فعل ثلاثی مزید: ساختار، باب ها و کاربردها
حتماً تا به حال دیده اید که از یک ریشهٔ سه حرفی در زبان عربی، فعل های مختلفی با معانی نزدیک اما متفاوت ساخته می شود. مثلاً از ریشهٔ «ع ل م» (دانستن)، فعل های «عَلِمَ» (دانست)، «عَلَّمَ» (یاد داد)، «تَعَلَّمَ» (یاد گرفت) و «اِسْتَعْلَمَ» (پرسید، اطلاعات خواست) را داریم. این تغییرات چگونه اتفاق می افتند و چه معنایی به فعل اضافه می کنند؟ اینجاست که مبحث مهم **«فعل ثلاثی مزید»** وارد می شود. یادگیری این مبحث به شما کمک می کند تا معانی دقیق تر فعل ها را بفهمید، ترجمهٔ بهتری انجام دهید و در تجزیه و ترکیب موفق تر باشید.
تفاوت ثلاثی مجرد و ثلاثی مزید چیست؟
فعل ها در زبان عربی، از نظر ساختارِ شکلِ اصلی شان (که معمولاً همان صیغهٔ اول ماضی یعنی سوم شخص مفرد مذکر است)، به دو دسته تقسیم می شوند:
۱. فعل ثلاثی مجرد: فعل هایی که شکل اصلی آن ها (ماضی مفرد مذکر غایب) فقط از **سه حرف اصلی ریشه** تشکیل شده است. مانند: کَتَبَ (نوشت)، ذَهَبَ (رفت)، جَلَسَ (نشست). به این ها «فعل ساده» هم می گویند.
۲. فعل ثلاثی مزید: فعل هایی که شکل اصلی آن ها علاوه بر سه حرف اصلی ریشه، **یک یا چند حرف زائد (اضافه)** نیز دارد. این حروف اضافه باعث تغییر در معنای فعل می شوند. مانند: أَکْرَمَ (گرامی داشت) که علاوه بر ریشهٔ «ک ر م»، حرف زائد «أ» دارد؛ یا اِسْتَخْرَجَ (بیرون آورد) که علاوه بر ریشهٔ «خ ر ج»، حروف زائد «ا، س، ت» دارد.
«باب» در ثلاثی مزید یعنی چه؟
فعل های ثلاثی مزید بر اساس نوع و تعداد حروف زائد و همچنین وزن و الگوی ساختاری شان، در دسته بندی های مشخصی قرار می گیرند که به هر کدام از این دسته بندی ها یا الگوها یک **«باب»** گفته می شود. هر باب، وزن خاصی برای ساخت فعل ماضی، مضارع و مصدر دارد و معمولاً معانی و کاربردهای ویژه ای را به فعل اضافه می کند. در کتاب های درسی دورهٔ دوم متوسطه با هشت باب مشهور ثلاثی مزید آشنا می شویم.
1745835339.png)
! برای تشخیص باب یک فعل و حروف زائد آن، **همیشه** باید فعل را به صیغهٔ **اول ماضی (مفرد مذکر غایب)** ببریم و سپس با الگوهای باب ها مقایسه کنیم.
آشنایی با باب های ثلاثی مزید (بخش اول)
در این بخش با چهار باب اول آشنا می شویم:
۱. باب إِستِفعال
این باب با اضافه شدن «ا، س، ت» به ابتدای ریشهٔ فعل ساخته می شود.
الگو (وزن):

مثال صرف فعل: (ریشه های: خرج، کبر، رجع)

کاربرد باب استفعال:
- طلب و درخواست: رایج ترین معنای این باب، طلب و خواستنِ معنای ریشهٔ فعل است.
- رَجَعَ (برگشت) ← اِسْتَرْجَعَ (طلب برگشتن کرد ← پس گرفت)
- غَفَرَ (آمرزید) ← اِسْتَغْفَرَ (طلب آمرزش کرد)
- عَلِمَ (دانست) ← اِسْتَعْلَمَ (طلب علم کرد ← پرسید، اطلاعات خواست)
- خَدَمَ (خدمت کرد) ← اِسْتَخْدَمَ (طلب خدمت کرد ← به خدمت گرفت، استخدام کرد)
- تعدیه (گذرا کردن): گاهی فعل لازم را به متعدی تبدیل می کند. (مثال: رَجَعَ لازم است ولی اِسْتَرْجَعَ متعدی است.)

