نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

پاسخ به تمامی سوالات فصل مطالعه و کاوش در گذشته های دور - حل المسائل فصل 7 مطالعه و کاوش در گذشته های دور - گام به گام 1401 کتاب تاریخ (1) ایران و جهان باستان - گام به گام کتاب تاریخ (1) ایران و جهان باستان مطابق با آخرین تغییرات کتب درسی



فعالیت1 صفحه 62 درس مطالعه و کاوش در گذشته های دور تاریخ (1) ایران و جهان باستان

پاسخ فعالیت1 صفحه 62 درس 7

جواب فعالیت1 صفحه 62 درس 7 تاریخ (1) ایران و جهان باستان

به پنج گروه تقسیم شوید و هر گروه با استفاده از مجموعه قصه های شاهنامه، یکی از داستان های زیر را خلاصه و گزارش آن را در کالس بخوانید و بگویید هر یک از این داستان ها، متعلق به کدامیک از دوره های نمودار بالا است. 1) داستان جمشید، 2) داستان ضحاک ماردوش؛  3) داستان کاوۀ آهنگر؛  4) داستان سیاوش؛  5) داستان رستم و سهراب

داستان کاوه آهنگر و درفش کاویانی

ضحاك پادشاه تازی انسانی ناپاك بود. او برای این كه دو ماری كه بر شانه اش روییده بودند را سیر نگهدارد، هر روز مغز دو انسان را به آنها می داد. او  شبی در خواب دید كه پسر جوانی با گرز بر سر او می كوبد. یك پیشگو به او گفت این پسر فریدون نام دارد. ضحاك هرچه به دنبال فریدون گشت او را پیدا نكرد. بنابراین به راه حلی فكر كرد. راه حلش این بود كه گواهی ای بنویسد و همه بزرگان آن را امضا كنند.

براساس این گواهی ضحاك به جز نیكی كاری نكرده است و حرفی جز به راستی نزده است. همه بزرگان به ناچار این گواهی را امضا کردند. اما ناگهان صدای داد و فریاد كسی از بیرون به گوش رسید. وی کاوه آهنگر نام داشت که درفش کاویانی او در تاریخ مشهور است.

ضحاك دستور داد كسی كه داد و فریاد می كرد را به داخل بیاورند. وقتی آن مرد به داخل كاخ آمد،‌ دو دستش را بر سرش كوبید و فریاد زد: «منم كاوه كه عدالت می خواهم. اگر تو عادلی به فرزند من رحم كن. من 18 پسر داشتم که تنها یکی از آنها باقی مانده است. مغز آخرین پسر من هم قرار است غذای ماران تو شود. من یک آهنگر بی آزارم. جوانی من به پایان رسیده و اگر این پسرم را بکشی فرزندی هم برایم باقی نمی ماند. اگر تو پادشاه هفت کشوری چرا رنج و سختیش را ما باید بکشیم. ای پادشاه ستم هم اندازه ای دارد. چرا ماران دوش تو باید از مغز سر فرزند من غذا داده شوند؟»

ضحاك كه تا به حال چنین حرف هایی نشنیده بود تعجب کرد و دستور داد فرزند کاوه را به او بازگردانند. بعد از کاوه خواست که گواهی را امضا کند. كاوه نوشته را خواند و بدون این که بترسد فریاد زد: «همه تان دارید به سوی جهنم می روید که به گفته های ضحاک گوش می دهید. من این گواهی را امضا نمی کنم.» بعد در حالی که از خشم می لرزید با فرزندش از کاخ بیرون رفت.

وقتی او رفت بزرگان به ضحاک گفتند: «چرا مقابل کاوه سرخ شدی و اجازه دادی پیمان را پاره کند و از فرمان تو سرپیچی کند؟»

ضحاک گفت: «وقتی او به داخل آمد و دستانش را بر سرش زد من شگفت زده شدم. حالا نمی دانم از این ببعد چه پیش می آید که راز جهان را نمی دانم.»

