حروف جرّ در عربی: راهنمای کامل و کنکوری
در زبان عربی، کلماتی وجود دارند که به تنهایی معنای مستقلی ندارند، اما وقتی قبل از اسم می آیند، علاوه بر ایجاد ارتباط بین کلمات جمله، معنای خاصی به آن اسم می بخشند و باعث می شوند حرکت حرف آخر آن اسم کسره (ـِ یا ـٍ) بگیرد (یعنی اسم را مجرور می کنند). به این کلمات **حروف جرّ** یا حروف اضافه می گویند که معادل حروف اضافه ای مانند «از، به، در، برای، بر، مانند، درباره» در زبان فارسی هستند. شناخت دقیق حروف جرّ، معانی مختلف آن ها و اسمی که بعد از آن ها می آید (مجرور به حرف جرّ)، برای فهم درست جملات، ترجمهٔ دقیق و تجزیه و ترکیب ضروری است.
حروف جرّ رایج و معانی اصلی آن ها
مهم ترین و پرکاربردترین حروف جرّ که در کتاب های درسی با آن ها سر و کار دارید عبارتند از: مِنْ - فِي - إِلَىٰ - عَلَىٰ - بِـ - لِـ - عَنْ - کَـ. بیایید با معنی و کاربرد هر کدام بیشتر آشنا شویم:
۱. مِنْ (از)
رایج ترین معنی «مِنْ» همان «از» در فارسی است و مفاهیمی مانند شروع، مبدأ، بعضی از، جنس و ... را می رساند.
* إِشْتَرَیْتُ کِتاباً مِنَ السُّوقِ. (کتابی از بازار خریدم.) ← بیان مبدأ مکانی
* خَرَجْتُ مِنَ البَیْتِ صَباحاً. (صبح از خانه خارج شدم.) ← بیان مبدأ مکانی
* هذا خاتَمٌ مِنْ ذَهَبٍ. (این انگشتری از (جنس) طلا است.) ← بیان جنس
* سَأَلْتُ مِمَّنْ کانَ فِی البَیْتِ. (از کسی که در خانه بود پرسیدم.) ← مِمَّن = مِنْ + مَنْ (مَنْ موصول)
* أَنْفِقُوا مِمّا رَزَقْناکُمْ. (از آنچه به شما روزی دادیم انفاق کنید.) ← مِمّا = مِنْ + ما (ما موصول)
۲. فی (در)
اصلی ترین معنی «فی» همان «در» در فارسی است و معمولاً برای بیان مکان یا زمان وقوع فعل به کار می رود.
* الطُّلّابُ یَجْلِسونَ فِی الصَّفِّ. (دانش آموزان در کلاس می نشینند.) ← بیان مکان
* نَزَلَ القُرآنُ فِی شَهْرِ رَمَضانَ. (قرآن در ماه رمضان نازل شد.) ← بیان زمان
* لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی أَحْسَنِ تَقْویمٍ. (همانا ما انسان را در بهترین ساختار آفریدیم.)
* فِیَّ أَسْئِلَةٌ کَثیرَةٌ. (در من سؤال های بسیاری است.) ← فِیَّ = فی + ی (ضمیر متکلم)
۳. إِلیٰ (به، به سوی، تا)
این حرف جرّ معمولاً برای نشان دادن مقصد، جهت یا پایان (مکانی یا زمانی) به کار می رود.
* ذَهَبْتُ إِلَی مَسْجِدِ الْمَدینَةِ. (به سوی مسجد شهر رفتم.) ← بیان مقصد
* أُنْظُرْ إِلَی السَّماءِ. (به آسمان نگاه کن.) ← بیان جهت
* دَرَسْتُ مِنَ اللَّیْلِ إِلَی الصَّباحِ. (از شب تا صبح درس خواندم.) ← بیان پایان زمان
* أَرْسِلْ هذِهِ الرِّسالَةَ إِلَیْهِ. (این نامه را به او بفرست.) ← إِلَیْهِ = إلی + ه (ضمیر)
۴. عَلَیٰ (بر، روی، به عهده، باید)
«عَلَیٰ» معانی مختلفی دارد، از جمله «بر» یا «رویِ» (معنای فیزیکی استعلاء) و همچنین معنای «به ضررِ» یا «به عهدهٔ». یک کاربرد بسیار مهم آن در کنکور، معنای «باید» است.
