نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

آشنایی با اسم در زبان عربی

در هر زبانی، کلمات نقش های مختلفی دارند. در زبان شیرین عربی هم کلمات به سه دسته اصلی تقسیم می شوند: اسم، فعل و حرف. امروز می خواهیم با اولین دسته، یعنی «اسم» و ویژگی های جالب آن آشنا شویم. اسم کلمه ای است که برای نامیدن انسان، حیوان، گیاه، اشیاء یا حتی مفاهیم به کار می رود. مثل: «علی»، «اسب»، «درخت»، «کتاب» یا «شجاعت». شناختن ویژگی های اسم به ما کمک می کند تا جملات عربی را بهتر بفهمیم و خودمان هم جملات درست تری بسازیم. پس با ما همراه باشید تا قدم به قدم با دنیای اسم ها در عربی آشنا شویم!

انواع اسم از نظر تعداد

یکی از اولین چیزهایی که در مورد اسم ها یاد می گیریم، تعداد آن هاست. یعنی اسم ما به یک چیز اشاره دارد، به دو چیز یا بیشتر؟

1 اسم مفرد

اسم مفرد، همان طور که از نامش پیداست، به یک شخص یا یک چیز اشاره می کند. اسم مفرد علامت خاصی ندارد و شکل اصلی کلمه است.

کِتاب (یک کتاب)

شَجَرَة (یک درخت)

مُعَلِّم (یک معلم مرد)

2 اسم مثنی

اسم مثنی در زبان عربی خیلی جالب است! این اسم فقط و فقط برای اشاره به دو نفر یا دو چیز به کار می رود. برای ساختن اسم مثنی، به آخر اسم مفرد، یکی از دو علامت «انِ» یا «ـَـيْنِ» را اضافه می کنیم.

کِتاب (مفرد) + انِکِتابانِ (دو کتاب)

کِتاب (مفرد) + ـَـيْنِکِتابَيْنِ (دو کتاب)

مُعَلِّمَة (یک معلم زن) + انِمُعَلِّمَتانِ (دو معلم زن)

مُعَلِّمَة (یک معلم زن) + ـَـيْنِمُعَلِّمَتَيْنِ (دو معلم زن)

اینکه کی از «انِ» و کی از «ـَـيْنِ» استفاده کنیم، به نقش کلمه در جمله بستگی دارد که در سال های آینده بیشتر با آن آشنا خواهید شد. فعلاً هر دو شکل را به عنوان علامت مثنی بشناسید.

3 اسم جمع

وقتی می خواهیم به بیشتر از دو نفر یا دو چیز اشاره کنیم، از اسم جمع استفاده می کنیم. اسم جمع در عربی دو نوع اصلی دارد:

الف جمع سالم

در جمع سالم، شکل مفرد کلمه تقریباً دست نخورده باقی می ماند و فقط علامتی به آخر آن اضافه می شود. این نوع جمع خودش دو دسته دارد:

* جمع مذکر سالم: برای جمع بستن اسم های مفرد مذکر (که به انسان اشاره دارند یا صفت انسان هستند) به کار می رود. علامت آن «ونَ» یا «ـينَ» است که به آخر اسم مفرد اضافه می شود.

مُعَلِّم (مفرد مذکر) + ونَمُعَلِّمونَ (معلمان مرد)

مُعَلِّم (مفرد مذکر) + ـينَمُعَلِّمينَ (معلمان مرد)

مُؤمِن (مرد باایمان) + ونَمُؤمِنونَ (مردان باایمان)

* جمع مؤنث سالم: برای جمع بستن اسم های مفرد مؤنث (معمولاً آن هایی که به «ة» ختم می شوند) به کار می رود. علامت آن «ات» است. برای ساختن آن، معمولاً «ة» از آخر اسم مفرد حذف شده و «ات» اضافه می شود.

