نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

خلاصه نکات فارسی پنجم فصل 15 کاجستان - درسنامه شب امتحان فارسی پنجم فصل 15 کاجستان - جزوه شب امتحان فارسی پنجم نوبت اول فصل 15 کاجستان



شعر «کاجستان» و معنی شعر

شعر «کاجستان» و معنی شعر:

درس پانزدهم

کاجستان

  • قالب شعر: چهارپاره
  • شاعر: محمّدجواد محبّت

 

در کنارِ خطوطِ سیمِ پیام            خارج از ده، دو کاج روییدند

بیرون از ده (روستا) در کنار خط های سیم تلفن، دو کاج، روییده بودند. 

 

سالیانِ دراز، رهگذران            آن دو را چون دو دوست می دیدند

سال های طولانی، عابران (رهگذران) آن دو کاج را مانند دو دوست، می دانستند.

آرایه ادبی:

چون (مانند) دو دوست  ß  تشبیه

نکته دستوری:

رهگذران  ß  نهاد

بیت از یک جمله تشکیل شده است

 

روزی از روزهای پاییزی            زیرِ رگبار و تازیانه ی باد

در یکی از روزهای پاییزی، زیرِ باران تُند و بادِ بسیار شدید

آرایه ادبی:

باد به تازیانه (شلّاق)، تشبیه شده است.

نکته ادبی:

این بیت (بیت 3) با بیت بعدی موقوف المعانی است؛ یعنی این بیت، معنی اش

کامل نیست و به وسیله بیت بعدی، معنی اش کامل می شود. به این بیت ها موقوف المعانی می گویند.

 

یکی از کاج ها به خود لرزید            خم شد و روی دیگری افتاد

یکی از کاج ها در برابر باد شدید لرزید، خم شد و بر روی کاج دیگر افتاد.

 

گفت: «ای آشنا،ببخش مرا                               خوب در حال من، تأمّل کن

گفت: ای دوستِ من، مرا ببخش و درباره ی وضعیت من فکر کن (مرا درک کن.)

 

ریشه هایم ز خاک، بیرون است            چند روزی، مرا تحمّل کن»

ریشه هایم از خاک، بیرون آمده است؛ بنابراین، چند روز، در برابر این حال و وضعِ من، صبر و شکیبایی کن.

 

کاج همسایه، گفت با نرمی:            «دوستی را نمی برم از یاد،

کاج همسایه به آرامی و آهستگی گفت: «رابطه ی دوستی را که در بین ما وجود دارد، فراموش نمی کنم،

نكته ادبی:

این بیت و بیت بعدی با هم موقوف المعانی هستند.

 

شاید این اتّفاق هم روزی                ناگهان از برای من افتاد»

شاید یک روز هم این حادثه برای من، اتّفاق بیفتد و من به کمک، نیازمند بشوم.

 

مهربانی به گوشِ باد رسید                باد، آرام شد، ملایم شد

این مهربانیِ بین دو کاج، به گوش باد رسید و باد آرام شد و سرعتش را کم کرد.

آرایه ادبی:

گوش باد  ß  جان بخشی (نسبت دادن گوش به باد)

 

کاج آسیب دیده ی ما هم            کم کمک، پا گرفت و سالم شد

کاج آسیب دیده و زخمی داستان ما، آرام آرام، نیرو گرفت (قوی شد) و بر جایش ایستاد.

آرایه ادبی:

پا گرفتن کاج  ß  جان بخشی

پا گرفت  ß  کنایه از قوی شد و قدرت گرفت

نکته دستوری:

کاج آسیب دیده  ß  ترکیب وصفی

 

میوه ی کاج ها، فرو می ریخت                دانه ها ریشه می زدند آسان

میوه ی کاج بر روی زمین می ریخت و دانه های آن ها ریشه می زدند و کاج های جدیدی می روییدند.

 

ابر، باران رساند و چندی بعد                دهِ ما، نام یافت «کاجِستان» …

ابر بر سرشان، بارید و بعد از مدّتی، [کاج های بسیاری روییدند] و آنجا را (دهِ ما را) کاجستان، نامیدند.

