صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
دانلود اپلیکیشن

به چهار جملۀ زیر دقّت کنید:

1) دانش آموز باهوش در درس هایش تلاش می کند.

2) دانش آموز باهوش در درس هایش قطعاً تلاش می کند.

۳) دانش آموز باهوش در درس هایش بسیار تلاش می کند.

۴) دانش آموز باهوش در درس هایش مانندِ امیدواران تلاش می کند.

در جملۀ «۲» واژۀ «قطعاً» برای تأكید به کار رفته است و فعل جمله یعنی «تلاش می کند» را تأکید کرده است که به آن «قید تأكیدی» می گوییم. در دو جملۀ «3» و «۴» به ترتیب واژگان «بسیار» و «مانندِ» نوع و کیفیّت انجام گرفتن فعلِ جمله یعنی «تلاش می کند» را بیان می کنند که به این نوع از قیدها، «قید بیانی» می گوییم.

در این درس می خواهیم با نقشی به نام «مفعول مطلق» آشنا شویم که همین کاربرد را در زبان عربی دارد و مانند قیدهای فوق عمل می کند!

* تعریف مفعول مطلق

مفعول مطلق، مصدر منصوبی است از جنس و ریشۀ فعلِ جمله که به دو نوع تقسیم می شود:

1- مفعول مطلق تأکیدی: مصدرِ منصوبی است که با فعل جمله، هم ریشه است و بدون «صفت» یا «مضافٌ الیه» به کار می رود؛ مانند:

نَزَّلَ اللهُ القُرآنَ تَنزيلاً : خداوند قرآن را قطعاً     نازل فرمود.

فعل            مفعول مطلق تأکیدی                    قید تاکیدی       فعل جمله

[«تَنزيلاً» مصدری است که با فعل «نَزَّلَ» هر دو دارای ریشۀ مشترک «ن ز ل» هستند.]

(خب، اگه خوب دقّت کنین، متوجّه می شین که برای ساختِ «مفعول مطلقِ تأکیدی» ابتدا مصدر فعل رو به دست میاریم، سپس اونو به صورت منصوب «ــًـ» در آخر جمله قرار می دیم! راستی، اینو هم بدونین که مهم نیست فعل جمله چه زمانی داشته باشه، مثلاً «ماضي» باشه، «مضارع» باشه یا «امر» باشه و یا ... یا حتّی «معلوم» باشه یا «مجهول»؛ هیچ کدومِ اینا مهم نیست، فقط باید «مفعول مطلق» مصدرِ همون فعلی باشه که تو جمله به کار رفته !)

به دو مثال دیگر نیز توجه کنید:

الف) اِسْتَغْفَرْتُ اللهَ اِسْتِغْفاراً: از خدا بی گمان آمرزش خواستم. [هر دو از ریشۀ «غ ف ر»]

               فعل       مفعول مطلق تأکیدی          قید تأکیدی         فعل جمله

در مثال بالا، «اِسْتِغْفاراً» مصدرِ منصوبِ فعلِ «اِسْتَغْفَرْتُ» است که هر دو از بابِ «استفعال» هستند!

ب) اِصْبَروا عَلَى الْمَشاكِلِ صَبْراً: در مشکلات حتماً شکیبایی کنید. [هر دو از ریشۀ «ص ب ر»]

          فعل                    مفعول مطلق تأکیدی          قید تأکیدی      فعل جمله

۲- مفعول مطلق نوعی (بیانی): مصدر منصوبی است که به کمک کلمۀ پس از خود («صفت» و یا «مضافٌ اليه»)، نوع و کیفیت وقوع فعل را بیان می کند و به دو گروه تقسیم می شود:

الف) مفعول مطلق + صفت: در این حالت، پس از مفعول مطلق یک «صفت» به کار می رود.

مثال) يَجْتَهِدُ الطّالِبُ في دروسِهِ      اِجْتِهاداً      بالِغاً: دانش آموز در درس هایش بسیار تلاش می کند. [هر دو از ریشۀ «ج ه د»]

           فعل                                    مفعول مطلق نوعی    صفت                                                                       فعل جمله

در مثال بالا، «اِجتهاداً» مصدرِ منصوب از جنس و ریشۀ فعل جمله، یعنی «يَجْتَهِدُ» است که هر دو از باب «اِفْتِعال» هستند؛ و «بالغاً» نیز صفتِ «مفعول مطلق» یعنی «اِجتهاداً» است.

