درسنامه کامل فارسی پنجم فصل 11 نقشِ خردمندان
تعداد بازدید : 3.75Mخلاصه نکات فارسی پنجم فصل 11 نقشِ خردمندان - درسنامه شب امتحان فارسی پنجم فصل 11 نقشِ خردمندان - جزوه شب امتحان فارسی پنجم نوبت اول فصل 11 نقشِ خردمندان
برخی از بندهای متن درس «نقشِ خرمندان» و معنی آنان
برخی از بندهای متن درس «نقشِ خرمندان» و معنی آنان:
درس دهم
نقشِ خرمندان
- نوع نثر: نثر ساده و روان (امروزیَ)
جامعه، برای حفظ خود به سه چیز نیازمند است: شمشير، قلم و دینار.
شمشیر و دینار در دستِ دشمن است و قلم که از همه کارسازتر است، در دست ما. اگر بتوان قلم را به قدرت رساند، شمشیر و دینار را هم می توان از دشمن گرفت.
کشور، برای حفظ خود به سه چیز نیاز دارد: قدرت و نیروی نظامی، علم و دانش (قدرت فرهنگی) و پول و ثروت.
قدرت نظامی و ثروت، در دست دشمن قرار دارد و علم و دانش که از همه مفیدتر است، در دست ما، قرار دارد. اگر بتوانیم، علم و دانش را به قدرت برسانیم، قدرت نظامی و ثروت را هم می توانیم از دشمن بگیریم.
در آسمان علم و فرهنگ ایران، ستاره های پُرفروغ فراوانی مانند خواجه نظام المُلک و خواجه نصیر توسی می توان یافت.
علم و فرهنگ سرزمین ایران که مانند آسمان بیکران و وسیعی است، دانشمندان بزرگی مانند خواجه نظام الملک و خواجه نصیر توسی دارد که همچون ستارگان نورانی، می درخشند.
آرایه ادبی:
علم و فرهنگ ایران به آسمان مانند شده است ß تشبیه
خواجه نظام الملک و خواجه نصیر توسی به ستاره ها تشبیه شده اند
آسمان، ستاره ها و فروغ ß تناسب (مراعات نظیر)
محتوای درس:
این درس به حمله ی وحشیانه و جان سوز مغولان به ایران، اشاره دارد. همچنین به نقش ارزنده ی خواجه نصیرالدین توسی می پردازد که چگونه سبب دگرگونی پادشاهان مغول شد.
نصر با زیرکی به دربار هلاکوخان راه یافت و از قدرت وی برای آبادانی کشور بهره بُرد. خواجه نصیر می گفت:
«جامعه، برای حفظ خود به سه چیز نیازمند است: شمشير، قلم و دینار. شمشیر و دینار در دست دشمن است و قلم که از همه کارسازتر است، در دست ما. اگر بتوان قلم را به قدرت رساند، شمشیر و دینار را هم می توان از دشمن گرفت.»
خواجه نصیر بنیانگذار رصدخانه و کتاب خانه ی بزرگ مراغه بود و حدود دویست سال قبل از او خواجه نظام المُلک
نیز با همّت عالی خویش، مدارس نظامیّه را در دوازده شهر مهمِّ آن روز تأسیس کرد و رصدخانه ای در شهر «ری» ساخت.
