نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

حال (قید حالت) در عربی: راهنمای کامل تشخیص و ترجمه

در زبان عربی، برای توصیف چگونگی یا حالتِ یک اسم (معمولاً فاعل یا مفعول به) در هنگام وقوع فعل، از نقشی به نام «حال» استفاده می کنیم. «حال» در فارسی معادل «قید حالت» است و به سؤال «چگونه؟» یا «در چه حالتی؟» پاسخ می دهد. این نقش، یکی از نقش های پرکاربرد و مهم در تجزیه و ترکیب و به ویژه در ترجمهٔ دقیق جملات عربی است. بیایید با هم به دنیای «حال» سفر کنیم و با انواع و ویژگی های آن آشنا شویم.

تفاوت کلیدی حال و صفت: اولین قدم تشخیص!

قبل از تعریف دقیق حال، بهتر است تفاوت آن را با «صفت» که قبلاً آموخته ایم، درک کنیم. به سه جمله زیر دقت کنید:

مثال

۱ رَأَیْتُ طالِباً مَسْروراً. (دانش آموزِ خوشحالی را دیدم.)
← در اینجا «مسروراً» صفت برای «طالباً» (موصوف) است. هر دو نکره هستند.

۲ رَأَیْتُ الطّالِبَ الْمَسْرورَ. (دانش آموزِ خوشحال را دیدم.)
← در اینجا «المسرورَ» صفت برای «الطالبَ» (موصوف) است. هر دو معرفه هستند.

۳ رَأَیْتُ الطّالِبَ مَسْروراً. (دانش آموز را خوشحال (در حالی که خوشحال بود) دیدم.)
← در اینجا «مسروراً» دیگر صفت نیست! بلکه حالتِ «الطالب» را در زمان دیدن نشان می دهد. به «مسروراً» در این جمله «حال» می گوییم. دقت کنید که «الطالبَ» (که حالِ آن بیان شده) معرفه است، اما «مسروراً» (حال) نکره است. این تفاوت معرفه و نکره بودن، کلید اصلی تشخیص حال از صفت است.

تعریف دقیق حال و صاحب حال

حال (قید حالت): اسم نکره و منصوبی (یا جمله ای) است که حالت و چگونگیِ اسمِ معرفهٔ قبل از خود را در زمان وقوع فعل، بیان می کند.

صاحب حال (ذوالحال): اسم معرفه ای (معمولاً فاعل، مفعول به یا نائب فاعل) است که «حال»، حالت و چگونگیِ آن را توصیف می کند.

مثال

* ذَهَبْتُ إِلَی الْمَدْرَسَةِ ماشِیاً. (پیاده (در حال پیاده روی) به مدرسه رفتم.)
← حال: ماشیاً (نکره، منصوب) / صاحب حال: ضمیر بارز «تُ» در فعل ذهبتُ (معرفه چون ضمیر است). «ماشیاً» حالتِ «من» را در زمان رفتن نشان می دهد.

* اِشْتَغَلَ مُحَمَّدٌ فِی الْمَعْمَلِ مُجِدّاً. (محمد کوشا (در حال کوشش) در کارگاه کار کرد.)
← حال: مُجِدّاً (نکره، منصوب) / صاحب حال: مُحَمَّدٌ (معرفه چون علم است).

حواست باشه

! قاعده طلایی تشخیص حال از صفت:
* صفت و موصوف: یا هر دو معرفه، یا هر دو نکره.
* حال و صاحب حال: حال همیشه نکره است، صاحب حال همیشه معرفه است.

انواع حال

حال در زبان عربی به دو شکل اصلی دیده می شود:

الف) حال مفرد (تک کلمه ای)

رایج ترین نوع حال است که به صورت یک اسم تک کلمه ای می آید و باید سه ویژگی اصلی داشته باشد:

  1. نکره باشد: یعنی «الـ» نداشته باشد (معمولاً تنوین نصب ــًـ یا علامت نصب دیگر دارد).
  2. منصوب باشد: علامت نصب آن (ــًـ / ـَیْنِ / ـینَ / ـاتٍ) باشد.
  3. مشتق باشد: یعنی معمولاً یکی از انواع اسم فاعل، اسم مفعول یا صفت مشبهه باشد (نه اسم جامد).