 

دیگر آرایه های ادبی:

قافیه ها و ردیف های بیت ها به صورت زیر هستند:

بیت های اوّل و دوم:

روییدند، می دیدند  ß  قافیه (ردیف ندارد)

بیت های سوم و چهارم :

باد و افتاد  ß  قافيه (ردیف ندارد)

بیت های پنجم و ششم:

تأمّل و تحمّل  ß  قافیه (كن و کن  ß  ردیف)

بیت های هفتم و هشتم:

یاد و افتاد  ß  قافيه (ردیف ندارد)

بیت های نهم و دهم:

ملایم و سالم  ß  قافيه (شد و شد  ß  ردیف)

بیت های یازدهم و دوازدهم:

آسان و کاجستان  ß  قافيه (ردیف ندارد)

محتوای شعر:

در این شعر، دو کاج به تصویر کشیده شده است که با هم، همسایه هستند. در یکی از روزهای پاییز به خاطر باد و باران شدید یکی از آن دو کاج آسیب می بیند و بر روی کاج همسایه می افتد. کاج همسایه هم با مهربانی او را می پذیرد و وزن او را تحمّل می کند. برای این که اعتقاد داشت شاید روزی برای او هم همین اتّفاق بیفتد. بعد از مدّتی آن کاج زخمی، سالم شد. این شعر، نوع دوستی و کمک به یکدیگر را تأکید می کند و می گوید مهربانی و دوستی راه موفقیت و پیروزی است.

توجه:

این شعر به صورت مناظره (با یکدیگر حرف زدن) سروده شده است.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه پنجم
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه پنجم
  • گام به گام تمامی دروس پایه پنجم
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه پنجم
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه پنجم
  • فلش کارت های آماده دروس پایه پنجم
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه پنجم
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه پنجم

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



محتوای متن «بخوان و بیندیش: زیرِ آسمانِ بزرگ»

محتوای متن «بخوان و بیندیش: زیرِ آسمانِ بزرگ»:

بخوان و بیدنیش

زیرِ آسمانِ بزرگ

  • قالب نثر: نثر ساده (ترجمه)
  • نویسنده: تِرُوِر رومَین
  • ترجمه: مجید عمیق

 

محتوای درس:

در این درس، پیرمرد به نوه اش می گوید: دلم می خواهد پس از مرگم ثروتم به تو برسد؛ امّا پیش از آنکه این ثروت مال تو شود، باید راز زندگی را پیدا کنی و برایم بیاوری. در ادامه به نوه اش گفت: راز زندگی زیر این آسمان بزرگ است. تو آن را زیر همین آسمان بزرگ پیدا می کنی.

در حقیقت، منظور پیرمرد این بود که باید تجربه به دست آورد و برای به دست آوردن تجربه باید به سفر و گردش بسیاری پرداخت تا کاملاً پخته شد.





متن «حکایت: حِکمَت» و معنی متن

متن «حکایت: حِکمَت» و معنی متن:

حکایت

حِکمَت

  • نوع نثر: فنّی و مُسَجَّع
  • نویسنده: سعدی شیرازی
  • آثار: بوستان، گلستان و کلّیّات
  • برگرفته از کتاب: گلستان سعدی، باب اوّل، در سیرت پادشاهان

 

پادشاهی با غلامی در کشتی نشست و غلام، هرگز دریا ندیده بود و محنَتِ کشتی نیازموده، گریه و زاری در نهاد و لرزه بر اندامش افتاد.

پادشاهی با خدمتکارش، سوار کشتی شد. آن خدمتکار، هیچ وقت، از نزدیک، دریا را ندیده بود و رنج و سختی سوار شدن به کشتی را امتحان نکرده بود، شروع به گریه کرد و از ترس می لرزید.

آرایه ادبی:

لرزه بر اندامش افتاد  ß  کنایه، از ترس می لرزید

 

چندان که ملاطفت کردند، آرام نمی گرفت و مَلِک از این حال، آزرده گشت.

هر قدر با او مهربانی می کردند، ساکت نمی شد. پادشاه از این وضع، غمگین شد و راهی نمی دانستند تا آن خدمتکار را آرام کنند.

 

حکیمی در آن کشتی بود، مَلِک را گفت: «اگر فرمان دهی، من او را به طریقی، خامُش گردانم.»

دانشمندی در آن کشتی بود، به پادشاه گفت: اگر دستور بدهی، من با یک روشی، او را ساکت می کنم.

نکته دستوری:

«را» (ملک را گفت)، به معنی «به» است.

 

گفت: «غایت لطف و کرم باشد».

[پادشاه] گفت: [این کارِ تو] نهایتِ لطف و محبّت است.

 

بفرمود تا غلام به دریا انداختند.

[حکیم] دستور داد تا خدمتکار را به دریا انداختند.

 

باری چند، غوطه خورد؛ جامه اش گرفتند و سوی کشتی آوردند. به دو دست در سکاِن کشتی آویخت. چون برآمد، به گوشه ای بنشست و آرام یافت.

چند بار در آب فرو رفت، لباسش را گرفتند و به طرف کشتی آوردند. با دو دستش سکّان کشتی را محکم گرفت. وقتی واردِ کشتی شد، در گوشه ای آرام نشست.

