صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
دانلود اپلیکیشن

پاسخ به تمامی سوالات فصل عشق جاودانی - حل المسائل فصل 18 عشق جاودانی - گام به گام 1401 کتاب فارسی (3) - گام به گام کتاب فارسی (3) مطابق با آخرین تغییرات کتب درسی



معنی متن صفحه 155 درس عشق جاودانی فارسی (3)

پاسخ معنی متن صفحه 155 درس 18

جواب معنی متن صفحه 155 درس 18 فارسی (3)

1) آیا چیزی در مخیلۀ آدمی می‌گنجد که قلم بتواند آن را بنگارد،

اما جان صادق من آن را برای تو ترسیم نکرده باشد؟

2) چه حرف تازه‌ای برای گفتن مانده است یا چه چیز تازه‌ای برای نوشتن

که بتواند عشق مرا یا سجایای ارزشمند تو را بازگو کند؟

3) هر روز باید ذکری واحد را مکرِّر بخوانم

و آنچه را قدیمی است، قدیمی ندانم که تو از آن منی، و من از آن تو درست مانند نخستین باری که نام زیبای تو را تلاوت کردم.

4) این گونه است که عشق جاودانی، همواره معشوق را جوان می‌بیند.

5) و نه توجهی به گرد و غبار و جراحات پیری دارد

و نه اهمیتی به چین و شکن های ناگزیر سالخوردگی می دهد.

6) بلکه همواره عشق قدیم را موضوع صحیفۀ شعر خود می‌گرداند.

7) و نخستین احساس عشق را در جایی می جوید که خود در آنجا به دنیا آمده است،

همان جا که شاید اینک دست زمان و صورت ظاهرش، مرده نشانش بدهند.

1) هیچ چیزی نیست که در ذهن انسان بگنجد و قلم بتواند آن را بنویسد؛ ولی جان و روح صادق من، آن را برای تو ننوشته باشد و به تصویر نکشیده باشد؟ (من عاشقم و همه توانم را به کار می گیرم تا بتوانم با قلم خود تخیّلات خود را برای تو بیان کنم و آنچه

را لازم است برایت بنویسم.)

2) حرف تازه‌ای برای گفتن نمانده است و چیز تازه‌ای برای نوشتن نیست و دیگر هیچ سخنی که بتواند عشق مرا و یا خوبیهای ارزشمند تو را، به تو نشان بدهد، نیست. (تمام گفتنی ها را در باب عشق برای تو بیان کرده ام.)

3) با گفتن این ذکر (این سخن) که تو از آن منی و من از آنِ تو من، عشق را از قدیم بودن خارج میکنم. هر روز هم بگوییم عاشق هم هستیم، تکرار آن شکوه و زیبایی آن را از بین نمیبرد، ابراز عشق قدیمی و کهنه نمیشود و طراوت دارد، درست مثل

روز اول نام تو را عاشقانه صدا میزنم.

4) عشق جاودان، در پی ظاهر نیست، اینگونه عاشق همیشه معشوق را جوان میبیند. نفس و باطن عشق زیباست.

5) عاشق به نواقص و عیبهای معشوق اهمیتی نمی دهد و در پی ظاهر نیست.

6) بلکه معشوق همیشه عشق دیرینۀ را موضوع کتاب شعر خود قرار می‌دهد.

7) عاشق اولین احساس عشق را در جایی می جوید که خود در آنجا متولد شده است و در طلب عشق قدیمی است، همانجایی که شاید حالا گذر زمان (سن تقویمی) و چهره ظاهرش، آن را پیر نشان بدهد.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (3)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (3)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (3)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (3)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (3)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (3)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (3)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (3)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



قلمروزبانی صفحه 156 درس عشق جاودانی فارسی (3)

پاسخ قلمروزبانی صفحه 156 درس 18

جواب قلمروزبانی صفحه 156 درس 18 فارسی (3)

1) واژه «صحیفه» را از نظر کارکرد معنایی بررسی کنید.

2) متن درس را از نظر « حذف فعل » بررسی کنید و نوع حذف ها را بنویسید.

1) کتاب، نوشته، رساله

چه جای شکر و شکایت ز نقش بیش و کم است                که بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند.

2) چه حرف تازه ای برای گفتن مانده است؟ یا چه چیز تازه ای برای نوشتن؟ (مانده است) لفظی که تو از آن منی، و من از آنِ تو (هستم) لفظی





قلمرو ادبی صفحه 156 درس عشق جاودانی فارسی (3)

پاسخ قلمرو ادبی صفحه 156 درس 18

جواب قلمرو ادبی صفحه 156 درس 18 فارسی (3)

1) دو نمونه آرایه « تشخیص » در متن درس بیابید.

2) در متن، نمونه ای از استفهام انکاری را مشخص کنید.