مثال

* عادَ الْفَریقُ مِنَ الْمُسابَقَةِ فائِزاً. (تیم از مسابقه پیروز (در حال پیروزی) بازگشت.) ← حال مفرد (اسم فاعل)

* یُشاهِدُ الطِّفْلُ التِّلْفازَ مَسْروراً. (کودک تلویزیون را خوشحال تماشا می کند.) ← حال مفرد (اسم مفعول به معنی صفت مشبهه)

* وَصَلَ الضُّیوفُ فَرِحینَ. (مهمانان شادمان رسیدند.) ← حال مفرد (صفت مشبهه جمع)

* هاتانِ الْبِنْتانِ قامَتا بِجَوْلَةٍ عِلْمیَّةٍ مُبْتَسِمَتَیْنِ. (این دو دختر لبخندزنان به یک گردش علمی پرداختند.) ← حال مفرد (اسم فاعل مثنی مؤنث)

* رَجَعَتِ الطّالِباتُ مِنَ الرِّحْلَةِ مَسْروراتٍ. (دانش آموزان دختر از اردو خوشحال بازگشتند.) ← حال مفرد (اسم مفعول جمع مؤنث سالم)

مطابقت حال مفرد با صاحب حال:

حال مفرد از نظر جنس (مذکر/مؤنث) و عدد (مفرد/مثنی/جمع) با صاحب حال خود مطابقت می کند.

حواست باشه

! استثناء مهم: اگر صاحب حال، جمع غیرِ انسان (غیر عاقل) باشد، حالِ آن معمولاً به صورت مفرد مؤنث یا جمع مؤنث سالم می آید.
* مثال: رَأَیْتُ الْأَشْجارَ مُثْمِرَةً / مُثْمِراتٍ. (درختان را میوه دهنده دیدم.)

نکته و یادآوری

۱ تعدد حال: ممکن است برای یک صاحب حال، چند حال مفرد پشت سر هم بیاید.
* مثال: جاءَ الطِّفْلُ باکِیاً خائِفاً. (کودک گریان و ترسان آمد.)

ب) حال جمله (جمله حالیّه)

گاهی اوقات، حالتِ صاحب حال به وسیله یک جمله کامل (معمولاً جمله اسمیه) بیان می شود. این نوع حال، ساختار مشخصی دارد:

جمله اصلی + وَ (واو حالیّه) + ضمیر منفصل مرفوع + خبر (اسم یا فعل)

در این ساختار:

  • «وَ» حرفی است که جمله حالیه را به جمله اصلی پیوند می دهد و به آن «واو حالیّه» می گویند. در ترجمه به معنی «در حالی که» است.
  • بعد از واو حالیه، یک ضمیر منفصل مرفوع (هُوَ، هُما، هُمْ، هِیَ، ... أنتَ، أنا، نحنُ) می آید که نقش مبتدا را دارد و به صاحب حال برمی گردد.
  • بخش بعدی جمله (اسم یا فعل)، خبرِ آن ضمیر است.
  • کلِ «جمله اسمیه» بعد از واو حالیه، نقش حال را دارد.

مثال

* رَأَیْتُ الْمُعَلِّمَ وَ هُوَ یُدَرِّسُ الْفیزیاءَ. (معلم را دیدم در حالی که فیزیک تدریس می کرد.)
← واو حالیه: وَ / مبتدا: هو / خبر: جمله فعلیه «یدرّس» / کل جمله «و هو یدرس...» حال است برای «المعلم». صاحب حال: المعلم.

* أُشاهِدُ مُحَمَّداً وَ هُوَ واقِفٌ عَلیٰ قَدَمَیْهِ. (محمد را می بینم در حالی که روی پاهایش ایستاده است.)
← واو حالیه: وَ / مبتدا: هو / خبر: واقفٌ (مفرد) / کل جمله «و هو واقف...» حال است. صاحب حال: محمداً.

* خَرَجَ الطُّلّابُ مِنَ الصَّفِّ وَ هُمْ فَرِحونَ. (دانش آموزان از کلاس خارج شدند در حالی که شاد بودند.)
← واو حالیه: وَ / مبتدا: هم / خبر: فرحون (مفرد) / کل جمله «و هم فرحون» حال است. صاحب حال: الطلاب.

