نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

جواب فصل 6 مهر و وفا فارسی (1)

تعداد بازدید : 1.7M

پاسخ به تمامی سوالات فصل مهر و وفا - حل المسائل فصل 6 مهر و وفا - گام به گام 1401 کتاب فارسی (1) - گام به گام کتاب فارسی (1) مطابق با آخرین تغییرات کتب درسی



معنی شعر صفحه 47 درس مهر و وفا فارسی (1)

پاسخ معنی شعر صفحه 47 درس 6

جواب معنی شعر صفحه 47 درس 6 فارسی (1)

هر آن که جانب اهل وفا نگه دارد

 خداش در همه حال از بلا نگه دارد

 هرکسی که از مردان خدا (عارفان و بندگانی که به خداوند نزدیک هستند) جانب داری (طرفداری) کند، خداوند در هر حال او را از بلا حفظ می دارد.

 حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست

که آشنا سخن آشنا نگه دارد

حکایت و رویداد دوست را جز در محضر و پیشگاه دوست جایی بازگو نمی کنم، زیرا دوست (آشنای راز) مطالب اهل راز را فاش نمی سازد.

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای

 فرشته‌ات به دو دست دعا نگه دارد

ای دل! طوری با مردم زندگی کن که اگر لغزشی از تو سر زد فرشته آسمان دست ها را به دعا برداشته و از تو نگهداری کند.

 گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان

 نگاه دار سر رشته تا نگه دارد

اگر آرزو داری که معشوق، پیمان خود را بشکند، سر رشته محبّت را نگهدار تا او نیز چنین کند.

صبا بر آن سر زلف ار دل مرا بینی

ز روی لطف بگویش که جا نگه دارد

ای باد صبا اگر دل من را در سر آن زلف دیدی، لطفاً به او بگو که از جایش تکان نخورد (جا را از دست ندهد).

چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت 

 ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد

چون به او گفتم نگهبان دل من باش، پاسخ داد که از دست بنده کاری ساخته نیست، خدا آن را نگه دارد.

 سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری

 که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد

سر و مال و جانم فدای آن دوستی که حقّ دوستی و پیمان وفاداری را نگه دارد.

 غبار راهگذارت کجاست تا حافظ 

 به یادگار نسیم صبا نگه دارد

گرد و خاک راهی که از آن می گذری کجاست تا حافظ آن را به عنوان یادگاری از باد صبا نگه دارد.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (1)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



قلمروزبانی صفحه 48 درس مهر و وفا فارسی (1)

پاسخ قلمروزبانی صفحه 48 درس 6

جواب قلمروزبانی صفحه 48 درس 6 فارسی (1)

1 معنای واژه های مشخص شده را با کاربرد آنها در متن درس مقایسه کنید.

 ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست

در «حضرت » کریم تمنا چه حاجت است

 

 تعلیم ز اره گیر در امر « معاش »

نیمی سوی خود می کش و نیمی می پاش

 در هر دو بیت حضرت به معنای در محضر یا در حضور (در پیشگاه) است.  

معاش در هر دو بیت به معنای زندگی کردن است

2 ضمیر پیوسته غالبا در متن ادبی، در یکی از دو جایگاه زیر قرار می گیرد:

الف) به فعل متّصل می شود؛ در این صورت، «مفعول» یا «متمّم» است.

ب) به واژه هایی به جز فعل وصل می شود؛ در این صورت، «مضافٌ الیه» است.

گاه ضمیر، برخلاف موارد «الف» و «ب» در جایگاه اصلی خود قرار نمی گیرد و در جای دیگر می نشیند؛ به این شیوۀ کاربرد ضمیر، «جهش » یا «جابه جایی ضمیر» می گویند؛ مانندِ کاربرد ضمیر پیوستۀ «َت» در مصراع اوّل سرودۀ زیر:

ای بی نشان محض،ن شانا ز که جویمت؟

گم گشت در تو هردو جهانا ز که جویمت؟

در شعر این درس، نمونه ای از «جهش ضمیر» را مشخّص کنید.

 گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد

گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید





قلمرو ادبی صفحه 49 درس مهر و وفا فارسی (1)

پاسخ قلمرو ادبی صفحه 49 درس 6

جواب قلمرو ادبی صفحه 49 درس 6 فارسی (1)

1 در متن درس، دو نمونه «مجاز» بیابید و مفهوم آنها را بنویسید.