نکته کنکوری: فعل های باب استفعال معمولاً متعدی (گذرا به مفعول) هستند. در ترجمه به معنای «طلب و خواستن» توجه ویژه داشته باشید.
۲. باب إِفتِعال
این باب با اضافه شدن «ا» در ابتدا و «ت» بعد از اولین حرف اصلی ساخته می شود.
الگو (وزن):

مثال صرف فعل: (ریشه های: شغل، نشر، فخر)

کاربرد باب افتعال:
- مطاوعه (اثرپذیری): نشان می دهد که فاعل، اثر فعل را پذیرفته است. این باب معمولاً فعل متعدی را به لازم تبدیل می کند (معنای «... شدن» می دهد).
- جَمَعَ (جمع کرد) ← اِجْتَمَعَ (جمع شد)
- شَغَلَ (مشغول کرد) ← اِشْتَغَلَ (مشغول شد، کار کرد)
- حَفِظَ (حفظ کرد) ← اِحْتَفَظَ (حفظ شد، نگهداری کرد)
- مشارکت: گاهی معنای مشارکت و انجام دوطرفهٔ کار را دارد (مانند اِخْتَصَمَ: با هم دشمنی کردند).
- تلاش و کوشش: گاهی بر تلاش برای انجام فعل دلالت دارد (مانند اِکْتَسَبَ: کسب کرد، به دست آورد).
۳. باب إِنفِعال
این باب با اضافه شدن «ا» و «ن» به ابتدای ریشهٔ فعل ساخته می شود.
الگو (وزن):

مثال صرف فعل: (ریشه های: فتح، قلب، فجر)

کاربرد باب انفعال:
- مطاوعه (اثرپذیری): معنای اصلی و تقریباً تنها معنای این باب، مطاوعه و اثرپذیری است. این باب همیشه فعل متعدی را به لازم تبدیل می کند (معنای «... شدن» می دهد).
- قَلَبَ (دگرگون کرد) ← اِنْقَلَبَ (دگرگون شد)
- فَتَحَ (باز کرد) ← اِنْفَتَحَ (باز شد)
- کَسَرَ (شکست) ← اِنْکَسَرَ (شکسته شد)

نکته کنکوری: فعل های باب انفعال **همیشه لازم** هستند و مفعول نمی پذیرند. این باب از فعل هایی که اولین حرف اصلی آن ها «ل، ر، ن، م، و، ی» باشد، ساخته نمی شود.
۴. باب تَفَعُّل
این باب با اضافه شدن «ت» در ابتدا و تشدید روی حرف دوم اصلی (عین الفعل) ساخته می شود.
الگو (وزن):

مثال صرف فعل: (ریشه های: قدم، خرج، وقع)

کاربرد باب تَفَعُّل:
- مطاوعه باب تفعیل: این باب اغلب اثرپذیری فعل های باب تفعیل را نشان می دهد.
- عَلَّمَ (یاد داد - باب تفعیل) ← تَعَلَّمَ (یاد گرفت - باب تفعل)
- أَدَّبَ (ادب کرد - باب تفعیل) ← تَأَدَّبَ (ادب شد، ادب آموخت - باب تفعل)
- تکلف و رنج: گاهی بر انجام کاری با سختی و رنج دلالت دارد (مانند تَجَرَّعَ: جرعه جرعه و به سختی نوشید).
- به خود گرفتن صفتی: مانند تَکَبَّرَ (خود را بزرگ پنداشت).
1745835339.png)
! فعل های باب تفعل غالباً لازم هستند، اما برخی از آن ها مانند تَذَکَّرَ (به یاد آورد)، تَوَقَّعَ (انتظار داشت)، تَصَوَّرَ (تصور کرد)، تَعَلَّمَ (یاد گرفت)، تَجَرَّعَ (نوشید)، تَذَوَّقَ (چشید)، تَضَمَّنَ (در بر گرفت) متعدی هستند و مفعول می پذیرند.
آشنایی با باب های ثلاثی مزید (بخش دوم)
حال به بررسی چهار باب دیگر می پردازیم:
۵. باب تَفاعُل
این باب با اضافه شدن «ت» در ابتدا و «الف» بعد از اولین حرف اصلی (فاء الفعل) ساخته می شود.
الگو (وزن):

