صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
دانلود اپلیکیشن

جواب فصل 1 شکرِ نعمت فارسی (3)

تعداد بازدید : 1.41M

پاسخ به تمامی سوالات فصل شکرِ نعمت - حل المسائل فصل 1 شکرِ نعمت - گام به گام 1401 کتاب فارسی (3) - گام به گام کتاب فارسی (3) مطابق با آخرین تغییرات کتب درسی



معنی شعر صفحه 10 درس شکرِ نعمت فارسی (3)

پاسخ معنی شعر صفحه 10 درس 1

جواب معنی شعر صفحه 10 درس 1 فارسی (3)

1) ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی              نروم جز به همان ره که توأم راهنمایی

2) همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم        همه توحید تو گویم که به توحید سزایی

3) تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی       تو نماینده فضلی تو سزاوار ثنایی

4) نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی      نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی

5) همه عزّی و جلالی همه علمی و یقینی           همه نوری و سروری همه جودی و جزایی

6) همه غیبی تو بدانی، همه عیبی تو بپوشی      همه بیشی تو بکاهی، همه کمی تو فزایی

7رلب و دندان سنایی همه توحید تو گوید           مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی

1) ای پادشاه (خداوندا) نام تو را بر زبان می‌آورم؛ زیرا تو پرورگار پاک هستی. فقط در راهی که تو به من نشان می‌دهی گام می‌گذارم.

2) فقط بارگاه تو را جست وجو می‌کنم. تنها در پی فضل و بخشش توام. فقط توحید و یگانگی تو را بر زبان می‌آورم؛ زیرا که تو سزاوار توحید و یگانگی هستی.

3) تو حکیم و بزرگ و بخشنده هستی.تو دارای فضل و بخشش بی نهایت و سزاوار حمد و ستایش می‌باشی.

4) توصیف تو را نمی‌توانم برشمرد؛ زیرا در فهم و ادراک محدود انسان نمی‌گنجی. نمی‌توان مانندی برایت آورد؛ زیرا تو حتی به وهم و خیال نیز در نمی‌آیی.

5) تو تمامی عزّت و بزرگواری و علم و یقین و نور و شادمانی و بخشش و پاداش هستی.

6) (خداوندا) تو به تمام امور غیبی و ناپیدا آگاه هستی و همه عیب‌ها را می‌پوشانی. کم و زیاد شدن‌ها به دست توست.

7) همه وجود سنایی یگانگی تو را می‌گویند. امید است (شاید) برای او (سنایی) از آتش دوزخ [راه]رهایی باشد.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (3)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (3)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (3)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (3)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (3)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (3)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (3)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (3)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



معنی متن وشعر صفحه 12 درس شکرِ نعمت فارسی (3)

پاسخ معنی متن وشعر صفحه 12 درس 1

جواب معنی متن وشعر صفحه 12 درس 1 فارسی (3)

1) منت خدای را عزّ و جل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت. هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیات است و چون بر می آید مفرّح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمت شکری واجب.

2) از دست و زبان که بر آید                      کز عهده شکرش به در آید

3) اعملوا آل داوود شکراً و قلیل من عبادی الشکور

4) بنده همان به که ز تقصیر خویش          عذر به درگاه خدای آورد

5) ورنه سزاوار خداوندی اش                     کس نتواند که به جای آورد

6) باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده. پرده ناموس بندگان به گناه فاحش ندرد و وظیفه روزی به خطای منکر نبرد. فراش باد صبا را گفته تا فرش زمردین بگسترد و دایه ابر بهاری را فرموده تا بنات نبات در مهد زمین بپرورد. درختان را به خلعت نوروزی قبای سبز ورق در بر گرفته و اطفال شاخ را به قدوم موسم ربیع کلاه شکوفه بر سر نهاده. عصاره تاکی به قدرت او شهد فایق شده و تخم خرمایی به تربیتش نخل باسق گشته.

7) ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند        تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

8) همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردا                شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری

9) در خبر است از سرور کائنات و مفخر موجودات و رحمت عالمیان و صفوت آدمیان و تتمه دور زمان محمد مصطفی- صلّی ا… علیه و آله و سلم ،

10) شفیع مطاع نبیّ کریم                                        قسیم، جسیم، نسیم، وسیم

11) بلغَ العُلی بِکمالِه، کشفَ الدُّجی بِجمالِه                حسُنَت جَمیعُ خِصاله، صَلُّوا عَلیه و آلِه

12) چه غم دیوار امّت را که دارد چون تو پشتیبان       چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان

13) هر گه که یکی از بندگان گنهکار پریشان روزگار، دست انابت به امید اجابت به درگاه حق- جلّ و علا- بردارد، یزد تعالی در او نظر نکند. بازش بخواند باز اعراض کند بار دیگرش به تضرّع و زاری بخواند حقّ سبحانه و تعالی فرماید: یا ملائکتی قد استحییتُ من عبدی و لیس له غیری فقد غفرتُ له. دعوتش اجابت کردم و امیدش برآوردم که از بسیاری دعا و زاری بنده همی شرم دارم.

14) کرم بین و لطف خداوندگار          گنه بنده کرده است و او شرمسار

15) عاکفان کعبه جلالش به تقصیر عبادت معترف که: ماعبدناک حق عبادتک و واصفان حلیه جمالش به تحیر منسوب که ماعرفناک حق معرفتک.

16) گر کسی وصف او ز من پرسد      بیدل از بی نشان چه گوید باز

17) عاشقان کشتگان معشوقند         بر نیاید ز کشتگان آواز

18) کی از صاحبدلان سر به جیب مراقبت فروبرده بود و در بحر مکاشفت مستغرق شده آن گه که از این معاملت بازآمد، یکی از یاران به طریق انبساط گفت: از این بوستان که بودی، ما را چه تحفه کرامت کردی؟

19) گفتم  به خاطر داشتم که چون به درخت گل رسم، دامنی پر کنم هدیه اصحاب را. چون برسیدم بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت!

20) ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز          کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

21) این مدعیان در طلبش بی خبران اند        کان را که خبر شد خبری باز نیامد

1) سپاس ویژه خداوند است (گرامی و بزرگ) که بندگی اش موجب نزدیکی به اوست و سپاس گزاری اش سبب نعمت. هر نفسی که فرو می رود یاری دهنده زندگی است و هنگامی که بیرون می آید شادی بخش جان ماست. پس در هر نفسی دو نعمت موجود دارد و برای هر نعمتی شکری واجب می‌گردد.

2) از توانایی و قدرت چه کسی برمی آید که از خداوند سپاس گزاری کند.

3) ای خاندان داوود سپاس خداوند را گزارید و بندگان شکرکننده ام اندک اند.

4) همان بهتر که انسان به خاطر گناه و کوتاهی اش از خداوند پوزش بخواهد.

5) وگرنه هیچ کس نمی‌تواند آنگونه که درخور خداوند است از او سپاس گزاری کند.

6) باران رحمت بی شمار خداوند همه را فراگرفته و سفره نعمت‌های بی مضایقه او همه جا پهن است. آبروی بندگان را با وجود گناه آشکار نمی‌ریزد و روزی ایشان را به خاطر لغزش زشت قطع نمی‌کند. به باد صبا که مانند فراش است گفته تا سبزه و چمن را بگستراند و به ابر بهاری که مانند دایه است گفته تا گیاهان را که همچون دختران اند در زمین پرورش دهد. خداوند درختان را پربرگ کرده است و برگ‌هایشان مانند قبای سبز رنگ است و شاخه‌ها با آمدن فصل بهار پر از شکوفه شده اند و شکوفه‌هایشان مانند کلاه است. افشره مو با نیروی ایزدی شیرینی برگزیده شده است و تخم خرمایی با پرورش خداوند خرمابن بلندی گشته است.

7) ابر، باد، ماه، خورشید و آسمان در تکاپویند تا تو روزیت را به دست آوری و با ناآگاهی زندگی ات را نگذرانی.

8) همه پدیده‌ها به تو خدمت می‌کنند و از تو فرمانبرداری می‌کنند. منصفانه نیست که تو از خداوند فرمان نبری.

