درسنامه کامل فارسی پنجم فصل 5 چنار و کدوبُن
تعداد بازدید : 3.75Mخلاصه نکات فارسی پنجم فصل 5 چنار و کدوبُن - درسنامه شب امتحان فارسی پنجم فصل 5 چنار و کدوبُن - جزوه شب امتحان فارسی پنجم نوبت اول فصل 5 چنار و کدوبُن
ابیات متن درس «چنار و کدوبُن» و معنی ابیات
ابیات متن درس «چنار و کدوبُن» و معنی ابیات:
درس پنجم
چنار و کدوبُن
- شاعر: ناصر خسرو قُبادیانی
- قالب شعر: قصیده
- آثار: وَجهِ دین، سفرنامه، دیوان اشعار
پرسید از آن چنار که «تو، چند ساله ای؟» گفتا: «دویست باشد و اکنون، زیادتی است
[بوته ی] کدو از چنار پرسید: تو چند ساله ای؟ [چنار] پاسخ داد: بیش از دویست سال دارم.
خندید ازو کدو، که «من از تو، به بیست روز بر تر شدم، بگو تو که این کاهلی ز چیست؟»
از این حرف چنار، خندید و گفت: من با بیست روز سن، از تو بلندتر شدم، بگو تنبلی تو (دیر رُشد کردن تو) به خاطر چیست؟
او را چنار گفت: «که امروز، ای کدو باتو مرا هنوز، نه هنگامِ داوری است
گفت: ای کدو، من امروز درباره ی تو قضاوت نمی کنم. (امروز ، وقتِ قضاوت نیست)
نکته دستوری:
«او» در این بیت، مفعول نیست، زیرا حرف «را» به معنی «به» است و نشانه ی مفعول نیست.
بیت از سه جمله تشکیل شده است.
کدو ß منادا
فردا که بر من و تو، وَزَد باد مهرگان آنگه شود پدید، که نامرد و مرد کیست»
فردا (آینده) وقتی باد پاییزی بر من و تو بوَزد، معلوم می شود که بین من و تو چه کسی مرد (توانا و قوی) و چه کسی نامرد (ضعیف و ناتوان) است.
آرایه ادبی:
نامرد و مرد ß تضاد
مصراع دوم کنایه و ضرب المثل است.
توجه:
این شعر به صورت مناظره و شیوه ی جان بخشی بین بوته ی کدو و درخت چنار سروده شده است.
محتوای شعر:
در این شعر، ناصر خسرو با شیوه ی مُناظره (گفت و گو کردن دو کس یا دو چیز با هم) داستانی را به وجود آورده است که در آن، دو شخصیت «کدوبُن» و «چنار» با استفاده از آرایه ی «تشخیص» با هم گفت و گو و بحث می کنند. چنار، سنّ بیشتری دارد و تجربه ی آن هم از کدوبُن خیلی بیشتر است و این مفهوم را به کدوبُن یاد آوری می کند که:
نباید زود قضاوت و داوری کنی. همچنین باید از غرور و خودخواهی نابجا دوری کنی.
ناصر خسرو:
حکیم ابومعين ناصرخسرو قبادیانی در ۳۹ هـ.ق در بلخ زاده شد. او در زمینه های حکمت، فلسفه، شعر و ادب، فعالیّت داشته است. ناصر خسرو در سنّ چهل سالگی بر اثر خوابی که دید، دگرگون شد و به سفر حج رفت و در مدّت هفت سال به سرزمین های گوناگون سفر کرد. آثار ناصر خسرو عبارت اند از:
وَجهِ دین، سفرنامه، دیوان اشعار و … .