مثال صرف فعل: (ریشه های: شبه، عون، قطع)

کاربرد باب تفاعل:
- مشارکت دوطرفه: اصلی ترین معنای این باب، نشان دادن مشارکت و همکاری دو یا چند نفر در انجام یک فعل است.
- تَعاوَنَ القَومُ. (قوم با هم همکاری کردند.)
- تَقاتَلَ الجُندیّانِ. (دو سرباز با هم جنگیدند.)
- تَشابَهَ الوَلَدانِ. (دو پسر به هم شبیه بودند/شدند.)
- تظاهر: گاهی به معنای تظاهر به انجام کاری است که در واقعیت وجود ندارد (مانند تَمَارَضَ: خود را به مریضی زد).

فعل های این باب غالباً لازم هستند، اما موارد متعدی مثل تَناوَلَ (خورد، برداشت) نیز وجود دارد.
۶. باب مُفاعَلَة
این باب با اضافه شدن «الف» بعد از اولین حرف اصلی (فاء الفعل) ساخته می شود.
الگو (وزن):

توجه: این باب معمولاً دو مصدر دارد: یکی بر وزن «مُفاعَلَة» و دیگری بر وزن «فِعال». مثال: مُحاسَبَة / حِساب، مُجاهَدَة / جِهاد، مُدافَعَة / دِفاع.
مثال صرف فعل: (ریشه های: جلس، سفر، کتب)

کاربرد باب مفاعلة:
- مشارکت (معمولاً یک طرفه): این باب نیز معنای مشارکت دارد، اما برخلاف باب تفاعل، تأکید بیشتر بر روی فاعل است که کاری را نسبت به دیگری (مفعول) انجام می دهد.
- جالَسَ العالِمُ الأَمیرَ. (دانشمند با امیر همنشینی کرد.)
- کاتَبَ الصَّدیقُ صَدیقَهُ. (دوست با دوستش نامه نگاری کرد.)
- حارَبَ الجَیشُ العَدُوَّ. (لشکر با دشمن جنگید.)
- تعدیه: گاهی فعل لازم را متعدی می کند.

فعل های این باب غالباً متعدی هستند، به جز مواردی مانند هاجَرَ (مهاجرت کرد) و سافَرَ (سفر کرد) که لازم هستند.
۷. باب إِفعال
این باب با اضافه شدن همزه (أَ) به ابتدای ریشهٔ فعل ساخته می شود.
الگو (وزن):

مثال صرف فعل: (ریشه های: خرج، حسن، علم)

کاربرد باب إفعال:
- تعدیه (گذرا کردن): مهم ترین کاربرد این باب، تبدیل فعل لازم به متعدی است.
- جَلَسَ (نشست - لازم) ← أَجْلَسَ (نشاند - متعدی)
- خَرَجَ (خارج شد - لازم) ← أَخْرَجَ (خارج کرد - متعدی)
- نَزَلَ (پایین آمد - لازم) ← أَنْزَلَ (پایین آورد، نازل کرد - متعدی)
- ایجاد کردن معنایی جدید: گاهی معنای کاملاً جدیدی به فعل می دهد، مانند أَسْلَمَ (اسلام آورد)، أَحْسَنَ (نیکی کرد)، آمَنَ (ایمان آورد).
۸. باب تَفعیل
این باب با اضافه کردن تشدید روی حرف دوم اصلی (عین الفعل) ساخته می شود.
الگو (وزن):

مثال صرف فعل: (ریشه های: فَرح، صور، علم)

کاربرد باب تفعیل:
- تعدیه (گذرا کردن): مانند باب افعال، این باب نیز اغلب فعل لازم را متعدی می کند.
- فَرِحَ (شاد شد - لازم) ← فَرَّحَ (شاد کرد - متعدی)
- کَثُرَ (زیاد شد - لازم) ← کَثَّرَ (زیاد کرد - متعدی)
- صَعُبَ (سخت شد - لازم) ← صَعَّبَ (سخت کرد - متعدی)
- نشان دادن کثرت و مبالغه: گاهی بر زیادی یا شدت انجام فعل دلالت دارد (مانند قَطَّعَ: پاره پاره کرد، جَوَّلَ: بسیار گشت).
- نسبت دادن چیزی به کسی: مانند کَفَّرَ (کسی را کافر دانست)، فَسَّقَ (کسی را فاسق دانست).
1745835339.png)
! فعل های باب إفعال و تفعیل غالباً متعدی هستند، اما استثناهای لازمی هم دارند، مانند: أَفْلَحَ (رستگار شد)، أَسْرَعَ (شتافت)، أَزْهَرَ (شکوفه داد)، أَمْکَنَ (ممکن شد) از باب افعال؛ و فَکَّرَ (فکر کرد)، سَلَّمَ (سلام کرد، تسلیم شد)، صَلَّی (نماز خواند) از باب تفعیل. این موارد را به خاطر بسپارید.
مثال های کاربردی و کمی چالشی

۱ اِسْتَغْفَرَ المُؤمِنُ رَبَّهُ. (مؤمن از پروردگارش طلب آمرزش کرد.) ← باب استفعال (طلب)
۲ اِجْتَمَعَ النّاسُ لِسَماعِ الخُطْبَةِ. (مردم برای شنیدن خطبه جمع شدند.) ← باب افتعال (مطاوعه)
۳ اِنْکَسَرَ الزُّجاجُ فَجْأَةً. (شیشه ناگهان شکسته شد.) ← باب انفعال (مطاوعه)
۴ نَتَعَلَّمُ اللُّغَةَ العَرَبِیَّةَ فِی المَدْرَسَةِ. (ما زبان عربی را در مدرسه یاد می گیریم.) ← باب تفعل (مطاوعه/پذیرش)
۵ لا تَتَعارَکُوا یا أَولادُ! (ای پسران، با هم دعوا نکنید!) ← باب تفاعل (مشارکت)
۶ شاهَدْنا مُباراةً جَمیلَةً فِی التِّلْفازِ. (مسابقهٔ زیبایی را در تلویزیون تماشا کردیم.) ← باب مفاعلة
۷ أَنْزَلَ اللهُ القُرآنَ هُدیً لِلنّاسِ. (خداوند قرآن را برای هدایت مردم نازل کرد.) ← باب افعال (تعدیه)
۸ یُعَلِّمُ المُعَلِّمُ الطُّلّابَ دُروسَهُمْ. (معلم به دانش آموزان درس هایشان را یاد می دهد.) ← باب تفعیل (تعدیه)
۹ اِسْتَعمَلَ الطَّبیبُ أَدَواتٍ نَظیفَةً. (پزشک ابزارهای تمیزی را به کار برد.) ← باب استفعال
۱۰ تَکَلَّمْتُ مَعَ المُدیرِ حَوْلَ المُشکِلَةِ. (دربارهٔ مشکل با مدیر صحبت کردم.) ← باب تفعل
وقت تمرین و تسلط!
سوالات تمرین:
1 باب فعل های مشخص شده در جملات زیر را تعیین کنید و ریشه و حروف زائد آن ها را بنویسید:
الف) اِنْتَظَرْتُ الحافِلَةَ طَویلاً.
ب) یَتَعاوَنُ الأَصدِقاءُ فی الخَیرِ.
ج) أَحْسِنْ إلی والِدَیْکَ.
د) نُقَدِّمُ الشُّکْرَ لِلهِ.
هـ) اِسْتَقْبَلَنا المُدیرُ بِحَرارَةٍ.
2 برای هر یک از معانی زیر، یک فعل از باب مناسب مثال بزنید:
الف) طلب بخشش کردن
ب) با هم مسابقه دادن
ج) شکسته شدن
د) پایین آوردن
هـ) یاد گرفتن
3 مصدر فعل های «أَکرَمَ»، «تَعَلَّمَ»، «اِنْفَتَحَ» و «شاهَدَ» چیست؟
4 فعل «خَرَجَ» (خارج شد - لازم) را به باب افعال و باب تفعیل ببرید و معنای متعدی آن را بنویسید.
5 تفاوت معنایی اصلی بین باب تفاعل و مفاعلة چیست؟
پاسخنامه تمرین:
1 تعیین باب، ریشه و حروف زائد:
الف) اِنْتَظَرْتُ ← ماضی مفرد: اِنتَظَرَ ← باب افتعال / ریشه: ن ظ ر / حروف زائد: ا، ت
ب) یَتَعاوَنُ ← ماضی مفرد: تَعاوَنَ ← باب تفاعل / ریشه: ع و ن / حروف زائد: ت، ا
ج) أَحْسِنْ ← ماضی مفرد: أَحْسَنَ ← باب افعال / ریشه: ح س ن / حروف زائد: أ
د) نُقَدِّمُ ← ماضی مفرد: قَدَّمَ ← باب تفعیل / ریشه: ق د م / حروف زائد: تشدید
هـ) اِسْتَقْبَلَنا ← ماضی مفرد: اِسْتَقْبَلَ ← باب استفعال / ریشه: ق ب ل / حروف زائد: ا، س، ت
2 مثال برای معانی خواسته شده:
الف) طلب بخشش کردن: اِسْتَغْفَرَ (باب استفعال)
ب) با هم مسابقه دادن: تَسابَقَ (باب تفاعل)
ج) شکسته شدن: اِنْکَسَرَ (باب انفعال)
د) پایین آوردن: أَنْزَلَ (باب افعال) یا نَزَّلَ (باب تفعیل)
هـ) یاد گرفتن: تَعَلَّمَ (باب تفعل)
3 مصدر فعل های داده شده:
أَکرَمَ (باب افعال) ← إِکرام
تَعَلَّمَ (باب تفعل) ← تَعَلُّم
اِنْفَتَحَ (باب انفعال) ← اِنْفِتاح
شاهَدَ (باب مفاعلة) ← مُشاهَدَة (یا شِهاد، که کمتر رایج است)
4 بردن فعل «خَرَجَ» به باب افعال و تفعیل:
باب افعال: أَخْرَجَ (خارج کرد)
باب تفعیل: خَرَّجَ (خارج کرد، بیرون فرستاد)
5 تفاوت معنایی اصلی بین باب تفاعل و مفاعلة:
هر دو باب بر مشارکت دلالت دارند، اما:
* باب تفاعل معمولاً بر مشارکت **دوطرفه** و برابر دلالت دارد (مانند تَکاتَبَ: با هم نامه نگاری کردند). فعل هایش غالباً لازم هستند.
* باب مفاعلة معمولاً بر مشارکت **یک طرفه** دلالت دارد، یعنی فاعل کاری را نسبت به مفعول انجام می دهد (مانند کاتَبَ الصَّدیقُ صَدیقَهُ: دوست با دوستش نامه نگاری کرد). فعل هایش غالباً متعدی هستند.
نکات کلیدی و کنکوری ثلاثی مزید