مُعَلِّمَة (مفرد مؤنث) ← مُعَلِّم + اتمُعَلِّمات (معلمان زن)

طالِبَة (دانش آموز دختر) ← طالِب + اتطالِبات (دانش آموزان دختر)

ب جمع مکسّر (شکسته)

این نوع جمع کمی متفاوت است! در جمع مکسّر، شکل مفرد کلمه تغییر می کند و می شکند (به همین دلیل به آن مکسّر یعنی شکسته می گویند). جمع مکسّر قانون یکسانی ندارد و شکل جمع هر کلمه را باید به صورت جداگانه یاد گرفت یا در لغت نامه ها پیدا کرد. این نوع جمع هم برای مذکر و هم برای مؤنث به کار می رود.

کِتاب (مفرد) ← کُتُب (جمع مکسّر: کتاب ها)

شَجَرَة (مفرد) ← أَشجار (جمع مکسّر: درخت ها)

طالِب (مفرد) ← طُلّاب (جمع مکسّر: دانش آموزان)

مَدینَة (مفرد) ← مُدُن (جمع مکسّر: شهرها)

جمع های مکسر را باید به مرور و با دیدن در متن ها و کتاب ها یاد بگیرید. سعی کنید هر کلمه جدیدی که یاد می گیرید، شکل جمع مکسّر آن را هم (اگر داشت) بپرسید یا پیدا کنید.

انواع اسم از نظر جنس

در زبان عربی، اسم ها از نظر جنسیت هم دسته بندی می شوند: مذکر (نر) و مؤنث (ماده).

1 اسم مؤنث

اسم مؤنث معمولاً علامتی دارد که آن را از اسم مذکر متمایز می کند. معروف ترین علامت مؤنث، حرف «ة» (تاء گِرد) در آخر کلمه است. به این نوع مؤنث، «مؤنث لفظی» می گویند، چون علامت آن در ظاهر کلمه دیده می شود.

فاطِمَة (اسم دختر)

حَدیقَة (باغ)

سَیّارَة (ماشین)

2 اسم مذکر

به طور کلی، اسمی که علامت مؤنث (مانند «ة») نداشته باشد، مذکر به حساب می آید.

کِتاب (کتاب)

حَمید (اسم پسر)

قَلَم (قلم)

3 مؤنث معنوی (استثناها!)

بعضی اسم ها هستند که علامت مؤنث (مثل «ة») ندارند، اما در معنا مؤنث به حساب می آیند و با آن ها مثل اسم مؤنث رفتار می شود. به این ها «مؤنث معنوی» می گویند. این اسم ها را باید به خاطر سپرد. مهم ترین دسته های مؤنث معنوی عبارتند از:

  • برخی اسم های خاص خانم ها: مانند: مَریَم، زَینَب
  • کلماتی که ذاتاً به جنس مؤنث اشاره دارند: مانند: أُمّ (مادر)، أُخت (خواهر)، بِنت (دختر)
  • نام بیشتر شهرها، کشورها و قاره ها: مانند: طِهران، ایران، آسیا
  • برخی از اعضای زوج بدن: مانند: یَد (دست)، عَین (چشم)، رِجل (پا)، أُذُن (گوش)
  • برخی کلمات سماعی (شنیداری) که عرب زبان ها آن ها را مؤنث به کار می برند: این ها را باید حفظ کرد! مهم ترین ها: شَمس (خورشید)، أرض (زمین)، نار (آتش)، دار (خانه)، بِئر (چاه)، حَرب (جنگ)، نَفس (جان، خود)، روح (روح)، ریح (باد)، سَماء (آسمان)، جَهَنَّم (جهنم).

تشخیص جنسیت اسم ها خیلی مهم است، چون در زبان عربی، صفت ها، فعل ها و اسم های اشاره باید از نظر جنسیت (و تعداد) با اسمی که به آن مربوط می شوند، هماهنگ باشند.

اسم های اشاره

برای اشاره کردن به چیزی یا کسی در نزدیکی یا دوری، از اسم های اشاره استفاده می کنیم. اسم اشاره هم باید با اسمی که به آن اشاره می کند (که به آن مُشارٌ اِلَیه می گویند) از نظر تعداد (مفرد، مثنی، جمع) و جنسیت (مذکر، مؤنث) مطابقت داشته باشد.