وقتی کاوه از کاخ بیرون رفت، شروع به فریاد زدن کرد و دنیا را به عدالت فرا خواند. بعد چرمی را که آهنگران می پوشند بر سر نیزه کرد و با همان نیزه خروشان رفت و فریاد زد: «چه کسی می آید که فریدون را پیدا کنیم و به او بگوییم که پادشاه ما شیطان است.» به اندازه یک سپاه آدم دور او جمع شد.

خود کاوه فهمید که که فریدون کجاست. رفتند و فریدون را پیدا کردند. فریدون وقتی چرم را بالای نیزه دید آن را به فال نیک گرفت و آن را با جواهر و طلا و دیبای روم آراست به طوری که رنگ های سرخ و زرد و بنفش گرفت و آن را «درفش کاویانی» نامید. از آن ببعد هم هر کسی که تاج پادشاهی را بر سر می گذاشت، به آن چرم بی بهای آهنگری جواهرات جدیدی اضافه می کرد.

به این ترتیب درفش کاویان مثل خورشیدی در شب های تیره می درخشید و همه از آن امید می گرفتند.

به هرحال فریدون چون وضع را به این گونه دید فهمید که کار ضحاک تمام است و با سپاهش برای جنگ با ضحاک به سرزمین تازیان رفت. فریدون کاوه آهنگر را فرمانده سپاه کرد و درفش کاویانی افراشته شد تا سپاه فریدون ضحاک را شکست دادند و او را مجازات سختی کردند.

 

ضحاک، شاه ماردوش

براساس قصه های شاهنامه، ضحاک، پسر مرداس پادشاه سرزمین تازیان (اعراب) بود. مرداس پادشاهی خوب و خداترس بود. مرداس آن قدر گله داشت که گفته بود هر کس که بخواهد می تواند از آنها بردارد، شیرشان را بدوشد و از پشم و پوستشان استفاده کند. لازم هم نیست پولی برای آنها بدهد.

اما ضحاک پسر مرداس مرد ناپاکی بود. ایرانیان به ضحاک «بیوراسپ» می گفتند. چون هزاران اسب داشت.

یک روز صبح زود شیطان به شکل انسانی که خوبی ضحاک را می خواهد، پیش او رفت. شیطان آن قدر حرف های شیرین گفت و داستان های جالب تعریف کرد تا ضحاک از او خوشش آمد. بعد شیطان به ضحاک گفت که من رازهای زیادی را می دانم که هیچ کس به جز من این رازها را نمی داند.

ضحاک به او گفت:"از این رازها به من هم بگو". شیطان گفت: «به تو هم این رازها را می گویم اما نباید آنها را به کس دیگری بگویی. هرچه هم که من می گویم باید انجام دهی.» ضحاک این شرط ها را قبول کرد.

بعد شیطان گفت: «چرا باید مرداس شاه باشد؟ تو باید پادشاه باشی.» ضحاک اول از این حرف ناراحت شد. ولی شیطان گفت که تو قسم خورده ای که هر چه را که من می گویم انجام دهی. عاقبت ضحاک حرف های شیطان را قبول کرد.

مرداس در خانه اش باغی داشت که هر شب سروتنش را می شست و برای عبادت به آن باغ می رفت. او چراغی هم با خودش نمی برد. یک شب شیطان ضحاک را همراه خودش به آن باغ برد. آنها چاهی بر سر راه مرداس کندند و شیطان روی چاه را با علف پوشاند. آن شب وقتی مرداس به باغ رفت در چاه افتاد و مرد. بعد از مرگ مرداس ضحاک به جایش پادشاه شد.

وقتی ضحاک شاه شد، شیطان برایش نقشه دیگری کشید. این دفعه شیطان جوان زیبا و خوش سخنی را به کاخ ضحاک فرستاد. جوان به ضحاک گفت: «من آشپزم و می توانم غذاهایی بپزم که شاه هیچ وقت از آنها نخورده است.» ضحاک هم او را رییس آشپزخانه کرد.

در آن زمان ها مردم جانوران را برای خوردن نمی کشتند. آنها مرغ و تخم مرغ و گوشت نمی خوردند. آنها بیشتر نان می خوردند و نان را با مواد مختلف درست می کردند.

اما فرستاده شیطان که آشپز ضحاک شد، کشتن و خوردن جانوران را به ضحاک یاد داد و از آن به بعد مردم هم گوشت خوردند.

