آرایه اضافه تشبیهی: زیبایی در پیوند کلمات!
تا به حال ترکیبهایی مثل «لبِ لعل»، «قدِ سرو» یا «بارانِ رحمت» را شنیدهاید؟ در این ترکیبها، انگار یک کلمه به کلمهٔ دیگر تشبیه شده، اما هیچ کلمهٔ شباهتی مثل «مانند»، «چون» یا «مثلِ» بینشان نیست! مثلاً در «لبِ لعل»، منظور این است که «لب مانند لعل است» (از نظر سرخی و زیبایی). به این نوع ترکیبهای اضافی (که کلمهای با کسره به کلمهٔ دیگر اضافه میشود) و در آن یک تشبیه پنهان وجود دارد، آرایه اضافهٔ تشبیهی میگویند.
پس اضافهٔ تشبیهی، یک نوع ترکیب اضافی (مضاف و مضافالیه) است که در آن، مضاف (کلمهٔ اول) به مضافالیه (کلمهٔ دوم) تشبیه میشود. در این آرایه، پایههای اصلی تشبیه یعنی مشبه (آنچه تشبیه میشود) و مشبهبه (آنچه به آن تشبیه میشود) به هم اضافه میشوند و ادات تشبیه و وجه شبه حذف میگردد، که باعث زیبایی و کوتاهی کلام میشود.
ساختار اضافه تشبیهی چگونه است؟
ساختار اضافهٔ تشبیهی به صورت «مشبه + کسره (ـِ) + مشبهبه» است. یعنی:
- مضاف (کلمهٔ اول): نقش مشبه را دارد (چیزی که میخواهیم آن را به چیز دیگری مانند کنیم).
- مضافالیه (کلمهٔ دوم): نقش مشبهبه را دارد (چیزی که مشبه را به آن مانند کردهایم).
مثلاً در ترکیب «اکسیرِ عشق»:
- مضاف (مشبه): عشق
- مضافالیه (مشبهبه): اکسیر
- معنی تشبیهی: عشق مانند اکسیر است (از نظر کمیابی، ارزش، دگرگونکنندگی).
چگونه اضافه تشبیهی را تشخیص دهیم؟ (راهکار کلیدی)
برای اینکه مطمئن شوید یک ترکیب اضافی، از نوع تشبیهی است، از این راهکار ساده استفاده کنید:
- ترکیب اضافی را در نظر بگیرید (مثلاً: قدِ سرو).
- جای مضاف (قد) و مضافالیه (سرو) را عوض کنید.
- کلمهٔ «مانند» یا «مثلِ» را بین آنها قرار دهید.
- یک «است» به آخرش اضافه کنید.
- اگر جملهٔ معنیدار و درستی ساخته شد (مثلاً: قد مانند سرو است)، آن ترکیب، اضافهٔ تشبیهی است.
مثال دیگر: مَهِ رخسار ← رخسار مانند مَه است ← اضافه تشبیهی است.
مثال نقض: کتابِ علی ← علی مانند کتاب است؟ (بیمعنی است) ← اضافه تشبیهی نیست (این اضافهٔ ملکی است).
مثالهای کاربردی از اضافه تشبیهی
الف) مثالهای ساده (ترکیبهای اضافی)

- لبِ لعل: لب (مشبه) مانند لعل (مشبهبه) است (در سرخی و درخشندگی).
- دهانِ غنچه: دهان (مشبه) مانند غنچه (مشبهبه) است (در کوچکی و بستهبودن).
- قدِ سرو: قد (مشبه) مانند سرو (مشبهبه) است (در بلندی و راستی).
- کمانِ ابرو: ابرو (مشبه) مانند کمان (مشبهبه) است (در خمیدگی).
- مویِ شب: مو (مشبه) مانند شب (مشبهبه) است (در سیاهی).
- بارانِ رحمت: رحمت (مشبه) مانند باران (مشبهبه) است (در فراوانی و سودمندی).
- دریایِ غم: غم (مشبه) مانند دریا (مشبهبه) است (در وسعت و عمق).
- آتشِ عشق: عشق (مشبه) مانند آتش (مشبهبه) است (در سوزانندگی و گرما).