1 اشاره به نزدیک (این، این دو، این ها)

تعداد و جنس اسم اشاره به نزدیک مثال
مفرد مذکر هذا (این) هذا الکِتابُ (این کتاب)
مفرد مؤنث هذِهِ (این) هذِهِ الشَّجَرَةُ (این درخت)
مثنی مذکر هذانِ / هذَيْنِ (این دو) هذانِ الکِتابانِ (این دو کتاب)
مثنی مؤنث هاتانِ / هاتَيْنِ (این دو) هاتانِ الشَّجَرَتانِ (این دو درخت)
جمع (مذکر و مؤنث و عاقل) هؤلاءِ (این ها) هؤلاءِ المُعَلِّمونَ / هؤلاءِ المُعَلِّماتُ (این معلم ها)

نکته مهم برای جمع غیر عاقل: برای اشاره به جمع اسم های غیر انسان (مانند اشیاء یا حیوانات)، چه نزدیک و چه دور، معمولاً از اسم اشاره مفرد مؤنث (یعنی هذِهِ برای نزدیک و تِلکَ برای دور) استفاده می شود.

مثال: هذِهِ الکُتُبُ (این کتاب ها) - توجه کنید که «کُتُب» جمع مکسّر و غیرانسان است، پس از «هذِهِ» استفاده کردیم، نه «هؤلاءِ».

مثال: هذِهِ الأشجارُ (این درخت ها)

2 اشاره به دور (آن، آن دو، آن ها)

تعداد و جنس اسم اشاره به دور مثال
مفرد مذکر ذلِکَ (آن) ذلِکَ القَلَمُ (آن قلم)
مفرد مؤنث تِلکَ (آن) تِلکَ المَدرَسَةُ (آن مدرسه)
مثنی مذکر ذانِکَ / ذَيْنِکَ (آن دو) ذانِکَ القَلَمانِ (آن دو قلم)
مثنی مؤنث تانِکَ / تَيْنِکَ (آن دو) تانِکَ المَدرَسَتانِ (آن دو مدرسه)
جمع مذکر (عاقل) أولئِکَ (آن ها) أولئِکَ الطُّلّابُ (آن دانش آموزان پسر)
جمع مؤنث (عاقل) أولئِکَ (آن ها) أولئِکَ الطّالِباتُ (آن دانش آموزان دختر)

باز هم یادتان باشد: برای اشاره به جمع غیر عاقل در دور، از تِلکَ (مفرد مؤنث) استفاده می کنیم. مثال: تِلکَ الأبوابُ (آن درها).

3 اشاره به مکان

برای اشاره به مکان هم اسم های اشاره خاصی وجود دارد:

  • هُنا: اینجا (اشاره به مکان نزدیک)
  • هُناکَ: آنجا (اشاره به مکان دور)

هُنا مَکتَبَةٌ. (اینجا کتابخانه است.)

المَسجِدُ هُناکَ. (مسجد آنجاست.)

کلمات پرسشی (اسم استفهام)

برای پرسیدن سؤال در عربی از کلمات پرسشی یا اسم های استفهام استفاده می کنیم. هر کدام از این کلمات برای پرسیدن در مورد چیز خاصی به کار می روند:

