درسنامه کامل فارسی ششم فصل 2 پنجره های شناخت
تعداد بازدید : 3.77Mخلاصه نکات فارسی ششم فصل 2 پنجره های شناخت - درسنامه شب امتحان فارسی ششم فصل 2 پنجره های شناخت - جزوه شب امتحان فارسی ششم نوبت اول فصل 2 پنجره های شناخت
برخی بندهای متن درس «پنجره های شناخت» و معنی آنان
برخی بندهای متن درس «پنجره های شناخت» و معنی آنان:
درس دوم
پنجره های شناخت
- نوع نثر: نثر ساده و روان
- نویسنده: اکبری شِلدره
ما با شناخت خود و شناخت خلق و خلقت سرانجام به حالق همه ی این ها ایمان می آوریم
ما با خود شناسی و شناختن خودمان و شناخت مردم و آفریده های آفرینش، عاقبت به آفریننده ی واقعی (خداوند) ایمان می آوریم
هر کس تنها به خود تکیه کند و خودبینی را پیشه سازد به شناخت خالق دست نمی یاد به همین سبب خود با خالق ارتباطی ندارد
هر کسی فقط به خودش تکیه و تاکید کند و سرگرم خود پسندی و خودخواهی شود نمی تواند خداوند را بشناسد به همین سبب انسان خودبین و خودخواه نمی تواند به خداوند نزدیک شود
واژه |
معنی واژه |
خودبینی |
خودخواهی، مغرور بودن |
پیشه سازد |
کار خود قرار دهد |
به فکر فرو رفته بود |
مشغول فکر کردن شده بود |
نکته:
در این درس تاکید شده است که انسان باید در مرحله اول وجود خود را بشناسد و از غرور و خودخواهی فاصله بگیرد تا به وجود گران قدر خداوند پی ببرد و با خداوند ارتباط برقرار کند.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه ششم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه ششم
- گام به گام تمامی دروس پایه ششم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه ششم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه ششم
- فلش کارت های آماده دروس پایه ششم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه ششم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه ششم
شعر «بخوان و حفظ کن: ای مادر عزیز» و معنی شعر
شعر «بخوان و حفظ کن: ای مادر عزیز» و معنی شعر:
بخوان و حفظ کن
ای مادر عزیز
- نوع قالب شعری: غزل
- شاعر: ابوالقاسم حالت
- اثر: دیوان حالت
ای مادر عزیز که جانم فدای تو قربان مهربانی و لطف و صفای تو
ای مادر عزیز و گرامی ، که جان من فدای تو شود، جان من فدای مهربانی و یک رنگی و پاکی تو شود.
نکات دستوری و آرایه ادبی:
فدای و صفای ß قافیه (تو و تو ß ردیف)
تعداد جمله ß 3
ای ß حرف ندا
مادر ß منادا
مهربانی، لطف و صفا ß تناسب
مادر عزیز ß ترکیب وصفی
جانم، فدای تو، قربان مهربانی، صفای تو ß ترکیب اضافی
در پایان هر مصراع، فعل حذف شده است
هرگز نشد محبت یاران و دوستان هم پایه ی محبت و مهر و وفای تو
عشق و محبت یاران و دوستان قدیمی هیچ وقت به اندازه ی عشق و مهربانی تو نمی شود و عشق و مهربانی تو بی نظیر است
نکات دستوری و آرایه ادبی:
وفای ß قافیه (تو ß ردیف)
تعداد جمله ß 1
«محبت یاران» و «دوستان» ß نهاد
مهر، محبّت و وفا ß تناسب (مراعات نظیر)
مهرت برون نمی رود از سینه ام که هست این سینه، خانه ی تو و این دل، سرای تو
مهر و محبت تو از وجودم پاک نمی شود و همیشه باقی می ماند، این قلب من خانه تو و دلم جایگاه تو و محبت تو است.
