جادوی کنار هم آمدن اسم ها: ترکیب وصفی و اضافی
تا حالا دقت کرده اید که در فارسی وقتی می گوییم «کتابِ خوب» یا «کتابِ دانش آموز»، دو تا اسم کنار هم قرار گرفته اند اما رابطه شان با هم فرق دارد؟ در اولی، «خوب» دارد «کتاب» را توصیف می کند، اما در دومی، «دانش آموز» صاحب «کتاب» است یا کتاب به او مربوط می شود. در زبان عربی هم دقیقاً همین طور است! وقتی دو اسم کنار هم می آیند، معمولاً یکی از دو نوع رابطه زیر را با هم دارند:
- ترکیب وصفی (توصیفی): یکی از اسم ها، اسم دیگر را توصیف می کند (مثل رنگ، اندازه، ویژگی).
- ترکیب اضافی (اضافه): یکی از اسم ها به اسم دیگر اضافه شده و معمولاً معنای مالکیت یا تعلق را می رساند.
یاد گرفتن تفاوت این دو ترکیب و قوانینشان خیلی مهم است، چون به ما کمک می کند جملات عربی را درست بفهمیم و ترجمه کنیم. بیایید با هم این دو ترکیب جادویی را کشف کنیم!
ترکیب وصفی: وقتی یک اسم، دیگری را رنگ و لعاب می دهد!
در ترکیب وصفی، ما دو جزء اصلی داریم:
- موصوف: اسمی که توصیف می شود (همان اسمی که ویژگی اش گفته می شود).
- صفت: اسمی که موصوف را توصیف می کند (همان ویژگی).
در زبان عربی، برعکس فارسی، اول موصوف می آید و بعد صفت. مهم ترین نکته در ترکیب وصفی این است که صفت باید کاملاً از موصوف خودش پیروی کند، یعنی مثل سایه اش باشد!

قانون طلایی تطابق! صفت باید در چهار مورد از موصوف تبعیت کند:
- جنس: اگر موصوف مذکر است، صفت هم مذکر می آید؛ اگر مؤنث است، صفت هم مؤنث.
- تعداد: اگر موصوف مفرد است، صفت هم مفرد؛ اگر مثنی است، صفت هم مثنی؛ اگر جمع است، صفت هم جمع.
- معرفه و نکره بودن: اگر موصوف «ال» دارد (معرفه)، صفت هم «ال» می گیرد؛ اگر موصوف «ال» ندارد و تنوین دارد (نکره)، صفت هم «ال» نمی گیرد و تنوین می گیرد.
- اعراب (حرکت آخر): حرکت حرف آخر صفت دقیقاً مثل حرکت حرف آخر موصوف است (مثلاً هر دو ضمه، هر دو فتحه یا هر دو کسره دارند).

مثال ۱: کتابٌ جَمیلٌ (یک کتابِ زیبا)
- کتابٌ: موصوف (مذکر، مفرد، نکره، دارای تنوین ضم)
- جَمیلٌ: صفت (مذکر، مفرد، نکره، دارای تنوین ضم) ← در هر چهار مورد مطابقت دارد.
مثال ۲: السَّیّارَةُ الجَدیدَةُ (ماشینِ نو)
- السَّیّارَةُ: موصوف (مؤنث، مفرد، معرفه به ال، دارای ضمه)
- الجَدیدَةُ: صفت (مؤنث، مفرد، معرفه به ال، دارای ضمه) ← در هر چهار مورد مطابقت دارد.
مثال ۳: طالِبانِ مُجْتَهِدانِ (دو دانش آموزِ کوشا)
- طالِبانِ: موصوف (مذکر، مثنی، نکره، علامت مثنی انِ)
- مُجْتَهِدانِ: صفت (مذکر، مثنی، نکره، علامت مثنی انِ) ← مطابقت کامل.