  • أَ / هَلْ: معنی «آیا» می دهند و برای پرسیدن سوال هایی که جوابشان «بله» (نَعَم) یا «خیر» (لا) است، به کار می روند. معمولاً اول جمله می آیند.
    مثال: هَل أنتَ طالِبٌ؟ (آیا تو دانش آموز هستی؟) - جواب: نَعَم، أنا طالِبٌ. / لا، لَستُ طالِباً.
  • مَنْ: به معنی «چه کسی؟» یا «کیست؟» و برای پرسیدن در مورد اشخاص (عاقل) به کار می رود.
    مثال: مَنْ هذا الوَلَدُ؟ (این پسر کیست؟) - جواب: هذا أخی. (این برادرم است.)
  • ما / ماذا: به معنی «چه؟» یا «چیست؟» و برای پرسیدن در مورد اشیاء یا امور غیرعاقل به کار می رود. «ماذا» معمولاً وقتی به کار می رود که بعدش فعل بیاید.
    مثال: ما هذا؟ (این چیست؟) - جواب: هذا کِتابٌ. (این کتاب است.)
    مثال: ماذا تَقرَأُ؟ (چه می خوانی؟) - جواب: أقرَأُ القُرآنَ. (قرآن می خوانم.)
  • أیْنَ: به معنی «کجا؟» و برای پرسیدن در مورد مکان به کار می رود.
    مثال: أینَ الکِتابُ؟ (کتاب کجاست؟) - جواب: الکِتابُ عَلَی المِنضَدَةِ. (کتاب روی میز است.)
  • مِنْ أیْنَ: به معنی «اهل کجا؟» یا «از کجا؟» و برای پرسیدن در مورد مبدأ یا ملیت به کار می رود.
    مثال: مِن أینَ أنتَ؟ (تو اهل کجا هستی؟) - جواب: أنا مِن ایران. (من اهل ایران هستم.)
  • کَمْ: به معنی «چند؟» یا «چقدر؟» و برای پرسیدن در مورد تعداد یا مقدار به کار می رود. اسمی که بعد از «کَمْ» می آید معمولاً مفرد و منصوب است.
    مثال: کَمْ کِتاباً عِندَکَ؟ (چند کتاب داری؟) - جواب: عِندی خَمسَةُ کُتُبٍ. (پنج کتاب دارم.)
  • لِماذا: به معنی «چرا؟» یا «برای چه؟» و برای پرسیدن در مورد علت و دلیل به کار می رود. جواب آن معمولاً با «لِـ» (برایِ) یا «لِأنَّ» (زیرا، چون که) شروع می شود.
    مثال: لِماذا تَذهَبُ إلَی المَدرَسَةِ؟ (چرا به مدرسه می روی؟) - جواب: لِأتَعَلَّمَ العِلمَ. (تا دانش بیاموزم.) / لِأنَّ العِلمَ نورٌ. (چون دانش نور است.)
  • مَتیٰ: به معنی «کِی؟» یا «چه وقت؟» و برای پرسیدن در مورد زمان به کار می رود.
    مثال: مَتیٰ تَرجِعُ مِنَ السَّفَرِ؟ (کی از سفر برمی گردی؟) - جواب: أرجِعُ غَداً. (فردا برمی گردم.)
  • کَیْفَ: به معنی «چگونه؟» یا «چطور؟» و برای پرسیدن در مورد حالت یا چگونگی به کار می رود.
    مثال ۱ (پرسش از حال): کَیفَ حالُکَ؟ (حالت چطور است؟) - جواب: أنا بِخَیرٍ، الحَمدُ لِلّه. (من خوبم، خدا را شکر.)
    مثال ۲ (پرسش از روش): کَیفَ تَذهَبُ إلَی المَدرَسَةِ؟ (چگونه به مدرسه می روی؟) - جواب: أذهَبُ ماشیاً. (پیاده می روم.)

ضمایر

ضمیرها کلماتی هستند که به جای اسم می نشینند تا از تکرار آن جلوگیری کنند. در عربی دو نوع ضمیر اصلی داریم: ضمایر منفصل (جدا) و ضمایر متصل (چسبیده).

1 ضمایر منفصل (جدا)

این ضمایر به صورت جداگانه در جمله می آیند و معمولاً نقش مبتدا (نهاد) را دارند. آن ها بر اساس شخص (اول شخص، دوم شخص، سوم شخص)، تعداد (مفرد، مثنی، جمع) و جنس (مذکر، مؤنث) دسته بندی می شوند:

شخص مفرد مثنی جمع
سوم شخص (غائب) هُوَ (او - مذکر)
هِیَ (او - مؤنث)
هُما (آن دو - مذکر/مؤنث) هُمْ (آن ها - مذکر)
هُنَّ (آن ها - مؤنث)
دوم شخص (مخاطب) أنتَ (تو - مذکر)
أنتِ (تو - مؤنث)
أنتُما (شما دو نفر - مذکر/مؤنث) أنتُمْ (شما - مذکر)
أنتُنَّ (شما - مؤنث)
اول شخص (متکلم) أنا (من - مذکر/مؤنث) نَحنُ (ما - مذکر/مؤنث - برای مثنی و جمع)

هُوَ مُعَلِّمٌ. (او معلم است.)

