نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

مجاز (نانهاده) در مقابل حقیقت (نهاده) قرار می گیرد و در اصطلاح ادبی، معنای غیر حقیقی از یک واژه است. مثلا معنای حقیقی «نگین» خود نگین است اما در بیت زیر در معنای مجازی آن یعنی «انگشتره به کار رفته است

برو ای گدای مسکین، در خانه ی علی زن              که نگین پادشاهی، دهد از کرم گدا را

می دانیم که حضرت علی (ع) در رکوع «انگشتر» خود را به گدا داد نه «نگین» آن را

* توجه: ما نمی توانیم بدون هیچ رابطه ای یک کلمه بگوئیم و معنای دیگر و مجازی از آن برداشت کنیم، مگر آن که بین معنای حقیقی و مجازی رابطه ای وجود داشته باشد. مهم ترین رابطه هایی که در سطح کنکور عمومی اهمیت دارد، موارد زیر است.

* توجه: دانستن این رابطه ها (با علاقه ها در سطح کنکور عمومی الزامی نیست

1- شباهت: این رابطه همان استعاره مصرّحه است که رابطهی بین واژهی به کار رفته و معنای مجازی، «شباهت» است.

ما ز آغاز و ز انجام جهان بی خبریم          اول و آخر این کهنــه کتــاب افتاده است

کهنه کتاب مجاز با استعاره مصرحه از جهان است. رابطه ی شباهت بین آن ها «قدیمی بودن» است.

۲- محليه: یکی از پرکاربردترین مجازها، مجاز با علاقه محليه است که شاعر محل» را می آورد و به طور مجازی قصدش آن چیزی است که در آن محل قرار دارد (حال).

دل عالمی بسوزی، چو عذار برفروزی           تو از این چه سود داری که نمی کنی مدارا!

منظور از «عالم»، «مردم عالم» است که در عالم جای دارند.

یکی دشت با دیدگان پُـر ز خون                  که تا او کی ایدز اتش برون

منظور از «دشت»، «مردم دشت» است که در دشت جای دارند.

سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی            چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی

منظور از «سر»، «اندیشه» است که در سر جای دارد.

۳- جزئیه: در این مجاز، جزئی از چیزی را می آورند ولی منظور کل آن چیز است. (معمولا جزئی را می آورند که بیشترین اهمیت را دارد.)

لیک چنان خیره و خاموش ماند                       کز همه شیرین سخنی، گوش ماند

منظور از «گوش»، «فرد شنونده» است که گوش، مهمترین جزء برای فرد شنونده است

به یاد روی شیرین بیت میگفت                       چوأنش تیشه میزد کوه می سفت

منظور از «بیت»، «شعر» است که بیت، جزء مهمی از شعر است.

به خون گر کشی خاک من، دشمن من             بجوشد گل اندر گل از گلشن من

منظور از «خاک»، «کشور» است که خاک، جزء اعظمی از کشور است.

۴- کلیه: کل یک چیز را بگویند و جزئی از آن منظور باشد.

دست در حلقه ی آن زلف دوتا نتوان کرد          تکیه بر عهد توو باد صبا نتوان کرد

منظور «انگشتان دست» است که «دست» برای آن حکم «كلّ» دارد.

سپید شد چو درخت شکوفه دار سرم                وز این درخت همین میوه غم است برم

منظور «موی سر» است که «سر» برای آن حکم «كل» دارد.

۵- لازمیه (همراهی): شاعر لازمه انجام یک کاری را می آورد و منظور خود آن کار است. مثلا لازمه کشتن یک شخص، ريختن خون او است.

محتاج قصه نیست، گرت قصد خون ماست       چون رخت از آن توست، به یغما چه حاجت است؟

۶- اليه (ابزار): شاعر یا نویسنده الت انجام کاری را ذکر می کند و منظور کاری است که با آن ابزار انجام می شود. مانند آن که می گوییم فلانی قلم خوبی دارد و منظورمان سبک نوشتن است.

در پیشگاه اهل خرد نیست، محترم                  هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت

صاحب قلم بعثی صاحب اندیشه و تحلیل، و قلم یکی از ابزارهای اندیشه و تفکر است.

* توجه: مجازها با رابطه های بسیاری شکل می گیرند. مثلا جنس یک چیز را به جای خود آن می آورند. چنان چه شاعر در بیت زیر «پولاد» را گفته و منظورش «شمشیره است.

در آن باران نیرو برق پـــــولاد                            میان شام رستاخیز میگشت

با رنگ یک چیز را بگوید و منظور، خود آن چیز باشد. مثلا در بیت زیر شاعر رنگ اسب را گفته و خود اسب را در نظر دارد.

سیاوش ســــیه را به تندی بتاخت                     نشد تنگدل، چنگ آتش بساخت

* توجه: آمدن دو واژه متضاد به صورت معطوف، مجاز می سازد. مثلا وقتی می گوییم؛ پیر و جوان آمده بود، یعنی همه آمده بودند. کودک، نوجوان، جوان، میانسال و پیر و ... .

سایر مباحث این سری