مثال ۴: المُعَلِّماتُ المُخْلِصاتُ (معلمانِ دلسوز)
- المُعَلِّماتُ: موصوف (مؤنث، جمع مؤنث سالم، معرفه به ال، دارای ضمه)
- المُخْلِصاتُ: صفت (مؤنث، جمع مؤنث سالم، معرفه به ال، دارای ضمه) ← مطابقت کامل.
ترکیب اضافی: وقتی اسمی به اسم دیگر اضافه می شود!
در ترکیب اضافی، اسمی به اسم دیگر «اضافه» می شود تا یک مفهوم جدید بسازد. این ترکیب معمولاً معنای مالکیت یا تعلق را می رساند (مثل «کتابِ علی»، «درِ خانه»). اجزای آن عبارتند از:
- مضاف: اسمی که اضافه شده است (اسم اول).
- مضافٌ الیه: اسمی که مضاف به آن اضافه شده است (اسم دوم).
در ترجمه فارسی، بین مضاف و مضاف الیه معمولاً کسره (ـِـ) یا کلمه «ـِـ یِ» می آید (کتابِ علی، درِ خانه).
1745835339.png)
قوانین مهم مضاف و مضاف الیه!
- مضاف (اسم اول) هرگز «ال» و هرگز «تنوین» نمی گیرد. (یعنی نه می گوییم الکتابُ علیٍ، نه کتابٌ علیٍ).
- مضافٌ الیه (اسم دوم) معمولاً اعرابش مجرور است، یعنی حرکت آخرش کسره (ــِـ یا ــٍـ) یا علامت های جایگزین کسره (مثل «ینِ» در مثنی و جمع مذکر) می گیرد.
- مضافٌ الیه می تواند «ال» یا «تنوین» داشته باشد یا نداشته باشد.
- بین مضاف و مضاف الیه هیچ کلمه ای فاصله نمی اندازد.

مثال ۱: بابُ البَیْتِ (درِ خانه)
- بابُ: مضاف (نه «ال» دارد نه تنوین)
- البَیْتِ: مضاف الیه (با «ال» و مجرور با کسره)
مثال ۲: کِتابُ تِلْمیذٍ (کتابِ یک دانش آموز)
- کِتابُ: مضاف (نه «ال» دارد نه تنوین)
- تِلْمیذٍ: مضاف الیه (نکره و مجرور با تنوین کسره)
مثال ۳: مِفْتاحُ سَیّارَةِ المُعَلِّمِ (کلیدِ ماشینِ معلم)
- مِفْتاحُ: مضاف اول
- سَیّارَةِ: هم مضاف الیه برای «مفتاح» است و هم مضاف برای «المعلم». (نه ال دارد نه تنوین و مجرور است)
- المُعَلِّمِ: مضاف الیه برای «سیارة» (با «ال» و مجرور)
- (به این حالت که دو اضافه پشت سر هم می آید، «اضافه متوالی» می گویند.)
مثال ۴: مُدیرُ مَدْرَسَتَیْنِ (مدیرِ دو مدرسه)
- مُدیرُ: مضاف
- مَدْرَسَتَیْنِ: مضاف الیه (مثنی مؤنث، مجرور با علامت «ینِ»)
ترکیب اضافی + وصفی: وقتی مضاف یا مضاف الیه صفت می گیرند!
گاهی اوقات، در یک ترکیب اضافی، خودِ مضاف یا خودِ مضاف الیه یک صفت هم می گیرد. اینجا کمی دقت لازم است:
* حالت اول: صفت برای مضاف الیه بیاید. در این حالت، صفت بعد از مضاف الیه می آید و چون صفت باید از موصوفش (که اینجا مضاف الیه است) پیروی کند، در هر چهار مورد (جنس، تعداد، معرفه/نکره، اعراب) با مضاف الیه مطابقت می کند.