أنتِ طالِبَةٌ. (تو دانش آموز دختر هستی.)

نَحنُ مُسلِمونَ. (ما مسلمان هستیم.)

2 ضمایر متصل (چسبیده)

این ضمایر به آخر اسم، فعل یا حرف می چسبند و معانی مختلفی مثل «ـَـم، ـَـت، ـَـش» یا «مرا، تو را، او را» و ... می دهند. وقتی به اسم می چسبند، معنای مالکیت می دهند (مانند کتابم، کتابت، کتابش).

شخص مفرد مثنی جمع
سوم شخص (غائب) ـهُ (ـَـش - مذکر)
ـها (ـَـش - مؤنث)
ـهُما (ـِـشان - مذکر/مؤنث) ـهُمْ (ـِـشان - مذکر)
ـهُنَّ (ـِـشان - مؤنث)
دوم شخص (مخاطب) ـکَ (ـَـت - مذکر)
ـکِ (ـَـت - مؤنث)
ـکُما (ـِـتان - مذکر/مؤنث) ـکُمْ (ـِـتان - مذکر)
ـکُنَّ (ـِـتان - مؤنث)
اول شخص (متکلم) ـی (ـَـم - مذکر/مؤنث) ـنا (ـِـمان - مذکر/مؤنث - برای مثنی و جمع)

کِتاب + ـی ← کِتابی (کتابِ من)

قَلَم + ـکَ ← قَلَمُکَ (قلمِ تو - مذکر)

مَدرَسَة + ـها ← مَدرَسَتُها (مدرسه او - مؤنث)

بَیت + ـهُمْ ← بَیتُهُمْ (خانه آن ها - مذکر)

صَفّ + ـنا ← صَفُّنا (کلاسِ ما)

مثال های کاربردی (برای درک بهتر)

کلمه «طالِبَة» را در نظر بگیرید:

  • از نظر تعداد: مفرد است (چون به یک نفر اشاره دارد).
  • از نظر جنس: مؤنث است (چون علامت «ة» دارد).
  • مثنی آن: طالِبَتانِ / طالِبَتَيْنِ (دو دانش آموز دختر).
  • جمع سالم آن: طالِبات (دانش آموزان دختر).

کلمه «مُسلِم»:

  • از نظر تعداد: مفرد است.
  • از نظر جنس: مذکر است (علامت مؤنث ندارد).
  • مثنی آن: مُسلِمانِ / مُسلِمَيْنِ (دو مرد مسلمان).
  • جمع سالم آن: مُسلِمونَ / مُسلِمينَ (مردان مسلمان).

جمله «هذانِ الوَلَدانِ مُجتَهِدانِ» (این دو پسر کوشا هستند):

  • هذانِ: اسم اشاره مثنی مذکر نزدیک.
  • الوَلَدانِ: اسم مثنی مذکر (مفرد آن: وَلَد).
  • مُجتَهِدانِ: صفت مثنی مذکر (مفرد آن: مُجتَهِد). می بینید که همه با هم از نظر تعداد و جنس هماهنگ هستند.

جمله «تِلکَ الشَّمسُ مُشرِقَةٌ» (آن خورشید تابان است):

  • تِلکَ: اسم اشاره مفرد مؤنث دور. چرا مؤنث؟ چون...
  • الشَّمسُ: اسم مفرد، مؤنث معنوی است (با اینکه «ة» ندارد، مؤنث حساب می شود).
  • مُشرِقَةٌ: صفت مفرد مؤنث (چون «شمس» مؤنث است، صفتش هم مؤنث آمده).

