«لف» به معنی بستن و «نشر» به معنای باز کردن است. و آن وقتی است که شاعر یا نویسنده در یک پاره کلام، دو یا چند مورد و در ادامه دو یا چند مورد دیگر بیاورد که با موارد پاره اول در ارتباط باشند.
تهران و بغداد، پایتخت های ایران و عراق هستند.
پاره اول: تهران و بغداد پاره دوم: ایران و عراق
همان طور که می دانیم تهران با ایران و بغداد با عراق در ارتباط است.
لف و نشر دو نوع است:
١- لف و نشر مرتب: موارد پاره دوم به ترتیب به موارد پاره اول مرتبط هستند.
٢- لف و نشر مشوش؛ موارد پاره دوم» به ترتیب به موارد پاره اول مرتبط نیستند
هر چند جیب و جام من از مال و می تهی است ما را فراغتی است که جمشید جم نداشت
پر حدیث من و حسن تو نیفزاید کس حد همین است سخندانی و زیبایی را
تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم از پای تابه سر، همه سمع و بصر شدم
پروانه ز من شمع ز من گل ز من آموخت افروختن و سوختن و جامه دریدن
این عیار مهر و کین مرد و نامرد است
* لف و نشر مرتب هنری تر است.
دو بیت زیر که منسوب به فردوسی است، از بهترین و هنرمندانه ترین نمونه های لف و نشر است.
بـــــــه روز نبــــــرد آن یل ارجمنــــد به شمشیر و خنجر به گرز و کمند
برید و درید و شکست و ببست یلان را سر و سینه و پا و دست
** در روز تیرد، آن یل ارجمند:
با شمشیر سر یلان را برید
با خنجر سینه یلان را درید
با گرز پای یلان را شکست
با کمند دست یلان را بست
** نمونه های دیگر؛
چو فرزند و زن باشدم خون و مغز که را پیش بیرون شود کار نغز
مهیـــــــــا کــــــــن روزی مـــــار و مــــور اگر چند بی دست و پاپند و زور