آیا تمام سوالات درس 5 : باور ها و ارزش های بنیادین فرهنگ غرب، مطابق با آخرین تغییرات کتب درسی پاسخ داده شده است ؟

بله، تمام جواب ها به درس باور ها و ارزش های بنیادین فرهنگ غرب مطابق با آخرین تغییرات کتب درسی 1402 - 1401 است.

آیا جواب ها به صورت آموزش محور و کامل بیان شده اند ؟

بله، جواب سوالات به صورت کاملا تشریحی و با هدف یادگیری و تسلط به مبحث بیان شده اند.

جواب فصل 5 باور ها و ارزش های بنیادین فرهنگ غرب جامعه شناسی یازدهم

تعداد بازدید : 3.13M

پاسخ به تمامی سوالات فصل باور ها و ارزش های بنیادین فرهنگ غرب - حل المسائل فصل 5 باور ها و ارزش های بنیادین فرهنگ غرب - گام به گام 1401 کتاب جامعه شناسی یازدهم - گام به گام کتاب جامعه شناسی یازدهم مطابق با آخرین تغییرات کتب درسی

سؤالات متن صفحه 37 درس باور ها و ارزش های بنیادین فرهنگ غرب جامعه شناسی یازدهم

پاسخ سؤالات متن صفحه 37 درس 5

جواب سؤالات متن صفحه 37 درس 5 جامعه شناسی یازدهم

باورها وارزش های بنیادین فرهنگ غرب کدام اند؟

عقاید وارزش های بنیادین هر فرهنگ، عمیق ترین لایه های آن را تشکیل می دهند.

رفتارها وهنجارهای مختلف غربی که در پوشش رویکردهای مذهبی با فلسفه ها و ایدئولوژی های مختلف شکل گرفته اند، ریشه در عقاید وارزش های بنیادین آنها دارند.

و به سه دسته اصلی تقسیم می شوند

اول ← هستی شناسانه: پاسخ به پرسش هایی از قبیل این که آیا جهان هستی به همین جهان مادی محدود می شود؟

دوم ← انسان شناسانه ← پاسخ به پرسش هایی از قبیل اینکه آیا انسان موجودی مختار وفعال است یا مجبور و منفعل؟

سوم ← معرفت شناسانه : پاسخ به پرسش هایی از قبیل این که آیا تنها راه شناخت واقعیت، حس وتجربه است؟
غرب جدید به پرسش های اساسی بشر چه پاسخی داده است:

در پاسخ به پرسش اول، غرب معتقد است مهم ترین ویژگی هستی شناختی غرب، فرهنگ سکولاریسم است. رویکرد دنیوی واین جهان فراموش کردن ابعاد معنوعی انسان وابعاد معنوی ومذهبی ودینی معمولاً در حاشیه اهداف دنیوی قرار می گیرد.

در پاسخ به سوال دوم: غرب جدید، معتقد است که انسان در مرکز عالم است. وباید به او اصالت داد. اومانیسم، مهم ترین ویژگی انسان شناختی فرهنگ معاصر غرب است. انسان از نگاه فرهنگ معاصر غرب، موجودی کاملاً مختار وفعال است که با نظر به ذات خود، می تواند قدرت اراده بر موجودات دیگر و تسلط بر آنها را پیدا کند.

در پاسخ به پرسش سوم: روشنگری پاسخ به این پرسش است. فرهنگ معاصر غرب، در معنای خاص آن به ، روشنگری را نوعی مبنای معرفت شناختی می داند که با سکولاریسم اومانیسم همراه شده است. در نگاه فرهنگ معاصر غرب، تنها راه شناخت واقعیت، در سده 71 عقل و خرد «دیدگاه راسیونالیستی» و در سده 72 صورت تجربی وحس گرایه «امپریستی» پیدا کرده است.

مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه یازدهم

آزمون آنلاین تمامی دروس پایه یازدهم
گام به گام تمامی دروس پایه یازدهم
ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه یازدهم
گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه یازدهم
فلش کارت های آماده دروس پایه یازدهم
گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه یازدهم
آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه یازدهم

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر

همین حالا نصب کن

سؤالات متن صفحه 38 درس باور ها و ارزش های بنیادین فرهنگ غرب جامعه شناسی یازدهم

پاسخ سؤالات متن صفحه 38 درس 5

جواب سؤالات متن صفحه 38 درس 5 جامعه شناسی یازدهم

درباره سکولاریسم چه می دانید؟

سکولاریسم جدا انگاری دین از سیاست، عقیده ای مبنی بر جدایی نهادهای حکومتی این واژه، اولین بار توسط نویسنده بریتانیایی، جورج هالی اوک استفاده شد. این تفکر به کلی ریشه در علمی روشنگری در اروپا دارد.

اصطلاح سکولار به معنای روزگار یا دنیا ریشه می گیرد. در اندیشه سیاسی غرب، به صورت اصطلاحی درآمده که به جای «دنیوی» در مقابل «دینی» به کار می رود.

گام به گام کتاب های پایه یازدهم

گام به گام جامع کتاب فارسی یازدهم

گام به گام جامع کتاب نگارش یازدهم

گام به گام جامع کتاب زبان انگلیسی یازدهم

گام به گام جامع کتاب کتاب کار انگلیسی یازدهم

گام به گام جامع کتاب انسان و محیط زیست

گام به گام جامع کتاب ریاضی و آمار یازدهم انسانی

گام به گام جامع کتاب فلسفه یازدهم

گام به گام جامع کتاب جامعه شناسی یازدهم

گام به گام جامع کتاب علوم و فنون ادبی یازدهم

گام به گام جامع کتاب روان شناسی

گام به گام جامع کتاب جغرافیا یازدهم

گام به گام جامع کتاب عربی یازدهم انسانی

گام به گام جامع کتاب تاریخ یازدهم

گام به گام جامع کتاب دین و زندگی یازدهم انسانی

گفت و گو کنید صفحه 39 درس باور ها و ارزش های بنیادین فرهنگ غرب جامعه شناسی یازدهم

پاسخ گفت و گو کنید صفحه 39 درس 5

جواب گفت و گو کنید صفحه 39 درس 5 جامعه شناسی یازدهم

الف) پیش از این، رفتار دنیاگرایانی که در جهان معنوی و دینی زندگی می کنند و دیندارانی که در جهان سکولار زندگی می کنند با هم مقایسه شده است. با تأمل دراین مقایسه، درباره نقش فرهنگ غالب در جهت گیری افراد گفت و گو کنید.

ب) آیا عقاید و رفتارهای دینی، آثار دنیوی ندارند و آیا بیان آثار دنیوی آنها اشکالی دارد؟ در چه صورت پرداختن به آثار دنیوی عقاید و رفتارهای دینی مشکل ساز می شود؟

الف) * فرهنگ غالب جامعه ای می تواند در کنش های اجتماعی مردم جامعه (کنش های دینی، سیاسی و..). نقش موثری ایفا کند. در جامعه ی دینی ومعنوی، فرهنگ غالب، به آبادانی دنیا به عنوان وسیله ای برای رسیدن به اهداف معنوی نگاه می کند.

* در نتیجه جهت گیری افرادی که مایل باشند به لذات دنیوی ومسائل مادی مشغول باشند، جهت گیری خاصی خواهد بود. افراد، رفتارهای متضاد ودوگانه خواهند داشت ومردم بدنبال توجیه رفتارهای دنیوی خود با استدلالات دینی هستند ودر جامعه ای که فرهنگ غالب ، توجه زیاد به دنیا وامور دنیوی باشد و هم چنین این فرهنگ غالب، بصورت ایدئولوژی برای افراد پذیرفته شده باشد، افراد جهت گیری خاصی پیدا می کند: دین دارانی که در چنین جامعه ای زندگی می کنند، معمولاً رفتارهای دینی خود را با دلایل دنیوی، تفسیر می کنند. اما در جامعه ای اول، دنیا گران، به پنهان کاری روی می آورند چون ، جهان بینی غالب جامعه، دنیاگرایی نیست، بلکه، فرهنگ دینی است.

