نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

فعل ماضی و مضارع: سفر در زمان با کلمات عربی!

بعد از آشنایی با «اسم»، نوبت به یکی دیگر از بخش های مهم زبان عربی، یعنی «فعل» می رسد. فعل کلمه ای است که انجام کار یا داشتن حالتی را در یک زمان مشخص نشان می دهد. مثل «نوشت»، «می خواند» یا «رفت». در زبان عربی، دو زمان اصلی برای فعل ها وجود دارد که امروز با آن ها آشنا می شویم:

  • فعل ماضی: کاری که در گذشته انجام شده است. مثل وقتی می گوییم «او نوشت» (کَتَبَ).
  • فعل مضارع: کاری که در زمان حال در حال انجام است یا در آینده انجام خواهد شد. مثل وقتی می گوییم «او می نویسد» (یَکْتُبُ) یا «او خواهد نوشت».

درست مثل اسم ها، فعل ها هم برای اینکه نشان دهند چه کسی (من، تو، او...) و چند نفر (مفرد، مثنی، جمع) کار را انجام داده یا می دهد و جنسیتش (مذکر یا مؤنث) چیست، تغییر شکل می دهند. به این تغییر شکل فعل ها «صرف کردن» می گوییم. بیایید با هم صرف فعل ماضی و مضارع را یاد بگیریم!

فعل ماضی: روایت کارهای گذشته

فعل ماضی، ساده ترین شکل فعل در عربی است و معمولاً از سه حرف اصلی تشکیل شده (در فعل های ثلاثی مجرد). این شکلِ سه حرفی، نشان دهنده انجام کار توسط «او (مرد)» در گذشته است و به عنوان ریشه یا پایه برای ساختن بقیه شکل های فعل ماضی و حتی مضارع استفاده می شود.

منظور از بن فعل در توضیحات زیر، همان شکلِ پایه فعل ماضی برای سوم شخص مفرد مذکر غائب (او مرد) است، مانند کَتَبَ (نوشت)، ذَهَبَ (رفت)، جَلَسَ (نشست).

برای صرف فعل ماضی برای افراد مختلف، شناسه هایی (پسوندهایی) به آخر بن فعل اضافه می کنیم:

صرف فعل ماضی (براساس فعل کَتَبَ: نوشتن)

شخص/تعداد/جنس ضمیر منفصل فعل ماضی شناسه (پسوند) معنی
اول شخص مفرد (متکلم وحده) أنا کَتَبْتُ ـتُ من نوشتم
دوم شخص مفرد مذکر (مخاطب) أنتَ کَتَبْتَ ـتَ تو (مرد) نوشتی
دوم شخص مفرد مؤنث (مخاطبة) أنتِ کَتَبْتِ ـتِ تو (زن) نوشتی
سوم شخص مفرد مذکر (غائب) هُوَ کَتَبَ — (ریشه فعل) او (مرد) نوشت
سوم شخص مفرد مؤنث (غائبة) هِیَ کَتَبَتْ ـتْ (ساکن) او (زن) نوشت
اول شخص جمع (متکلم مع الغیر) نَحنُ کَتَبْنا ـنا ما نوشتیم
دوم شخص مثنی (مخاطبانِ) أنتُما کَتَبْتُما ـتُما شما دو نفر نوشتید
دوم شخص جمع مذکر (مخاطبون) أنتُمْ کَتَبْتُمْ ـتُمْ شما (مردان) نوشتید
دوم شخص جمع مؤنث (مخاطبات) أنتُنَّ کَتَبْتُنَّ ـتُنَّ شما (زنان) نوشتید
سوم شخص مثنی مذکر (غائبانِ) هُما کَتَبا ـا (الف) آن دو (مرد) نوشتند
سوم شخص مثنی مؤنث (غائبتانِ) هُما کَتَبَتا ـَتا آن دو (زن) نوشتند
سوم شخص جمع مذکر (غائبون) هُمْ کَتَبوا ـوا آن ها (مردان) نوشتند
سوم شخص جمع مؤنث (غائبات) هُنَّ کَتَبْنَ ـنَ (نون مفتوح) آن ها (زنان) نوشتند

فعل مضارع: صحبت از حال و آینده

فعل مضارع برای بیان کاری که در زمان حال انجام می شود یا در آینده رخ خواهد داد، به کار می رود. ساخت فعل مضارع کمی با ماضی فرق دارد. معمولاً با اضافه کردن یکی از حروفِ «أ، ت، ی، ن» (که به حروف مضارعه یا "أتَیْن" معروفند) به ابتدای بن فعل و تغییراتی در آخر آن ساخته می شود.