نکات دستوری و آرایه ادبی:
سرای ß قافیه (تو ß ردیف)
تعداد جمله ß 3
مهرت، سینه ام، خانه ی تو، سرای تو ß ترکیب اضافی
این خانه، این دل ß ترکیب وصفی
مهر، این خانه، این دل ß نهاد
برون ß قید
در مصراع دوم منظور از خانه همان سینه (قلب) است که جایگاه محبت و مهربانی می باشد
ای مادر عزیز که جان داده ای مرا سهل است اگر که جان دهم اکنون برای تو
ای مادر عزیز که مرا به دنیا آورده ای و به من زندگی تازه بخشیدی، اگر من اکنون خودم را برای تو فدا کنم کار ساده و آسانی است
نکات دستوری و آرایه ادبی:
برای ß قافیه (تو ß ردیف)
تعداد جمله ß 4
ای ß حرف ندا
مادر ß منادا
مادر عزیز ß ترکیب وصفی
جان ß مفعول
اکنون ß قید
«تو» ß نهاد برای فعل «داده ای»
جان دهم ß کنایه از فدا شوم
«را» در «مرا» (من را) ß حرف اضافه به معنی «به»
خشنودی تو مایه ی خشنودی من است زیرا بود رضای خدا در رضای تو
خوش حالی و رضایت تو موجب خوش حالی من می شود، زیرا راضی بودن تو سبب می شود که خدا هم از من راضی و خوشحال شود
نکات دستوری و آرایه ادبی:
رضای ß قافیه (تو ß ردیف)
تعداد جمله ß 2
خوشنودی تو ß نهاد
رضای خدا ß نهاد
خشنودی تو، مایه ی خشنودی، خشنودی من، رضای خدا، رضای تو ß ترکیب اضافی
«بُوَد» زمان حال است و به معنی «می باشد» است این فعل را با فعل بود که زمان گذشته است، اشتباه نکنید دو واژه «رضا» به ترتیب نهاد و متمم هستند
گر بود اختیار جهانی به دست من میریختم تمام جهان را به پای تو
اگر اختیار تمام نعمت های جهان در دست من بود، تمام آن ها را به خاطر مهربانیت به تو هدیه می کردم
نکات دستوری و آرایه ادبی:
پای ß قافیه (تو ß ردیف)
تعداد جمله ß 2
اختیار جهانی ß نهاد
من ß نهاد
اختیار جهانی، دست من، پای تو ß ترکیب اضافی
تمام جهان ß ترکیب وصفی
تمام جهان ß مفعول
چیزی را به پای کسی ریختن ß کنایه از هدیه و نثار کردن آن چیز
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
برون |
مخفّف بیرون |
سرا |
خانه |
مهر |
دوستی، مهربانی |
سهل |
آسان، راحت |
مایه |
سبب، باعث |
قربان |
فدا کردن |
هم پایه |
برابر، مساوی |
ابوالقاسم حالت (1298 – 1371 هـ.ش):
شاعر، مترجم و محقق توانای معاصر است. وی از سال 1314 به شعر و شاعری روی آورد و در زمینه موسیقی اصیل ایرانی نیز فعالیت داشت و سراینده ی نخستین سرود جمهوری اسلامی ایران بود .
از وی آثار ادبی و فرهنگی فراوانی در زمینه طنز، شعر و ادبیات و ترجمه باقی مانده است. دیوان حالت از جمله آثار اوست که نمایانگر عمق و دانش ادبی وی می باشد.