ناصر خسرو در ۴۸۱ قمری در مگان، در گذشت.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه پنجم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه پنجم
- گام به گام تمامی دروس پایه پنجم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه پنجم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه پنجم
- فلش کارت های آماده دروس پایه پنجم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه پنجم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه پنجم
محتوای متن «بخوان و بیندیش: گلدان خالی»
محتوای متن «بخوان و بیندیش: گلدان خالی»:
بخوان و بیندیش
گلدان خالی
- نوع نثر: ساده و روان
- نویسنده: دِمی
- مترجم: نورا حق پرست
محتوای درس:
این درس، درباره ی داستان یک پادشاه چینی است. برای این که جانشینش را انتخاب بکند، به چندین بچّه، گلدانی و تخم گلی می دهد تا بعد از یک سال که گل رشد کرد به قصر پادشاه بیایند؛ اما پادشاه از دیدن این همه گل ها تعجب می کند! علتش این بود که تخم های داده شده، پخته بودند و قادر به جوانه زدن و رشد کردن نبودند. پادشاه فهمید که همه به او دروغ گفتند به جز کودکی به نام «پینگ». پینگ، گلدانی به پادشاه داد که در آن هیچ گلی نروییده بود. پادشاه فهمید «پینگ» بهترین کسی است که می تواند جانشین او باشد، زیرا او درستکار و راستگو بود و با شجاعت، در برابر پادشاه از دروغگویی پرهیز کرد.
جزوات جامع پایه پنجم
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 1 تماشاخانه
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 2 فضلِ خدا
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 3 رازی و ساخت بیمارستان
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 4 بازرگان و پسران
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 5 چنار و کدوبُن
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 6 سرود ملّی
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 7 درس آزاد (فرهنگِ بومی 1)
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 8 دفاع از میهن
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 9 نام آوران، دیروز، امروز، فردا
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 10 نام نیکو
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 11 نقشِ خردمندان
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 12 درس آزاد (فرهنگِ بومی 2)
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 13 روزی که باران می بارید
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 14 شجاعت
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 15 کاجستان
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 16 وقتی بوعلی، کودک بود
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 17 کار و تلاش
معنی برخی بندهای «حکایت: زیرکی»
معنی برخی بندهای «حکایت: زیرکی»:
حکایت
زیرکی
- نوع نثر: بازنویسی (ساده)
- برگرفته از: کتاب «جوامع الحکایات» محمّد عوقی
آن گاه، حاکم، طبیب را نزد خود خواند و گفت: «ریشه ی فلان درخت، چه دردی را درمان می کند؟»
در آن وقت، حاکم، پزشک را به پیش خود، دعوت کرد و گفت: «ریشه ی فلان درخت، درمان کننده ی چه دردها و بیماری هایی است؟»
حاکم، کس فرستاد و آن مرد را طلبید و به نرمی و درشتی زَر را بِسِتَد و به صاحبِ زَر، باز داد!
حاکم، کسی را به دنبال آن مرد [مردی که زَر را دزدیده بود] فرستاد و آن مرد را پیش حاکم آوردند.حاکم با مهربانی و گاهی با خشونت، طلا را از او گرفت و به صاحب طلا، پس داد.
مفهوم حکایت:
مفهوم کلی این حکایت با مَثَل «بار کج به منزل نمی رسد» ارتباط دارد.
محتوای حکایت:
پیام حکایت، همان ضرب المثل «بار کج به منزل نمی رسد» است؛ یعنی انسان ها نباید در همان آغاز کار به دنبالِ کارهای ناشایست و نادرست بروند چون که عاقبت، یک روز، این کارهای ناشایست، سبب رسوایی آنها می شود.
جوامع الحکایات:
این کتاب اثر محمد عوفی در سال 603 هـ.ق نوشته شده است. این کتاب، مجموعه ای از داستان های دارای نکات تاریخی، اخلاقی و پُر از داستان های فارسی است.