  • أ (همزه مفتوح) برای اول شخص مفرد (من).
  • ت (تاء مفتوح) برای دوم شخص (تو، شما) و سوم شخص مفرد و مثنی مؤنث غائب (او، آن دو زن).
  • ی (یاء مفتوح) برای سوم شخص مذکر (او، آن دو، آن ها) و سوم شخص جمع مؤنث (آن ها زنان).
  • ن (نون مفتوح) برای اول شخص جمع (ما).

آخر فعل مضارع هم معمولاً حرکت ضمه (ــُـ) دارد، مگر در صیغه هایی که به «انِ»، «ونَ» یا «ینَ» ختم می شوند.

صرف فعل مضارع (براساس فعل کَتَبَ ← یَکْتُبُ: نوشتن)

شخص/تعداد/جنس ضمیر منفصل فعل مضارع پیشوند مضارعه پسوند/علامت آخر معنی
اول شخص مفرد (متکلم وحده) أنا أَکْتُبُ أ ـُ (ضمه) من می نویسم
دوم شخص مفرد مذکر (مخاطب) أنتَ تَکْتُبُ ت ـُ (ضمه) تو (مرد) می نویسی
دوم شخص مفرد مؤنث (مخاطبة) أنتِ تَکْتُبینَ ت ـینَ تو (زن) می نویسی
سوم شخص مفرد مذکر (غائب) هُوَ یَکْتُبُ ی ـُ (ضمه) او (مرد) می نویسد
سوم شخص مفرد مؤنث (غائبة) هِیَ تَکْتُبُ ت ـُ (ضمه) او (زن) می نویسد
اول شخص جمع (متکلم مع الغیر) نَحنُ نَکْتُبُ ن ـُ (ضمه) ما می نویسیم
دوم شخص مثنی (مخاطبانِ) أنتُما تَکْتُبانِ ت ـانِ شما دو نفر می نویسید
دوم شخص جمع مذکر (مخاطبون) أنتُمْ تَکْتُبونَ ت ـونَ شما (مردان) می نویسید
دوم شخص جمع مؤنث (مخاطبات) أنتُنَّ تَکْتُبْنَ ت ـنَ (نون مفتوح) شما (زنان) می نویسید
سوم شخص مثنی مذکر (غائبانِ) هُما یَکْتُبانِ ی ـانِ آن دو (مرد) می نویسند
سوم شخص مثنی مؤنث (غائبتانِ) هُما تَکْتُبانِ ت ـانِ آن دو (زن) می نویسند
سوم شخص جمع مذکر (غائبون) هُمْ یَکْتُبونَ ی ـونَ آن ها (مردان) می نویسند
سوم شخص جمع مؤنث (غائبات) هُنَّ یَکْتُبْنَ ی ـنَ (نون مفتوح) آن ها (زنان) می نویسند

صیغه های مشترک در فعل مضارع دقت کنید! صیغه «تَکْتُبُ» هم برای «تو (مرد)» (أنتَ) و هم برای «او (زن)» (هِیَ) به کار می رود. همچنین صیغه «تَکْتُبانِ» هم برای «شما دو نفر» (أنتُما، چه مذکر چه مؤنث) و هم برای «آن دو زن» (هُما مؤنث) استفاده می شود. از روی بقیه جمله باید بفهمیم منظور کدام است.

منفی کردن فعل ها

برای اینکه بگوییم کاری انجام نشده (در گذشته) یا انجام نمی شود (در حال)، فعل ها را منفی می کنیم.

* منفی کردن فعل ماضی: کافی است قبل از فعل ماضی، کلمه «ما» بیاوریم.