جوانی که شیطان پیش ضحاک فرستاده بود، اول از زرده تخم مرغ برای او خوراک درست کرد. بعد از گوشت پرندگان و چهارپایان برایش غذا درست کرد. ضحاک هم با خوشحالی از این غذاها می خورد و به جوان آفرین می گفت.

بعد جوان نقشه جدیدی کشید. او شروع کرد به درست کردن سفره هایی پر از غذاهای جورواجور و بهترین غذاها را برای ضحاک آماده می کرد. روز چهارم که برای ضحاک سفره رنگینی چیده بود، ضحاک به او گفت: «هر آرزویی که داری بگو من برایت برآورده می کنم.» جوان گفت: «من آرزو دارم که تو اجازه بدهی تا شانه هایت را ببوسم و صورت و چشمم را روی شانه های تو بمالم.»

ضحاک از این حرف مغرور شد و به جوان گفت: «بیا شانه من را ببوس.» مأمور شیطان هم شانه او را بوسید و پس از این کار ناپدید شد و رفت.

مدتی بعد دو تا مار سیاه از جایی که مأمور شیطان بوسیده بود بیرون آمد. مارها هر روز بزرگ و بزرگ تر می شدند. ضحاک دستور داد که دو تا مار را از ریشه ببرند. اما دوباره دو مار سیاه از شانه های او روییدند. مردم هم از راز دو ماری که از شانه های ضحاک بیرون می آمدند باخبر شدند.

 



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه باستان
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه باستان
  • گام به گام تمامی دروس پایه باستان
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه باستان
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه باستان
  • فلش کارت های آماده دروس پایه باستان
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه باستان
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه باستان

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



فعالیت2 صفحه 64 درس مطالعه و کاوش در گذشته های دور تاریخ (1) ایران و جهان باستان

پاسخ فعالیت2 صفحه 64 درس 7

جواب فعالیت2 صفحه 64 درس 7 تاریخ (1) ایران و جهان باستان

به پنج گروه تقسیم شوید و با راهنمایی دبیر خود، هر گروه دربارۀ زندگی نامه، آثار و خدمات علمی برجسته باستان شناسان زیر اطلاعاتی را در قالب پاورپوینت گردآوری و به کلاس ارائه نمایید. 1) عزت الله نگهبان 2) عیسی بهنام 3) علی سامی 4) یوسف مجیدزاده 5  ـ صادق ملک شهمیرزادی.

زندگی نامه دکتر عزت الله نگهبان، پدر باستان شناسی ایران

زندگی و تحصیلات

عزت‌الله نگهبان، در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در اهواز به دنیا آمد. تحصیلات خود را در دبستان جمشید جم و دبیرستان فیروز بهرام و مدرسه فنی آلمانی در تهران به پایان برد.

او در سال ۱۳۲۸ در رشته باستان‌شناسی از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. در سال ۱۳۲۹، وارد مؤسسه شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو شد و در مدت چهارسال مدرک فوق لیسانس این دانشکده را از آن خود کرد. طی این سال‌ها با راهنمایی رونالد مک‌کان به بررسی سیر سفال نخودی‌رنگ در منطقه خوزستان پرداخت و اطلاعات بسیاری در این زمینه جمع‌آوری کرد که حاصل آن را در نهایت در رساله خود تدوین کرددوران تحصیلات وی در شیکاگو مصادف بود با اوضاع آشفته سیاسی دوران دکتر محمد مصدق که منجر به قطع کمک مالی به وی از ایران شد. بنابراین، او برای تأمین مخارج زندگانی مدتی به عکاسی از کودکان پرداخت. ایشان در ۱۳۴۵هـ .ش دکترای افتخاری از دانشگاه تهران دریافت کرد.