معنی واژگان درس «چنار و کدوبُن»
معنی واژگان درس «چنار و کدوبُن»:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
کدوبُن |
بوته ی کدو، گیاه کدو |
بُن |
بوته، ریشه، درخت |
کهن سال |
پیر، قدیمی، سالخورده |
قد کشید |
رشد کرد، بزرگ شد |
کاهلی |
تنبلی، سستی |
داوری |
قضاوت |
باد مهرگان |
باد پاییزی |
مهرگان |
پاییز، اوایل پاییز |
آنگه |
مُخَفّف آن گاه |
باور |
يقين، اعتقاد |
اشارت |
اشاره، نشان دادن |
جوانه می زد |
شکوفه می داد |
عجیب |
شگفت آور، غریب |
باز داد |
پس داد |
رسیدگی می کرد |
مواظبت می کرد |
هجوم آوردند |
حمله کردند |
هجوم |
حمله، تاختن، یورش |
اشتیاق |
آرزومندی، شوق |
مطمئن باش |
آسوده باش، آرام باش |
غُصّه |
غم، ناراحتی، رنج |
مواظبت کرده ام |
نگهداری کرده ام |
به آرامی |
به آهستگی، به نرمی |
اصلاً (اصلاً رشد نکرد) |
هرگز، قطعاً، اساساً |
امکان نداشت |
غیر ممکن بود |
مقداری زَر |
کمی طلا |
زَر طلبید |
طلا را خواست |
دفن کرد |
زیر زمین، پنهان کرد |
حاصل کنم |
به دست آورم |
طبیب |
پزشک |
فلان |
شخص غير معلوم |
بِسِتَد |
گرفت |
زَر را بِسِتَد |
طلا را گرفت |
معجزه آسایی |
شبیه معجزه، عجیب و شگفت |
||
ازو |
مُخَفّف (کوتاه شده) از او |
||
نرمی |
نرم بودن، لطف، مهربانی |
||
امپراتور |
پادشاه نیرومندی که بر سرزمین ها و قلمروهای وسیعی سلطنت می کرد |
||
جارچیان |
کسانی که در روزگار گذشته خبرهای مهم را با صدای بلند به اطّلاع مردم می رساندند. |
||
هیجان انگیز |
برانگیزنده ی هیجان، ایجاد کننده ی حالات عاطفی تند |
||
سرزنش |
نکوهش، بازخواست کردن، ملامت |
||
درستکاری |
درست کرداری، مورد اعتماد بودن |
||
تحسین |
آفرین گفتن، نیکو شمردن، تشویق کردن |
||
اعتماد |
اطمینان و تکیه به کسی یا چیزی داشتن |
||
باز نیافت |
پیدا نکرد، به دست نیاورد |
||
درمان ندانست |
راهِ حلّی، برایش نداشت تا طلا را پیدا کند |
||
حاکم |
آن که بر دیگران حکومت کند. قاضی، داور، فرماندار |
||
دُرشتی |
خشونت، ناهمواری، ستم، ظلم |
||
معلّق |
آویخته شده، بسته شده، آویزان |
||
غازی |
بندباز، شعبده باز، ریسمان باز، معرکه گیر، کسی که کارهای عجیب انجام می دهد |
||
جمله ی (از جمله ی طبیبان شهر بپرسید) |
همه |
||
روزها پشت سر هم آمدند و رفتند |
روزها، به سرعت گذشتند و طی شدند |
||
از این راه (از این راه جانشین خود را انتخاب کند) |
از راه پرورش گل و علاقه به گُل |
||
به عنوان (به عنوان جانشین امپراتور انتخاب شوند) |
به نامِ ، به سِمَتِ |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه پنجم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه پنجم
- گام به گام تمامی دروس پایه پنجم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه پنجم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه پنجم
- فلش کارت های آماده دروس پایه پنجم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه پنجم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه پنجم
واژگان هم خانواده درس «چنار و کدوبُن»
واژگان هم خانواده درس «چنار و کدوبُن»:
پرنده - پریدن - پریدنی - پَرش |
رسیدگی - رسیدن - رسا - رسیده |
انتخاب - مُنتخب - مُنتخبین - نخبه |
مخصوص - اختصاص - خاص - تخصّص |
دقّت - دقیق - دقایق - دقیقه |
مطمئن - اطمینان - مطمئنه |
منتظر - انتظار - ناظر - نظر |
زحمت - مزاحم - مزاحمت |
جمع - جامع - مجموع - مجمع |
تحسین - محسن - محاسن - حُسن |
اعتماد - عمید - معتمد - مُعتمدين |
دفن - مدفن - دفینه - مدفون |
حاصل - محصول - حصول - محصّل |
جزوات جامع پایه پنجم
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 1 تماشاخانه
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 2 فضلِ خدا
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 3 رازی و ساخت بیمارستان
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 4 بازرگان و پسران