ب) مثال در شعر

نمونههای اضافه تشبیهی در شعر
گشاده دربِ دل و بسته چشمِ سر ز جهان
که دل ز عالم دیگر گشاده یابد در
دربِ دل: دل مانند درب است. (اضافه تشبیهی)
چشمِ سر: این اضافه تشبیهی نیست، بلکه اضافهٔ تخصیصی است (چشمی که مربوط به سر است).
بشنو از نی چون حکایت میکند
از جداییها شکایت میکند
در اینجا «نی» مشبه است و مشبهبه آن «انسانِ آگاه و جدا مانده از اصل» است که حذف شده (استعاره). اما میتوان گفت که «شکایتِ نی» را داریم که در آن «شکایت» به «نی» اضافه شده، اما این اضافه تشبیهی نیست. در این بیت اضافه تشبیهی بارزی وجود ندارد. (این مثال در سورس کد بود اما برای اضافه تشبیهی دقیق نیست، بیشتر استعاره یا تشخیص دارد).
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بیوفا حالا که من افتادهام از پا چرا
جانم به قربانت: در اینجا «جان» مضاف و «ـَم» مضافالیه است (جانِ من). اضافهٔ تشبیهی نیست. شاید منظور ترکیب «قربانِ جان» بوده که باز هم تشبیهی نیست.
ای کیمیایِ سعادت رفیق باش
چندان که خاکِ پایِ تو دریابم اکسیراست
کیمیایِ سعادت: سعادت (مشبه) مانند کیمیا (مشبهبه) است. (اضافه تشبیهی)
نه سیلِ حادثه بنیادِ عمر برکندهست
نه بادِ فتنه چراغِ وجود گشته خموش
سیلِ حادثه: حادثه (مشبه) مانند سیل (مشبهبه) است. (اضافه تشبیهی)
بادِ فتنه: فتنه (مشبه) مانند باد (مشبهبه) است. (اضافه تشبیهی)
چراغِ وجود: وجود (مشبه) مانند چراغ (مشبهبه) است. (اضافه تشبیهی)
بنیادِ عمر: عمر (مشبه) مانند بنیاد (مشبهبه) است. (اضافه تشبیهی)
تمرین برای یادگیری بهتر
در ترکیبها و بیتهای زیر، اضافههای تشبیهی را پیدا کنید و مشبه و مشبهبه را مشخص کنید.
1 ترکیبهای: الف) گوهرِ اشک ب) کلیدِ در ج) دیوارِ جدایی د) درختِ دوستی
الف) گوهرِ اشک: اضافه تشبیهی (اشک مانند گوهر است). مشبه: اشک، مشبهبه: گوهر.
ب) کلیدِ در: اضافه تخصیصی (کلید مربوط به در). تشبیهی نیست.
ج) دیوارِ جدایی: اضافه تشبیهی (جدایی مانند دیوار است). مشبه: جدایی، مشبهبه: دیوار.
د) درختِ دوستی: اضافه تشبیهی (دوستی مانند درخت است). مشبه: دوستی، مشبهبه: درخت.
2
ز تیغِ حادثه غافل مشو که غیرِ اجل
کسی به کشتنِ این خستگان شتاب نکرد
تیغِ حادثه: اضافه تشبیهی (حادثه مانند تیغ است). مشبه: حادثه، مشبهبه: تیغ.
3
در مزرعِ سبزِ فلک دیدم و داسِ مَهِ نو
یادم ز کِشتهٔ خویش آمد و هنگامِ درو
مزرعِ سبزِ فلک: فلک (مشبه) مانند مزرعه سبز (مشبهبه) است. (اضافه تشبیهی).
داسِ مَهِ نو: مَهِ نو (هلال ماه) (مشبه) مانند داس (مشبهبه) است. (اضافه تشبیهی).
نکات کنکوری و تکمیلی اضافه تشبیهی

1 تشخیص از اضافههای دیگر: مهمترین چالش، تشخیص اضافه تشبیهی از انواع دیگر اضافه است (مثل اضافه ملکی: کتابِ من؛ اضافه تخصیصی: درِ خانه؛ اضافه بیانی: دستِ روزگار - که استعاره است). همیشه از آزمونِ «مانند» و جابجایی استفاده کنید (مضافالیه مانند مضاف است؟).
2 تشبیه بلیغ: اضافه تشبیهی در واقع یک نوع تشبیه بلیغ اضافی است (تشبیهی که فقط مشبه و مشبهبه دارد و به صورت ترکیب اضافی آمده است).
