جواب فصل 1 نيكی فارسی (2)
تعداد بازدید : 1.7Mپاسخ به تمامی سوالات فصل نيكی - حل المسائل فصل 1 نيكی - گام به گام 1401 کتاب فارسی (2) - گام به گام کتاب فارسی (2) مطابق با آخرین تغییرات کتب درسی
معنی شعر صفحه 10 درس نيكی فارسی (2)
پاسخ معنی شعر صفحه 10 درس 1
جواب معنی شعر صفحه 10 درس 1 فارسی (2)
به نام چاشنی بخش زبانها
حلاوت سنج معنی در بیانها
به نام خداوند زینت دهنده و اثر بخش کلام ها و شیرینی بخش سخن در کلام (سخنم را آغاز می کنم).
بلند آن سر که او خواهد بلندش
نژند آن دل که او خواهد نژندش
آن کسی موفّق و بزرگ می شود که خداوند موفقیّت او را بخواهد و آن کسی خوار و زبون می گردد که خداوند زبونی او را بخواهد.
در نابسته احسان گشادهست
به هر کس آنچه میبایست دادهست
درِ لطف و احسان خود را به روی همه باز کرده است (به همه لطف و احسان می کند) و به همه، هر چیزی را نیاز داشته و شایسته بوده است بخشیده است.
به ترتیبی نهاده وضع عالم
که نی یک موی باشد بیش و نی کم
به گونه ای حال و وضعیّت دنیا را مقرّر کرده است که حتی یک مو زیاد و کم نباشد. (همه چیز سر جای خود قرار دارد.(
اگر لطفش قرین حال گردد
همه ادبارها اقبال گردد
اگر لطف و احسان خداوند همراه و شامل حال انسان باشد، همة بدبختی ها به خوش بختی و نیک بختی تبدیل می شود.
وگر توفیق او یک سو نهد پای
نه از تدبیر کار آید نه از رای
و اگر لطف و سازگاری خدا همراه بنده اش نشود، از هیچ فکر و اندیشه ای کاری برنمی آید.
خرد را گر نبخشد روشنایی
بماند تا ابد در تیره رایی
اگر خداوند عقل و خرد را روشن بخشی ندهد (راه درست را نشان ندهد)، عقل انسان تا همیشه در جهل و نادانی می ماند.
کمال عقل آن باشد در این راه
که گوید نیستم از هیچ آگاه
نهایت و غایت انسان عاقل در این راه (شناخت حقیقت الهی) این است که بگوید از هیچ چیزی خبر ندارد و به نادانی خود اقرار کند.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (2)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (2)
- گام به گام تمامی دروس پایه (2)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (2)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (2)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (2)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (2)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (2)
معنی شعر صفحه 12 درس نيكی فارسی (2)
پاسخ معنی شعر صفحه 12 درس 1
جواب معنی شعر صفحه 12 درس 1 فارسی (2)
1) یکی روبهی دید بی دست و پای فرو ماند در لطف و صنع خدای
2) که چون زندگانی به سر میبرد؟ بدین دست و پای از کجا میخورد؟
3) در این بود درویش شوریده رنگ که شیری در آمد شغالی به چنگ
4) شغال نگون بخت را شیر خورد بماند آنچه روباه از آن سیر خورد
5) دگر روز باز اتفاق اوفتاد که روزی رسان قوت روزش بداد
6) یقین، مرد را دیده بیننده کرد شد و تکیه بر آفریننده کرد
7) کزین پس به کنجی نشینم چو مور که روزی نخوردند پیلان به زور
8) زنخدان فرو برد چندی به جیب که بخشنده روزی فرستد ز غیب
9) نه بیگانه تیمار خوردش نه دوست چو چنگش رگ و استخوان ماند و پوست
10) چو صبرش نماند از ضعیفی و هوش ز دیوار محرابش آمد به گوش
11) برو شیر درنده باش، ای دغل مینداز خود را چو روباه شل
12) چنان سعی کن کز تو ماند چو شیر چه باشی چو روبه به وامانده سیر؟
13) بخور تا توانی به بازوی خویش که سعیت بود در ترازوی خویش
14) بگیر ای جوان دست درویش پیر نه خود را بیفکن که دستم بگیر
15) خدا را بر آن بنده بخشایش است که خلق از وجودش در آسایش است
16) کرم ورزد آن سر که مغزی در اوست که دون همتانند بی مغز و پوست
17) کسی نیک بیند به هر دو سرای که نیکی رساند به خلق خدای
1) شخصی، یک روباه ناتوان و بی دست وپا را دید و از این آفریده و لطف خدا متحیّر شد.