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 5 چنار و کدوبُن
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 6 سرود ملّی
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 7 درس آزاد (فرهنگِ بومی 1)
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 8 دفاع از میهن
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 9 نام آوران، دیروز، امروز، فردا
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 10 نام نیکو
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 11 نقشِ خردمندان
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 12 درس آزاد (فرهنگِ بومی 2)
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 13 روزی که باران می بارید
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 14 شجاعت
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 15 کاجستان
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 16 وقتی بوعلی، کودک بود
جزوه جامع فارسی پنجم فصل 17 کار و تلاش
واژگان متضاد درس «چنار و کدوبُن»
واژگان متضاد درس «چنار و کدوبُن»:
واژه |
متضاد واژه |
واژه |
متضاد واژه |
بلند قامت |
کوتاه قامت |
بالاترین |
پایین ترین |
کاهلی |
زرنگی |
نامرد |
مرد |
مهرگان |
بهار |
بهترین |
بدترین |
پیر |
جوان |
خالی |
پُر |
خوشحال |
ناراحت |
زیبا |
زشت |
زود |
دیر |
شلوغ |
خلوت |
زَر (طلا) |
مس |
نرمی |
درشتی |
درمان |
درد |
|
|
واژگان املایی درس «چنار و کدوبُن»
واژگان املایی درس «چنار و کدوبُن»:
بوته |
چنار کهن |
مدّت |
تنه |
چند ساله ای |
زیادتی |
برتر |
کاهلی |
وَزَد |
مهرگان |
قدیم |
علاقه ی زیاد |
امپراتور |
قصر |
رسیدگی |
انتخاب |
جارچیان |
مخصوصی |
هیجان انگیز |
هجوم |
به عنوان |
مقدار |
مطمئن |
دقّت |
اشتیاق |
منتظر |
عوض |
اتّفاقی |
شرمندگی |
غصّه |
مواظبت |
حیاط |
طرف |
شلوغ |
مقابل |
سرزنش |
اصلاً |
امکان |
تحسين |
زَر |
اعتماد |
دفن |
طلبید |
چگونگی |
حاصل کنم |
حاکم |
طبیب |
فلان |
صاحب |
اشارت |
بستد |
|||
به طور عجیب و معجزه آسا |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه پنجم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه پنجم
- گام به گام تمامی دروس پایه پنجم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه پنجم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه پنجم
- فلش کارت های آماده دروس پایه پنجم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه پنجم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه پنجم
واژه آموزی (ساخت واژه های مرکّب با «بُن»)
واژه آموزی (ساخت واژه های مرکّب با «بُن»):
واژه آموزی
ساخت واژه های مرکّب با «بُن»
قبل از بررسی درس باید ساخت یکی از واژه های غیرساده را که «مرکّب» نام دارد، توضیح بدهیم.
مرکّب:
به کلمه ای گفته می شود که بیش از یک جزء دارد و هر یک از اجزایش دارای معنی است؛ مانند:
راه آهن (راه + آهن) ß هر کدام از اجزای «راه آهن» معنی کاملی دارد.
گلاب پاش (گل + آب + پاش) ß هر کدام از اجزای «گلاب پاش» معنی کاملی دارد.
یکی از ساخته های واژه ی مرکّب، به صورت زیر است:
بیدبُن (بید + بُن) ß این واژه از ترکیب دو اسم «بید» و «بُن» ساخته شده است.
«بُن» به معنی «ریشه»، «بوته» و «بنیاد» است؛ یعنی:بوته ی بید
اگر به واژه ی «بیدبُن» نگاه بکنیم، می فهمیم که این واژه در اصل، یک ترکیب اضافی (اسم + ــِـ + اسم) بوده است که با جابه جا شدن «مضاف» و «مضاف اليه»، یک واژه ی مرکّب، درست شده است.
بُن بید
مضاف مضاف اليه = ترکیب اضافی
نکته:
یکی از راه های ساختن واژه ی مرکّب، با جا به جایی مضاف و مضاف اليه يا با جا به جایی موصوف و صفت به دست می آید؛ مانند:
بن خار ß (بعد ازجا به جایی) ß خاربن
مضاف مضاف اليه
مرد شیر ß (بعد ازجا به جایی) ß شیرمرد
موصوف صفت
نکته:
به «مضاف و مضاف اليه»، ترکیب اضافی و به «موصوف و صفت» ترکیب وصفی می گویند.