* جَلَسْتُ عَلَی الْجِدارِ. (روی دیوار نشستم.) ← معنای استعلاء
* النّاسُ عَلَی دِینِ مُلوکِهِمْ. (مردم بر دین پادشاهانشان هستند.)
* لَعْنَةُ اللهِ عَلَی الظّالِمینَ. (لعنت خدا بر ستمگران باد.) ← معنای «به ضررِ»
* عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ. (باید صبر کنید. / صبر بر شما لازم است.) ← معنای وجوب و الزام
* عَلَی الْمُعَلِّمِ أَنْ یُساعِدَ الطُّلّابَ. (معلم باید به دانش آموزان کمک کند. / کمک کردن بر عهدهٔ معلم است.) ← معنای وجوب و الزام
۱ «عَلَیٰ» به معنی «باید»: اگر «عَلَیٰ» قبل از اسم شخص یا ضمیر بیاید و بعد از آن مصدر یا «أنْ + فعل مضارع» قرار گیرد، معنای «باید» می دهد و فعل بعد از آن معمولاً به صورت مضارع التزامی ترجمه می شود. این کاربرد در تست های ترجمه بسیار مهم است.
۵. بِـ (به، با، به وسیلهٔ، در)
حرف «بِـ» معانی متعددی دارد از جمله «به وسیلهٔ» (استعانت)، «همراه با» (مصاحبت)، «در» (ظرفیت)، قسم و ... .
* کَتَبْتُ رِسالَةً بِالْقَلَمِ. (نامه ای را به وسیلهٔ قلم نوشتم.) ← استعانت
* آمَنْتُ بِاللهِ. (به خدا ایمان آوردم.)
* وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللهُ بِبَدْرٍ. (و قطعاً خداوند شما را در (جنگ) بدر یاری کرد.) ← ظرفیت مکانی
* بِاسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ. (به نام خداوند بخشندهٔ مهربان.)
۶. لِـ (برای، از آنِ، مالِ، داشتن)
حرف «لِـ» نیز کاربردهای فراوانی دارد، از جمله «برای» (بیان هدف یا نفع)، مالکیت (از آنِ، مالِ) و معنای «داشتن».
* هذا الْکِتابُ لِلطّالِبِ. (این کتاب برای/مالِ دانش آموز است.) ← مالکیت
* ذَهَبْتُ إِلَی الْمَکْتَبَةِ لِقِراءَةِ الْکُتُبِ. (برای خواندنِ کتاب ها به کتابخانه رفتم.) ← بیان هدف
* لِی أَخٌ واحِدٌ. (من یک برادر دارم. / یک برادر برای من است.) ← معنای داشتن
* لِماذا تَأَخَّرْتَ؟ (برای چه (چرا) دیر کردی؟) ← لِماذا = لِـ + ماذا
* أُحِبُّ العِلْمَ لِأَنَّهُ مُفیدٌ. (علم را دوست دارم زیرا (برای اینکه) مفید است.) ← لِأَنَّ = لِـ + أَنَّ
۲ «لِـ» به معنی «داشتن»: اگر «لِـ» به اسم شخص یا ضمیر بچسبد و بعد از آن یک اسم نکره بیاید، معمولاً معنای «داشتن» می دهد. مثال: لَنا بَیتٌ کَبیرٌ. (ما خانهٔ بزرگی داریم.)
۷. عَنْ (از، دربارهٔ)
معنای اصلی «عَنْ»، «از» (به معنی دوری و جدا شدن) یا «دربارهٔ» است.
* اِبْتَعِدْ عَنِ الشَّرِّ. (از بدی دوری کن.)
* عَفا اللهُ عَنْ عَبْدِهِ. (خداوند از بنده اش درگذشت.)
* سَأَلْتُ الْمُعَلِّمَ عَنْ مَشاکِلِ الْحَیاةِ. (از معلم دربارهٔ مشکلات زندگی پرسیدم.)
* رَضِیَ اللهُ عَنْهُمْ. (خداوند از ایشان راضی شد.) ← عَنْهُمْ = عَنْ + هُمْ
۸. کَـ (مانند، مثلِ)
حرف «کَـ» فقط یک معنی اصلی دارد و آن تشبیه است.