ذَهَبَ (رفت) ← ما ذَهَبَ (نرفت)

کَتَبْتُ (نوشتم) ← ما کَتَبْتُ (ننوشتم)

* منفی کردن فعل مضارع (برای زمان حال): کافی است قبل از فعل مضارع، کلمه «لا» بیاوریم. آخر فعل هم تغییری نمی کند.

یَذْهَبُ (می رود) ← لا یَذْهَبُ (نمی رود)

تَکْتُبینَ (می نویسی) ← لا تَکْتُبینَ (نمی نویسی)

فعل آینده (مستقبل)

برای اینکه نشان دهیم کاری در آینده انجام خواهد شد، از فعل مستقبل استفاده می کنیم. ساخت آن بسیار ساده است: کافی است قبل از فعل مضارع، حرف «سَـ» یا کلمه «سَوْفَ» را اضافه کنیم. هر دو به معنی «خواهد» هستند و تفاوتی در معنی ندارند، اما «سَـ» معمولاً برای آینده نزدیک تر و «سوفَ» برای آینده دورتر به کار می رود.

یَذْهَبُ (می رود) ← سَـیَذْهَبُ / سَوْفَ یَذْهَبُ (خواهد رفت)

نَکْتُبُ (می نویسیم) ← سَـنَکْتُبُ / سَوْفَ نَکْتُبُ (خواهیم نوشت)

فعل امر و نهی: درخواست کردن و بازداشتن

1 فعل امر (دستوری)

وقتی می خواهیم از کسی (مخاطب: تو، شما) بخواهیم کاری را انجام دهد، از فعل امر استفاده می کنیم. فعل امر فقط برای صیغه های مخاطب (دوم شخص) ساخته می شود. مراحل ساخت آن کمی دقت می خواهد:

  1. فعل مضارع مخاطب مورد نظر را در نظر می گیریم (مثلاً: تَکْتُبُ: تو می نویسی).
  2. حرف مضارعه «تـ» را از اول آن حذف می کنیم (← کْتُبُ).
  3. نگاه می کنیم به حرف بعد از «تـ» حذف شده (اینجا «ک»). اگر ساکن بود، یک همزه (أ) به اول کلمه اضافه می کنیم. حرکت این همزه بستگی به حرکت حرف دوم بن فعل (که به آن عین الفعل می گویند - اینجا «ت» در کَتَبَ) در مضارع دارد:
    • اگر حرکت عین الفعل در مضارع، ضمه (ــُـ) بود (مثل یَکْتُبُ)، همزه امر هم ضمه می گیرد (أُ).
    • اگر حرکت عین الفعل در مضارع، فتحه (ــَـ) یا کسره (ــِـ) بود (مثل یَذْهَبُ، یَجْلِسُ)، همزه امر کسره می گیرد (إِ).
    (اگر حرف بعد از «تـ» حذف شده، متحرک بود، نیازی به همزه نیست).
  4. آخر فعل را تغییر می دهیم:
    • اگر آخر فعل ضمه (ــُـ) داشت، آن را ساکن (ــْـ) می کنیم (مثل تَکْتُبُ ← أُکْتُبْ).
    • اگر آخر فعل به «انِ»، «ونَ» یا «ینَ» ختم می شد، حرف «ن» را حذف می کنیم (به جز نون جمع مؤنث). (مثل تَکْتُبانِ ← أُکْتُبا / تَکْتُبونَ ← أُکْتُبوا / تَکْتُبینَ ← أُکْتُبی).
    • نون جمع مؤنث (در صیغه أنتُنَّ: تَکْتُبْنَ) هیچ تغییری نمی کند (← أُکْتُبْنَ).

ساخت امر از تَذهَبُ (تو می روی):

1 تَذهَبُ ← (حذف ت) ← ذهَبُ

2 چون «ذ» ساکن نیست، همزه نمی خواهد.

3 آخرش ضمه دارد، ساکن می شود: ذهَبُ ← اِذهَبْ (برو!). (چون عین الفعلِ یَذهَبُ فتحه دارد، اگر همزه می خواست، کسره می گرفت، اما اینجا لازم نشد).