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای

فرشته‌ات به دو دست دعا نگه دارد

دل مجاز از وجود

سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری

که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد

سر مجاز از جان

2 در ادبیات فارسی، شاعران یا نویسندگان، واژۀ «صبا» را در کدام مفهوم نمادین به کار می برند؟

پیام رسان بین عاشق و معشوق

3 هرگاه، در عبارت یا بیتی، یک کلمه ای به چند معنا به کار رود، آرایۀ « ایهام » پدید می آید. ایهام، از ریشة « وَهم » و به معنای « به تردید و گمان افکندن » است؛ همان طور که در مصراع «چون بوی تو دارد جان، جان را هله بنوازم » کلمۀ « بوی » در دو معنای مختلفِ « رایحه » و « آرزو » به کار رفته است.
بیت زیر را از نظر کاربرد آرایۀ «ایهام » بررسی کنید.

گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد

گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید

بو ایهام دارد و دارای دو معنای زیر است :

1- امید و آرزو          2- رایحه





قلمرو فکری صفحه 49 درس مهر و وفا فارسی (1)

پاسخ قلمرو فکری صفحه 49 درس 6

جواب قلمرو فکری صفحه 49 درس 6 فارسی (1)

1 با توجّه به متن درس، حافظ، شرط وفاداری معشوق را در چه می داند؟

سر رشته محبت را نگهدار تا اون نیز همین کار را بکند.

2 بیت زیر، با کدام قسمت از سرودۀ حافظ، ارتباط مفهومی دارد؟

تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی

  گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست                 که آشنا سخن آشنا نگه دارد

3 از کدام بیت درس، می توان مفهوم آیۀ شریفۀ «وَ مَن یَتَوَکَّل عَلیَ الله فَهُوَ حَسبُهُ. » را دریافت؟

هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد

خداش در همه حال از بلا نگه دارد

 

چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت

ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (1)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



معنی گنج حکمت صفحه 50 درس مهر و وفا فارسی (1)

پاسخ معنی گنج حکمت صفحه 50 درس 6

جواب معنی گنج حکمت صفحه 50 درس 6 فارسی (1)

روزی یکی نزدیک شیخ آمد و گفت: «ای شیخ آمده ام تا از اسرار حق چیزی با من نمایی.»

شیخ گفت : «باز گرد تا فردا.»

آن مرد بازگشت.شیخ بفرمود تا آن روز، موشی بگرفتند و در حُقّه کردند و سر حقّه محکم کردند.

دیگر روز آن مرد باز آمد و گفت: «ای شیخ، آنچ وعده کرده ای، بگوی.»

شیخ بفرمود تا آن حقّه را به وی دادند و گفت: «زینهار، تا سر این حقّه باز نکنی.»

مرد حقّه را برگرفت و به خانه رفت و سودای آنش بگرفت که آیا در این حقّه، چه سرّ است؟ هر چند صبر کرد نتوانست. سر حقّه باز کرد و موش بیرون جست و برفت.مرد پیش شیخ آمد و گفت: «ای شیخ، من از تو سرّ خدای تعالی طلب کردم، تو موشی به من دادی؟!»شیخ گفت: «ای درویش، ما موشی در حقّه به تو دادیم، تو پنهان نتوانستی داشت؛ سرّ خدای را با تو بگوییم، چگونه نگاه خواهی داشت؟!»

روزی شخصی نزد شیخ آمد و گفت: «ای شیخ نزد شما آمده ام تا از اسرار و رازهای خداوند چیزی به من نمایش دهی.»شیخ گفت : «برو و فردا بازگرد.»آن مرد رفت.شیخ فرمود که در آن روز موشی بگیرند و در جعبه ای قرار دهند و سر جعبه را محکم کنند.مرد فردای آن روز مجدد آمد و گفت: «ای شیخ، آنچ قول داده بودی را انجام بده (اسرار حق را بگو)» شیخ گفت که آن جعبه را به او بدهند و گفت: «مراقب باش که در این جعبه باز نشود.»مرد جعبه را گرفت و به خانه رفت و به این فکر افتاد (هوس کرد) که در این جعبه چه رازی نهفته است؟ هر چقد صبر کرد نتوانست خود را کنترل کند. در جعبه را باز کرد و موش بیرون پرید و فار کرد.مرد نزد شیخ آمد و گفت: «ای شیخ، من از تو از خدای بلند مرتبه را درخواست کردم و تو موش به من دادی؟!»شیخ گفت: «ای مرد، ما موشی در درون جعبه ای به تو دادیم، تو نتوانستی آن را  پنهان نگاه داری؛ راز خدا را اگر با تو بگوییم، چگونه نگاه خواهی داشت؟!»






محتوا مورد پسند بوده است ؟

3 - 2 رای