3 وجه شبه پنهان: در اضافه تشبیهی، وجه شبه (دلیل شباهت) معمولاً ذکر نمیشود و خواننده باید آن را از مفهوم مشبهبه حدس بزند (مثلاً در «لبِ لعل»، وجه شبه سرخی است).
4 خلاقیت شاعر: بسیاری از اضافههای تشبیهی در طول زمان رایج شدهاند (مثل قد سرو)، اما شاعران خلاق، اضافههای تشبیهی تازه و بدیعی میسازند که به زیبایی شعرشان میافزاید (مثل: آینهٔ جویبار، سیلِ حادثه).
5 اضافه تشبیهی مقلوب: گاهی به ندرت جای مشبه و مشبهبه عوض میشود (مانند: «پیرایهٔ فکر» به جای «فکرِ پیرایه»). این موارد کمتر رایج هستند و نیاز به دقت بیشتری دارند.
1745835339.png)
! ترکیباتی مانند «دستِ روزگار» یا «چرخِ فلک» اضافه تشبیهی نیستند. در «دست روزگار»، روزگار واقعاً دست ندارد که به آن تشبیه شود؛ اینجا «دست» برای روزگار به صورت استعاره به کار رفته است (اضافه استعاری). همیشه دقت کنید که آیا رابطه، واقعاً یک تشبیه (مانند بودن) است یا خیر.
سوالات پرتکرار اضافه تشبیهی در امتحانات و کنکور
تشخیص اضافه تشبیهی و تمایز آن از سایر اضافهها یکی از مباحث پرتکرار در سوالات آرایههای ادبی است.
سوالات تستی (همراه با پاسخ تشریحی):
1 کدام گزینه یک «اضافه تشبیهی» است؟
الف کلیدِ مشکل
ب پنجرهٔ کلاس
ج دانشآموزِ درسخوان
د خانهٔ امید
گزینه د
گزینه د: خانهٔ امید ← امید (مشبه) مانند خانه (مشبهبه) است. (اضافه تشبیهی).
الف) کلیدِ مشکل: کلیدِ گشودن مشکل (اضافه بیانی).
ب) پنجرهٔ کلاس: اضافه تخصیصی.
ج) دانشآموزِ درسخوان: ترکیب وصفی (درسخوان صفت است).
2 در کدام گزینه، هر دو ترکیب «اضافه تشبیهی» هستند؟
الف بارانِ غم - سقفِ آسمان
ب دیوارِ صبر - دستِ اجل
ج کیمیایِ عشق - آتشِ حرص
د فرزندِ زمان - گنبدِ افلاک
گزینه ج
گزینه ج: کیمیایِ عشق (عشق مانند کیمیا) و آتشِ حرص (حرص مانند آتش)، هر دو اضافه تشبیهی هستند.
الف) بارانِ غم (تشبیهی) - سقفِ آسمان (تخصیصی).
ب) دیوارِ صبر (تشبیهی) - دستِ اجل (استعاری/بیانی).
د) فرزندِ زمان (بیانی) - گنبدِ افلاک (تشبیهی: افلاک مانند گنبد).
3 در کدام بیت «اضافه تشبیهی» به کار نرفته است؟
الف از صلابتِ صخره هیچش نبود خبر / آن که در مخملِ چمن می غنود.
ب ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست / حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست.
ج آه سعدی اثر کند در سنگ / نکند در تو سنگدل اثری.
د فردا که پیشگاهِ حقیقت شود پدید / شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد.
گزینه ب
بیت «ب» فاقد اضافه تشبیهی است. «حالِ هجران» اضافه بیانی است.
الف) صلابتِ صخره (صلابت مانند صخره) - مخملِ چمن (چمن مانند مخمل) -> تشبیهی.
ج) سنگدل: ترکیب وصفی مقلوب (دلِ سنگی)، که دل به سنگ تشبیه شده (هستهٔ تشبیهی دارد).
د) پیشگاهِ حقیقت (حقیقت مانند پیشگاه) -> تشبیهی.
4 در اضافه تشبیهی «گوهرِ معرفت»، مشبه و مشبهبه کدامند؟
الف مشبه: گوهر / مشبهبه: معرفت
ب مشبه: معرفت / مشبهبه: گوهر
ج هر دو مشبه هستند.
د هر دو مشبهبه هستند.
گزینه ب
در اضافه تشبیهی، مضاف (کلمهٔ اول) مشبه است و مضافالیه (کلمهٔ دوم) مشبهبه. پس در «گوهرِ معرفت»، معرفت (مضاف) مشبه است و گوهر (مضافالیه) مشبهبه. معنی: معرفت مانند گوهر ارزشمند است.
5 اضافه تشبیهی نوعی تشبیه ......... است.
الف مفرد
ب مرکب
ج بلیغ
د مضمر
گزینه ج
تشبیه بلیغ، تشبیهی است که در آن فقط مشبه و مشبهبه ذکر میشود و ادات تشبیه و وجه شبه حذف میگردد. اضافه تشبیهی یکی از شکلهای بیان تشبیه بلیغ است (شکل دیگر آن اسنادی است: علم نور است).
سوالات تشریحی (همراه با پاسخ کامل):
6 اضافه تشبیهی را تعریف کنید و ساختار آن را بنویسید.
اضافه تشبیهی، نوعی ترکیب اضافی (مضاف و مضافالیه) است که در آن مضاف (کلمهٔ اول) به مضافالیه (کلمهٔ دوم) تشبیه میشود، بدون استفاده از ادات تشبیه. ساختار آن به صورت «مشبه (مضاف) + کسره (ـِ) + مشبهبه (مضافالیه)» است.
7 روش تشخیص اضافه تشبیهی از سایر اضافهها چیست؟
بهترین روش، آزمون «مانند» است: جای مضاف و مضافالیه را عوض میکنیم و بین آنها کلمه «مانند» یا «مثلِ» و در آخر «است» قرار میدهیم. اگر جملهٔ حاصل معنیدار و درست بود (مثلاً برای «آتشِ خشم» ← خشم مانند آتش است)، ترکیب اضافه تشبیهی است. اگر بیمعنی بود (مثلاً برای «درِ باغ» ← باغ مانند در است؟)، تشبیهی نیست.
8 دو نمونه اضافه تشبیهی از خودتان بسازید و مشبه و مشبهبه را مشخص کنید.
(پاسخ میتواند بسیار متنوع باشد) نمونه:
۱. شمشیرِ زبان: زبان (مشبه) مانند شمشیر (مشبهبه) است (در بُرندگی).
۲. زندانِ دنیا: دنیا (مشبه) مانند زندان (مشبهبه) است (در محدودیت و گرفتاری).
9 اضافههای تشبیهی را در بیت زیر پیدا کنید: «از داسِ مَهِ نو فلک به خرمنِ انجم / آن کرد که با مزرعِ عمر تو قضا کرد».
۱. داسِ مَهِ نو: مه نو (مشبه) مانند داس (مشبهبه) است.
۲. خرمنِ انجم: انجم (ستارگان) (مشبه) مانند خرمن (مشبهبه) است.
۳. مزرعِ عمر: عمر (مشبه) مانند مزرعه (مشبهبه) است.
10 چرا ترکیب «دستِ روزگار» اضافه تشبیهی محسوب نمیشود؟
زیرا در اینجا یک رابطهٔ تشبیهی برقرار نیست. نمیتوان گفت «روزگار مانند دست است». در واقع، روزگار که یک مفهوم انتزاعی است، ویژگی یا عملی انسانی (داشتنِ دست یا انجام کار با دست) به آن نسبت داده شده است. «دست» به عنوان جزئی از انسان برای «روزگار» که کل نیست، به کار رفته و نوعی استعاره یا اضافهٔ استعاری/بیانی است، نه اضافهٔ تشبیهی.
نتیجهگیری:
اضافهٔ تشبیهی یکی از زیباترین و فشردهترین راههای بیان شباهت در زبان فارسی است. این آرایه با حذف ادات تشبیه و وجه شبه و پیوند دادن مستقیم مشبه و مشبهبه در قالب یک ترکیب اضافی، به کلام ایجاز، زیبایی و قدرت تصویرسازی میبخشد. یادگیری تشخیص اضافهٔ تشبیهی و تمایز آن از سایر انواع اضافه، به درک عمیقتر آرایههای ادبی و لذت بردن بیشتر از لطایف شعر و نثر فارسی کمک میکند.