(یادتون باشه که صفتِ مفعول مطلق نوعی، همیشه منصوبه و با تنوين نصب «ــًـ» يعني «نکره» میاد؛ چون همون طور که می دونین صفت همیشه از موصوفش تو چهار چیز، از جمله «اِعراب» و «معرفه و نکره» تبعیّت می کنه. پس این صفت همیشه «منصوب» و «نکره» است!)

ب) مفعول مطلق + مضاف اليه: در این حالت پس از مفعول مطلق، یک «مضافٌ اليه» به کار می رود.

مثال) يَجْتَهِدُ الطّالِبُ في دروسِهِ      اِجتِهادَ       الْآمِلينَ: دانش آموز در درس هایش همچون امیدواران تلاش می کند.

                                                       مفعول مطلقِ نوعي    مضافٌ اليه                                                      قید بیانی                          فعل جمله

در این مثال، «اجتهادَ» نیز مانند مثال «الف»، مصدری منصوب از جنس و ریشۀ فعل جمله، یعنی «يَجْتَهِدُ» است که هر دو از باب «اِفتِعال» هستند، ولی به دلیلِ «مضاف» واقع شدن تنوین نگرفته است؛ و «الآمِلينَ» نیز مضافٌ اليه برای مفعول مطلق (اجتهادَ) به شمار می رود.

خوب است بدانیم: مصدر كلمه ای است که بر انجامِ کار یا روی دادنِ حالتی بدون در نظر گرفتنِ «زمان» و «شخص» (صیغه) دلالت می کند؛ مانند: كِتابَة (نوشتن)، إِكْتِشاف (کشف کردن)، إكْرام (گرامی داشتن)، ذَهاب (رفتن) و ....

اغلبِ مصدرها در زبان عربی یا از افعال ثُلاثیِ «مجرد» (گروه اول) هستند و یا از افعال ثُلاثیِ «مزید» (گروه دوم).

مصدرهای افعالِ ثُلاثیِ مزید «قیاسی» (باقاعده) هستند؛ یعنی هر فعلی مصدرِ مشخّصی دارد و به عبارت دیگر، مصدرِ هر فعلی فرمولِ مشخصی دارد و ما به راحتی می توانیم از هر فعلی به مصدرش پی ببریم؛ امّا مصدرهای افعالیِ ثلاثیِ مجرد، «قیاسی» نیستند؛ یعنی دارای قاعده و قانونِ خاصی نیستند، بلکه «سَماعی» (بی قاعده) بوده و برای یادگیری آنها نیازمند به «شنیدن» و یا «حفظ کردنِ» آنها هستیم.

به چند نمونه از مصدرهای افعال ثُلاثیِ مجرد (گروه اول) دقت کنید:

در کتاب عربی پایۀ دهم با مصدرهایی باقاعده بر این وزن ها آشنا شدید:

إفتِعال، اِستِفعال، إنفِعال، إفعال، تَفعيل، تَفَعُّل، تَفاعُل و مُفاعَلَة؛

مثال)

اکنون با این چند مصدر که در هشت گروهِ یادشده نیستند و بی قاعده اند، آشنا شوید:

از آن جا که «مفعول مطلق» مصدری از فعلِ جمله است، بنابراین آشنایی با مصدرهای یادشده لازم است.

چند نکته مهم:

1- تفاوت میان مفعول مطلق «تأكیدی» و «نوعی» از نظر ظاهری این است که در مفعول مطلق تأكیدی، کلمه ای پس از آن نمی آید و معمولاً آخر جمله به کار می رود، ولی در مفعول مطلق نوعی، پس از مفعول مطلق، «صفت» و یا «مضافٌ اليه» می آید.

2- «مفعول مطلق» همواره «منصوب» و «تنوین دار» (دارای تنوین نصب) است، به جز در حالتی که مفعول مطلقِ نوعی به همراهِ «مضافٌ الیه» آمده باشد؛ زیرا همان طور که میدانیم «مضاف» - که در این جا همان «مفعول مطلق» است - هرگز تنوین نمی گیرد؛ مانند:

يَعيشُ الْبَخيلُ في حَياتِهِ       عَيْشَ       الْفُقَراءِ: بخیل در زندگی اش مانندِ فقیران زندگی می کند.