2) که این روباه معلول چگونه روزگار خود را ادامه می دهد؟ و با این وضعیت از کجا می خورد؟ (با این وضعیت چگونه غذا به دست می آورد؟(
3) درویش آشفته حال در این حیرت بود که ناگهان شیری که شغالی را صید کرده بود وارد شد.
4) شیر، شغال بدبخت را خورد و روباه از آنچه باقی مانده بود، خورد تا سیر شد.
5) روز دیگر همین اتّفاق پیش آمد که خداوند روزی رسان، خوراک و غذای روباه (به نحوی و با حادثه ای) را به او رساند.
6) چشمان مرد با این یقین بینا شد (به آگاهی رسید)، رفت و به خداوند آفریننده اعتماد و تکیه کرد.
7) (درویش با خود گفت:) از این به بعد مانند مورچه ای در گوش های می نشینم، چرا که حیوانات بزرگ و درّنده به زور و قدرت خود روزی نمی خورند. )خداوند روزی آن ها را می رساند.(
8) درویش مدتی چانه اش را در گریبان خود پایین آورد (گوشه نشینی عزلت گزید) و اعتقاد داشت که خداوند بخشنده رزق او را از غیب و پنهان م یفرستد.
9) نه غریبه و نه دوست، هی چکس به فکر او نیفتاد (غذایی برای او نیاورد) تا این که از شدّت ضعف، مثل چنگ، رگ و استخوان و پوستش ماند. (لاغر و نحیف شد.(
10) وقتی که از ضعف و ناتوانی صبر و هوش برایش باقی نمانده بود، از دیوار محراب این صدا به گوشش رسید:
11) ای انسان مکّار و تنبل برو و مانند شیر درّنده باش (خودت شکار کن) و خود را مانند روباه معلول به گوش های نینداز.
12) چنان سعی و تلاش کن که مثل شیر از تو چیزی باقی بماند تا بقیه بهر همند شوند، چرا مانند روباه به باقی ماندة غذای دیگری سیر می شوی و خود را راضی می کنی؟
13) تا زمانی که می توانی از درآمد بازوی خودت غذا بخور، چرا که سعی و تلاش خودت میزان و سنجش اعمالت خواهد بود.
14) ای جوان دست پیرمرد درویش را بگیر (به او کمک کن) نه این که خودت را بیندازی و ناتوان جلوه بدهی تا دستت را بگیرد و او به تو کمک کند.
15) خدا بر آن بنده اش لطف و احسان می کند که مردم از وجود او در آسایش و راحتی باشند.
16) آن کسی که در سر مغز و عقل دارد به دیگران کرم و احسان می کند، زیرا آنان که نادان و ب یمغز هستند بدون همّت و تلاشند.
17) کسی در دو جهان لطف و احسان خدا را می بیند که به مخلوقات خدا نیکی و احسان کند.
گام به گام کتاب های پایه (2)
گام به گام جامع کتاب فارسی (2)
گام به گام جامع کتاب نگارش (2)
گام به گام جامع کتاب زبان انگلیسی (2)
گام به گام جامع کتاب کتاب کار انگلیسی (2)
گام به گام جامع کتاب انسان و محیط زیست
قلمرو زبانی صفحه 14 درس نيكی فارسی (2)
پاسخ قلمرو زبانی صفحه 14 درس 1
جواب قلمرو زبانی صفحه 14 درس 1 فارسی (2)
1) معنای واژه های مشخّص شده را بنویسید.