همه ی این ها نشان می دهد که ما با علم و دانش می توانیم بر دشمن خود پیروز شویم.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه پنجم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه پنجم
- گام به گام تمامی دروس پایه پنجم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه پنجم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه پنجم
- فلش کارت های آماده دروس پایه پنجم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه پنجم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه پنجم
معنی واژگان درس «نقشِ خرمندان»
معنی واژگان درس «نقشِ خرمندان»:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
کارسازتر |
مفید و اثرگذار، کارگشا |
ایجاد کند |
به وجود آوَرَد، بسازد |
مراغه |
نام شهری است |
به کار گیرد |
استفاده کند |
همّت |
قصد، خواست |
از میان می رفت |
نابود می شد |
گمان می کردند |
تصوّر می کردند |
پرفروغ |
پرنور، پر از روشنایی |
کلیّه ی |
همه ی |
اداره می شدند |
مدیریت می شدند |
تحصیل کرده است |
درس خوانده است |
||
تحقيق |
مطالعه کردن، پژوهش کردن |
||
چیرگی |
برتری، چیره شدن، تسلط |
||
دينار |
سکّه ی طلا، پول و ثروت |
||
نسخه برداری |
رونویسی کردن، بازنویسی کردن |
||
آثار |
جمع اثر، نشان ها، نشانه ها |
||
ولایت |
در این جا به معنی سرزمین |
||
تشتی |
ظرف فلزی بزرگ و پهن و گرد |
||
مأمور کرد |
کسی را به انجام کاری گذاشتن |
||
مَهیب |
ترسناک، وحشتناک، هراس انگیز |
||
حادثه ی ناگوار |
پیش آمد ناشایست و ناپسند |
||
حوادث |
رویدادها، حادثه ها، پیش آمدها |
||
آشوب |
فتنه، هیاهو، شور و غوغا |
||
پیش بینی |
غیب گویی، عاقبت اندیشی |
||
زیرکانه |
خردمندانه، از روی هوش و خرد |
||
سایه ی وحشت |
اثر ترس، نشانه ی بیم و هراس |
||
هراس انگیز |
ترسناک، وحشتناک، هراس آور |
||
خانمان سوز |
ویرانگر، از بین برنده ی خانه و کاشانه |
||
تأسیس کردن |
بنا کردن، بنیان نهادن، پایه گذاری کردن |
||
قتل عام |
کشتار گروهی، دسته جمعی به قتل رساندن |
||
مشاور |
راهنما، کسی که با او درباره ی کارها مشورت کنند |
||
امکانات |
ابزارها، وسایل و شرایط مناسب برای دستیابی به چیزی |
||
رصدخانه |
مکانی است که در آن، ستاره شناسان به کمک ابزارهایی، ستارگان را مشاهده و بررسی می کنند |
||
تدبير |
اندیشیدن به منظور پیدا کردن راه حلی برای مشکلی یا مسئله ای یا انجام دادن درست کارها، چاره اندیشی |
||
قلعه |
ساختمانی محکم و بلند که برای دفاع از حمله ی دشمن می ساختند |
||
نظاميّه |
مدرسه ها یا دانشگاه هایی که خواجه نظام الملک بنا کرده بود |
||
شرایط |
موقعيّت، اوضاع و احوال، وضعیّت |
||
مغولان |
اقوامی زردپوست که از چند طایفه و گروه تشکیل شده اند که مسکن اصلی آنها قسمت هایی از آسیای شرقی است |
||
هلاکو |
اسم یکی از نوادگان چنگیز خان بود که در ایران چند سالی را به عنوان بادشاہ حکومت کرد |
||
شمار (شمار کتاب های آن را ...) |
تعداد |
||
عجیبی (تصمیم عجیبی گرفت) |
شگفت آور، غریب |
||
قلب مردم را در هم فشرد |
به کنایه مردم را ناراحت کرد |
جزوات جامع پایه پنجم
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 1 تماشاخانه
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 2 فضلِ خدا
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 3 رازی و ساخت بیمارستان
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 4 بازرگان و پسران
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 5 چنار و کدوبُن
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 6 سرود ملّی
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 7 درس آزاد (فرهنگِ بومی 1)
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 8 دفاع از میهن
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 9 نام آوران، دیروز، امروز، فردا
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 10 نام نیکو
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 11 نقشِ خردمندان
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 12 درس آزاد (فرهنگِ بومی 2)
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 13 روزی که باران می بارید
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 14 شجاعت
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 15 کاجستان
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 16 وقتی بوعلی، کودک بود
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 17 کار و تلاش
واژگان هم خانواده درس «نقشِ خرمندان»
واژگان هم خانواده درس «نقشِ خرمندان»:
قتل - مقتول - قاتل - مَقتَل |
نویسنده - نوشته - نوشتار - نوشتن |
جامعه - جوامع - جمع - مجامع |