ساخت امر از تَجلِسینَ (تو (زن) می نشینی):

1 تَجلِسینَ ← (حذف ت) ← جلِسینَ

2 چون «ج» ساکن است و عین الفعلِ یَجلِسُ کسره دارد، همزه کسره دار (إِ) اضافه می کنیم: ← اِجلِسینَ

3 آخرش «ینَ» دارد، نون حذف می شود: اِجلِسینَ ← اِجلِسی (بنشین!).

ساخت امر از تَکتُبْنَ (شما (زنان) می نویسید):

1 تَکتُبْنَ ← (حذف ت) ← کتُبْنَ

2 چون «ک» ساکن است و عین الفعلِ یَکتُبُ ضمه دارد، همزه ضمه دار (أُ) اضافه می کنیم: ← أُکتُبْنَ

3 آخرش نون جمع مؤنث است، تغییر نمی کند: ← أُکْتُبْنَ (بنویسید!).

2 فعل نهی (بازداشتن)

وقتی می خواهیم کسی (مخاطب) را از انجام کاری بازداریم، از فعل نهی استفاده می کنیم. ساخت آن از فعل امر هم ساده تر است:

  1. حرف «لا» (که به آن لای نهی می گویند) را اول فعل مضارع مخاطب می آوریم.
  2. آخر فعل مضارع را دقیقاً مانند فعل امر تغییر می دهیم (یعنی ساکن می کنیم یا نون ها را حذف می کنیم، به جز نون جمع مؤنث). به این حالت فعل که آخرش تغییر کرده (ساکن شده یا نون حذف شده)، «مجزوم» می گویند.

تَذهَبُ (تو می روی) ← لا تَذهَبْ (نرو!)

تَکتُبانِ (شما دو نفر می نویسید) ← لا تَکتُبا (ننویسید!)

تَجلسونَ (شما می نشینید) ← لا تَجلِسوا (ننشینید!)

تَکتُبْنَ (شما زنان می نویسید) ← لا تَکتُبْنَ (ننویسید!) [نون جمع مؤنث حذف نمی شود]

تفاوت لا ناهیه و لا نافیه دقت کنید! «لا» که برای منفی کردن مضارع به کار می رود (لا یَذهَبُ: نمی رود)، آخر فعل را تغییر نمی دهد و به آن «لای نافیه» (لای نفی کننده) می گویند. اما «لا» که برای نهی کردن به کار می رود (لا تَذهَبْ: نرو!)، آخر فعل را تغییر می دهد (مجزوم می کند) و به آن «لای ناهیه» (لای نهی کننده) می گویند.

فعل ماضی استمراری

گاهی می خواهیم بگوییم کاری در گذشته به صورت مستمر و تکراری انجام می شده است (معادل «می رفتم»، «می نوشتند» در فارسی). برای این کار، از فعل «کانَ» (بود) قبل از فعل مضارع استفاده می کنیم. فعل «کانَ» باید مطابق با فاعل جمله صرف شود.

کانَ یَذهَبُ. (او [مرد] می رفت.)

کُنتُ أکتُبُ. (من می نوشتم.) [کانَ برای «أنا» به صورت «کُنتُ» صرف می شود]

کانوا یَلعَبونَ. (آن ها [مردان] بازی می کردند.) [کانَ برای «هُم» به صورت «کانوا» صرف می شود]

کُنّا نَقرَأُ. (ما می خواندیم.) [کانَ برای «نَحنُ» به صورت «کُنّا» صرف می شود]

مثال های کاربردی بیشتر

جمله: أنتِ ما خَرَجْتِ مِنَ البَیتِ أمسِ.

  • فعل: ما خَرَجْتِ
  • نوع: ماضی منفی
  • صیغه: دوم شخص مفرد مؤنث (مخاطبة)
  • معنی: تو (دختر) دیروز از خانه خارج نشدی.

جمله: هُنَّ سَوْفَ یَجْلِسْنَ عَلَی الکُرسیِّ.