جزوات جامع پایه ششم
جزوه جامع فارسی ششم فصل 1 معرفت آفریدگار
جزوه جامع فارسی ششم فصل 2 پنجره های شناخت
جزوه جامع فارسی ششم فصل 3 هوشیاری
جزوه جامع فارسی ششم فصل 4 داستان من و شما
جزوه جامع فارسی ششم فصل 5 هفت خان رستم
جزوه جامع فارسی ششم فصل 6 ای وطن
جزوه جامع فارسی ششم فصل 7 درس آزاد(فرهنگ بومی 1)
جزوه جامع فارسی ششم فصل 8 دریاقلی
جزوه جامع فارسی ششم فصل 9 رنج هایی کشیده ام که مپرس
جزوه جامع فارسی ششم فصل 10 عطّار و جلال الدّین محمد
جزوه جامع فارسی ششم فصل 11 شهدا خورشیدند
جزوه جامع فارسی ششم فصل 12 دوستی / مشاوره
جزوه جامع فارسی ششم فصل 13 درس آزاد (فرهنگ بومی 2)
جزوه جامع فارسی ششم فصل 14 راز زندگی
جزوه جامع فارسی ششم فصل 15 میوه ی هنر
جزوه جامع فارسی ششم فصل 16 آداب مطالعه
جزوه جامع فارسی ششم فصل 17 ستاره ی روشن
برخی بندها و بیت «بخوان و بیندیش: هُدهُد» و معنی آن ها
برخی بندها و بیت «بخوان و بیندیش: هُدهُد» و معنی آن ها:
بخوان و بیندیش
هُدهُد
- نوع نثر: ساده و روان
- نویسنده: محمد بن ظهیری سمرقندی
- اثر: سندباد نامه
ناگهان به هوای دانه و به طمع خوراک به دام می افتند
یک دفعه به قصد خوردن دانه و به خاطر حرص و طمع خوراک ، گرفتار می شوند و در دام می افتند
هدهد گفت: «خاطر شما آسوده باشد. من حواسم جمعِ جمع است.»
هدهد گفت: «خاطر شما آسوده باشد. من کاملاً دقّت و توجّه دارم.»
مرغ زیرک که م یرمید از دام با همه زیرکی به دام افتاد
پرنده ی باهوش که دام فرار می کرد و در دام نمی افتاد، عاقبت با همه زرنگی و باهوشی در دام گرفتار شد.
دیدی که آخر به طمع دانه خودت را گرفتار کردی
دیدی که عاقبت به خاطر حرص و زیاده خواهی در دام افتادی و گرفتار شدی.
مفهوم متن:
مفهوم نثر این است که انسان ها در زندگی باید با عقل و اندیشه به کارها بپردازند تا از دام غفلت و گرفتاری ها در امان باشند اغلب گرفتاری ها به خاطر غفلت و نادانی یا غرور و خودخواهی است بنابراین باید با خرد و هوشیاری بسیار به کارها بپردازیم تا در دام غرور گرفتار نشویم.
سندباد نامه:
سندباد نامه یا کتاب حکیم سند باد یا داستان هفت وزیر داستانی قدیمی است که این داستان را از موضوعات سندباد حکیم هندی می دانسته اند. این کتاب نوشته ی محمد بن علی ظهیری سمرقندی است.
معنی واژگان درس «پنجره های شناخت»
معنی واژگان درس «پنجره های شناخت»:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
خلقت |
آفرینش |
عجله |
شتاب کردن در کاری |
عهده |
مسئولیت |
دلنشین |
جذاب، زیبا و قشنگ |
لطیف |
ملایم، نرم |
پیشین |
قبلی، گذشته |
پی در پی |
پشت سرهم، پیوسته |
شگفتی |
تعجّب، حیرت |
نهاده است |
قرار داده است |
جامه |
لباس |
لطف |
محبّت، مهربانی |
جست |
جهید، پرید |
جنب و جوش |
تلاش و فعالیت بسیار |
غفلت |
نادانی، بی خبری |
لابد |
گویا، انگار |
درنگ |
صبر، توقف، تاخیر |
تفکر |
اندیشه، اندیشیدن |
به راستی |
به درستی |
اشیا |
چیزها، شی ها |
پسندیده |
خوب، نیکو |
پایبند باشیم |
عهده دار باشیم |
مشاهده |
دیدن، با چشم دیدن |
شگفت زده |
همراه با تعجب |
هراسیدن |
ترسیدن |
برون |
مخفّف بیرون |
سرا |
خانه |
سهل |
آسان، ساده |
مایه |
منشا، موجب، مقدار |
رضا |
رضایت، خشنود |
اختیار |