نکات ترجمه جمله حالیه:
  • واو حالیه به صورت «در حالی که» ترجمه می شود.
  • ضمیر بعد از واو حالیه معمولاً در ترجمه فارسی حذف می شود تا روان تر باشد.
  • قاعده زمان فعل: مانند جمله وصفیه، اگر فعل جمله اصلی ماضی و فعل خبرِ جمله حالیه مضارع باشد، آن فعل مضارع به صورت ماضی استمراری ترجمه می شود (مانند مثال اول: دیدم در حالی که تدریس می کرد).

ویژگی های صاحب حال

  • صاحب حال همیشه معرفه است (اسم علم، ال دار، ضمیر و...).
  • صاحب حال یک نقش مستقل نیست، بلکه خودش یکی از نقش های اصلی جمله (فاعل، مفعول، نائب فاعل و...) را دارد.
  • اعراب صاحب حال، تابع نقش اصلی آن در جمله است (مرفوع، منصوب یا مجرور).

زمان تمرین!

سوالات تمرین:

1 در جملات زیر، حال و صاحب حال را مشخص کنید و نوع حال (مفرد یا جمله) را بنویسید.

الف) یَسیرُ الْقِطارُ سَریعاً.
ب) جاءَ الضَّیفُ وَ هُوَ یَبْتَسِمُ.
ج) لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکاریٰ.
د) عادَ الْجُنودُ مِنَ الْحَرْبِ مُنْتَصِرینَ.

2 جاهای خالی را با حال مفرد مناسب پر کنید (به مطابقت دقت کنید).

الف) رَأَیْتُ الطّالِبَتَیْنِ .......... . (فَرِحَة)
ب) وَصَلَ الْمُعَلِّمونَ .......... إلی الْمَدْرَسَةِ. (نَشیط)
ج) أُشاهِدُ السَّیّاراتِ .......... فِی الشّارِعِ. (مُسْرِعَة)

3 جملات زیر را به فارسی ترجمه کنید.

الف) خَلَقَ اللهُ الْإنسانَ ضَعیفاً.
ب) سافَرَ أَبی إلی مَشْهَدَ وَ أَنَا نائِمٌ.
ج) عادَ الْفَرَسُ مِنَ السِّباقِ مُتْعَباً.

4 تفاوت اصلی «حال» و «صفت» در چیست؟

5 حال در جمله «دَخَلْتُ الصَّفَّ وَجَدْتُ الْمُعَلِّمَ جالِساً» کدام است و صاحب حال آن کیست؟

پاسخنامه تمرین:

1 تعیین حال و صاحب حال:

الف) حال: سَریعاً (مفرد) / صاحب حال: الْقِطارُ (فاعل).
ب) حال: وَ هُوَ یَبْتَسِمُ (جمله اسمیه) / صاحب حال: الضَّیفُ (فاعل).
ج) حال: وَ أَنْتُمْ سُکاریٰ (جمله اسمیه) / صاحب حال: ضمیر «واو» در تَقْرَبوا (فاعل).
د) حال: مُنْتَصِرینَ (مفرد) / صاحب حال: الْجُنودُ (فاعل).

2 تکمیل با حال مناسب:

الف) رَأَیْتُ الطّالِبَتَیْنِ فَرِحَتَیْنِ.
ب) وَصَلَ الْمُعَلِّمونَ نَشیطینَ إلی الْمَدْرَسَةِ.
ج) أُشاهِدُ السَّیّاراتِ مُسْرِعَةً / مُسْرِعاتٍ فِی الشّارِعِ.

3 ترجمه جملات:

الف) خداوند انسان را ناتوان آفرید.
ب) پدرم به مشهد سفر کرد در حالی که من خواب بودم.
ج) اسب از مسابقه خسته بازگشت.

4 تفاوت اصلی حال و صفت:

صفت از نظر معرفه و نکره بودن تابع موصوف است (هر دو معرفه یا هر دو نکره).
حال همیشه نکره است، اما صاحب حال همیشه معرفه است.