معیار دوستانِ دغل روز حاجت است قرضی به رسم تجربها ز دوستان طلب صائب
صـورتِ بـی صـورتِ بـی حـدّ غیب ز آینۀ دل تافت بر موسی ز جیب مولوی
فخری که از وسیلت دون همّتی رسد گر نام و ننگ داری، ا ز آن فخر، عار دار اوحدی
2) واژه «دیگر» امروزه «غالباً» به عنوان صفت مبهم، در جایگاه وابستۀ پسین به کار می رود؛ مانند «بهارِ دیگر، از راه رسید» درمتون کهن، گاه، این صفت مبهم، در جایگاه وابستۀ پیشین قرار می گرفته است؛ مثال: «دیگر روز، برای تفرّج به بوستان رفت.»
نمونه ای از این شیوۀ کاربرد صفت مبهم را در متن درس بیابید.
3) معانی فعل «شد» را در سروده زیر بررسی كنید.
گریه شام و سَحَر، شُكر كه ضایع نگشت قطره بـاران ما گوهر یكـدانـه شد
منـزل حافـظ كنـون بـارگه پادشاسـت دل برِدلدار رفت، جان برِجانانه شد حافظ
4) معنای برخی واژه ها تنها در جمله یا زنجیرۀ سخن قابل درک است.
با استفاده از شیوه های زیر، به معنای هر یک از واژه های مشخّص شده، دقیق تر می توان پی برد:
الف) قرار گرفتن واژه در جمله:
ماه، طولانی بود. ماه، تابناک بود.
ب) توجّه به رابطه های معنایی (ترادف، تضاد، تضمّن و تناسب(
سیر و بیزار ← ترادف سیر و گرسنه ← تضاد
سیر و پیاز ← تناسب سیر و گیاه ← تضمّن
اكنون برای دریافت معانی واژه های «دست» و «تند» به کمک دو روش بالا، چند جمله مناسب بنویسید.
1) دغل: تغییر دادن چیزی برای گمراه کردن خریدار/مکروحیله ناراستی
جیب: گریبان و جمع آن جیوب.
دون همتی: عبارت است از کمی همت وتلاش از طلب کار های بزرگ وعالی وقناعت نمودن به امور پست وناچیز واین صفت نتیجه ضعف نفس وکم دلی است وضد آن علو همت وطبع است.
2) دگر روز باز اتفاق اوفتاد که روزی رسان قوت روزش بداد
3) دربیت اول «شد» به معنی ازحالی به حالی درآمدن وفعلی اسنادی است ودر بیت دوم «جان بر جانانه شد» در ترکیبی کنایی به کار رفته است و خود به تنهایی به معنای «رفت» فعلی ناگذر است و اسنادی نیست.
4) دست:
دست، عضوی از اعضاست. (اسم)
به دلیل تغییرات جوی، بسیاری از محصولات، از دست دادند. (گروه فعلی)
دست راست جاده،به گل هایی آراسته شده بود. (به معنی جهت وسو)
دست بالای دست بسیار است. (مجاز از قدرت) و ...
تند:
غذاهای هندی بسیار تند است.
آهو بسیار تند می دود.
قلمرو ادبی صفحه 15 درس نيكی فارسی (2)
پاسخ قلمرو ادبی صفحه 15 درس 1
جواب قلمرو ادبی صفحه 15 درس 1 فارسی (2)
1) از متن درس، دو كنایه بیابید و مفهوم آنها را بنویسید.
2) در بیت زیر، شاعر، چگونه آرایه جناس همسان (تام) را پدید آورده است؟
با زمانی دیگر انداز ای كه پندم می دهی كاین زمانم گوشب ر چنگ است و دل در چنگ نیست
سعدی
3) اركان تشبیه را در مصراع دومِ بیت دوازدهم مشخّص كنید.
4) در این سروده «شیر» و «روباه» نماد چه كسانی هستند؟
1) که سعی ات بود در ترازوی خویش کنایه از میزان تلاش انسان جهت کسب
روزی دستم بگیر : یاری گر من باش
2) چنگ (ساز موسیقی) ، چنگ (پنجه)
3) در مصراع نخست: «تو» : مشبه / «شیر» : مشبه به / چو : ادات تشبیه / از تو ماند : وجه شبه
و در مصراع دوم : «تو» : مشبه / «روباه» : مشبه به / چو : ادات تشبیه / به وامانده سیر : وجه شبه
4) روباه نماد انسان های دون همت که همواره وابسته دیگران است و از دست رنج دیگران می خورد و عمر می گذارند.
