جواب سوالات پایان درس صفحه 46 درس 3 تربیت دینی نهم (کاروان سرنوشت)
تعداد بازدید : 78.76Mپاسخ سوالات پایان درس صفحه 46 تربیت دینی نهم
-گام به گام سوالات پایان درس صفحه 46 درس کاروان سرنوشت
-سوالات پایان درس صفحه 46 درس 3
-شما در حال مشاهده جواب سوالات پایان درس صفحه 46 تربیت دینی نهم هستید. ما در تیم مای درس، پاسخنامههای کاملاً تشریحی و استاندارد را مطابق با آخرین تغییرات کتاب درسی 1404 برای شما گردآوری کردهایم. اگر به دنبال بهروزترین پاسخها برای این صفحه هستید و میخواهید بدون نیاز به اتصال به اینترنت، علاوه بر پاسخهای گام به گام، به گنجینهای از مطالب درسی دسترسی پیدا کنید، حتماً اپلیکیشن مایدرس را نصب نمایید.
1 بر اساس آیۀ 18 سورۀ یوسف «فَصَبرٌ جَمیلٌ وَ اللهُ المُستَعانُ عَلی ما تَصِفونَ» حضرت یعقوب علیه السلام در مقابل رفتار پسرانش چگونه برخورد کرد؟
بر اساس آیۀ ۱۸ سورۀ یوسف، حضرت یعقوب (ع) در مقابل رفتار پسرانش (که با دروغ گفتن مبنی بر خورده شدن یوسف توسط گرگ سعی در پنهان کردن توطئۀ خود داشتند)، به شیوۀ زیر برخورد کرد:
شیوۀ برخورد حضرت یعقوب (صبر جمیل)
حضرت یعقوب (ع) در این موقعیت بسیار سخت و دردناک، دو موضع اساسی و اخلاقی اتخاذ کرد:
۱ پیشۀ صبر زیبا (صبر جمیل): او فرمود: «فَصَبرٌ جَمیلٌ» (پس من صبر زیبایی دارم). این صبر، صبر واقعی بود، نه صرفاً تحمل ظاهری. حضرت یعقوب (ع) با وجود غم و اندوه فراوان، غر نزد و به زمین و زمان بد نگفت و به خدا اعتراض نکرد.
۲ یاری طلبیدن از خداوند: او در ادامه فرمود: «وَ اللهُ المُستَعانُ عَلی ما تَصِفونَ» (و در برابر آنچه میگویید، از خداوند یاری میطلبم). یعقوب (ع) ایمان داشت که صبر زیبا باید همراه با توکل و امید به خدا باشد و نباید اجازه دهد مشکلات او را به خدا بدبین کنند.
«صبر زیبا» در عمل به این معناست که: با وجود سختی، امیدت به خدا را قطع نکنی، وظیفه خودت را در مسیر حل مشکل انجام دهی و مشکلات را فرصتی برای قویتر شدن روحت بدانی.
2 با توجه به سخن امیرمؤمنان علیه السلام ریشهٔ صبر چیست؟
الف ایمان و یقین
ب شکر نعمت
ج امیدواری
د صداقت
پاسخ صحیح گزینه الف می باشد.
ریشۀ صبر، بر اساس سخن امیر مؤمنان علی (ع)، عبارت است از:
الف ایمان و یقین
امیر مؤمنان علی (ع) فرمودند: «ریشۀ صبر، ایمان و یقین داشتن به خداست؛ یقینی محکم و نیکو.»
این سخن، اهمیت بینش و باور قلبی را در تحمل سختیها نشان میدهد. ایمان و یقین به حکمت خداوند و وعدۀ او، نیرویی درونی به ما میدهد تا بتوانیم «صبر جمیل» داشته باشیم.
3 ریشهٔ دروغ گویی برادران یوسف علیه السلام چه بود؟
ریشۀ دروغگویی و توطئۀ برادران یوسف (ع) حسادت بود.
«توجه کن» که حسادت (که در متن درس با «کار ما از حسد شروع شد» توصیف شده است)، باعث شد که آنها مراحل زیر را طی کنند:
1 حسد (ریشۀ اصلی).
2 توطئه علیه برادرشان.
3 همراه شدن با دروغ.