عبارت «أبوابُ المَدینَةِ» (درهای شهر):

  • أبواب: جمع مکسّر (مفرد: باب). چون جمع غیرعاقل است، اگر بخواهیم به آن اشاره کنیم از «هذِهِ» یا «تِلکَ» استفاده می کنیم (مثلاً: هذِهِ الأبوابُ).
  • المَدینَةِ: مفرد مؤنث (به خاطر «ة»).

وقت تمرین است!

1 نوع هر یک از اسم های زیر را از نظر تعداد (مفرد، مثنی، جمع) و جنس (مذکر، مؤنث) مشخص کنید: (عالِم، نافِذَتانِ، مُهَندِسونَ، صُوَر، مَریَم، عُیون)

عالِم: مفرد مذکر

نافِذَتانِ: مثنی مؤنث (مفرد: نافِذَة)

مُهَندِسونَ: جمع مذکر سالم (مفرد: مُهَندِس)

صُوَر: جمع مکسّر (مفرد: صورَة)، مؤنث مجازی (چون جمع غیرعاقل است)

مَریَم: مفرد مؤنث (مؤنث معنوی)

عُیون: جمع مکسّر (مفرد: عَین)، مؤنث مجازی (چون جمع غیرعاقل است. همچنین مفرد آن «عین» یعنی چشم، مؤنث معنوی است چون عضو زوج بدن است).

2 برای هر یک از اسم های زیر، اسم اشاره مناسب (نزدیک و دور) به کار ببرید: (الرَّجُل، السَّیّارَة، الطّالِبانِ، المُعَلِّمات، الکُتُب)

الرَّجُل (مفرد مذکر): نزدیک: هذا الرَّجُلُ / دور: ذلِکَ الرَّجُلُ

السَّیّارَة (مفرد مؤنث): نزدیک: هذِهِ السَّیّارَةُ / دور: تِلکَ السَّیّارَةُ

الطّالِبانِ (مثنی مذکر): نزدیک: هذانِ الطّالِبانِ / دور: ذانِکَ الطّالِبانِ

المُعَلِّمات (جمع مؤنث سالم عاقل): نزدیک: هؤلاءِ المُعَلِّماتُ / دور: أولئِکَ المُعَلِّماتُ

الکُتُب (جمع مکسّر غیرعاقل): نزدیک: هذِهِ الکُتُبُ / دور: تِلکَ الکُتُبُ

3 جاهای خالی را با ضمیر منفصل مناسب پر کنید:

الف ........... ذاهِبونَ إلَی المَسجِدِ. (اشاره به گروهی از مردان)

ب ........... تَکتُبینَ واجِباتِکِ. (خطاب به یک دختر)

ج ........... مُعَلِّمَتانِ نَشیطَتانِ. (اشاره به دو معلم زن)

الف هُمْ ذاهِبونَ إلَی المَسجِدِ.

ب أنتِ تَکتُبینَ واجِباتِکِ.

ج هُما مُعَلِّمَتانِ نَشیطَتانِ.

4 اسم های جمع مکسّر را مشخص کنید و مفرد آن ها را بنویسید: (مَدارِس، مُؤمِنونَ، أصدِقاء، لاعِبات، طُرُق)

مَدارِس: جمع مکسّر، مفرد: مَدرَسَة

أصدِقاء: جمع مکسّر، مفرد: صَدیق

طُرُق: جمع مکسّر، مفرد: طَریق

(مُؤمِنونَ جمع مذکر سالم و لاعِبات جمع مؤنث سالم است.)

نکات مهم و تکمیلی

1 همانطور که اشاره شد، جمع غیر عاقل (جمع اشیاء، حیوانات، گیاهان و...) در زبان عربی معمولاً حکم مفرد مؤنث را دارد. یعنی اسم اشاره، ضمیر و صفتی که برای آن به کار می رود، به صورت مفرد مؤنث می آید. مثال: الأشجارُ عالِیَةٌ (درختان بلند هستند). «الأشجار» جمع غیرعاقل است و صفت آن «عالِیَة» به صورت مفرد مؤنث آمده است.