ب) عقاید ورفتارهای دینی ، آثار دنیوی هم دارد. وبیان آنها هیچ اشکالی ندارد.

در صورتی که پرداختن به آنها فقط برای اهداف دنیوی باشد مشکل بوجود می آید.

در فرهنگ معنوی ودینی، معمولاً پرداختن به آثار دنیوی، به عنوان یک مسیر وراه و وسیله ای است که در راستای اهداف عالیه معنوی است. ودر صورتی که افرادی که فرهنگ غالب در جامعه آنها، فرهنگ دینی باشد، به آثار دنیوی بیشتر توجه داشته باشند، مجبور هستند رفتار دوگانه داشته باشند. و رفتارهای غیر دینی و دنیوی خود، توجیه دینی می دهند.

سؤالات متن صفحه 39 درس باور ها و ارزش های بنیادین فرهنگ غرب جامعه شناسی یازدهم

پاسخ سؤالات متن صفحه 39 درس 5

جواب سؤالات متن صفحه 39 درس 5 جامعه شناسی یازدهم

یکی از اساسی ترین پرسش های بشری، پرسش از چیستی وکیستی خود انسان است.

الف) نگاه فرهنگ غرب به انسان چگونه است؟

ب) این نگاه چه تأثیری در هنر، ادبیات وحقوق انسانی داشته است؟

الف) در فرهنگ غرب، انسان در محور ومرکز جهان قرار دارد. واصالت به خواست واراده او داده شده است. هیچ حقیقی برتر از انسان وجود ندارد. تمام امور توسط او باید ارزشگزاری شود. به آزادی واختیار انسان، تأکید زیادی شده است.

ب) در هنر ← یکی از مهم ترین وجوه رنسانس، بحث اومانسیم وانسان گرایی بوده است که در عرصه هنر، می توان در آثار هنرمندان ونقاشان مانند، میکل آنژو لئوناردوداوینچی، تصاویری ونقاشی هایی را مشاهده کرد که بر زیبایی های ظاهری و بدنی وابعاد جسمی تأکید داشتند؛ معمولاً نقاشی ها از اشراف و ثروتمندان آن زمان بود.

در بحث حقوق انسانی، تأکید بر حقوق طبیعی در قرن هیجدهم وعصر روشنگری از جنبه های مثبت اومانیسم به شمار می رود. براین اساس، انسان به لحاظ سرشت طبیعی خویش، حقوقی انکارناپذیر دارد.

که به دلیل شرایط خاص اجتماعی وسیاسی، این حقوق را از دست می دهد وبرای بدست آوردن آن باید مبارزه کند. ژان ژاک روسو در کتاب « قرارداد اجتماعی» نوشته است:

« انسان آزاد به دنیا می آید ولی همه جا به زنجیر کشیده می شود.»

در عرصه ادبیات← در فرهنگ معاصر غرب، تفکر اومانیستی وتأثیرات بر ونقاشی وشعر ، منجر به خلق نوعی خاصی از ادبیات وهنر گردید. وباعث تغییرات جدیدی در سبک وشیوه نگارش نویسندگان دوران رنسانس شد.

به طور مثال در آثار دانته بعنوان یک نویسنده برجسته، (کتاب دوزخ دانته ) با شخصیت هایی روبه روبه رو می شویم که معاصران خود را در اومانیسم بازتابی جهنم قرار دهد. در آثار جان میلتون، نویسنده انگلیسی نیز می توانیم فردگرایی شخصیت ها را ببیینیم، هر دوی این کتاب دارای اندیشه های اومانیستی هستند.