بابُ البَیْتِ الکَبیرِ (درِ خانهٔ بزرگ)
- بابُ: مضاف
- البَیْتِ: مضاف الیه (موصوف هم هست) - مفرد، مذکر (یا مؤنث مجازی برای مکان)، معرفه، مجرور
- الکَبیرِ: صفت برای «البیت» - مفرد، مذکر، معرفه، مجرور ← با «البیتِ» مطابقت دارد.
- ترجمه: اول صفت (بزرگ) بعد مضاف الیه (خانه) می آید.
* حالت دوم: صفت برای مضاف بیاید. در این حالت، صفت بعد از مضاف الیه می آید (چون گفتیم بین مضاف و مضاف الیه فاصله نمی افتد)، اما در تمام ویژگی ها (جنس، تعداد، اعراب) با مضاف (اسم اول) مطابقت می کند. فقط یک نکته مهم دارد: از نظر معرفه و نکره بودن، مضاف چون «ال» نمی گیرد، ظاهراً نکره است، اما وقتی به اسم معرفه اضافه شود، خودش هم معرفه حساب می شود! پس صفتش هم باید معرفه (با ال) بیاید (اگر مضاف الیه معرفه باشد).

قَرَأتُ کِتابَ الطّالِبِ الجَدیدَ (کتابِ جدیدِ دانش آموز را خواندم)
- کِتابَ: مضاف (مفعول و منصوب) - مفرد، مذکر، معرفه (چون به الطالب اضافه شده)، منصوب
- الطّالِبِ: مضاف الیه - مجرور
- الجَدیدَ: صفت برای «کِتاب» - مفرد، مذکر، معرفه (چون کتاب معرفه شده)، منصوب ← با «کِتابَ» مطابقت دارد.
- ترجمه: اول صفت (جدید) بعد مضاف (کتاب) می آید.
شَجَرَةُ البَیْتِ الکَبیرَةُ (درختِ بزرگِ خانه)
- شَجَرَةُ: مضاف (مبتدا و مرفوع) - مفرد، مؤنث، معرفه (چون به البیت اضافه شده)، مرفوع
- البَیْتِ: مضاف الیه - مجرور
- الکَبیرَةُ: صفت برای «شجرة» - مفرد، مؤنث، معرفه، مرفوع ← با «شَجَرَةُ» مطابقت دارد.
- ترجمه: اول صفت (بزرگ) بعد مضاف (درخت) می آید.

راه تشخیص صفت برای مضاف یا مضاف الیه برای فهمیدن اینکه صفتِ بعد از ترکیب اضافی، مالِ مضاف است یا مضاف الیه، به مطابقت آن در چهار مورد (جنس، تعداد، معرفه/نکره، اعراب) نگاه کنید. صفت با هر کدام (مضاف یا مضاف الیه) مطابقت داشت، صفتِ همان است.
چطور ترکیب وصفی و اضافی را از هم تشخیص دهیم؟
این سوال خیلی از دانش آموزان است! چند راه ساده وجود دارد:
- قانون تطابق: در ترکیب وصفی، صفت کاملاً (در ۴ مورد) از موصوف پیروی می کند. در ترکیب اضافی، معمولاً این تطابق کامل وجود ندارد (مخصوصاً در معرفه/نکره و اعراب).
- «ال» و «تنوین»: مضاف (اسم اول در ترکیب اضافی) هرگز «ال» یا «تنوین» ندارد. اما موصوف (اسم اول در ترکیب وصفی) می تواند هر دو را داشته باشد یا نداشته باشد.
- ترجمه: ترکیب وصفی معمولاً به صورت «اسم + صفت» (کتابِ زیبا) ترجمه می شود. ترکیب اضافی معمولاً با کسره اضافه یا «ـِـ یِ» یا «مالِ» (کتابِ دانش آموز، درِ خانه) ترجمه می شود.
- قرار دادن «است» بین دو کلمه (در فارسی): اگر بین ترجمه فارسی دو کلمه بتوانیم «است» بگذاریم و معنی بدهد، احتمالاً وصفی است (کتاب زیبا است). اگر نشود، احتمالاً اضافی است (کتاب دانش آموز است؟ معنی نمی دهد).