۱ تشخیص باب از روی ماضی مفرد: همیشه برای تعیین باب، فعل را به **ماضی مفرد مذکر غایب** برگردانید و با وزن های اصلی باب ها مقایسه کنید.

۲ تفاوت افتعال و انفعال: باب انفعال همیشه با «إنـ...» شروع می شود (إنْفَعَلَ). باب افتعال با «إِ...تَ...» شروع می شود (إِفتَعَلَ). دقت کنید فعل هایی مانند اِنتَصَرَ، اِنتَقَمَ، اِنتَظَرَ با وجود داشتن «ن» و «ت» از باب افتعال هستند نه انفعال.

۳ تفاوت استفعال و افتعال (از روی تعداد حروف): اگر فعل ماضی ۵ حرفی بود (مثل اِستَمَعَ) معمولاً باب افتعال است. اگر فعل ماضی ۶ حرفی بود (مثل اِستَخرَجَ) باب استفعال است. (در مضارع هم یک حرف به هر کدام اضافه می شود). مصدر باب افتعال معمولاً ۶ حرف و مصدر باب استفعال ۷ حرف دارد.

۴ ماضی یا مضارع؟ (باب های تفعل و تفاعل): فعل های ماضی باب تفعل (تَفَعَّلَ) و تفاعل (تَفاعَلَ) با «تَ» شروع می شوند. آن ها را با فعل مضارع اشتباه نگیرید. علامت مضارع بودن، وجود یکی از حروف مضارعه (أ، ن، ی، ت) و معمولاً ضمه در انتهای فعل (در صیغه های بدون شناسه) است.