فعالیت ها

دکتر نگهبان  پس از بازنشستگی، به فیلادلفیای امریکا رفت و به چاپ گزارش نهایی فعالیت‌های باستان شناختی خود مشغول شد. مدتی در بخش موزه دانشگاه پنسیلوانیا به کار پرداخت. او در طول حیات خود جوایز و نشان‌های متعددی دریافت کرد که از آن جمله می‌توان به  بزرگ‌ترین جایزه فرهنگی باستان شناسی از سوی سازمان میراث فرهنگی در اردیبهشت 1377 به مناسبت افتتاح نمایشگاه گنجینه مارلیک در موزه ملی ایران اشاره کرد. از کارهای ماندگار وی در زمینه باستان‌شناسی حفاری‌های وی در مارلیک و هفت تپه  بود. نخستین کاوش‌هایی که او درباره تاریخ ایلام میانه انجام داد و نیز تحقیقاتش راجع به  فرهنگ‌های هزاره اول شمال ایران (مارلیک) سبب ایجاد رشته جدیدی در تحقیقات باستان‌شناسی ایران شد.
مهم‌ترین سهم وی در پیشبرد باستان‌شناسی ایران، ایجاد کارگاه دایمی در دشت قزوین برای فعالیت‌های باستان‌شناختی دانشگاه تهران و تربیت دانشجو در این کارگاه است. او با پشتکار فراوان و روحیه خستگی‌ناپذیر، موفق به کسب مجوز و بودجه لازم برای تعمیر کاروانسرای مخروبه محمدآباد خره شد. این مکان منحصر به فرد به کانونی برای پژوهش‌های مستمر و درازمدت باستان‌شناختی دانشگاه تهران تبدیل شد که در آن دانشجویان با شرکت در انواع فعالیت‌های میدانی برای پیشبرد اهداف باستان‌شناسی در ایران تربیت می‌شدند.

دکتر نگهبان، یکی از سرسخت‌ترین مدافعان منظم‌کردن فعالیت‌های مربوط به باستان‌شناسی بوده‌است. بسیاری او را دشمن بزرگ قاچاقچیان و دلالان عتیقه در ایران می‌دانند. نگهبان در پنجمین کنگره بین‌المللی باستان‌شناسی و هنر ایران در سال ۱۳۴۷، مقاله‌ای ارائه داد و در آن ماده‌ای پیشنهاد کرد که بر اساس آن خرید و فروش اشیای باستانی به صورت غیرمجاز و از طریق قاچاق ممنوع اعلام شود و کنگره را ملزم به صدور قانونی در این زمینه کرد. وی با ارائه این مقاله، نقش اساسی در تصویب قطعنامه محکوم‌کردن قاچاق و فروش اشیای عتیقه داشت.
عزت الله نگهبان، بیشترین میزان طلا را در حفاری‌های باستان‌شناسی ایران بدست آورده‌است و کاوش‌های وی در قالب مقاله، گزارش و کتاب، همواره مورد توجه باستان‌شناسان بوده‌است.
فعالیت‌های باستان‌شناسی دکتر نگهبان باعث شده‌است تا به وی لقب پدر باستان‌شناسی ایران داده شود.

مشاغل و سمت های او

*  استاد باستان شناسی دانشگاه تهران

*  مهندس حفار اصلی در تپه مارلیك

*  مدیر گروه باستان شناسی دانشگاه تهران

*  موسس و رئیس موسسه باستان شناسی دانشگاه تهران

*  رئیس دانشكده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران

*  مشاور فنی اداره باستان شناسی

وفات

عزت الله نگهبان در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۸۷ كه به بیماری آلزایمر و پاركینسون نیز مبتلا بود، در آمریکا درگذشت.

 

زندگینامه دکتر عیسی بهنام (موزه دار ایران باستان) (۱۳۶۳-۱۲۸۵ش)

باستان شناس معاصر، از بنیانگذاران رشته باستان شناسی دانشگاه تهران و از پایه گذاران موزه مردم شناسی . در ۱۲۸۵ ش، در عودلاجان از محلات قدیمی تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه آلیانس و تحصیلات متوسطه را در دبیرستانهای تهران به پایان رسانید.

در ۱۳۰۸ ش، در نخستین گروه دانشجویان رشته باستان شناسی به فرانسه اعزام شد و در مدت هشت سال اقامت خود در فرانسه ، دوره تحصیلی مدرسه لوور را در باستان شناسی پیش از تاریخ به پایان برد و به اخذ درجه لیسانس از دانشکده ادبیات در همین رشته و درجه دیپلم از مؤسسه هنر و باستان شناسی توفیق یافت.