و شیر نماد انسان های قدرتمند و بلند همت می باشد.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (2)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (2)
- گام به گام تمامی دروس پایه (2)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (2)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (2)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (2)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (2)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (2)
قلمرو فکری صفحه 15 درس نيكی فارسی (2)
پاسخ قلمرو فکری صفحه 15 درس 1
جواب قلمرو فکری صفحه 15 درس 1 فارسی (2)
1) معنی و مفهوم بیت شانزدهم را به نثر روان بنویسید.
2) درك و دریافت خود را از بیت زیر بنویسید.
یقین، مرد را دیده، بیننده كرد شد و تكیه بر آفریننده كرد
3) برای مفهوم هریک از سروده های زیر، بیتی مناسب از متن درس بیابید.
* رزق هرچند بی گمان برسد شرط عقل است جُستن از درها «سعدی»
** سحر دیدم درخت ارغوانی کشیده سر به بام خسته جانی
به گوش ارغوان آهسته گفتم: بهارت خوش که فکر دیگرانی «فریدون مشیری»
**** چه در كار و چه در كار آزمودن نباید جز به خود، محتاج بودن «پروین اعتصامی»
4) درباره ارتباط معنایی متن درس و مَثَل «از تو حركت، از خدا بركت» توضیح دهید.
1) انسان های خردمند اهل بخششند و افراد نادان ،به امور پست و ناچیز اکتفا می کنند.
2) یقین موجب شد که دیده مرد،واقع بین شود وبه این باور رسید که اگر به خداوند تکیه کند بدون تلاش وهمت خویش،می تواند روزی خود را دریافت کند.
3) * برو شیر درنده باش ای پسر مینداز خود را چو روباه شل
** کسی نیک بیند به هر دو سرای که نیکی رساند در ترازوی خویش
خدا را بر آن بنده بخشایش است که خلق از وجودش در آسایش است
**** بخور تا توانی به بازوی خویش که سعیت بود در ترازوی خویش
4) این ضرب المثل در جایی کاربرد دارد که فردی همه چیز را به خدا واگذار کرده و کاری برای رسیدن به هدف نمی کند.از تو حرکت یعنی این که نخواب وچشم به آسمان ندوز و «از خدابرکت» یعنی اینکه همه چیز دست خداست لذا برای موفقیت خود و برکت یافتن تلاش کن.
خداوند متعال رزاق است و تمامی موجودات زنده بر سفره لطف و برکت او حضور دارند، اما جهان هستی بر این پایه استوار است که هرکسی به مقدار تلاش و تکاپوی خود و استفاده از نیروهای خدادادی همانند عقل، استعداد، فعالیت بدنی و ... روزی خود را بدست می آورد و این رزق نیز با اراده خداوند و خواست او فراهم می شود.
معنای آیه 100 از سوره نساء به این ضرب المثل اشاره دارد.
گام به گام کتاب های پایه (2)
گام به گام جامع کتاب فارسی (2)
گام به گام جامع کتاب نگارش (2)
گام به گام جامع کتاب زبان انگلیسی (2)
گام به گام جامع کتاب کتاب کار انگلیسی (2)
گام به گام جامع کتاب انسان و محیط زیست
گنج حکمت(همّت) صفحه 16 درس نيكی فارسی (2)
پاسخ گنج حکمت(همّت) صفحه 16 درس 1
جواب گنج حکمت(همّت) صفحه 16 درس 1 فارسی (2)
موری را دیدند که به زورمندی کمر بسته و ملخی را ده برابر خود برداشته. به تعجّب گفتند: «این مور را ببینید که [بار] به این گرانی چون می کشد؟»
مور چون این بشنید، بخندید و گفت: «مردان، بار را به نیروی همّت و بازوی حمیّت کشند، نه به قوّت تن.»
مورچه ای را دیدند که با همّت و قدرت، قابل وصفی ملخی به وزنی ده برابر وزن خود را برداشته و حمل می کند. با تعجّب (به یکدیگر) گفتند: این مورچه را می بینید که باری به این سنگینی را چگونه می کشد (حمل می کند؟»
وقتی مورچه این سخن را شنید، گفت: «(بزرگ) مردان یک باری را با نیروی همّت و غیرت حمل می کنند و می کشند نه با نیروی جسمانی خود.»