آزادی عمل |
معلوم |
آشکار، مشخص |
ساده |
خوش باور، زود باور |
تله |
دام |
بیهوده |
بی فایده |
فریب |
گول زدن |
طمع |
زیاده خواهی |
لطف |
مهربانی، مدارا، نیکویی |
||
همپایه |
برابر، هم ردیف، مساوی |
||
پدیده |
آن چه وجود دارد، چیز |
||
فهم |
فهمیدن و دریافتن چیزی |
||
شباهت |
شبیه بودن، همانند بودن |
||
محبّت |
دوست داشتن کسی، دوستی |
||
خشنودی |
راضی بودن، خوش حال بودن |
||
صفا |
پاکی، یک رنگی، صمیمیت |
||
خلوت |
تنهایی، دوری کردن از دیگران |
||
عملکرد |
فعالیت، حاصل و نتیجه ی کاری |
||
کوچ |
مهاجرت، از جایی به جایی رفتن |
||
پیمودن |
طی کردن، پشت سر گذاشتن |
||
هوا |
در این درس به معنای قصد و نیت |
||
کشف |
آشکار شدن، پی بردن به وجود چیزی |
||
امثال |
مانندها، افرادی که مثل هم هستند |
||
موضوع |
مطلب، آنچه درباره آن گفتگو می شود |
||
معتدل |
آب و هوایی که نه سرد باشد نه گرم |
||
جالب |
آنچه علاقه ی کسی را به خود جلب می کند، در خور توجه |
||
هدهد |
پرنده ای به اندازه ی کبوتر با منقاری باریک و خمیده و سری کوچک و بدنی به رنگ قهوه ای که تارجی از پر بر سر دارد، پوپک، شانه به سر |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه ششم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه ششم
- گام به گام تمامی دروس پایه ششم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه ششم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه ششم
- فلش کارت های آماده دروس پایه ششم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه ششم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه ششم
واژگان هم خانواده درس «پنجره های شناخت»
واژگان هم خانواده درس «پنجره های شناخت»:
خلقت - خالق - مخلوق |
فهم - مفهوم - فهیم |
شباهت - شبیه - تشابه |
مشاهده - شاهد - مشهود |
لطف - الطاف - لطیف |
فریب - فریبا - فریبنده |
عجله - عجول |
تفکّر - فکر - افکار |
اشیا - شیء |
کشف - كاشف |
رضا - رضایت |
غفلت - غافل |
مشغول - شغل - شاغل |
اعتدال - معتدل - متعادل |
طولانی - طویل - طول |
سفر- مسافر - مسافرت |
معلوم - علوم - علم - عالم - معلم - تعلیم |
|
جمع - جامع - مجموع - جامعه - جمعه - جماعت |
جزوات جامع پایه ششم
جزوه جامع فارسی ششم فصل 1 معرفت آفریدگار
جزوه جامع فارسی ششم فصل 2 پنجره های شناخت
جزوه جامع فارسی ششم فصل 3 هوشیاری
جزوه جامع فارسی ششم فصل 4 داستان من و شما
جزوه جامع فارسی ششم فصل 5 هفت خان رستم
جزوه جامع فارسی ششم فصل 6 ای وطن
جزوه جامع فارسی ششم فصل 7 درس آزاد(فرهنگ بومی 1)
جزوه جامع فارسی ششم فصل 8 دریاقلی
جزوه جامع فارسی ششم فصل 9 رنج هایی کشیده ام که مپرس
جزوه جامع فارسی ششم فصل 10 عطّار و جلال الدّین محمد
جزوه جامع فارسی ششم فصل 11 شهدا خورشیدند
جزوه جامع فارسی ششم فصل 12 دوستی / مشاوره
جزوه جامع فارسی ششم فصل 13 درس آزاد (فرهنگ بومی 2)
جزوه جامع فارسی ششم فصل 14 راز زندگی
جزوه جامع فارسی ششم فصل 15 میوه ی هنر
جزوه جامع فارسی ششم فصل 16 آداب مطالعه
جزوه جامع فارسی ششم فصل 17 ستاره ی روشن
واژگان متضاد درس «پنجره های شناخت»
واژگان متضاد درس «پنجره های شناخت»:
واژه |
متضاد واژه |
واژه |
متضاد واژه |