در ۱۳۱۶ ش، وزارت فرهنگ او را برای افتتاح موزه ایران باستان به ایران فراخواند و بدین جهت بهنام نتوانست رساله دکتری خود را به پایان رساند در ۱۳۱۸ ش، به همراه علی سامی، مأمور کاوش در تخت جمشید شد و از همین سال تا ۱۳۲۵ ش ، موزه دار ایران باستان. در ۱۳۱۹ ش، به خدمت وزارت فرهنگ در آمد و به جای اشمیت، ریاست هیئت علمی تخت جمشید را بر عهده گرفت. در ۱۳۲۰ ش، به تدریس در دانشگاه تهران پرداخت و رشته باستان شناسی را پایه گذاری کرد.

وی چندی نیز منشیگری و مترجمی سفارت افغانستان در تهران را بر عهده داشت. در سال 1333 هجری شمسی، با اخذ درجه معادل دکتری از شورای دانشگاه تهران، به دانشیاری دانشکده ادبیات و پس از آن به استادی ارتقا یافت. وی ۲۳ سال در دانشگاه تدریس کرد، و در نهم آذرماه ۱۳۶۳، در تهران درگذشت.

عیسی بهنام از چهره های سرشناس بین المللی در باستان شناسی و هنر ایران به شمار می آمد و نشان های علمی بسیاری از دانشگاه های معتبر بین المللی دریافت کرد. وی در برگزاری نمایشگاههای آثار ایران در پاریس در ۱۳۴۹ و ۱۳۵۰ ش و همچنین نمایشگاه هایی در بروکسل و نمایشگاه نقاشی ایران در مسکو در ۱۳۵۲ و ۱۳۵۳ ش، نقش به سزایی داشت و به سبب علاقه ای که به مطالعه و معرفی فرهنگ و سنتهای بومی ایران داشت ، موزه مردم شناسی را پایه گذاری کرد.

بهنام بیشتر وقت خود را به تألیف و ترجمه کتاب های معتبری در زمینه ایران شناسی گذرانید.

برخی از آثار وی عبارت اند از:

تألیف تاریخ صنایع و تمدن مردم فلات ایران پیش از تاریخ و تاریخ صنایع اروپا در قرون وسطی

ترجمه های تمدن ایرانی

هنر ایران : ماد و هخامنشی

باستان شناسی ایران باستان

بیشتر آثار بهنام به صورت مقاله تدوین شده است. این مقالات در زمینه های باستان شناسی، تاریخ و هنر است که در مجله های مختلفی چون هنر و مردم ، سخن ، پیام نوین و ایران امروز نشر یافته است.





فعالیت3 صفحه 65 درس مطالعه و کاوش در گذشته های دور تاریخ (1) ایران و جهان باستان

پاسخ فعالیت3 صفحه 65 درس 7

جواب فعالیت3 صفحه 65 درس 7 تاریخ (1) ایران و جهان باستان

نمودار صفحه ٦٢ را با نمودار بالا مقایسه و تفاوت های آنها را بیان کنید.

نمودار صفحه 62 در کل فقط 4 دوره برای ایران باستان قائل بود. ولی نمودار صفحه 65، دوران تاریخی و پیش از تاریخ را بیان می کند و تقسیم بندی دوران تاریخی به دو گروه حکومت آریانیان و پیش آریایی نشان می دهد که هر یک به گروه هایی تقسیم شده اند. هر چه از دوره سیاسی به دوران پیش از تاریخ نزدیک شومی اطلاعات تاریخی کمتر می شود. در قرن های گذشته که باستان شناسی صورت نمی گرفت، دوران اولیه تاریخ ایران تا دوره اشکانیان مبهم بود و به اسم های پیشدادی و کیانی شناخته می شد و بیشتر به صورت اسطوره بیان می شد. ولی با یافته های باستان شناسی، سلسله های ماد و هخامنشی جای پیشدادیان و کیانیان را گرفتند و تاریخ از حالت افسانه و اسطوره خارج شد.