  • فعل: سَوْفَ یَجْلِسْنَ
  • نوع: مستقبل (آینده)
  • صیغه: سوم شخص جمع مؤنث (غائبات)
  • معنی: آن ها (زنان) روی صندلی خواهند نشست.

جمله: یا أولادُ، لا تَلْعَبوا فی الشّارِع!

  • فعل: لا تَلْعَبوا
  • نوع: نهی
  • صیغه: دوم شخص جمع مذکر (مخاطبون)
  • معنی: ای پسران، در خیابان بازی نکنید!

جمله: نَحنُ کُنّا نُساعِدُ أُمَّنا فی المَطبَخِ.

  • فعل: کُنّا نُساعِدُ
  • نوع: ماضی استمراری
  • صیغه: اول شخص جمع (متکلم مع الغیر)
  • معنی: ما در آشپزخانه به مادرمان کمک می کردیم.

جمله: یا زَینَبُ، اِفْتَحی النّافِذَةَ مِنْ فَضْلِکِ.

  • فعل: اِفْتَحی
  • نوع: امر
  • صیغه: دوم شخص مفرد مؤنث (مخاطبة) (از تَفْتَحینَ ساخته شده)
  • معنی: ای زینب، لطفاً پنجره را باز کن.

وقت تمرین است!

1 صیغه و زمان فعل های مشخص شده را بنویسید:

الف نَحنُ سَمِعْنا صَوْتَ الأذانِ.

ب الطّالِباتُ یَدْرُسْنَ لِلاِمْتِحانِ.

ج یا أخی، اُکْتُمْ سِرَّکَ.

د أنا سَأَزورُ جَدّی غَداً.

الف سَمِعْنا: اول شخص جمع (متکلم مع الغیر)، ماضی

ب یَدْرُسْنَ: سوم شخص جمع مؤنث (غائبات)، مضارع

ج اُکْتُمْ: دوم شخص مفرد مذکر (مخاطب)، امر

د سَأَزورُ: اول شخص مفرد (متکلم وحده)، مستقبل (آینده)

2 فعل های زیر را منفی کنید:

الف هُمْ شاهَدوا التِّلْفازَ. (آن ها تلویزیون تماشا کردند.)

ب أنتُما تَعْرِفانِ الجَوابَ. (شما دو نفر جواب را می دانید.)

الف ما شاهَدوا التِّلْفازَ. (آن ها تلویزیون تماشا نکردند.)

ب أنتُما لا تَعْرِفانِ الجَوابَ. (شما دو نفر جواب را نمی دانید.)

3 از فعل «تَرجِعونَ» (شما برمی گردید) فعل امر و نهی بسازید.

امر: تَرجِعونَ ← (حذف ت) ← رجِعونَ ← (چون «ر» ساکن است و عین الفعلِ یَرجِعُ کسره دارد، همزه کسره دار إِ اضافه می شود) ← اِرجِعونَ ← (حذف نون آخر) ← اِرْجِعوا (برگردید!)

نهی: لا + تَرجِعونَ ← (حذف نون آخر) ← لا تَرْجِعوا (برنگردید!)

4 جمله زیر را به ماضی استمراری تبدیل کنید: "هِیَ تَطْبُخُ الطَّعامَ." (او غذا می پزد.)

برای تبدیل به ماضی استمراری، فعل «کانَ» صرف شده برای فاعل (اینجا «هِیَ») را قبل از فعل مضارع می آوریم. فعل «کانَ» برای «هِیَ» به صورت «کانَتْ» صرف می شود.

جواب: کانَتْ تَطْبُخُ الطَّعامَ. (او غذا می پخت.)

نکات مهم و تکمیلی (ویژه تیزهوشان!)

1 علامت جزم (ساکن شدن): وقتی فعلی مجزوم می شود (مثلاً بعد از لای نهی)، اگر حرف آخر آن حرف علّه (ا، و، ی) باشد، آن حرف حذف می شود. مثال: تَدعو (می خوانی) ← لا تَدْعُ (نخوان!) / تَمْشی (راه می روی) ← لا تَمْشِ (راه نرو!).