 

مَلِک را پسندیده آمد، گفت: «در این، چه حکمت بود؟»

پادشاه، این کار دانشمند را پذیرفت (قبول کرد) و گفت: در این کار شما چه دلیل خردمندانه ای وجود دارد؟

 

گفت: «اوّل، مِحنَتِ غرقه شدن، نچشیده بود و قَدرِ سلامتِ کشتی نمی دانست».

گفت: [خدمتکار] در آغاز، رنج و سختی غرق شدن را تجربه نکرده بود و قدر آرامش و امنیّت را نمی دانست.

 

نکته:

این حکایت با مَثَل «قدر عافیت، کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.» ارتباط دارد.

یعنی:

تا کسی گرفتار بلا و سختی نشود، قدر و ارزش عافیت را نخواهد دانست.

عافیت  ß  سلامتی            مصیبت  ß  گرفتاری، سختی





معنی واژگان درس «کاجستان»

معنی واژگان درس «کاجستان»:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

تأمّل کن

فکر کن، اندیشه کن

تحمّل کن

شکیبا باش، صبر کن

تحمّل

طاقت، توانایی

نرمی

لطافت، مهربانی

ملایم

آرام

آسیب دیده

مجروح، زخمی

کم کمک

آرام آرام

آسان

به راحتی

بیش از آن که

قبل از آن که

پسرک

پسر کوچک

کرم کرده

لطف کن

مسیر

راه، محلّ عبور

نصیحتی

پند و اندرزی

احتیاج دارم

نیاز دارم

مطمئن شوی

یقین پیدا کنی

سرنگون خواهی شد

 به زمین خواهی افتاد

محصول

حاصل

تصوّر کن

فکر کن، خیال کن

غایب

پایان، نهایت

آری

بله، بلی

غلام

بنده، عبد

مِحنت

رنج، درد

در نهاد

شروع کرد، آغاز کرد

ملاطفت

محبّت، مهربانی

مَلِک

پادشاه، سلطان

آزرده

رنجیده، ناراحت

حکیمی

طبيب، پزشک

طریقی

راه، روش

باری چند

چند باری

غوطه

فرو رفتن در آب

خودرو

ماشین، وسیله ی نقلیه

مایل بود

میل داشت، علاقه داشت

خامُش

مخفّف خاموش، ساکت

کرم

 لطف، مهربانی، محبّت

غوطه خورد

غرق شد، در آب فرو رفت

جامه

لباس، پوشاک، تن پوش، رخت

بر آمد

بالا آمد، وارد کشتی شد

پسندیده آمد

مورد قبول واقع شد، پذیرفت

پا گرفت

استوار و پابرجا شد، رشد کرد

نام یافت

نامیده شد، خوانده شد

بلافاصله

بدون درنگ، بدون معطّلی

سرنگون شدن

واژگون شدن، از بین رفتن

مراقبت کن

نگهداری کن، محافظت کن

پیمودن مسافتی

طی کردنِ راهی و مکانی

ويلون

یکی از سازهای موسیقی

آشنا

دوست، آن که او را می شناسیم

خطوط

جمع خط، خط ها (در این جا: سیم ها)

نیازموده

آنچه که آزمایش نشده ، تجربه نشده

سیم پیام

سیم های تلفن که سبب ارتباط می شوند

رگبار

باران تُند با قطرات درشت که معمولًا کم دوام است

سُکان

وسیله ای که برای هدایت کشتی از آن استفاده می شود

تازیانه

 رشته ای از چرم که برای زدن و راندن چهارپایان یا برای آزار و شکنجه ی او به کار می رفت

به دل پسرک نشست

پسرک از آن صدا [ویلون] خوش آمد؛ این جمله کنایه است

راز زندگی

از نظر نویسنده ی این درس، راز زندگی، همان سفر به دور دنیا و به دست آوردن تجربه های بسیار ارزشمند است

محصولش را برداشت کنی

جمع کردن محصول کشاورزی

مدارک (بالاترین مدارک علمی)

جمع مدرک، در اینجا به معنی گواهینامه ها و درجه های علمی

حکمت (در این، چه حکمت بود؟)

دانش و معرفت، دلیل خردمندانه



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه پنجم
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه پنجم
  • گام به گام تمامی دروس پایه پنجم
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه پنجم
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه پنجم
  • فلش کارت های آماده دروس پایه پنجم
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه پنجم
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه پنجم

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



واژگان هم خانواده درس «کاجستان»

واژگان هم خانواده درس «کاجستان»:

سالم - سلامت - سلیم

رهگذران - رهگذرنده

فکر - فکور - افکار - تفکّر

تحمّل - حمل - حامل - متحمّل

خطوط - خط - خطّاط - خطّاطی

امواج - موج - موجه - موّاج

یافتن - یابنده - یافته - یافتنی

عبور - عابر - مَعبر - معابر

تشکّر - شکر - شاکر - شکرانه

احتياج - محتاج - حاجت - حوایج

خبر - اَخبار - مُخبر - خبرساز

حصار - محصور - حَصر - محاصره

مراقبت - مراقب - مراقبه - مراقبين





واژگان متضاد درس «کاجستان»

واژگان متضاد درس «کاجستان»:

واژه

واژه متضاد

واژه

واژه متضاد

خارج

داخل

دوست

دشمن

پاییزی

بهاری

آشنا

غریبه

روز

شب

خم

راست

نرمی

تُندی

ملایم

تُند

سالم

بیمار

آسان

سخت، دشوار

بالا

پایین

محكم

سُست

زیاد

کم

ثروت

فقر

بزرگ

کوچک

زیر

رو

عاقبت

آغاز

کمترین

بیشترین

ناامید

امیدوار

کوتاه

بلند

ارزش

بی ارزش

بسیار

کم





واژگان املایی درس «کاجستان»

واژگان املایی درس «کاجستان»:

خطوط

دراز

رهگذران

تازیانه

لرزید

تأمّل کن

تحمّل

اتّفاق

آسیب دیده

بعد

نوه اش

مسیر

جست و جو

مزرعه

باقی

هر قدر

سقف اتاق

ویلون ها

عبور

مهم

طی

تشکّر

عاقبت

بلوط

لصيحتی

احتياج

مطمئن

بلافاصله

خاراند

خاطرت

بذری

تصوّر

مراقبت

محصولش

مسافتی

سقف اتاق

خيره

استراحت

ضرر

حصار

ثانيه

آغوش

افق

در حال اجرای موسیقی

ثروت



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه پنجم
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه پنجم
  • گام به گام تمامی دروس پایه پنجم
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه پنجم
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه پنجم
  • فلش کارت های آماده دروس پایه پنجم
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه پنجم
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه پنجم

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



واژه آموزی و قالب شعر

واژه آموزی و قالب شعر:

واژه آموزی

کاربرد «چو» و «چون»

 

اگر دو واژه ی «چو» و «چون» به معنی «مثل»، «همانند»، «همچون» و «مانند» به کار در أن حرف اضافه می گویند؛ مانند:

شما را «چون» برادر خود می دانم.

 چون به معنی «مثلِ» یا «مانندِ»

«چو» شیران جنگی، برآشفتند.

چون به معنی «مانندِ» یا «مثلِ»

نکته:

اگر «چو» و «چون» به معنی «به دلیل اینکه»، «چون که»، «به سبب»، «زیرا» و «وقتی که» به کار رود، به آن حرف ربط می گویند؛ مانند:

«چون» باران می آمد، خیس شده بود.

چون  به معنی «به دلیل اینکه» یا «چون که»

«چو» ایران نباشد، تن من مباد

چو به معنی «وقتی که» یا «اگر»

بیشتر بدانیم:

گفتیم اگر «چو» و «چون» به معنی «چون که»، «زیرا» و ... به کار رود، حرف ربط (حرف پیوند) است. حرف ربط دو جمله را به هم پیوند (ربط) می دهد؛ مانند: «چو باز آمدم، کشور آسوده دیدم»

«چو» در این عبارت، حرف ربط است و دو جمله ی «باز آمدم» و «کشور آسوده دیدم» را به هم ربط داده است.

یادآوری:

«چون» و «چو»، گاهی در اوّل جمله و گاهی در وسط جمله قرار می گیرد.

اگر «چو» و «چون» به معنی «مثل»، «مانند» و ... به کار رود، حرف اضافه می باشد. حرف اضافه دو جمله را به هم ربط نمی دهد، بنابراین نباید آن را حرف ربط به حساب آوریم؛ مانند: «چو شیری که از پیشِ آهو گذشت.»

«چو» در عبارتِ بالا، به معنی «مثلِ» ، حرف اضافه است. در دستور زبان فارسی به اسمی که بعد از حرف اضافه بیاید، «متمّم»، می گویند؛ بنابراین باید گفت، کلمه ی «شیری»، متمم است.

 

قالب شعر

چهار پاره

 

چهار پاره:

قالب شعر کاجستان، چهار پاره است. چهارپاره از چند دو بیت تشکیل می شود که در مصراع های دوم هر بیت، قافیه وجود دارد و در هر دو بیت، قافیه ها با هم تفاوت دارند. شکل قرار گرفتن قافیه ها در چهار پاره:

________________                                ________________*

________________                                ________________*

********

________________                                ________________+

________________                                ________________+






محتوا مورد پسند بوده است ؟

3.48 - 45 رای