5 حال و صاحب حال در «دَخَلْتُ الصَّفَّ وَجَدْتُ الْمُعَلِّمَ جالِساً»:

حال: جالِساً (حال مفرد).
صاحب حال: الْمُعَلِّمَ (مفعول به فعل وَجَدْتُ).

نکات کنکوری مبحث حال

نکته و یادآوری

۱ معرفه و نکره بودن: اصلی ترین راه تشخیص حال از صفت، توجه به معرفه بودن صاحب حال و نکره بودن حال مفرد است.

نکته و یادآوری

۲ اعراب حال مفرد: حال مفرد همیشه منصوب است. به علامت نصب آن (ــًـ ، ـَیْنِ ، ـینَ ، ـاتٍ) در گزینه ها دقت کنید.

نکته و یادآوری

۳ واو حالیه: «واو» قبل از جمله حالیه (که معمولاً با ضمیر شروع می شود) نشانه مهمی است و «در حالی که» ترجمه می شود.

نکته و یادآوری

۴ ترجمه دقیق: حال، حالت را «هنگام وقوع فعل» نشان می دهد. در ترجمه فارسی، قید حالت معمولاً قبل از فعل می آید (مثلاً: خندان آمد). ترجمه جمله حالیه نیز با «در حالی که» و رعایت زمان فعل (ماضی استمراری در صورت لزوم) انجام می شود.

نکته و یادآوری

۵ صاحب حال جمع غیر عاقل: حال آن مفرد مؤنث (یا جمع مؤنث سالم) می آید. این نکته در تست های چهارگزینه ای پرتکرار است.

نمونه سوالات امتحانی و کنکور

سوالات تستی:

1 عیّن الحال المفرد:

الف عادَ الطفلُ باکیاً.
ب رأیتُ الطالبَ و هو یضحکُ.
ج جاءَ الرجلُ الکریمُ.
د قرأتُ کتاباً مفیداً.

گزینه الف

الف: «باکیاً» اسم نکره منصوب است که حالت فاعل معرفه (الطفلُ) را بیان می کند ← حال مفرد.
ب: «و هو یضحک» حال جمله اسمیه است.
ج: «الکریمُ» صفت برای «الرجلُ» است (هر دو معرفه).
د: «مفیداً» صفت برای «کتاباً» است (هر دو نکره).

2 ما هو صاحب الحال فی «خرجَ الطلابُ من الصفِّ و هم مسرورونَ»؟

الف الصفِّ
ب هم
ج الطلابُ
د مسرورونَ

گزینه ج

جمله حالیه «و هم مسرورون» حالتِ فاعل جمله اصلی یعنی «الطلابُ» را در زمان خارج شدن بیان می کند. پس صاحب حال «الطلابُ» است.

3 عیّن الخطأ فی الإعراب (باعتبار الکلمة الملوّنة حالاً):

الف رأیتُ الطالباتِ مسروراتٍ.
ب عادَ اللاعبانِ متعبَینِ.
ج جاءَ المعلمونَ مبتسمونَ.
د یعیشُ المؤمنُ راضیاً بقضاءِ اللهِ.

گزینه ج

حال مفرد همیشه منصوب است.
الف: مسروراتٍ (منصوب با کسره - جمع مؤنث سالم) ← صحیح.
ب: متعبَینِ (منصوب با یاء - مثنی) ← صحیح.
ج: مبتسمونَ (مرفوع با واو - جمع مذکر سالم) ← غلط. باید «مبتسمینَ» (منصوب با یاء) باشد.
د: راضیاً (منصوب با تنوین فتحه) ← صحیح.

4 عیّن الترجمة الصحیحة لـ«شاهدتُ العصفورَ یغرّدُ فوق الشجرة»:

الف گنجشکی را دیدم که بالای درخت آواز می خواند.
ب گنجشک را دیدم که بالای درخت آواز می خوانَد.
ج گنجشک را در حالی که بالای درخت آواز می خوانْد، دیدم.
د گنجشک را دیدم بالای درختی که آواز می خوانْد.

گزینه ج

«یغرّدُ...» جمله حالیه است (بدون واو حالیه آمده که گاهی ممکن است) و حالتِ مفعول به معرفه (العصفورَ) را بیان می کند. فعل جمله اصلی «شاهدتُ» ماضی است و فعل جمله حالیه «یغرّد» مضارع است. پس طبق قاعده، باید ماضی استمراری ترجمه شود: «آواز می خوانْد».

5 فی أیّ عبارة جاءت کلمة «جمیعاً» حالاً؟

الف إنّ العزّة للهِ جمیعاً.
ب ذهب الطلابُ جمیعاً إلی الرحلة.
ج نحن جمیعاً إخوةٌ.
د قرأتُ الکتابَ جمیعَهُ.

گزینه ب

کلمه «جمیعاً» (همگی، با هم) معمولاً نقش حال را دارد و منصوب است.
الف: «جمیعاً» در اینجا حال برای ضمیر مستتر در لله است (تأکید می کند عزت تماماً برای خداست).
ب: «جمیعاً» حال برای فاعل (الطلابُ) است. معنا: دانش آموزان همگی... رفتند.
ج: «جمیعاً» در اینجا حال نیست، احتمالاً تأکید یا بدل است.
د: «جمیعَهُ» تأکید معنوی برای الکتابَ است.
*بازبینی:* به نظر می رسد «جمیعاً» در هر دو گزینه الف و ب می تواند حال باشد. اما کاربرد آن به عنوان حال برای فاعل در گزینه ب رایج تر و واضح تر است.

سوالات تشریحی:

6 جملهٔ «الاطفالُ یلعبونَ فی الحدیقةِ مسرورینَ» را تجزیه و ترکیب کنید (نقش کلمات اصلی).

* الاطفالُ: مبتدا و مرفوع.
* یلعبونَ: فعل مضارع و فاعل (ضمیر بارز واو)، جمله فعلیه خبر و محلاً مرفوع.
* فی الحدیقةِ: جار و مجرور (متعلق به یلعبون).
* مسرورینَ: حال (مفرد) و منصوب به یاء، صاحب حال ضمیر «واو» در یلعبون.

7 جملهٔ «وَدَخَلَ الْمَدِینَةَ عَلَیٰ حِینِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِهَا» را ترجمه و حال را مشخص کنید (اگر وجود دارد).

ترجمه: و وارد شهر شد، در هنگام غفلتِ اهلش.
حال: عَلَیٰ حِینِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِهَا (حال از نوع شبه جمله). صاحب حال ضمیر مستتر «هو» در فعل «دَخَلَ».

8 با استفاده از حال جمله اسمیه، جملهٔ «المسلمونَ یصلّونَ فی المسجدِ خاشعینَ» را بازنویسی کنید.

المسلمونَ یصلّونَ فی المسجدِ و هم خاشعونَ.

9 چرا در عبارت «یَسْعیٰ مُسْرِعاً» کلمه «مُسْرِعاً» حال است نه صفت؟

زیرا صاحب حال آن، ضمیر مستتر «هو» در فعل «یسعیٰ» است که معرفه (ضمیر) می باشد، در حالی که «مُسْرِعاً» نکره و منصوب است. این عدم تطابق در معرفه و نکره بودن، نشانهٔ حال است نه صفت.

10 ترجمهٔ عبارت «اُنْظُرْ إِلَی السَّماءِ مُتَفَکِّراً» چیست و نقش «مُتَفَکِّراً» چیست؟

ترجمه: اندیشمندانه (در حال تفکر) به آسمان نگاه کن.
نقش «مُتَفَکِّراً»: حال مفرد و منصوب. صاحب حال آن ضمیر مستتر «أنتَ» در فعل امر «اُنْظُرْ» است.

جمع بندی:

حال یا قید حالت، نقش مهمی در توصیف چگونگی انجام فعل دارد. تشخیص تفاوت آن با صفت (از طریق معرفه/نکره بودن) و شناخت انواع آن (مفرد و جمله) و صاحب حال، کلید اصلی فهم این مبحث است. به اعراب حال مفرد (همیشه منصوب) و ساختار جمله حالیه (با واو حالیه و ضمیر) و همچنین نکات ترجمه دقت کنید تا بتوانید به راحتی سوالات مربوط به حال را پاسخ دهید.

سایر مباحث این سری