خالق |
مخلوق |
شباهت |
اختلاف، مختلف بودن |
سهل |
سخت |
برون |
درون |
معلوم |
پنهان |
عجله |
صبر، تاخیر |
پسندیده |
ناپسند، بد |
محبت |
دشمنی، نامهربانی |
رضایت |
نارضایتی، نا خشنودی |
غفلت |
دانایی، باخبری |
اوایل |
اواخر |
معلوم |
مجهول |
طولانی |
کوتاه |
کمیاب |
زیاد |
دانش زبانی: کلمات هم خانواده، نهاد و فعل
دانش زبانی: کلمات هم خانواده، نهاد و فعل:
دانش زبانی
کلمات هم خانواده
کلمات هم خانواده:
واژه های زیر توجه کنید:
1) فهم، مفهوم، مفاهیم
2) عجب، تعجب، عجایب
3) طفل، اطفال، طفولیت
با اندکی دقت در واژه ها، در می یابیم که هر گروه از واژه های بالا ویژگی های مشترکی دارند :
1) ریشه یا حروف اصلی آنها یکی است، برای مثال در گروه اول «فهم» و در گروه دوم «عجب» ریشه اصلی کلمه است.
2) از نظر معنی، واژه های هر دسته معنای نزدیک به هم دارند.
به این واژه های هم ریشه که ارتباط معنایی با یکدیگر دارند، «واژه های هم خانواده» می گویند.
املا در دوره اول متوسطه، شامل دو بخش است:
1) متن املا به صورت تقریری.
2) فعالیت هایی که هدف تقویت املا و درست نویسی دارند.
نهاد
نهاد:
به این جمله ها توجه نمایید:
الف) نرگس آمد.
آقای مدیر آمد.
ب) هوا سرد است.
خواهرم خوشحال است.
در مثال های بخش «الف»، «آمد» فعل جمله است و انجام کاری را نشان می دهد. وقتی شما بگویید «آمد» شنونده می پرسد «چه کسی آمد؟» در واقع کسی یا چیزی عمل آمدن را انجام می دهد. بنابراین برای تمام شدن معنی جمله، لازم است به این بخش، فعل اضافه شود. در جمله اول، عمل آمدن را نرگس انجام داده است و در جمله دوم آقای مدیر، کسی است که آمده است.
در مثال های بخش «ب»، فعل جمله، صفت یا حالتی را نشان می دهد. وقتی شما بگویید «سرد است» شنونده می پرسد «چه چیزی سرد است؟» یا وقتی بگویید «خوشحال است» شنونده می پرسد «چه کسی خوشحال است؟» در واقع صفت یا حالت موردنظر به کسی نسبت داده شده است. و به کلمه هایی که معمولا در ابتدای جمله می آیند و انجام کاری و یا داشتن حالتی به آنها نسبت داده می شود، «نهاد» گویند.
فعل
فعل:
به مثال های زیر توجه نمایید:
الف) آمد
می گویم.
ب) همه دانش آموزان با دیدن این منظره در کلاس درس
هنگامی که معلم فارسی ما با دقت کتاب را همان طور که می بینید اگرچه مثال های بخش «الف» فقط از یک کلمه تشکیل شده اند، اما معنی آنها کامل است؛ در حالی که مثال های بخش «ب» شامل چندین کلمه هستند، اما معنی کاملی ندارند و شنونده را در انتظار می گذارند. شما فکر می کنید علت این تفاوت چیست؟
همان طور که متوجه شدید مثال های بخش «الف» فعل دارند اما مثال های بخش «ب» فعل ندارند. فعل بخش اصلی معنای جمله و انتقال دهنده پیام است؛ بنابراین «فعل» مهم ترین بخش هر جمله است.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه ششم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه ششم
- گام به گام تمامی دروس پایه ششم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه ششم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه ششم
- فلش کارت های آماده دروس پایه ششم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه ششم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه ششم