صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
دانلود اپلیکیشن

اسلوب معادله، آرایه ای است که شاعر برای تأکید و زیبایی آفرینی، مفهوم یک مصراع را با حالتی تشبیهی، در مصراع دیگر بیان می کند. در اسلوب معادله دو مصراع از نظر معنایی و مفهومی کامل و مستقل می باشند ولی آنچنان شباهتی بین آن دو است که می توان بین دو مصراع علامت مساوی ( = ) قرار داد با جای دو مصراع را عوض کرد یا بین أن ما لفظ «همانطور که» قرار داد.

دود اگر بالا نشیند کسر شأن شعله نیست             جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است

دود اگر چه بالاتر از آتش می ایستد اما از آتش ارزشمندتر نیست. «همان طور که» ابرو از چشم بالاتر قرار دارد ولی از چشم باارزش تر نیست

بی کمالی های انسان از سخن پیدا شود                پسته ی بی مغز چون لب وا کند رسوا شود

بی کمالی و کم ارزش بودن انسان ها از طرز سخن گفتن آنها مشخص می شود «همان طور که» بی مغزی و پوچ بودن پسته با باز شدن دهان آن معلوم می شود.

عیب پاکان زود بر مردم هویدا می شود                 موی اندر شیر خالص زود پیدا می شود

عیب و کار زشت انسان های خوب، خیلی زود برای دیگران مشخص می شود «همان طور که» مو، در شیر بسیار زود پیدا می شود.

* توجه: مصراع دوم در اسلوب معادله، قابل فهم تر و محسوس تر است. در واقع شاعر برمبنای تشبیه، مصراع دوم را می آورد که مصراع اول بهتر فهمیده شود.

حُسن بیان مجوی زما دلشکستگان                        از کاسه ی شکسته نخیزد صدا، درست

شاعر در مصراع اول مفهومی ذهنی را بیان می کند و می گوید از مایی که دلشکسته ایم، زیبایی گفتار انتظار نداشته باش. این موضوع و مفهوم به راحتی قابل درک و فهم نیست، لذا شاعر مثالی عینی می آورد تا مفهوم و منظور خود را برساند و می گوید: همان طور که کاسه و چینی و شیشه ای که ترک داشته باشد، صدای ضربه ای که به آن می خورد را به خوبی انعکاس نمی دهد.

* توجه: اسلوب معادله بر پایه ی تشبیه مرکب است. لذا در هر مصراع حداقل دو واژه وجود دارد که با دو واژه در مصراع دیگر تشابه و تناسب داشته باشد.

عشق چون آید برد هوش دل فرزانه را                   دزد داتا می کشد اول چراغ خانه را

حریص را نکند نعمت دو عالم سیر                        همیشه آتش سوزنده اشتها دارد

صائب مجو کدورت خاطر ز عارفان                         غیر از صفای وقت، در آیینه خانه نیست

ریشه نخل کهن سال از جوان افزون تر است          بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را

مرا کیفیت جشم توکافی است                              ریاضت کش به بادامی بسازد

روشندلان خوش آمد شاهان نگفته اند                  آیینه عیب پوش سکندر نمی شود

* نکته: در اسلوب معادله شاعر یک حکم کلی صادر می کند و ما می توانیم بگوییم «درست است یا غلط است و پا بگوییم چطو و چرا» و در مصراع دوم شاعر بر پایه ی تشبیه، دلیلی تاکیدی یا تمثیلی می آورد تا آن را قبول کنیم یا مطلب برای ما جا بیفتد

اشک ندامت است سید کار را فزون       (چرا؟)      در تیرگی زیاده بود ریزش سحاب

ز سخت گیری دوران چه باک عارف را؟   (چرا؟)      ز قحط سال، هماہینوا نخواهد شد

شراب گرد گدورت نبرد از دل ما          (برای چه)    چو دانه سوخته باشد چه از سحاب اید؟

قطع امید کرده نخواهد نعیم دهر          (چرا؟)      شاخ بریده را نظری بر بهار نیست

آدمی پیرچوشد حرص جوان می گردد    (چرا؟)      خواب در وقت سحرگاه گران می گردد

صورت نیست در دل ما کینهی کسی    (چطور؟)     ایینه هر چه دید فراموش می کند

سوال: آیا بیت زیر اسلوب معادله دارد؟

بی تردد دامن روزی نمی آید به دست                   می کند با کاهلان این نکته تلقين آسیا

جواب: خیر. زیرا مصراع دوم مستقل نیست و صریحا به مصراع اول اشاره دارد. مثلا اگر مصراع دوم اینگونه بوده اسلوب معادله داشت: «آسیا خون می خورد تا گندمی حاصل کند»

سایر مباحث این سری