2 برخی اسم ها ممکن است هم جمع سالم داشته باشند و هم جمع مکسّر. مثلاً «عالِم» جمع مذکر سالم آن «عالِمونَ» و جمع مکسّر آن «عُلَماء» است. معمولاً معنای آن ها کمی تفاوت دارد یا کاربردشان فرق می کند.

3 در تشخیص جنسیت، حواستان به مؤنث های معنوی باشد! کلماتی مثل «شَمس»، «أرض» و «نار» را فراموش نکنید که با وجود نداشتن علامت «ة»، مؤنث هستند.

حواست باشه علامت های مثنی «انِ» و «ـَـيْنِ» و علامت های جمع مذکر سالم «ونَ» و «ـينَ» شبیه هم هستند. دقت کنید که نون مثنی همیشه صدای کسره (ــِـ) دارد (انِ / ـَـيْنِ)، ولی نون جمع مذکر سالم همیشه صدای فتحه (ــَـ) دارد (ونَ / ـينَ).

نمونه سوالات امتحانی پرتکرار

سوالات تستی

1 کدام گزینه اسم مثنی نیست؟

الف کِتابانِ

ب مُسلِمونَ

ج یَدانِ

د مُعَلِّمَتَینِ

گزینه ب

«مُسلِمونَ» جمع مذکر سالم است (علامت ونَ). گزینه های الف، ج و د به ترتیب مثنی «کتاب»، «ید» و «معلّمة» هستند.

2 کدام گزینه مؤنث معنوی است؟

الف فاطِمَة

ب مَدرَسَة

ج شَمس

د سَیّارَة

گزینه ج

«شَمس» (خورشید) یکی از اسم هایی است که علامت مؤنث ندارد اما مؤنث به حساب می آید (مؤنث معنوی). گزینه های دیگر علامت مؤنث «ة» دارند (مؤنث لفظی).

3 اسم اشاره مناسب برای «الأقلام» (قلم ها) کدام است؟

الف هذا

ب هؤلاءِ

ج هذِهِ

د ذلِکَ

گزینه ج

«الأقلام» جمع مکسّر و غیرعاقل (جمعِ قلم) است. برای اشاره به جمع غیرعاقل از اسم اشاره مفرد مؤنث (هذِهِ برای نزدیک و تِلکَ برای دور) استفاده می شود.

4 کدام کلمه پرسشی برای پرسیدن از «علت» به کار می رود؟

الف مَتیٰ

ب أیْنَ

ج کَمْ

د لِماذا

گزینه د

«لِماذا» به معنی «چرا» است و برای پرسیدن علت به کار می رود. «مَتیٰ» برای زمان، «أیْنَ» برای مکان و «کَمْ» برای تعداد است.

5 ضمیر متصل مناسب برای «کتابِ شما (دو مرد)» کدام است؟

الف ـکُمْ

ب ـکُما

ج ـهُما

د ـکُنَّ

گزینه ب

ضمیر متصل برای دوم شخص مثنی (چه مذکر و چه مؤنث) «ـکُما» است. پس «کتابُکُما» یعنی کتابِ شما دو نفر.

سوالات تشریحی

6 اسم های مشخص شده در جمله زیر را از نظر تعداد و جنس بررسی کنید: "هؤلاءِ الطُّلّابُ یَذهَبونَ إلَی المَکتَبَةِ لِقِراءَةِ کُتُبٍ مُفیدَةٍ."

هؤلاءِ: اسم اشاره جمع (برای عاقل مذکر و مؤنث)

الطُّلّابُ: جمع مکسّر (مفرد: طالِب)، مذکر (چون به دانش آموزان پسر اشاره دارد).

المَکتَبَةِ: مفرد مؤنث (به خاطر علامت ة).

کُتُبٍ: جمع مکسّر (مفرد: کِتاب)، مؤنث مجازی (چون جمع غیرعاقل است).