2 حرکت همزه امر: یادتان باشد حرکت همزه امر (اگر لازم باشد) فقط به حرکت عین الفعل در مضارع بستگی دارد، نه ماضی. اگر عین الفعل مضارع ضمه بود ← همزه ضمه (اُکْتُبْ از یَکْتُبُ). اگر فتحه یا کسره بود ← همزه کسره (اِجْلِسْ از یَجْلِسُ / اِفْتَحْ از یَفْتَحُ).

نون وقایه گاهی اوقات وقتی ضمیر متصل «ی» (ـِـ من) می خواهد به فعلی که آخرش نون دارد (مثل تَضرِبونَ) بچسبد، یک نون کسره دار دیگر بین فعل و ضمیر «ی» می آید تا تلفظ راحت تر شود و معنی قاطی نشود. به این نون اضافه «نون وقایه» می گویند. این مبحث کمی پیشرفته تر است و در سال های بالاتر با آن بیشتر آشنا می شوید.

3 تفاوت معنایی سَـ و سوفَ: هرچند هر دو برای آینده هستند، «سَـ» معمولاً نشان دهنده قطعیت بیشتر و آینده نزدیک تر است، در حالی که «سوفَ» می تواند برای آینده دورتر یا با قطعیت کمتر هم به کار رود.

نمونه سوالات امتحانی پرتکرار

سوالات تستی

1 فعل «لا تَخْرُجْنَ» چه نوع فعلی و برای چه صیغه ای است؟

الف نهی - دوم شخص جمع مؤنث

ب مضارع منفی - سوم شخص جمع مؤنث

ج امر - دوم شخص جمع مؤنث

د نهی - سوم شخص جمع مؤنث

گزینه الف

وجود «لا» در ابتدای فعل مضارع مخاطب که آخر فعل را تغییر داده (اینجا نون جمع مؤنث تغییر نکرده که طبیعی است) نشان دهنده فعل نهی است. صیغه «تَخْرُجْنَ» برای دوم شخص جمع مؤنث (أنتُنَّ) است.

2 کدام گزینه ماضی استمراری است؟

الف سوفَ یکتبون

ب ما کتبوا

ج کانوا یکتبون

د لم یکتبوا

گزینه ج

ماضی استمراری از ترکیب «فعل کانَ صرف شده + فعل مضارع» ساخته می شود. «کانوا یکتبون» یعنی آن ها می نوشتند.

3 فعل امر برای صیغه «أنتَ» از ریشه «فَتَحَ» (باز کردن) کدام است؟ (مضارع: یَفْتَحُ)

الف اُفْتُحْ

ب إفْتَحْ

ج تَفْتَحْ

د لا تَفْتَحْ

گزینه ب

مضارع مخاطب «تَفْتَحُ» است. «ت» حذف می شود ← فْتَحُ. چون «ف» ساکن است همزه لازم دارد. چون عین الفعلِ یَفْتَحُ فتحه دارد، همزه کسره می گیرد ← اِفْتَحُ. آخرش ساکن می شود ← إفْتَحْ.

4 ترجمه صحیح «سَنَذْهَبُ إلَی السوقِ» چیست؟

الف به بازار نمی رویم.

ب به بازار رفتیم.

ج به بازار خواهیم رفت.

د به بازار می رویم.

گزینه ج

حرف «سَـ» در ابتدای فعل مضارع (سَنَذْهَبُ) آن را به فعل مستقبل (آینده) تبدیل می کند. «نَذْهَبُ» یعنی ما می رویم، پس «سَنَذْهَبُ» یعنی ما خواهیم رفت.

5 کدام فعل، سوم شخص مثنی مؤنث ماضی است؟

الف کَتَبَتْ

ب کَتَبْنا

ج کَتَبَتا

د کَتَبا

گزینه ج

شناسه سوم شخص مثنی مؤنث ماضی، «ـَتا» است که به آخر بن فعل اضافه می شود (کَتَبَ + تا ← کَتَبَتا).

