کار را انتخاب کرده و آن را انجام دهید

پ) عالم شدن چه آسان آدم شدن چه مشکل

در دوران قدیم مردی در شهری زندگی می کرد که مردم آن شهر به علم های مختلف علاقه داشتند و بسیار به مطالعه می پرداختند و در بین آن مردم بزرگان زیادی وجود داشتند اما آن مرد از شغل خود یعنی دزدی کردن به زندگی خود ادامه می داد . 

در یکی از روزها دزد در گوشه ای تنها نشسته بود و به فکر فرو رفت و باعث شد تا آن مرد تصمیم بگیرد برای یکبار به جلسه یکی از بزرگان آن شهر برود و این کارش باعث شد تا خیلی زود به بحث ها و کارهای علمی علاقه مند شود . 

از قضا آن مرد دزد استعدادهای خوبی برای فراگیری و حتی بکارگیری علم های مختلف داشت و این استعداد فوق العاده اش موجب شد تا نام او خیلی زود در میان بزرگان آن شهر قرار بگیرد، اما آن مرد با اینکه عالم شده بود دست از کار سابقش یعنی دزدی کردن برنداشته بود و در یکی از شب ها هنگامی که به دزدی کردن مشغول بود به دام افتاد و پس از اینکه مردم موضوع را فهمیدند گفتند: «عالم شدن چه آسان آدم شدن چه مشکل»



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (3)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (3)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (3)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (3)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (3)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (3)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (3)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (3)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن




محتوا مورد پسند بوده است ؟

3 - 2 رای