* الْمُعَلِّمُ کَأَبٍ حَنونٍ. (معلم مثل پدری مهربان است.)
* الْمَدْرَسَةُ کَبَیْتِنا الثّانی. (مدرسه مانند خانهٔ دوم ماست.)
* وَجْهُها کَالْقَمَرِ. (صورتش مانند ماه است.)
اسم مجرور و اعراب آن
اسمی که بلافاصله بعد از حرف جرّ می آید، «مجرور به حرف جرّ» نامیده می شود و اعراب آن همیشه مجرور است. علامت جرّ در اسم های مفرد و جمع مؤنث سالم و جمع مکسر، کسره (ـِ یا ـٍ) است. در اسم های مثنی و جمع مذکر سالم، علامت جرّ حرف «یاء» (ی) است. در اسماء خمسه، علامت جرّ «یاء» (ی) است (مانند: أبیكَ، أخیهِ). اسم های غیر منصرف با فتحه (ـَ) مجرور می شوند (مگر اینکه «ال» داشته باشند یا مضاف واقع شوند).
! جار و مجرور: به ترکیب «حرف جرّ + اسم مجرور» اصطلاحاً جار و مجرور یا شبه جمله می گویند که در جمله نقش های مختلفی (مانند خبر، صفت، متعلق به فعل و ...) می توانند داشته باشند.
نون وقایه (نکته ای مهم دربارهٔ ضمیر «ی»)
وقتی ضمیر متکلم وحده «ی» (به معنی «مرا» یا «ـَم» در مالکیت) می خواهد به فعل یا برخی حروف جرّ (مانند مِنْ و عَنْ) بچسبد، برای سهولت در تلفظ و جلوگیری از تغییر حرکت آخر فعل یا حرف، یک حرف «نون» با حرکت کسره (نِ) بین آن ها فاصله می اندازد که به آن «نون وقایه» (نونِ نگهدارنده یا پیشگیری کننده) می گویند. این «ن» هیچ نقش دستوری ندارد و فقط یک واسطهٔ تلفظی است.
* فعل + ن + ی ← شاهَدَ + نِ + ی ← شاهَدَنِی (مرا دید.) - «نِ» نون وقایه / «ی» مفعول به
* فعل + ن + ی ← یُحَیِّرُ + نِ + ی ← یُحَیِّرُنِی (مرا حیران می کند.) - «نِ» نون وقایه / «ی» مفعول به
* حرف جرّ + ن + ی ← مِنْ + نِ + ی ← مِنّی (از من) - «نِ» نون وقایه / «ی» مجرور به حرف جرّ
* حرف جرّ + ن + ی ← عَنْ + نِ + ی ← عَنّی (از من / دربارهٔ من) - «نِ» نون وقایه / «ی» مجرور به حرف جرّ
! نون وقایه قبل از ضمیر «ی» وقتی به فعل می چسبد، نشانهٔ قطعی این است که «ی» مفعول به است (نه فاعل). این نکته در تشخیص نقش ضمایر در تست های تجزیه و ترکیب بسیار مهم است.
مثال های بیشتر برای درک بهتر
۱ سافَرْتُ مِنْ طهران إِلیٰ أَصفَهان بِـالسَّیّارَةِ. (از تهران به اصفهان با ماشین سفر کردم.)
۲ قالَ الْمُدَرِّسُ لِـلطّالِبِ: «اِجْتَهِدْ فِی دُروسِکَ!» (معلم به دانش آموز گفت: «در درس هایت کوشا باش!»)
۳ عَلَی المُسلِمینَ أَنْ یَتَّحِدوا. (مسلمانان باید متحد شوند.)
۴ بَحَثْتُ عَنْ کِتابی وَ لَمْ أَجِدْهُ. (دربارهٔ/به دنبالِ کتابم جستجو کردم و آن را نیافتم.)
۵ الوَقْتُ کَـالسَّیْفِ إنْ لَمْ تَقْطَعْهُ قَطَعَکَ. (وقت مانند شمشیر است، اگر آن را نبُری (استفاده نکنی)، تو را می بُرد.)