1) تشخیص: عشق کسی را ببیند           عشق صحیفه شعر داشته باشد

2) آیا چیزی در مخیّله آدمی می گنجد، که قلم بتواند آن را بنگارد. / اما جان صادق من آن را برای تو ترسیم نکرده باشد؟





قلمرو فکری صفحه 156 درس عشق جاودانی فارسی (3)

پاسخ قلمرو فکری صفحه 156 درس 18

جواب قلمرو فکری صفحه 156 درس 18 فارسی (3)

1) شکسپیر، برای عشق جاودانی، چه ویژگی هایی را بر می شمارد؟

2) در سطرهای زیر بر چه نکته ای تأکید شده است؟

چه حرف تازه ای برای گفتن مانده است یا چه چیز تازه ای برای نوشتن که بتواند عشق مرا یا سجایای ارزشمند تو را بازگو کند؟

3) مضمون بیت زیر از کدام بخش از سروده شکسپیر قابل دریافت است؟

یک قصّه بیش نیست غم عشق وین عجب                کز هر زبان که می شنوم نامکرّر است      حافظ

1) عشق جاودانی همواره معشوق را جوان می بیند. /  توجهی به گرد و غبار و جراحات پیری دارد. / و نه اهمیتی به چین و شکن های ناگزیر سالخوردگی می دهد. / بلکه همواره عشق قدیم را موضوع صحیفه شعر خود می گرداند.

2) حرف عشق با وجود قدیمی بودن همیشه تازه است.

3) چه حرف تازه ای برای گفتن مانده است یا چه چیز تازه ای برای نوشتن که بتواند عشق مرا یا سجایای ارزشمند تو را بازگو کند؟ / هر روز باید ذکری واحد را مکرّر بخوانم.

 



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (3)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (3)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (3)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (3)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (3)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (3)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (3)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (3)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



درک و دریافت صفحه 162 درس عشق جاودانی فارسی (3)

پاسخ درک و دریافت صفحه 162 درس 18

جواب درک و دریافت صفحه 162 درس 18 فارسی (3)

) این متن را با توجه به زوایه دید و شخصیت پردازی بررسی کنید.

2) با توجه به این که زبان فارسی، رمز هویّت ملّی است، برای پاسداشت آن چه راهکارهایی را پیشنهاد می دهید؟

1) زاویه دید: اول شخص

2) اهمیت و ارزش دادن به آثار ادبی محققّان و مساعد کردن زمینه برای فعالیت های ادبی.





نیایش صفحه 163 درس عشق جاودانی فارسی (3)

پاسخ نیایش صفحه 163 درس 18

جواب نیایش صفحه 163 درس 18 فارسی (3)

1) الهی سینه‌ای ده آتش افروز / در آن سینه دلی وان دل همه سوز

2) هر آن دل را که سوزی نیست دل نیست / دل افسرده غیر از آب و گل نیست

3) کرامت کن درونی درد پرورد / دلی در وی درون درد و برون درد

4) به سوزی ده کلامم را روایی / کز آن گرمی کند آتش گدایی

5) دلم را داغ عشقی بر جبین نه / زبانم را بیانی آتشین ده

6) ندارد راه فکرم روشنایی / ز لطفت پرتوی دارم گدایی

7) اگر لطف تو نبود پرتوانداز / کجا فکر و کجا گنجینهٔ راز؟

8) به راه این امید پیچ در پیچ / مرا لطف تو می‌باید، دگر هیچ

1) خداوندا، وجودی سرشار از عشق به من ارزانی بدار و در آن دلی جای بده که سراسر سوز عشق داشته باشد.

2) هر دلی که سوز عشق ندارد، به راستی دل نیست؛ زیرا دل تهی از عشق؛ فقط آب و گل (جسم بی روح) است.

3) درون و دلی به من ببخش که هر لحظه درد عشق مرا زیادتر کند و مرا عاشق تر سازد و در درونم، دلی جای بده که سرشار از درد عشق باشد.

4) با سوز عشق به سخنم ارزش و اعتبار بده، آن گونه عشقی که از آتش هم سوزنده تر باشد و آتش از آن گرمی را گدایی کند.

5) مرا عاشق همیشگی خود کن و زبانم را به برکت سوز و گداز عشق، گیرایی و جذابیت ارزانی بدار.

6) خداوندا، اندیشه ام در تاریکی است؛ از مهربانی و لطف تو فروغ دانش را درخواست می‌کنم.

7) اگر لطف تو به داد ما نرسد و از نور خود دل ما را روشن نگردانی، دیگر اندیشه ما نمی‌تواند به رازهای آفرینش پی ببرد.

8) در این راه سخت عشق، تنها به لطف و عنایت تو نیازمندم تا آن را به پایان برم و به عشق راستین برسم.






محتوا مورد پسند بوده است ؟

5 - 0 رای