حکومت - حاكم - حكم - حُكّام |
دانایی - داننده - دانش - دانسته |
عجیبی - عجب - عجایب - تعجّب |
انداختن - انداخته - اندازه - اندازنده |
حادثه - حوادث - احداث - حادث |
جذب - جذّاب - جاذب - مجذوب |
همّت - اهتمام - همّ |
ولایت - والی - متولّی - ولی |
توانایی - توانسته - توانستن - توانا |
مدارس - مدرسه - تدریس - درس |
تأسیس - مؤسّس - مؤسّسه |
نظامیّه - نظام - ناظم - نظم |
تحصیل - حاصل - محصول - مُحصّل |
سعدی - مسعود - سعید - سعادت |
مشغول - شغل - شاغل - مشاغل |
تحقیق - حقایق - محقّق - حقوق |
لطف - الطاف - تلطّف - لطيف |
شرایط - شرط - شروط - مشروط |
عظمت - عظیم - تعظیم - مُعَظّم |
واژگان متضاد درس «نقشِ خرمندان»
واژگان متضاد درس «نقشِ خرمندان»:
واژه |
واژه متضاد |
واژه |
واژه متضاد |
سایه |
آفتاب |
پاک |
آلوده |
برخاست |
نشست |
اندوه |
شادی |
دشمن |
دوست |
زیرکانه |
احمقانه |
شبانگاه |
سحرگاه |
خواب |
بیدار |
آتش |
آب |
معروف |
گمنام |
پُرفروغ |
بی فروغ |
نیازمند |
بی نیاز |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه پنجم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه پنجم
- گام به گام تمامی دروس پایه پنجم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه پنجم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه پنجم
- فلش کارت های آماده دروس پایه پنجم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه پنجم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه پنجم
واژگان املایی درس «نقشِ خرمندان»
واژگان املایی درس «نقشِ خرمندان»:
چهل |
وحشت |
چنگیز |
آشوب |
برخاست |
هلاکوخان |
ریاضی دان |
حفظ |
دینار |
نقشه |
تصميم |
تغییر |
زیرکانه |
می خواست |
عجیبی |
تشتی |
مأمور |
قلعه |
صدای مَهیب |
حوادث |
جذب |
دعوت |
چیرگی |
توجّه |
آثار |
نسخه برداری |
جمع آوری |
مشغول |
همّت |
حدود |
مدارس |
تأسیس |
نظامیّه |
معروف |
سعدی |
تحقیق |
تكيه |
شرایط |
اوج عظمت |
|||
لطف |
حمله ی خانمان سوزِ مغولان |
خواجه نصیرالدّین توسی |
|||
حادثه ی ناگواری |
کلیّه ی امکانات |
رصدخانه ی مراغه |
|||
چهارصد هزار جلد |
خواجه نظام الملک توسی |
خاطره ی هراس انگیز قتل عام |
جزوات جامع پایه پنجم
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 1 تماشاخانه
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 2 فضلِ خدا
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 3 رازی و ساخت بیمارستان
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 4 بازرگان و پسران
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 5 چنار و کدوبُن
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 6 سرود ملّی
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 7 درس آزاد (فرهنگِ بومی 1)
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 8 دفاع از میهن
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 9 نام آوران، دیروز، امروز، فردا
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 10 نام نیکو
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 11 نقشِ خردمندان
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 12 درس آزاد (فرهنگِ بومی 2)
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 13 روزی که باران می بارید
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 14 شجاعت
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 15 کاجستان
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 16 وقتی بوعلی، کودک بود
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 17 کار و تلاش
کاربرد واژه: واژه های مترادف
کاربرد واژه: واژه های مترادف:
کاربرد واژه
واژه های مترادف
مترادف (هم معنی):
به دو واژه ای گفته می شود که با هم، از نظر معنی یکسان باشند، یعنی هم معنی باشند؛ مانند:
- تدبیر ß اندیشیدن
- تصور ß اندیشه
- ظلمت ß تاریکی
- چاره ß راه حل
گاهی برای بیان یک مفهوم، ممکن است چند واژه داشته باشیم که با یکدیگر هم معنی باشند، باید در به کارگیری واژه ها، دقت کنیم، یعنی واژه ای را انتخاب کنیم که از نظر معنی با دیگر کلمه های جمله، در ارتباط باشد؛ مانند:
چهل سال از حمله ی ............. مغول به ایران، مغول به ایران، گذشته بود.
(خانمان سوز - ویرانگر - خانمان برانداز)
تمام واژه های داخل پرانتز با هم مترادف هستند اما با توجه به دیگر کلمه های جمله، بهتر است، «خانمان سوز» را انتخاب کنیم.
مثال دیگر:
در دوره ی هلاکو و هنگام ............... مغول، به تربیت دانشمندان توجّه کرد.
(برتری - چیرگی - تسلّط)
بهتر است در جای خالی عبارت بالا، واژه ی «چیرگی» را قرار بدهیم تا اثر بخشی آن در معنی کلّی جمله، بیشتر شود.