وقت تمرین است!
1 نوع ترکیب (وصفی یا اضافی) را در موارد زیر مشخص کنید و اجزای آن (موصوف و صفت یا مضاف و مضاف الیه) را بنویسید:
الف غُرْفَةٌ واسِعَةٌ
ب مِفْتاحُ السَّیّارَةِ
ج الطّالِبُ النَّشیطُ
د صَدیقُ وَلَدٍ
الف وصفی (غرفةٌ: موصوف / واسعةٌ: صفت) - هر دو مؤنث، مفرد، نکره، مرفوع.
ب اضافی (مفتاحُ: مضاف / السیارةِ: مضاف الیه) - مفتاح ال و تنوین ندارد، السیارة مجرور است.
ج وصفی (الطالبُ: موصوف / النشیطُ: صفت) - هر دو مذکر، مفرد، معرفه، مرفوع.
د اضافی (صدیقُ: مضاف / ولدٍ: مضاف الیه) - صدیق ال و تنوین ندارد، ولدٍ مجرور است.
2 جاهای خالی را با کلمه مناسب (صفت یا مضاف الیه) پر کنید و نوع ترکیب را بنویسید:
الف هذا قَلَمٌ ............ (جَمیلٌ / الجَمیلِ)
ب نافِذَةُ ............ مَفْتوحَةٌ. (الغُرْفَةِ / غُرْفَةٍ)
ج رَأَیْتُ الوَلَدَیْنِ ............ (المُؤَدَّبانِ / المُؤَدَّبَیْنِ)
الف هذا قَلَمٌ جَمیلٌ. (وصفی) - صفت باید از موصوف نکره (قلمٌ) پیروی کند.
ب نافِذَةُ الغُرْفَةِ مَفْتوحَةٌ. (اضافی) - مضاف الیه معمولاً معرفه است و باید مجرور باشد.
ج رَأَیْتُ الوَلَدَیْنِ المُؤَدَّبَیْنِ. (وصفی) - صفت باید از موصوف (الولدینِ - مثنی مذکر، معرفه، منصوب/مجرور با یاء) پیروی کند.
3 در ترکیب «کتابُ المعلّمِ الجدیدُ»، صفت «الجدیدُ» کدام کلمه را توصیف می کند؟ چرا؟
صفت «الجدیدُ» کلمه «کتابُ» را توصیف می کند.
دلیل: «الجدیدُ» (مفرد، مذکر، معرفه، مرفوع) با «کتابُ» (مفرد، مذکر، معرفه شده به واسطه اضافه به المعلم، مرفوع) در هر چهار مورد مطابقت دارد. اما با «المعلّمِ» (مفرد، مذکر، معرفه، مجرور) در اعراب مطابقت ندارد.
نکات مهم و کمیاب

1 مضاف الیه می تواند ضمیر باشد! مضاف الیه همیشه اسم ظاهر نیست، بلکه می تواند ضمیر متصل هم باشد (که قبلاً یاد گرفتیم). مثال: کِتابُ + کَ ← کِتابُکَ (کتابِ تو). اینجا «کَ» مضاف الیه و ضمیر است.

2 صفت برای جمع غیرعاقل: یادتان هست که گفتیم جمع غیرعاقل (مثل کتاب ها، درخت ها) حکم مفرد مؤنث را دارد؟ صفت آن هم معمولاً به صورت مفرد مؤنث می آید. مثال: کُتُبٌ مُفیدَةٌ (کتاب های مفید) / الأَشْجارُ العالِیَةُ (درختانِ بلند).