۶ هَلْ لَکُمْ بَیْتٌ قَریبٌ مِنْ هُنا؟ (آیا شما خانه ای نزدیک اینجا دارید؟)
وقت تمرین و آزمون!
سوالات تمرین:
1 حرف جرّ و اسم مجرور را در جملات زیر مشخص کنید و اعراب اسم مجرور را بنویسید.
الف) سَلَّمْتُ عَلَی المُعَلِّمینَ.
ب) یَأْتی النُّورُ مِنَ الشَّمسِ.
ج) اَلْکُتُبُ فِی الْمَکْتَبَةِ کَثیرَةٌ.
د) نَظَرْتُ إِلیٰ أَخیکَ.
هـ) کَتَبْتُ بِقَلَمَیْنِ.
2 معنای حرف جرّ «عَلَی» را در دو جملهٔ زیر با هم مقایسه کنید:
الف) اَلْکِتابُ عَلَی الْمِنْضَدَةِ.
ب) عَلَیْنا أَنْ نَدْرُسَ بِجِدٍّ.
3 معنای حرف جرّ «لِـ» را در دو جملهٔ زیر با هم مقایسه کنید:
الف) اَلْحَمدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمینَ.
ب) لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ.
4 ترکیب های «مِمَّن» و «عَمَّ» از چه اجزایی تشکیل شده اند؟
5 نقش «نون وقایه» چیست و در کدام موارد قبل از ضمیر «ی» می آید؟
پاسخنامه تمرین:
1 تعیین حرف جرّ، اسم مجرور و اعراب:
الف) حرف جرّ: عَلَی / اسم مجرور: المُعَلِّمینَ (مجرور با یاء چون جمع مذکر سالم است).
ب) حرف جرّ: مِنْ / اسم مجرور: الشَّمسِ (مجرور با کسره).
ج) حرف جرّ: فِی / اسم مجرور: الْمَکْتَبَةِ (مجرور با کسره).
د) حرف جرّ: إِلیٰ / اسم مجرور: أَخیکَ (أخی مجرور با یاء چون از اسماء خمسه است، کَ مضاف الیه).
هـ) حرف جرّ: بِـ / اسم مجرور: قَلَمَیْنِ (مجرور با یاء چون مثنی است).
2 مقایسه معنای «عَلَی»:
الف) اَلْکِتابُ عَلَی الْمِنْضَدَةِ: «عَلَی» به معنی «رویِ» (استعلاء مکانی).
ب) عَلَیْنا أَنْ نَدْرُسَ بِجِدٍّ: «عَلَی» به معنی «باید» (وجوب و الزام).
3 مقایسه معنای «لِـ»:
الف) اَلْحَمدُ لِلهِ: «لِـ» به معنی «برای» یا «از آنِ» (اختصاص).
ب) لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ: «لِـ» به معنی «داشتن» یا مالکیت (برای اوست / او دارد).
4 اجزای ترکیب های «مِمَّن» و «عَمَّ»:
* مِمَّنْ = مِنْ (حرف جرّ) + مَنْ (اسم موصول یا استفهام)
* عَمَّ = عَنْ (حرف جرّ) + ما (اسم موصول یا استفهام) - (نونِ «عن» در «میمِ» «ما» ادغام شده و الف «ما»ی استفهامی حذف شده است).
5 نقش «نون وقایه» و موارد کاربرد آن با ضمیر «ی»:
نقش نون وقایه، محافظت از حرکت آخر فعل یا حرف قبل از ضمیر «ی» و سهولت در تلفظ است و نقش دستوری ندارد. قبل از ضمیر متکلم «ی» در موارد زیر می آید:
* وقتی «ی» به فعل (ماضی، مضارع، امر) می چسبد (مثال: عَلَّمَنِی).
* وقتی «ی» به حروف جرّ «مِنْ» و «عَنْ» می چسبد (مثال: مِنِّی، عَنِّی).
نکات کلیدی و کنکوری حروف جرّ
۱ اعراب مجرور: مهم ترین اثر حرف جرّ، مجرور کردن اسم بعد از خودش است. علائم جرّ را به خوبی بشناسید: کسره (ـِ / ـٍ) برای اسم مفرد، جمع مؤنث سالم، جمع مکسر / یاء (ی) برای مثنی، جمع مذکر سالم، اسماء خمسه / فتحه (ـَ) برای اسم غیر منصرف.