9) در حدیث آمده است از بزرگ موجودات، باعث افتخار هستی، رحمت جهانیان و برگزیده آدمیان و به جای مانده و پایان بخش زمان محمد مصطفی (پایان بخش نبوت)

10) شفاعت کننده، فرمانروا، پیام آور، رادمرد، خوش چهره، خوش اندام، خوش بو، دارای نشان پیامبری

11) به سبب کمالش به بلندی رسید، با روی زیبای خودش تیرگی​ها را زدود، همه​ خوی و رفتارش نکوست، بر او و خاندانش درود باد.

12) مردمی که همچون تو پشتیبانی دارند اندوه و غمی ندارند. همانگونه که هر کس کشتیبان او نوح باشد از موج دریا نمی هراسد.

13) هر گاه یکی از بندگان گنهکار بدبخت، دستش را به امید برآورده شدن به درگاه خداوند برافرازد، خداوند به او توجه نمی‌کند. بنده دوباره او را می‌خواند. خداوند دوباره روی برمی گرداند. بنده بار دیگر با زاری خداوند را صدا می‌زند. خداوند می‌فرماید: ای فرشتگان از بنده ام شرمنده شدم. او به جز من کسی را ندارد؛ پس او را آمرزیدم. دعایش را برآوردم و امیدش را ناامید نکردم که از دعا و زاری بنده ام شرم دارم.

14) بزرگواری و لطف خداوندگار را ببین که گناه را بنده کرده است و خداوند شرمسار است.

15) اعتکاف کنندگان در کعبه بزرگی اش اعتراف دارند که در عبادت او کوتاهی کرده اند و می‌گویند که: حق بندگی تو را ادا نکرده ایم و وصف کنندگان زیور زیبایی اش سرگشته اند که تو را آنگونه که شایسته‌ای نشناخته ایم.

16) اگر کسی وصف خداوند را از من بخواهد، نمی‌توانم سخنی بگویم؛ زیرا من عاشق هستم و خداوند بی نشان است.

17) عاشقان به دست معشوقشان کشته می‌شوند. از کشته صدایی شنیده نمی‌شود.

18) یکی از عارفان که در حال مراقبت بود و در کشف حقایق عرفانی غرق شده بود آن گاه که از این این حالت بازگشت، یکی از دوستانش از روی شادی و خودمانی شدن به او گفت: از این حالت عرفانی که بودی، به ما چه سوغاتی پیش کش می‌کنی؟

19) گفتم  به یاد داشتم که هنگامی که به درخت گل می‌رسم، به عنوان هدیه برای دوستانم دامنم را از گل پر کنم. چون به بوستان حقایق رسیدم بوی گل چنان مرا مست کرد که سرگشته و بی خود شدم.

20) ای مرغ سحر، عشق و عاشقی را از پروانه یاد بگیر؛ زیرا پروانه سوخته جان درگذشت؛ اما سخنی نگفت. (کنایه از اینکه عاشق راستین جانش را برای دلبرش می‌دهد و هیچ سخن و اعتراضی نمی‌کن.)

21) این ادعا کنندگان هیچ آگاهی از خدا و عرفان ندارند؛ زیرا هر کس در راه عرفان به مقصود راستینش برسد، هیچ گاه سخنی نمی‌گوید.





قلمروزبانی صفحه 15 درس شکرِ نعمت فارسی (3)

پاسخ قلمروزبانی صفحه 15 درس 1

جواب قلمروزبانی صفحه 15 درس 1 فارسی (3)

1) جدول زیر را به کمک متن درس کامل کنید.

2) سه واژه در متن درس بیابید که هم آوای آنها در زبان فارسی وجود دارد.

3) از متن درس برای کاربرد هر یک از حروف زیر، سه واژه مهم املایی بیابید و بنویسید.

ح (............ - ............ - ............)

ق (............ - ............ - ............)

ع (............ - ............ - ............)

4) در عبارت زیر، نقش دستوری ضمایر متّصل را مشخّص کنید.

بوی گُلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت.

5) در متن درس، نمونه ای برای کاربرد هریک از انواع حذف (لفظی و معنایی) بیابید.

1) پاسخ به صورت زیر می باشد:

2) (قربت: نزدیکی – غربت: دوری) / (حیات: زندگی – حیاط: محوطه) / (منسوب: نسبت داده شده – منصوب: گماشته)

3) ح (تحیّر – فاحش – مفرّح)

ق (مستغرق – مراقبت – قربت)

ع (خِلعت – ربیع – عصاره)

4) ضمیر پیوسته «-َم» در «گلم» مفعول است. (بوی گل مرا چنان مست کرد.)