۵ ماضی یا امر؟ (تشخیص با حرکت عین الفعل): در اکثر باب های مزید (به جز تفعل و تفاعل)، اگر حرف عین الفعل (حرف دوم اصلی) در صیغهٔ مفرد مذکر **فتحه (ـَ)** داشته باشد، فعل **ماضی** است و اگر **کسره (ـِ)** داشته باشد، فعل **امر** است.
مثال: أَخْرَجَ (ماضی) / أَخْرِجْ (امر) ؛ اِنْقَلَبَ (ماضی) / اِنْقَلِبْ (امر)

۶ تشابه ماضی و امر در باب تفعل و تفاعل: در صیغه های مثنی، جمع مذکر و جمع مؤنث، شکل فعل ماضی غایب و امر مخاطب در باب های تفعل و تفاعل یکسان است! (مثال: تَفَضَّلُوا می تواند هم «لطف کردند» باشد و هم «لطف کنید»). تنها راه تشخیص، توجه به **سیاق جمله** است؛ اگر جمله خطاب به مخاطب باشد، فعل امر است و اگر دربارهٔ غایب باشد، فعل ماضی است.
مثال: یا مُسلِمونَ تَعاوَنُوا! (امر) / المُسلِمونَ تَعاوَنُوا. (ماضی)
نمونه سوالات امتحانی و کنکور
سوالات تستی:
1 عیّن ما لیس فیه فعلٌ من باب «إِستِفعال»: (گزینه ای که در آن فعلی از باب استفعال نیست را مشخص کنید)
الف نَسْتَغْفِرُ اللهَ مِنْ ذُنوبِنا.
ب کانَ یَسْتَمِعُ إلی نَصائِحِ أبیه.
ج اِسْتَقبَلَنا الأُستاذُ بِابتِسامَةٍ.
د یَسْتَخدِمُ العُمّالُ آلاتٍ حدیثةً.
گزینه ب
الف: نَسْتَغْفِرُ ← اِسْتَغْفَرَ (باب استفعال)
ب: یَسْتَمِعُ ← اِسْتَمَعَ (۵ حرفی) ← باب افتعال
ج: اِسْتَقبَلَنا ← اِسْتَقْبَلَ (باب استفعال)
د: یَسْتَخدِمُ ← اِسْتَخْدَمَ (باب استفعال)
2 عیّن الفعل الذی معناه «المطاوعة»: (فعلی که معنای «مطاوعه/اثرپذیری» دارد را مشخص کنید)
الف أَخرَجَ
ب اِنْقَطَعَ
ج تَکاتَبَ
د قاتَلَ
گزینه ب
مطاوعه به معنای پذیرش اثر فعل و معمولاً با معنای «...شدن» همراه است. باب های انفعال، افتعال و تفعل معمولاً این معنا را دارند.
الف: أَخرَجَ (خارج کرد - باب افعال - تعدیه)
ب: اِنْقَطَعَ (بریده شد - باب انفعال - مطاوعه)
ج: تَکاتَبَ (با هم نامه نگاری کردند - باب تفاعل - مشارکت)
د: قاتَلَ (جنگید - باب مفاعلة - مشارکت)
3 ما هو ماضی الفعل «یَتَعارَفونَ»؟ (ماضی فعل «یتعارفون» چیست؟)
الف عَرَّفَ
ب عَرَفَ
ج تَعارَفَ
د اِعْتَرَفَ
گزینه ج
فعل «یَتَعارَفونَ» مضارع جمع مذکر از باب تفاعل است. برای یافتن ماضی، آن را به مفرد مذکر غایب ماضی می بریم که می شود «تَعارَفَ».
4 عیّن الصحیح فی ذکر المصدر: (گزینه صحیح در ذکر مصدر را مشخص کنید)
الف أَحْسَنَ ← حُسْن
ب تَکَلَّمَ ← کَلام
ج شاهَدَ ← مُشاهَدَة
د اِسْتَمَعَ ← اِسْتِماع
گزینه ج
الف: أَحْسَنَ (باب افعال) ← مصدر: إِحْسان (حُسْن مصدر ثلاثی مجرد حَسُنَ است).
ب: تَکَلَّمَ (باب تفعل) ← مصدر: تَکَلُّم (کَلام مصدر ثلاثی مجرد کَلَمَ است).
ج: شاهَدَ (باب مفاعلة) ← مصدر: مُشاهَدَة (صحیح است).