   فعل                                 مفعول مطلق نوعی   مضافٌ اليه                                    قید بیانی                   فعل جمله

3- مفعول مطلق، مانند «حال» از «نقش های تکمیلی» (قید) محسوب می شود و حذف کردن آن از جمله، معمولاً خِلَلی در معنای کلّی جمله وارد نمی کند؛ زیرا جملۀ قبل از مفعول مطلق، دارای ارکان اصلی و اساسی مربوط به خود است؛ به عبارت دیگر، قبل از مفعول مطلق، جمله ای کامل وجود دارد.

نکاتی در ترجمۀ انواع مفعول مطلق

قبل از هر چیز باید بدانیم که مفعول مطلق در زبان فارسی از جملۀ «قیدها» محسوب می شود و نظر به «فعلِ» جمله دارد نه اسم های موجود در آن (فاعل، مفعول، نائب فاعل و ...)؛ بنابراین در ترجمۀ مفعول مطلق باید به این نکته دقّت کنیم.

1) در ترجمۀ مفعول مطلق تأكیدی از «قيود تأكیدی» (قیدهای تصدیق و تأكید) مانند «حتماً، قطعاً، بی شک، کاملاً و ...» قبل از فعل استفاده می کنیم.

مثال) نَزَّلَ اللهُ الْقُرآنَ تَنزيلاً لِهِدايَةِ الإنسانِ: خداوند، قرآن را برای هدایت انسان   قطعاً   نازل کرد.

       فعل جمله       مفعول مطلق تاکیدی                                                                                        قید تأکیدی    فعل جمله

دقت کنید که در جملۀ بالا، «لِهِدايَةِ» جار و مجرور است (نه «صفت» یا «مضافٌ اليه »)، بنابراین نمی تواند مفعول مطلق نوعی به شمار آید!

2- در ترجمۀ مفعول مطلق نوعی، دو حالت پیش می آید:

الف) اگر پس از مفعول مطلق نوعی، «صفت» بیاید (نه مضافٌ اليه)، در این صورت در ترجمۀ مفعول مطلق، از «قیدهای بیانی» مانند: «بسیار، به زیبایی، به نیکی و ...» استفاده می کنیم و معمولاً خودِ «مفعول مطلق» را ترجمه نمی کنیم و فقط «صفتش» را به صورت «قيد» ترجمه می کنیم.

مثال) «وَتُحِبّونَ  الْمالَ     حُبّاً       جَمّاً»: «و مال را بسیار دوست می داریدß [جَمّ: كثير، بسیار فراوان]

                   فعل        مفعول مطلق نوعی   صفت                    قید بیانی               فعل

ب) اگر پس از مفعول مطلق نوعی، مضافٌ اليه بیاید، در این حالت در ترجمۀ مفعول مطلق، از «قیدهای بیانی» (قیدهای تشبیه) مانندِ «همچون، چونان، مانندِ، مِثلِ و ..» استفاده می کنیم.

مثال) إنَّ مُعَلِّمي   إبْتَسَمَ   لي    اِبْتِسامَةَ        الْأَبِ          الْحَنونِ: معلّمم به من همچون پدرِ مهربان لبخند زد.

                                     فعل        مفعول مطلق نوعی    مضافٌ اليه     صفتِ «مضاف اليه»            قید بیانی(قید تشبيه)             فعل جمله

اِسْتَغْفَرْتُ    اللهَ    اِسْتِغفارَ       الصّالِحینَ: از خدا، مانندِ درستکاران آمرزش خواستم.

     فعل               مفعول مطلق نوعی      مضافٌ اليه         قید بیانی(قيد تشبیه)                  فعل جمله

تذكر: در ترجمۀ «مفعول مطلق» - به ویژه «مفعول مطلق نوعی» - باید دقت کنیم که از آن جا که این مصدرهای منصوب «مفعول» نیستند، باید از ترجمه این مصدرهای منصوب به صورتِ «مفعول» (با نشانۀ مفعولیِ «را») بپرهیزیم!

(خب، این نکته که «أظهَرُ مِنَ الشَّمسِ»، چون وقتی کلمه ای نقش مفعول نداره، چه جوری می تونیم اونو به شکل مفعول ترجمه کنیم !!!)

سایر مباحث این سری