فعالیت4 صفحه 66 درس مطالعه و کاوش در گذشته های دور تاریخ (1) ایران و جهان باستان

پاسخ فعالیت4 صفحه 66 درس 7

جواب فعالیت4 صفحه 66 درس 7 تاریخ (1) ایران و جهان باستان

الف) به نظر شما چرا آثار و اشیای متعلق به دوران پیش از تاریخ، نقشی کلیدی در شناخت این دوره دارند؟

ب) به تصویر آثار و بناهای بالا به دقت نگاه کنید و با راهنمایی دبیر خود بگویید این آثار و بناها، حاوی چه اطلاعاتی دربارۀ گذشته هستند؟

پ) اشیا و ابزارهای باستانی چه اطلاعاتی دربارۀ سازندگان و استفاده کنندگان این آثار در اختیار محققان قرار می دهند؟

الف) در دوران پیش از تاریخ به دلیل عدم اختراع خط، اطلاعات مستند و جامعی موجود نمی باشد. به همین دلیل آثار و اشیاء متعلق به آن دوران تنها مستندات و مدارک شناخت دوران پیش از تاریخ می باشند.

ب) اطلاعاتی در مورد وضعیت فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و خلاقیت های انسان در دوره باستان، نحوه زندگی اجتماعی، جایگاه شخص شاه، دانش، فنون، مهرات ها و ... هستند.

پ) اطلاعاتی در رابطه با علوم و فنون گذشته برای ساهت وسایل و نشان دهنده آداب و رسوم و اعتقادات با توجه به نقاشی های روی ظرف و نوع نیاز متداول آن دوره می باشد.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه باستان
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه باستان
  • گام به گام تمامی دروس پایه باستان
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه باستان
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه باستان
  • فلش کارت های آماده دروس پایه باستان
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه باستان
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه باستان

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



فعالیت5 صفحه 67 درس مطالعه و کاوش در گذشته های دور تاریخ (1) ایران و جهان باستان

پاسخ فعالیت5 صفحه 67 درس 7

جواب فعالیت5 صفحه 67 درس 7 تاریخ (1) ایران و جهان باستان

با توجه به روابطی که میان ایران با یونان و روم در دوران باستان وجود داشته است، استدلال کنید که چرا یک مورخ و محقق نباید تمام نوشته های مورخان یونانی و رومی دربارۀ ایران را بی چون و چرا بپذیرد؟

زیرا همواره بین امپراتوری های یونان و روم با ایران رقابت های سیاسی و نظامی و اقتصادی وجود داشت و گاهی این رقابت ها منجر به جنگ می شد. مورخان یونانی و رومی همواره تحت تاثیر این رقابت ها و جنگ ها نوشته های یک جانبه ای به جای گذارده اند که اصل بی طرفی و صداقت در آن رعایت نمی شد. از این رو نمی توان تمامی نوشته های آنان در مورد ایران را بی چون و چرا پذیرفت.





فعالیت6 صفحه 69 درس مطالعه و کاوش در گذشته های دور تاریخ (1) ایران و جهان باستان

پاسخ فعالیت6 صفحه 69 درس 7

جواب فعالیت6 صفحه 69 درس 7 تاریخ (1) ایران و جهان باستان

به پنج گروه تقسیم شوید و با راهنمایی دبیر خود، هر گروه پنج منبع دست دوم یکی از دوران های زیر را شناسایی و در چند سطر معرفی نمایید: الف) دوران پیش از تاریخ ایران؛ ب) دوران ایلام و ماد؛ پ) دوران هخامنشیان؛ ت) دوران اشکانیان؛ ث) دوران ساسانیان

الف) دوران پیش از تاریخ ایران؛

ایران از آغاز اسلام (رومن گیرشمن) – تاریخ ایران باستان یا تاریخ مفصل ایران قدیم – تاریخ تمدن و فرهنگ ایران

ب) دوران ایلام و ماد؛

تاریخ ایران باستان (دیاکونف) - تاریخ ایران باستان تا پیان سده 18 (پیگولوسکایا و چند تن دیگر) - تاریخ ایران باستان (پیرنیا) - تاریخ ایران باستان (دکتر عبدالحسین زرین کوب) – تاریخ ایلام (پیرآمیه)