7 اسم های مفرد زیر را به صورت مثنی و جمع (سالم یا مکسّر مناسب) بنویسید: (صَدیق، مُؤمِنَة، باب)

صَدیق (دوست پسر):

  • مثنی: صَدیقانِ / صَدیقَیْنِ
  • جمع (مکسّر): أصدِقاء

مُؤمِنَة (زن باایمان):

  • مثنی: مُؤمِنَتانِ / مُؤمِنَتَیْنِ
  • جمع (مؤنث سالم): مُؤمِنات

باب (در):

  • مثنی: بابانِ / بابَیْنِ
  • جمع (مکسّر): أبواب

8 با استفاده از کلمات داخل پرانتز، جمله را کامل کنید: "............ البِنتانِ ............ فی الغُرفَةِ." (اسم اشاره مناسب برای نزدیک، ضمیر منفصل مناسب)

«البِنتانِ» مثنی مؤنث است. اسم اشاره نزدیک برای مثنی مؤنث «هاتانِ» و ضمیر منفصل مناسب برای آن (سوم شخص مثنی) «هُما» است.

جمله کامل: "هاتانِ البِنتانِ هُما فی الغُرفَةِ." (این دو دختر، آن دو در اتاق هستند.)

9 کلمه پرسشی مناسب برای پاسخ های زیر بنویسید:

الف ............؟ الطّائِرُ فَوقَ الشَّجَرَةِ. (پرنده بالای درخت است.)

ب ............؟ أنا مِن طِهران. (من اهل تهران هستم.)

ج ............؟ عِندی ثَلاثَةُ إخوَةٍ. (من سه برادر دارم.)

الف أیْنَ الطّائِرُ؟ (پاسخ در مورد مکان است).

ب مِنْ أیْنَ أنتَ/أنتِ؟ (پاسخ در مورد ملیت یا مبدأ است).

ج کَمْ أخاً عِندَکَ/عِندَکِ؟ (پاسخ در مورد تعداد است).

10 ضمایر متصل را در عبارت زیر مشخص کنید و بگویید به چه کسی یا چه چیزی برمی گردند: "هذا صَدیقی، اسمُهُ عَلیٌّ وَ أبوهُما مُعَلِّمُنا."

ـی در «صَدیقی»: ضمیر متصل اول شخص مفرد (من)، به گوینده برمی گردد. (دوستِ من)

ـهُ در «اسمُهُ»: ضمیر متصل سوم شخص مفرد مذکر (او)، به «صَدیقی» (علی) برمی گردد. (اسمِ او)

ـهُما در «أبوهُما»: ضمیر متصل سوم شخص مثنی (آن دو)، احتمالاً به «علی» و شخص دیگری که قبلاً ذکر شده (یا از متن فهمیده می شود) برمی گردد. (پدرِ آن دو)

ـنا در «مُعَلِّمُنا»: ضمیر متصل اول شخص جمع (ما)، به گوینده و همراهانش برمی گردد. (معلمِ ما)

نتیجه گیری

در این درس با بخش مهمی از دستور زبان عربی یعنی «اسم» و انواع آن از نظر تعداد (مفرد، مثنی، جمع سالم و مکسّر) و جنس (مذکر و مؤنث لفظی و معنوی) آشنا شدیم. همچنین یاد گرفتیم که چطور با استفاده از اسم های اشاره (مانند هذا، هذه، ذلک، تلک، هؤلاء، اولئک) به نزدیک و دور اشاره کنیم و چطور از کلمات پرسشی (مانند مَن، ما، أین، متی، کیف، کم، لماذا) برای پرسیدن سوالات مختلف استفاده کنیم. در نهایت، با ضمایر منفصل (مانند هو، هی، أنتَ، أنتِ، أنا، نحن) و ضمایر متصل (مانند ـه، ـها، ـکَ، ـکِ، ـی، ـنا) که جای اسم می نشینند، آشنا شدیم. شناخت این موارد به شما کمک می کند تا جملات عربی را بهتر درک کنید و خودتان هم جملات صحیح تری بسازید. حتماً تمرین ها را مرور کنید و سعی کنید در متن های عربی که می خوانید، این موارد را پیدا کنید.

سایر مباحث این سری