د: اِسْتَمَعَ (باب افتعال) ← مصدر: اِسْتِماع (نه استِماع، بلکه اِسْتِماع وزن افتعال است، استِماع وزن استفعال). شکل صحیح مصدر اِستَمَعَ، «اِستِماع» است. اما معمولاً مصدر باب افتعال «اِفْتِعال» است نه «اِسْتِماع». مصدر اِستَمَعَ باید «اِسْتِماع» باشد (به وزن افتعال). گزینه د احتمالاً اشتباه تایپی دارد یا قصد گمراهی دارد. با این حال، گزینه ج قطعاً صحیح است.
5 فی أیّ فعلٍ حرف «التّاء» زائدة؟ (در کدام فعل حرف «ت» زائد است؟)
الف تَرَکَ
ب تَعِبَ
ج تَبِعَ
د تَبَسَّمَ
گزینه د
باید فعل ها را به ریشه سه حرفی برگردانیم و ببینیم آیا «ت» جزء حروف اصلی است یا اضافه شده.
الف: تَرَکَ ← ریشه: ت ر ک. «ت» حرف اصلی است.
ب: تَعِبَ ← ریشه: ت ع ب. «ت» حرف اصلی است.
ج: تَبِعَ ← ریشه: ت ب ع. «ت» حرف اصلی است.
د: تَبَسَّمَ ← ریشه: ب س م. این فعل بر وزن تَفَعَّلَ (باب تفعل) است و حرف «ت» در ابتدای آن زائد است.
سوالات تشریحی:
6 باب و مصدر فعل «یُجاهِدونَ» را بنویسید و کاربرد اصلی این باب را ذکر کنید.
فعل: یُجاهِدونَ ← ماضی مفرد: جاهَدَ
باب: مُفاعَلَة
مصدر: مُجاهَدَة یا جِهاد
کاربرد اصلی: مشارکت (معمولاً یک طرفه) و غالباً متعدی است.
7 فعل امر مخاطب مفرد مذکر را از ریشه «ع ل م» برای باب های «تَفعیل» و «تَفَعُّل» بسازید.
* باب تفعیل (عَلَّمَ، یُعَلِّمُ): مضارع مخاطب مفرد مذکر: تُعَلِّمُ ← امر: عَلِّمْ
* باب تفعل (تَعَلَّمَ، یَتَعَلَّمُ): مضارع مخاطب مفرد مذکر: تَتَعَلَّمُ ← امر: تَعَلَّمْ
8 تفاوت ساختاری و معنایی دو فعل «کَسَرَ» و «اِنکَسَرَ» چیست؟
* کَسَرَ: فعل ثلاثی مجرد است. معنای آن «شکست» و فعلی متعدی است (نیاز به مفعول دارد: کَسَرَ الولدُ الزُّجاجَ: پسر شیشه را شکست).
* اِنکَسَرَ: فعل ثلاثی مزید از باب انفعال است. معنای آن «شکسته شد» (مطاوعه و اثرپذیری) و فعلی لازم است (نیاز به مفعول ندارد: اِنکَسَرَ الزُّجاجُ: شیشه شکسته شد).
9 در جمله «یا أَیُّهَا النّاسُ تَعاوَنوا عَلَی البِرِّ وَ التَّقوی»، فعل «تَعاوَنوا» ماضی است یا امر؟ چرا؟
فعل «تَعاوَنوا» امر است.
دلیل: با وجود اینکه شکل ظاهری آن با ماضی جمع مذکر غایب از باب تفاعل یکسان است، اما جمله با «یا أَیُّهَا النّاسُ» (ای مردم) شروع شده که یک عبارت خطابی است و نشان می دهد روی سخن با مخاطب است. فعلی که بعد از عبارت خطابی می آید و دستور می دهد، فعل امر است.
10 فعل «اِرتَفَعَ» از کدام باب است و کاربرد اصلی آن چیست؟
فعل: اِرتَفَعَ ← ماضی مفرد مذکر غایب.
باب: افتعال (بر وزن إِفتَعَلَ. ریشه: ر ف ع / حروف زائد: ا، ت)
کاربرد اصلی: مطاوعه (اثرپذیری). رَفَعَ (بلند کرد - متعدی) ← اِرتَفَعَ (بلند شد - لازم).
جمع بندی نهایی: باب های ثلاثی مزید، دنیای وسیع و پرکاربردی از افعال عربی را پیش روی ما می گذارند. با شناخت دقیق وزن ها، کاربردها و نکات تشخیصی هر باب، می توانید به درک عمیق تری از معانی افعال برسید و در ترجمه و تحلیل صرفی جملات، بسیار موفق تر عمل کنید. تمرین مستمر و توجه به مثال های قرآنی و متون عربی، کلید تسلط بر این مبحث مهم است.