4 سپس بیرحمانه یوسف (ع) را به چاه انداختند.
5 در نهایت، برای پنهان کردن عملشان، دروغهای دیگری نیز ساختند (مانند ادعای خورده شدن توسط گرگ).
این نشان میدهد که چگونه یک رذیله اخلاقی مانند حسادت، میتواند زنجیرهای از گناهان (از جمله دروغ) را به دنبال داشته باشد.
4 برای اینکه در برابر مشکلات و سختی های زندگی صبر زیبا داشته باشیم، باید چگونه رفتار کنیم؟
برای اینکه در برابر مشکلات و سختیهای زندگی «صبر زیبا» داشته باشی، باید به شیوهای عملگرا و مبتنی بر ایمان رفتار کنی:
راهکارهای داشتن «صبر زیبا»
برخورد تو باید شامل این نکات کلیدی باشد:
1 قطع نکردن امید به خدا: باید با وجود مشکلات، امیدت را به خداوند قطع نکنی.
2 پرهیز از بدبینی به خدا: نباید به مشکلات اجازه دهی که تو را به خداوند بدبین کنند یا باعث اعتراض و غر زدن به او شوند.
3 انجام وظیفه در مسیر حل مشکل: وظیفۀ خودت را در مسیر حل مشکل پیدا کنی و با همه توان آن را انجام دهی. این یعنی صبر نباید به معنای دست کشیدن از تلاش باشد.
4 قویتر شدن روحی: مشکلات را به عنوان فرصتی برای قویتر شدن روحت بدانی.
5 غافل نشدن از نعمتها: به خاطر وجود مشکلات، از نعمتهای بیشماری که داری، غافل نشوی.
6 تقویت ایمان و یقین: ریشۀ صبر، ایمان و یقین داشتن به خداست. بنابراین، باید این باور قلبی را در خود تقویت کنی.
7 یاری طلبیدن از خداوند: مانند حضرت یعقوب (ع)، در برابر آنچه بر تو میگذرد، از خداوند یاری بطلبی.
«توجه کن» که تفاوت اصلی «صبر زیبا» با «صبر ظاهری» در همین نکات است؛ در صبر زیبا، در عین ناراحتی، قلب و زبان انسان از اعتراض و بیادبی به خداوند دور است و همچنان با تلاش و امید به دنبال گشایش است.
5 یکی از بچه های کلاس برای جلب رضایت بقیه و توجیه کارهایش، به دیگران دروغ می گوید. این کار چه پیامدهایی برای او دارد؟
این رفتار نهتنها از نظر اخلاقی نادرست است، بلکه پیامدهای فردی و اجتماعی سنگینی برای آن دانشآموز به همراه دارد.
پیامدهای دروغگویی برای جلب رضایت و توجیه کارها
این دروغها، که ریشه در ضعف اعتماد به نفس یا ترس از عدم پذیرش دارند، عواقب زیر را به دنبال خواهند داشت:
۱ پیامدهای ایمانی و اخلاقی
از دست دادن طعم ایمان: امیرالمؤمنین (ع) فرمودهاند: «بنده، طعم ایمان را نخواهد چشید، مگر آنکه دروغ جدی و شوخی را ترک کند.»
جرئت پیدا کردن به گناه بزرگتر: دروغهای کوچک، فرد را جسور میکنند تا دروغهای بزرگتر نیز بگوید: «انسان هرگاه در چیز کوچکی دروغ بگوید به گفتن دروغ بزرگ نیز جرئت پیدا میکند.»
زنجیره بیپایان دروغ: وقتی یک دروغ گفته میشود، فرد مجبور است برای پوشاندن آن دروغهای بعدی را بسازد.
۲ پیامدهای اجتماعی و شخصیتی
کشف شدن حقیقت (رسوایی): پنهان کردن حقیقت با دروغ، تلاشی موقتی است؛ زیرا «ماه برای همیشه پشت ابر نمیماند». دیر یا زود حقیقت آشکار میشود.
از دست دادن اعتماد و اعتبار: وقتی دروغهای او برملا شوند، اعتبارش نزد دیگران از بین میرود و دوستانش دیگر به حرفهای او اعتماد نخواهند کرد.