۲ معانی متعدد: یک حرف جرّ می تواند معانی مختلفی داشته باشد. برای ترجمهٔ دقیق، باید به سیاق جمله و فعل همراه آن توجه کرد.
۳ کاربردهای خاص «عَلَی» و «لِـ»: معنای «باید» برای «عَلَی» و معنای «داشتن» برای «لِـ» در تست های ترجمه بسیار پرتکرار هستند. فرمول تشخیص آن ها را به خاطر بسپارید.
۴ نون وقایه: دیدن «ـنِی» در انتهای فعل، نشانهٔ قطعی مفعول بودن ضمیر «ی» است.
۵ ترکیبات خاص: حواستان به ترکیب حروف جرّ با «ما» و «مَنْ» (مانند: مِمَّا، مِمَّنْ، فِیمَا، عَمَّا، عَمَّنْ، لِماذا) باشد. گاهی الف «ما»ی استفهامی بعد از حرف جرّ حذف می شود (بِمَ؟ لِمَ؟ عَمَّ؟ فیمَ؟).
۶ نقش جار و مجرور: جار و مجرور (شبه جمله) می تواند در جمله نقش های مختلفی مثل خبر، صفت، حال یا متعلق به فعل داشته باشد که تشخیص آن در تجزیه و ترکیب اهمیت دارد.
نمونه سوالات امتحانی و کنکور
سوالات تستی:
1 عیّن الخطأ فی تعیین معنی حرف الجرّ: (گزینه اشتباه در تعیین معنی حرف جرّ را مشخص کنید)
الف «فِی»: نَحنُ نَعیشُ فی قَریَةٍ جَمیلَةٍ. (در)
ب «عَلَی»: عَلَیْنا أنْ نَجْتَهِدَ فی أعمالِنا. (بر عهده)
ج «لِـ»: لِزیدٍ سَفَرٌ قَریبٌ. (برای)
د «کَـ»: الصّادقُ کالأسَدِ فی الشَّجاعَةِ. (مانند)
گزینه ج
الف: «فی» به معنی «در» (مکان) صحیح است.
ب: «عَلَی + ضمیر + أنْ یفعل» به معنی «باید» یا «بر عهده» صحیح است.
ج: «لِـ + اسم + اسم نکره» معمولاً معنی «داشتن» می دهد. «لِزیدٍ سَفَرٌ» یعنی «زید سفری دارد» نه «برای زید سفری است». معنی «برای» غلط است.
د: «کَـ» برای تشبیه صحیح است.
2 «نَظَرَ الْوالِدُ إلی وَلَدِهِ بِعَیْنِ الرِّضا». کم حرف جرٍّ فی هذه العبارة؟ (چند حرف جر در این عبارت وجود دارد؟)
الف واحد
ب إثنان
ج ثلاثة
د أربعة
گزینه ب
حروف جرّ موجود در عبارت عبارتند از: «إلی» (در إلی وَلَدِهِ) و «بِـ» (در بِعَیْنِ). پس دو حرف جرّ وجود دارد.
3 عیّن العبارة التی استُخدِمَ فیها «عن» بمعنی «درباره»: (عبارتی که در آن «عن» به معنی «درباره» به کار رفته را مشخص کنید)
الف اِبتَعَدْتُ عنِ المکانِ المُزدَحِمِ.
ب سألتُ صدیقی عن موعدِ اللّقاءِ.
ج رَفَعَ اللهُ العذابَ عنهم.
د المؤمنُ یُعرِضُ عنِ اللَّغوِ.
گزینه ب
الف، ج، د: «عن» به معنی «از» (دوری، رویگردانی) است.
ب: «سألتُ ... عن ...» به معنی «پرسیدم ... دربارهٔ ...» است. پس در این گزینه «عن» معنی «درباره» دارد.
4 «مِنْ» فی أیّ عبارةٍ یُفیدُ معنی «التبعیض» (بعضی از)؟ ( «مِنْ» در کدام عبارت معنی «بعضی از» را می رساند؟)
الف هذا قَمیصٌ مِن قُطْنٍ.