پ) دوران هخامنشیان؛

تاریخ سیاسی هخامنشیان (داندامایف) – ایران باستان (بروسیوس) – داریوش و ایران (هینتس) – تاریخ شاهنشاهی هخامنشی (دکتر خنجی)

ت) دوران اشکانیان؛

تاریخ ایران (دکتر خنجی) – تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز (گرانتوسکی) – تاریخ ایران از عهد باستان تا قرن 18 (پیگولوسکایا) – تاریخ اشکانیان (میخائیل میخائیلوویچ) – تاریخ اجتماعی ایران (مرتضی راوندی)

ث) دوران ساسانیان

شاهنشاهی ساسانی (دریایی) – تاریخ ساسانیان (زریاب) – تاریخ ده هزار ساله ایران (رضایی)

 





پرسش های نمونه صفحه 69 درس مطالعه و کاوش در گذشته های دور تاریخ (1) ایران و جهان باستان

پاسخ پرسش های نمونه صفحه 69 درس 7

جواب پرسش های نمونه صفحه 69 درس 7 تاریخ (1) ایران و جهان باستان

1) ایرانیان تا دویست سال پیش چه درکی از تاریخ دورۀ باستان خود داشتند؟

2) چه عواملی شناخت تاریخی نسبت به ایران باستان را در دو قرن اخیر متحول کرده است؟

3) سه مورد از نتایج و دستاوردهای کاو شها و تحقیقات جدید را دربارۀ تاریخ ایران در عصر باستان توضیح دهید.

4) پنج مورد از منابع غیرنوشتاری تاریخ ایران در دوران پیش از اسلام را نام ببرید.

5) وضعیت تاریخ نگاری ایرانیان در دوران باستان را بررسی و تحلیل کنید.

1) آگاهی و درک آنها به مراتب متفاوت تر از آن شناختی بود که امروزه وجود دارد. زیرا تا آن زمان مورخان ایرانی بر پایه خدای نامه های عصر ساسانی و داستان های شاهنامه فردوسی، تاریخ می نوشتند و نوشته های آنها نیز ترکیبی از افسانه و واقعیت بود. بر این اساس تاریخ ایران به چهار دوره پیشدادی، کیانی، اشکانی و ساسانی تقسیم می شد که وقایع دو بخش نخست آن با افسانه ها آمیخته بود، در مورد اشکانی مطالب کم و محدود و فقط در مورد ساسانیان اطلاعات قابل توجهی وجود داشت.

2) تحقیقات و کاوش های باستان شناسی.

3) الف) این آگاهی ها کمک کرد تا سلسله های پادشاهی مادتاساسانیان بیشتر شناخته شوندوامکان تشخیص تاریخ واقعی از افسانه تا حدودی فراهم شد

ب) همچنین مشخص شد که چندین هزار سال پیش از مهاجرت آریایی ها ، ساکنان فلات ایران به یکجانشینی وکشاورزی روی آورده وتمدن نسبتا پیشرفته ای را بنیان نهاده بودند.

ج) ارائه تقسیم بندی جدید مورخان از تاریخ ایران در دوره باستان

4) ابزارها، ظروف، اشیا و بقایای بناهای مختلف چون کاخ ها، آتشکده ها، پل ها، آب انبارها، کاروانسراها.

5) در ایران باستان هرچند وضعیت تاریخ نگاری مانند یونان وروم مطلوب نبوده و مورخان بزرگی پا به عرصه نگذاشته اند اما ایرانیان از شعور وآگاهی تاریخی بالایی برخوردار بوده اند. شاید یکی از دلایل ضعف تاریخ نگاری در آن دوره این باشد که سنت شفاهی بسیار مقبول تروپسندیده تر از سنت کتابت بوده است.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه باستان
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه باستان
  • گام به گام تمامی دروس پایه باستان
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه باستان
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه باستان
  • فلش کارت های آماده دروس پایه باستان
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه باستان
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه باستان

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن




محتوا مورد پسند بوده است ؟

5 - 0 رای