در این بخش با سه نوع اسم که از ریشۀ فعل گرفته شده اند آشنا خواهیم شد.
1) اسم فاعل
در زبان فارسی به آن صفت فاعلی می گویند. اسم فاعل یعنی انجام دهنده یا دارندۀ حالت، در زبان عربی اسم فاعل به دو صورت زیر ساخته می شود:
الف) اگر بخواهیم از فعل ثلاثی مجرّد (فعلی که صيغۀ سوم شخص مفرد مذکّر آن سه حرف دارد) اسم فاعل بسازیم آن را بر وزن «فاعل» می آوریم.
مثال)
ذَهَبَ -> ذاهب (رونده)
صَبَرَ -> صابِر (صبر کننده)
شَهَدَ -> شاهِد (گواهی دهنده)
ب) اگر بخواهیم از فعل های ثلاثی مزید (فعلی که صیغۀ سوم شخص مفرد مذکّر آن بیش از سه حرف دارد) اسم فاعل بسازیم، به این صورت عمل می کنیم:
1) صيغۀ سوم شخص مفرد مذکّر مضارع را پیدا می کنیم -> یُرسِلُ
2) حرف اول را حذف می کنیم و به جای آن «مُـ» می آوریم -> مُرسل
3) به دومین حرف اصلی (عين الفعل) حرکت کسره میدهیم -> مُرْسِل
مثال)
یُشاهِدُ -> مُشاهِد: بیننده
أحْسَنَ -> یُحْسِنُ -> مُحسِن: نیکوکار
اِسْتَخرَجَ -> يَسْتَخْرِجُ -> مُسْتَخْرِج: بیرون آورنده
2) اسم مفعول
در زبان فارسی به آن صفت مفعولی می گویند. اسم مفعول به معنای «انجام شده» است و در عربی به دو صورت زیر ساخته می شود:
الف) اگر بخواهیم از فعل ثلاثی مجّرد (فعلی که صيغۀ سوم شخص مفرد مذکّر آن سه حرف دارد) اسم مفعول بسازیم آن را بر وزن «مفعول» می آوریم.
مثال)
خلق -> مَخلوق (آفریده شده)
کتب -> مَکتوب (نوشته شده)
نصر -> مَنصور (یاری شده)
ب) اگر بخواهیم از فعل های ثلاثی مزید (فعلی که صیغۀ سوم شخص مفرد مذکّر آن بیش از سه حرف دارد) اسم مفعول بسازیم، به صورت زیر عمل می کنیم:
1) صيغۀ سوم شخص مفرد مذکّر مضارع را پیدا می کنیم -> يُرْسِل
۲) حرف اول را حذف می کنیم و به جای آن «مُـ» می آوریم -> مُرْسِل
3) به دومین حرف اصلی (عين الفعل) حرکت فتحه میدهیم -> مُرْسَل
مثال)
يُشاهِدُ -> مُشاهَد (دیده شده)
يَستَخْرِجُ -> مُسْتَخْرَج (بیرون آورده شده)
يُعَيِّنُ -> مُعَيَّن (تعیین شده)
نکته مهم:
1) از فعل های ناگذر (لازم) نمی توان اسم مفعول ساخت. پس از فعل هایی مانند «اِنکَسَرَ - ذَهَبَ - تهاجَمَ - سلم» نمی توان اسم مفعول ساخت چون اسم فعل ها لازم هستند.
2) وزن های زیر هم بیانگر اسم فاعل هستند:
3) وزن های زیر هم بیانگر اسم مفعول هستند:
4) اسم مبالغه: بر بسیاری صفت یا انجام کار دلالت دارد و بر وزن «فَعّال» و «فَعّالة» می آید.
مثال)
عَلّامَة: بسیار دانا فَهّامَة: بسیار فهمیده
صَبّار: بسیار بردبار سَتّار: بسیار پوشاننده
خَلّاق: بسیار آفریننده فَتّاح: بسیار گشاینده
توجه:
1) گاهی وزن «فَعّال» و «فَعّالة» بر اسم شغل دلالت می کند.
مثال)
خبّاز: نانوا حدّاد: آهنگر سجّان: زندانبان
۲) گاهی این دو وزن بیانگر اسم ابزار، وسیله یا دستگاه می باشند.
مثال)
فتّاحة: دربازکن نظّارة: عینک
سیّارة: خودرو الطيّار: هواپیما