ضمیر پیوسته «-َم» در عبارت «دامنم از دست برفت» نقش مضاف الیه دارد. (دامن از دستم برفت)

5) باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده (فعل است به قرینه معنوی حذف شده است)

منت خدای را عزّوجّل، که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت (فعل است به قرینه لفظی حذف شده است).





قلمرو ادبی صفحه 16 درس شکرِ نعمت فارسی (3)

پاسخ قلمرو ادبی صفحه 16 درس 1

جواب قلمرو ادبی صفحه 16 درس 1 فارسی (3)

1) واژه های مشخص شده، نماد چه مفاهیمی هستند؟

ای مرغ سحر! عشق ز پروانه بیاموز                      کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

2) با توجه به عبارت های زیر به پرسش ها پاسخ دهید.

* باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوانِ نعمت بی دریغش همه جا کشیده.

* فرّاشِ بادِ صبا را گفته تا فرش زمردّین بگسترد و دایه ابر بهاری را فرموده تا بناتِ نبات در مهدِ زمین بپرورد.

الف) آرایه های مشترک دو عبارت را بنویسید.

ب) قسمت مشخص شده بیانگر کدام آرایه ادبی است؟

1) مرغ سحر: عاشقی که فقط ادعای عشق می کند           پروانه: عاشق حقیقی

2) الف) سجع (کشیده، رسیده      بگسترد، بپرورد)   تشبیه (باران رحمت – خوان – نعمت – فرّاش بادصبا – دایه ابر بهاری        بنات: نبات).

ب) استعاره (گل ها و سبزه ها مانند فرش زمرّدین هستند)



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (3)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (3)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (3)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (3)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (3)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (3)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (3)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (3)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



قلمرو فکری صفحه 16 درس شکرِ نعمت فارسی (3)

پاسخ قلمرو فکری صفحه 16 درس 1

جواب قلمرو فکری صفحه 16 درس 1 فارسی (3)

1) معنی و مفهوم عبارت های زیر را به نثر روان بنویسید.

* عاکفانِ کعبه جلالش به تقصیر عبادت معترف که: ما عَبَدناکَ حقَّ عِبادَتَکَ

* یکی از صاحبدلان سر به جَیب مراقبت فرو برده و در بحر مکاشفت مستغرق شده.

2) مفهوم کلی مصراع های مشخص شده را بنویسید.

* ابرو باد و مه و خورشید و فلک درکارند                   تا تو نانی به کف آرّی و به غفلت نخوری

* چه غم دیوار امّت را که دارد چون تو پشتیبان         چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان؟

* گر کسی وصف او ز من پرسد                               بی دل از بی نشان چه گوید باز؟

3) از کدام سطر درس، مفهوم بیت زیر قابل استنباط است؟

هیچ نقّاشت نمی بیند که نقشی برکند             وان که دید از حیرتش کلک از بَنان افکنده ای

سعدی     

1) * اعتکاف کنندگان در کعبه بزرگی اش اعتراف دارند که در عبادت او کوتاهی کرده اند و می‌گویند که: حق بندگی تو را به جا نیاورده ایم. (پیام: ناتوانی مردم در شکرگزاری از خدا)

* یکی از عارفان که در حال مراقبت بود و در کشف حقایق عرفانی غرق شده بود، (پیام: مراقبه و کشف حقایق عرفانی)

2) * غافل نبودن از یاد خداوند روزی دهنده

* امت اسلام به پشتیبانی حضرت محمد (ص) دلگرم، شکست ناپذیرند.

* انسانی مرحله فنا فی الله زبانش از توصیف خداوند بند می آید.

3) گفت: «به خاطر داشتم که چون به درخت گل رسم، دامنی پر کنم هدیه اصحاب را چون پرسیدم، بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت».

این مدعیان در طلبش بی خبران اند            کان را که خبر شد، خبری باز نیامد

گر کسی وصف او زمن پرسد                       بی دل از بی نشان چه گوید باز؟

عاشقان کشتگان معشوق اند                      بر نیاید ز کشتگان آواز






محتوا مورد پسند بوده است ؟

4.85 - 13 رای