1745835339.png)
حواست باشه! نون مثنی و نون جمع مذکر سالم وقتی مضاف واقع می شوند، حذف می شوند! مثال: مُعَلِّمانِ + المَدْرَسَةِ ← مُعَلِّما المَدْرَسَةِ (دو معلمِ مدرسه) / مُعَلِّمونَ + المَدْرَسَةِ ← مُعَلِّمو المَدْرَسَةِ (معلمانِ مدرسه).

3 اضافه معنوی و لفظی: ترکیب اضافی انواعی دارد که در دبیرستان بیشتر با آن آشنا می شوید. نوع رایجی که ما یاد گرفتیم (مثل کتابُ التلمیذِ) که معنای مالکیت یا تعلق می دهد، «اضافه معنوی» نام دارد.
نمونه سوالات امتحانی پرتکرار
سوالات تستی
1 کدام گزینه ترکیب وصفی است؟
الف نورُ الشَّمسِ
ب طِفْلٌ صَغیرٌ
ج صَوتُ الرَّعْدِ
د بابُ حَدیدٍ
گزینه ب
در «طفلٌ صغیرٌ» (کودکی کوچک)، کلمه دوم (صغیرٌ) صفت کلمه اول (طفلٌ) است و در هر چهار مورد (مفرد، مذکر، نکره، مرفوع) با آن مطابقت دارد. گزینه های دیگر اضافی هستند (مضاف ال یا تنوین ندارد و مضاف الیه مجرور است).
2 در ترکیب اضافی، مضاف (اسم اول) کدام ویژگی را نمی تواند داشته باشد؟
الف مفرد بودن
ب مؤنث بودن
ج داشتن «ال»
د مرفوع بودن
گزینه ج
یکی از قوانین اصلی ترکیب اضافی این است که مضاف (اسم اول) هرگز «ال» تعریف و همچنین تنوین نمی گیرد.
3 صفت مناسب برای «المُهَندِسونَ» در جمله «هؤلاءِ هُمُ المُهَندِسونَ ............» کدام است؟
الف الماهِرونَ
ب الماهِرَةُ
ج الماهِرانِ
د ماهِرونَ
گزینه الف
موصوف «المُهَندِسونَ» جمع مذکر سالم، معرفه به ال و مرفوع با «ونَ» است. صفت آن نیز باید همین ویژگی ها را داشته باشد، یعنی «الماهِرونَ».
4 در عبارت «لَوْنُ أَزْهارِ الحَدیقَةِ»، کدام کلمه مضاف الیه است؟
الف لَوْنُ
ب أَزْهارِ
ج الحَدیقَةِ
د هم (ب) و هم (ج)
گزینه د
این یک اضافه متوالی است. «أَزْهارِ» مضاف الیه برای «لَوْنُ» است (رنگِ گل ها). همچنین «الحَدیقَةِ» مضاف الیه برای «أَزْهارِ» است (گل هایِ باغچه). پس هر دو کلمه نقش مضاف الیه را دارند (البته أزهار نقش مضاف را هم دارد).
5 ترجمه صحیح «قَلَمُ التِّلْمیذِ الجَدیدُ» کدام است؟
الف قلمِ دانش آموزِ جدید
ب قلمِ جدیدِ دانش آموز
ج قلم جدید است دانش آموز
د قلمِ دانش آموز جدید است
گزینه ب
صفت «الجَدیدُ» (مفرد، مذکر، معرفه، مرفوع) با مضاف «قَلَمُ» (مفرد، مذکر، معرفه به اضافه، مرفوع) مطابقت دارد، نه با مضاف الیه «التِّلْمیذِ» (مفرد، مذکر، معرفه، مجرور). پس صفت برای مضاف است و در ترجمه فارسی، صفتِ مضاف قبل از خود مضاف می آید: قلمِ جدیدِ دانش آموز.