تمسخر و از دست دادن محبوبیت: این رفتار میتواند منجر به تمسخر فرد شود و محبوبیت و احترام او در بین خانواده و دوستان از دست برود.
خوار شدن شخصیت: دروغگویی (و کارهایی مانند مسخره کردن دیگران) باعث خرد شدن شخصیت فرد میشود.
نکته خیلی مهم: دروغگویی برای «جلب رضایت» نشاندهنده یک نیاز عاطفی به تأیید است. بهترین راهکار برای آن دانشآموز، تقویت «اعتماد به نفس» و «صداقت» است؛ زیرا ارزش واقعی او در راستگویی و اصالتش نهفته است، نه در توجیه و دروغ برای پذیرفته شدن.
6 در جنگی عده ای را اسیر کردند و نزد شاه آوردند. شاه فرمان داد یکی از آنها را اعدام کنند. اسیر منتخب با ناراحتی و زیرلب به پادشاه دشنام می داد. پادشاه از وزیران پرسید: «او چه می گوید؟» یکی از وزیران گفت: «ای پادشاه! می گوید پرهیزکاران خشم خود را فرو می خورند.» اما وزیر دیگر گفت: «ما نباید به پادشاه دروغ بگوییم. راستش او به شما دشنام داد.»
به نظر شما کدام یک از وزرا کار درستی انجام داده است؟ نظر اسلام در این باره چیست؟
وزیر درستکار و نظر اسلام
به نظر من، وزیر اول کار درستی انجام داده است.
«نظر اسلام» در این باره، مجاز بودن دروغ در موارد خاص و اضطراری است:
دروغ برای نجات جان: اگر دروغ گفتن تنها راه برای نجات جان یک انسان مظلوم و بیگناه باشد، آن دروغ حرام نیست و جایز شمرده میشود. در این داستان، وزیر اول با دروغ خود، جان اسیر را نجات داده و از خونریزی جلوگیری کرده است.
هدف عالیتر: در چنین موقعیتی، «حفظ جان انسان» (که یک مصلحت بسیار مهم است) بر «راستگویی» (که آن هم ارزشمند است) ارجحیت پیدا میکند. این دروغ، در واقع برای «دفع ضرر» و «اجرای عدالت» (عدم اعدام به خاطر یک دشنام زیر لبی) گفته شده است.
تحلیل عمل وزیر دوم
عمل وزیر دوم، اگرچه با نیت «راستگویی» انجام شده است، اما از نظر اخلاقی و فقهی در این موقعیت، نادرست است. زیرا:
او با راستگویی خود، موجبات اعدام و از بین رفتن جان یک انسان را فراهم کرده است.
اسلام حتی در مواردی مانند اصلاح میان دو نفر (اصلاح ذات البین) اجازه دروغ میدهد، پس برای نجات جان به طریق اولی جایز است.
نتیجه خیلی مهم: در اینجا، وزیر اول از یک حکم استثنایی برای رسیدن به یک هدف بالاتر و انسانی (حفظ جان) استفاده کرده است، در حالی که وزیر دوم بدون در نظر گرفتن پیامدها و مصلحت، تنها به ظاهر امر توجه کرده است.
7 حرام بودن کارهایی که باعث خرد شدن شخصیت دیگران می شود، نشانهٔ چیست؟
حرام بودن کارهایی مانند «دروغ، تمسخر و فحاشی» که باعث «خرد شدن شخصیت دیگران» میشود، نشانهٔ دو موضوع اصلی است:
احترام به انسان: نشانهٔ آن است که «اسلام به انسان احترام میگذارد» و برای شخصیت و کرامت او ارزش قائل است.
حفظ کرامت دیگران: نشانهٔ آن است که اسلام «اجازه نمیدهد کسی شخصیت دیگران را خرد کند.»
توجه کن که این حکم نشاندهندۀ اهمیت امنیت روانی و اجتماعی در جامعه اسلامی است. وقتی جامعهای ارزش شخصیت افراد را محترم بشمارد، فضایی «گرم، پذیرا و به دور از قضاوت» برای رشد و یادگیری ایجاد میشود.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم تا دوازدهم- آزمون آنلاین تمامی دروس
- گام به گام تمامی دروس
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس
- فلش کارت های آماده دروس
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه





