نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

آرایه تخلّص: امضای شاعر در پایان شعر!

تا به حال دیده‌اید که نقاشان یا هنرمندان پای اثرشان امضا می‌کنند؟ شاعران هم گاهی در شعرشان، به‌خصوص در غزل‌ها، نام شعری یا همان تخلّص خود را می‌آورند. این کار معمولاً در بیت آخر یا یکی مانده به آخر شعر اتفاق می‌افتد و مثل یک امضا، نشان می‌دهد که این شعر سرودهٔ چه کسی است. به این آوردنِ نامِ شعریِ شاعر در پایان شعر، آرایه تخلّص می‌گویند.

پس تخلّص یعنی آوردن نام شعریِ شاعر (و گاهی نام اصلی یا صفتی که به شاعر اشاره دارد) در بیت پایانی یا یکی مانده به پایانِ شعر، به‌ویژه در غزل. این کار هم هویت شاعر را مشخص می‌کند و هم گاهی معنای بیت را کامل‌تر یا زیباتر می‌کند.

چگونه آرایه تخلّص را تشخیص دهیم؟

پیدا کردن تخلّص معمولاً ساده است:

  1. به بیت آخر یا یکی مانده به آخر غزل یا قصیده نگاه کنید (بیشتر در غزل رایج است).
  2. به دنبال نام شعری شاعر بگردید که آن را می‌شناسید (مانند حافظ، سعدی، مولانا، شهریار، پروین و...).
  3. گاهی ممکن است تخلّص، نام اصلی شاعر نباشد، بلکه کلمه‌ای باشد که شاعر به عنوان نام شعری خود انتخاب کرده و به آن مشهور است (مانند «خمُش» یا «خاموش» برای مولانا).
  4. دقت کنید که شاعر، تخلّص را معمولاً طوری در بیت جای می‌دهد که بخشی از معنا و ساختار جمله باشد.

مثال‌های کاربردی از آرایه تخلّص

در ادامه چند نمونه معروف از تخلّص در شعر فارسی را می‌بینیم:

مثال

تخلّص حافظ در غزل

حافظ به خود نپوشید این خرقهٔ مِی آلود
ای شیخِ پاکدامن، معذور دار ما را

در این بیت پایانی غزل، حافظ نام شعری خود را آورده است.

مثال

تخلّص سعدی در غزل

سعدی، به روزگاران مهری نشسته بر دل
بیرون نمی‌توان کرد الّا به روزگاران

سعدی نیز در بیت آخر، تخلّص خود را ذکر کرده است.

مثال

تخلّص غیرمستقیم مولانا

راز نهان دار و خمُش، ور خمُشی تلخ بود
آنچه جگرسوز بود، باز جگرساز شود

مولانا در بسیاری از غزل‌هایش از تخلّص «خمُش» یا «خاموش» به جای نام خود استفاده کرده است که به معنی ساکت است و با مفهوم بیت نیز ارتباط دارد.

مثال

تخلّص شهریار در غزل

برو ای ترک که ترک تو شهریار نکرد
جز همین غزل که از بهر تو انشا کردم

شهریار نام شعری خود را در مصراع اول بیت پایانی آورده است.

مثال

تخلّص همراه با ایهام (سعدی)

برخیز تا یک‌سو نهیم این دلقِ ازرق‌فام را
بر باد قلاشی دهیم این شرکِ تقوا نام را
...
هر ساعت از نو قبله‌ای با بت‌پرستی می‌رود
توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را
می‌گفت سعدی! بت‌پرستی می‌کنم در مذهب عشق
ای سعدیِ مذهب شنیدی؟ ترک کن اسلام را!

در بیت آخر، «سعدی» اول تخلّص شاعر است. اما «سعدیِ مذهب» (یعنی ای کسی که اهل سعادت و خوشبختی در دین هستی) معنی دیگری از کلمه سعدی (به معنی خوشبخت و سعادتمند) را به کار می‌برد که با تخلّص شاعر ایهام تناسب ایجاد کرده است.

تمرین برای یادگیری بهتر

در بیت‌های زیر، تخلّص شاعر را پیدا کنید.

1 

چون نظامی ز غم ای دوست به جایی برسید
که اگر سر برود، پای نگیرد ز درت

تخلّص شاعر: نظامی

2 

پروین! به روز حادثه و اضطراب ترسـ
ـدانی که تکیه‌گاه تو پروردگار توست

تخلّص شاعر: پروین

3 

جز حافظ و جز جام می از ما به جهان نیست
مستان جهانیم که هشيار نباشیم

تخلّص شاعر: حافظ

نکات کنکوری و تکمیلی آرایه تخلّص

نکته

1 جایگاه اصلی: تخلّص بیشتر در غزل و گاهی در قصیده، معمولاً در بیت آخر (مقطع غزل) یا یکی مانده به آخر می‌آید.

2 ایهام در تخلّص: گاهی تخلّص شاعر معنای دیگری هم دارد و شاعر از این ویژگی برای ایجاد آرایه ایهام یا ایهام تناسب استفاده می‌کند. مثلاً «حافظ» به معنی نگهبان یا حافظ قرآن هم هست و شاعر گاهی به این معنی هم اشاره دارد.

3 تخلّص‌های غیرمستقیم: به تخلّص‌هایی مانند «خمُش» برای مولانا که نام اصلی یا رایج شاعر نیستند، دقت کنید.

4 تفاوت با اشاره به نام: اگر در بیتی، شاعری از نام شاعر دیگری یاد کند (مثلاً سعدی از فردوسی نام ببرد)، آن آرایه «تضمین» یا «اشاره» است، نه تخلّص. تخلّص فقط زمانی است که شاعر نام خودش را بیاورد.

5 اهمیت در تست‌ها: در تست‌های آرایه یا قرابت معنایی، گاهی از شما خواسته می‌شود شاعرِ بیت را از روی تخلّصش شناسایی کنید یا بیتی که تخلّص دارد را پیدا کنید.

سوالات پرتکرار تخلّص در امتحانات و کنکور

شناسایی تخلّص و شاعر آن یکی از مهارت‌های پایه در تحلیل شعر فارسی است.

سوالات تستی (همراه با پاسخ تشریحی):

1 آرایه «تخلّص» در کدام نوع شعر بیشتر دیده می‌شود؟

الف مثنوی
ب رباعی
ج غزل
د قطعه

گزینه ج

تخلّص یکی از ویژگی‌های رایج و تقریباً الزامی در قالب غزل سنتی فارسی است و گاهی در قصیده نیز به کار می‌رود.

2 «خمُش» یا «خاموش» تخلّص کدام شاعر نامی است؟

الف حافظ
ب سعدی
ج مولانا
د فردوسی

گزینه ج

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی در بسیاری از غزلیات دیوان شمس، از تخلّص «خمُش» یا «خاموش» استفاده کرده است.

3 در بیت «حافظا! در کنج فقر و خلوت شب‌های تار / تا بود وردت دعا و درس قرآن، غم مخور»، رابطه «حافظا» با «درس قرآن» کدام آرایه را می‌تواند ایجاد کند؟

الف تضاد
ب تشبیه
ج تکرار
د ایهام تناسب

گزینه د

کلمه «حافظ» در بیت تخلّص شاعر است. اما این کلمه معنی «حافظ قرآن، کسی که قرآن را از بر دارد» نیز می‌دهد. معنی دوم به تنهایی در بیت کاربرد ندارد، اما با عبارت «درس قرآن» تناسب دارد. پس آرایه ایهام تناسب ایجاد شده است.

4 در بیت «چنین گفت فردوسی پاکزاد / که رحمت بر آن تربت پاک باد»، کلمه «فردوسی» نشان‌دهنده کدام آرایه است؟

الف تخلّص
ب تضمین
ج تلمیح
د هیچکدام (فقط اشاره به نام)

گزینه د

این بیت از سعدی است و سعدی در آن به نام شاعر دیگری (فردوسی) اشاره می‌کند تا در بیت بعدی، شعری از او را تضمین کند. چون شاعر نام خودش را نیاورده، تخلّص نیست. این فقط اشاره به نام شاعر دیگر است که مقدمه تضمین محسوب می‌شود.

سوالات تشریحی (همراه با پاسخ کامل):

5 آرایه «تخلّص» را تعریف کنید.

تخلّص یعنی آوردن نام شعریِ شاعر (یا نامی که به او اشاره دارد) توسط خودِ شاعر، معمولاً در بیت آخر یا یکی مانده به آخر شعر، به‌ویژه در غزل.

6 تخلّص را در بیت زیر پیدا کنید و شاعر آن را نام ببرید.

شعر سنایی همه پند است و بس / پند سنایی بشنو ای پسر

تخلّص شاعر «سنایی» است که دو بار در بیت تکرار شده است. شاعر این بیت، سنایی غزنوی است.

7 آیا تخلّص همیشه نام مشهور شاعر است؟ با مثال توضیح دهید.

خیر، تخلّص همیشه نام مشهور یا اصلی شاعر نیست. گاهی شاعران از کلماتی که به صفات یا حالاتشان اشاره دارد به عنوان تخلّص استفاده می‌کنند. مشهورترین مثال، تخلّص «خمُش» یا «خاموش» برای مولانا است: «راز نهان دار و خمُش، ور خمُشی تلخ بود...»

8 تفاوت بین آرایه «تخلّص» و «تضمین» (هنگامی که نام شاعر ذکر می‌شود) چیست؟

در تخلّص، شاعر نام خودش را در بیت پایانی شعرش می‌آورد. اما در تضمین، شاعر ممکن است برای اشاره به منبع شعری که نقل می‌کند، نام شاعر دیگری را ذکر کند (مثلاً سعدی نام فردوسی را می‌برد). پس تخلّص مربوط به نام خود شاعر و تضمین (در این حالت) مربوط به نام شاعر دیگر است.

9 کاربرد اصلی تخلّص در شعر چیست؟

کاربرد اصلی تخلّص، مانند امضا، معرفی و شناساندن شاعر به خواننده است. همچنین باعث ختم مناسب کلام در غزل می‌شود و گاهی با ایجاد آرایه‌هایی مانند ایهام، به زیبایی و عمق معنایی بیت پایانی کمک می‌کند.

نتیجه‌گیری:
آرایه تخلّص، سنتی دیرینه و رایج در شعر فارسی، به‌ویژه غزل است که به عنوان امضای شاعر عمل می‌کند. آوردن نام شعری در بیت پایانی، علاوه بر شناساندن صاحب اثر، به شعر انسجام می‌بخشد و گاه با ایجاد ظرایف معنایی مانند ایهام، بر زیبایی آن می‌افزاید. شناخت تخلّص شاعران بزرگ و توجه به جایگاه و کارکرد آن، بخش مهمی از درک ساختار و هویت شعر کلاسیک فارسی است.

سایر مباحث این سری