سوالات تشریحی
6 ترکیب های زیر را به عربی بنویسید:
الف دو کتابِ مفید
ب کلیدِ در
ج معلمانِ مدرسه
الف کِتابانِ مُفیدانِ (وصفی - مثنی مذکر نکره)
ب مِفْتاحُ البابِ (اضافی - مضاف ال ندارد، مضاف الیه ال دارد و مجرور)
ج مُعَلِّمو المَدْرَسَةِ (اضافی - مضاف جمع مذکر سالم است که نون آن حذف شده، مضاف الیه ال دارد و مجرور)
7 نوع ترکیب و اجزای آن را در «هذِهِ أَنهارُ الجَنَّةِ الجارِیَةُ» مشخص کنید.
نوع ترکیب اصلی: اضافی (أنهارُ الجنةِ)
- أنهارُ: مضاف (جمع غیرعاقل، معرفه به اضافه، مرفوع)
- الجَنَّةِ: مضاف الیه (مفرد، مؤنث، معرفه، مجرور)
کلمه آخر (الجارِیَةُ): صفت است.
این صفت (مفرد، مؤنث، معرفه، مرفوع) کدام کلمه را توصیف می کند؟ با «أنهارُ» (که جمع غیرعاقل است و حکم مفرد مؤنث دارد و معرفه و مرفوع است) مطابقت دارد. پس صفت برای مضاف (أنهار) است.
ترجمه: این رودهایِ جاریِ بهشت است.
8 چرا در عبارت «طالِبا العِلْمِ مُحْتَرَمانِ»، کلمه اول «طالبانِ» نوشته نشده است؟ نوع ترکیب چیست؟
نوع ترکیب، اضافی است (طالبا: مضاف / العلمِ: مضاف الیه). کلمه اول «طالِبا» در اصل «طالبانِ» (مثنی) بوده است. طبق قانون، نون مثنی و جمع مذکر سالم در حالت مضاف بودن حذف می شود، به همین دلیل «طالبانِ» به «طالِبا» تبدیل شده است.
ترجمه: دو جویندهٔ دانش محترم هستند.
9 یک مثال برای ترکیب وصفی که موصوف آن جمع مؤنث سالم و معرفه باشد، بنویسید.
مثال: المُسْلِماتُ الصّابِراتُ (زنان مسلمانِ صبور)
- المُسْلِماتُ: موصوف (جمع مؤنث سالم، معرفه به ال، مرفوع)
- الصّابِراتُ: صفت (جمع مؤنث سالم، معرفه به ال، مرفوع) ← مطابقت کامل.
10 تفاوت اصلی ترکیب وصفی و اضافی از نظر مطابقت اجزا چیست؟
تفاوت اصلی در این است که در ترکیب وصفی، صفت باید در هر چهار مورد (جنس، تعداد، معرفه/نکره، اعراب) از موصوف پیروی کند و با آن کاملاً مطابقت داشته باشد.
اما در ترکیب اضافی، چنین مطابقت کاملی بین مضاف و مضاف الیه وجود ندارد. مضاف قوانین خاص خود را دارد (عدم پذیرش ال و تنوین) و مضاف الیه نیز معمولاً مجرور است و از نظر جنس، تعداد و معرفه/نکره لزوماً با مضاف یکی نیست.
نتیجه گیری
همان طور که دیدید، وقتی دو اسم در کنار هم قرار می گیرند، دنیایی از معانی و قوانین جالب به وجود می آید! یاد گرفتیم که چطور با توجه به قوانین مطابقت، ترکیب وصفی (موصوف و صفت) را تشخیص دهیم و چگونه با رعایت قوانین مضاف (بدون ال و تنوین) و مضاف الیه (معمولاً مجرور)، ترکیب اضافی را بشناسیم و بسازیم. همچنین فهمیدیم که گاهی این دو ترکیب با هم می آیند و مضاف یا مضاف الیه می توانند صفت بگیرند. تسلط بر این دو ترکیب، یکی از پایه های اصلی فهم و ترجمه صحیح متون عربی است. با تمرین مثال ها و سوالات، می توانید به راحتی این دو ترکیب را از هم تشخیص دهید و به درستی به کار ببرید.