ب جاءَ الطلابُ مِنَ المدرسةِ.
ج أَکَلْتُ مِنَ الطَّعامِ قلیلاً.
د اِسْتَمِعْ إلی کلامٍ مِن ذهبٍ.
گزینه ج
الف و د: «مِنْ» برای بیان جنس است (از جنس پنبه / از جنس طلا).
ب: «مِنْ» برای بیان مبدأ مکانی است (از مدرسه).
ج: «أَکَلْتُ مِنَ الطَّعامِ» یعنی «بعضی از غذا را خوردم». در اینجا «مِنْ» معنی تبعیض دارد.
5 عیّن ما فیه «نون الوقایة»: (گزینه ای که در آن «نون وقایه» وجود دارد را مشخص کنید)
الف إنَّنا مؤمنونَ باللهِ.
ب علَّمَنی الأستاذُ عِلماً نافعاً.
ج کتابُنا جدیدٌ و مُفیدٌ.
د تَکتُبِینَ بِخَطٍّ جمیلٍ.
گزینه ب
نون وقایه قبل از ضمیر «ی» متکلم می آید که به فعل یا حروف جر «من» و «عن» متصل می شود.
الف: «إنَّنا» = إنَّ + نا (ضمیر متکلم مع الغیر).
ب: «علَّمَنی» = علَّمَ + نِ + ی. «نِ» نون وقایه است که قبل از ضمیر مفعولی «ی» آمده.
ج: «کتابُنا» = کتاب + نا (ضمیر).
د: «تَکتُبِینَ» ← «ی» در اینجا ضمیر فاعلی مؤنث مخاطب است.
سوالات تشریحی:
6 حرف جرّ را در جملهٔ «سَلِّمْ عَلیٰ مَنْ فِی الدّارِ» مشخص کنید و اسم مجرور آن را بنویسید.
حرف جرّ: عَلَیٰ.
اسم مجرور: مَنْ (اسم موصول). اسم موصول مبنی است و محلاً مجرور.
7 ترجمهٔ عبارت «لَنا فِی رَسولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» چیست و حرف «لِـ» در آن چه معنایی دارد؟
ترجمه: برای ما در (شخصیت) رسول خدا، الگوی نیکویی است. (یا: ما در رسول خدا الگوی نیکویی داریم).
معنای «لِـ» در «لَنا»: اختصاص (برای) یا داشتن.
8 با استفاده از حرف جرّ «کَـ»، جملهٔ «العالِمُ مِصباحٌ» را بازنویسی کنید.
العالِمُ کَالْمِصباحِ. (دانشمند مانند چراغ است.)
9 حرف جرّ «بِـ» در آیهٔ «وَ ما رَبُّکَ بِغافِلٍ عَمّا تَعْمَلونَ» چه معنایی دارد و چگونه ترجمه می شود؟
حرف «بِـ» در اینجا زائد است و برای تأکید نفی آمده است (چون بعد از «ما»ی نافیه که شبیه لیس عمل می کند، بر سر خبر آن آمده است).
ترجمه: و پروردگارت هرگز از آنچه انجام می دهید غافل نیست. (حرف «بـِ» در ترجمه معنای مستقلی ندارد و فقط نفی را مؤکد می کند).
10 جملهٔ «علیکَ أنْ تقولَ الصِّدقَ» را ترجمه کنید و نقش «عَلَی» را توضیح دهید.
ترجمه: باید راست بگویی. (یا: راست گفتن بر تو لازم است).
نقش «عَلَی»: در اینجا «عَلَی» حرف جرّ است که به ضمیر «کَ» متصل شده و معنای وجوب و الزام (باید) را می رساند.
جمع بندی: حروف جرّ بخش جدایی ناپذیر جملات عربی هستند. یادگیری معانی مختلف آن ها، تأثیرشان بر اعراب اسم مجرور و کاربردهای خاصشان (مانند معنای «باید» برای عَلَیٰ یا «داشتن» برای لِـ) در درک مطلب، ترجمهٔ صحیح و تجزیه و ترکیب نقش حیاتی دارد. با مرور مثال ها، نکات و تمرین سوالات، تسلط خود را بر این مبحث مهم افزایش دهید.