سوالات تشریحی

6 فعل «یَسْمَعُ» (می شنود) را برای صیغه های زیر صرف کنید:

الف أنتِ (مضارع)

ب هُما (مؤنث - مضارع)

ج أنتُمْ (ماضی)

الف أنتِ ← تَسْمَعینَ

ب هُما (مؤنث) ← تَسْمَعانِ

ج أنتُمْ ← سَمِعْتُمْ (بن فعل ماضی: سَمِعَ)

7 جملات زیر را ترجمه کنید:

الف کانَ الطُّلابُ یَلْعَبونَ فی ساحَةِ المَدْرَسَةِ.

ب یا بِنتُ، لا تَفْتَحی بابَ البَیتِ لِأَحَدٍ.

الف دانش آموزان (پسر) در حیاط مدرسه بازی می کردند. (ماضی استمراری)

ب ای دختر، درِ خانه را برای کسی باز نکن. (نهی)

8 نوع «لا» را در جملات زیر مشخص کنید (نافیه یا ناهیه؟) و دلیل خود را بنویسید:

الف لا یُحِبُّ المُؤمِنُ الکِذْبَ.

ب لا تَقْرَبا مِنْ هذا المَکانِ.

الف لا نافیه: چون فقط فعل مضارع (یُحِبُّ) را منفی کرده و آخر آن را تغییر نداده است. (معنی: مؤمن دروغ را دوست ندارد.)

ب لا ناهیه: چون بر سر فعل مضارع مخاطب (تَقْرَبانِ) آمده و آخر آن را مجزوم کرده است (نون حذف شده ← تَقْرَبا). (معنی: به این مکان نزدیک نشوید!)

9 فعل امر و نهی مناسب برای عبارت «یا مُسلِماتُ، ......... الصَّلاةَ.» (فعل: أقامَ / مضارع: یُقیمُ) بنویسید.

«مُسلِماتُ» جمع مؤنث است، پس باید از صیغه دوم شخص جمع مؤنث (أنتُنَّ) استفاده کنیم. فعل مضارع این صیغه «تُقِمْنَ» است.

امر: تُقِمْنَ ← (حذف ت) ← قِمْنَ ← (چون قاف متحرک است، همزه نمی خواهد) ← نون جمع مؤنث تغییری نمی کند ← أَقِمْنَ (حرف مضموم اول بخاطر ریشه فعل به صورت أَقِمْنَ در میاید). (نماز را برپا دارید!)

نهی: لا + تُقِمْنَ ← نون جمع مؤنث تغییری نمی کند ← لا تُقِمْنَ (نماز را ترک نکنید/ضایع نکنید - *معمولاً نهی با فعل مناسب نهی می آید، اما اگر منظور فقط ساخت دستوری باشد، لا تقمن صحیح است*).

10 جمله «ما به کتابخانه رفتیم و کتاب خواندیم» را به عربی بنویسید.

فاعل هر دو فعل «ما» (نَحنُ) است و هر دو کار در گذشته انجام شده، پس از فعل ماضی اول شخص جمع استفاده می کنیم.

رفتن: ذَهَبَ ← ماضی اول شخص جمع: ذَهَبْنا

خواندن: قَرَأَ ← ماضی اول شخص جمع: قَرَأنا

جواب: ذَهَبْنا إلَی المَکْتَبَةِ وَ قَرَأنا الکُتُبَ. (یا الکِتابَ اگر منظور یک کتاب باشد)

نتیجه گیری

شما با یکی از مهم ترین بخش های زبان عربی یعنی فعل ماضی و مضارع و نحوه صرف آن ها آشنا شدید. یاد گرفتید که چطور کارهای گذشته را با فعل ماضی بیان کنید و چطور از فعل مضارع برای صحبت در مورد زمان حال و آینده استفاده نمایید. همچنین با روش منفی کردن فعل ها (با «ما» و «لا»)، ساختن فعل آینده (با «سَـ» و «سوفَ»)، درخواست انجام کار (فعل امر) و بازداشتن از انجام کار (فعل نهی) و بیان کارهای مستمر در گذشته (ماضی استمراری) آشنا شدید. کلید تسلط بر این مباحث، تمرین و تکرار است. سعی کنید صرف فعل ها را برای خودتان تکرار کنید و در جملات مختلف آن ها را به کار ببرید.

سایر مباحث این سری