آرایه تشخیص (جان بخشی): وقتی دنیا زنده می شود!
فکر کنید دنیای اطراف ما، مثل درخت ها، گل ها، ابرها، کوه ها و حتی وسایل بی جان، بتوانند مثل ما آدم ها حرف بزنند، بخندند، گریه کنند یا احساس داشته باشند! جذاب نیست؟ شاعران و نویسندگان با استفاده از یک آرایه ادبی زیبا به نام تشخیص یا جان بخشی، دقیقا همین کار را می کنند. آن ها به موجودات غیر انسان (هر چیزی غیر از انسان) ویژگی ها و رفتارهای انسانی نسبت می دهند تا نوشته هایشان زیباتر، خیال انگیزتر و تاثیرگذارتر شود.
پس به زبان ساده، تشخیص یعنی نسبت دادن حالت ها و رفتارهای مخصوص انسان به موجودات غیر انسان. این آرایه باعث می شود ما با آن موجودات احساس نزدیکی کنیم و تصویری زنده و پویا در ذهنمان شکل بگیرد.
تشخیص چطور کار می کند؟
برای پیدا کردن تشخیص، باید دنبال کارهایی بگردیم که فقط آدم ها انجام می دهند، اما در جمله یا شعر به یک غیر انسان نسبت داده شده اند. این غیر انسان می تواند شامل موارد زیر باشد:
- حیوانات: مثلا وقتی می گوییم «بلبل آواز می خواند» این تشخیص نیست، چون بلبل واقعا آواز می خواند. اما اگر بگوییم «بلبل نصیحت می کرد»، چون نصیحت کردن کار انسان است، اینجا تشخیص داریم.
- گیاهان: وقتی می گوییم «گل شکفت» تشخیص نیست، اما اگر بگوییم «گل خندید»، چون خندیدن کار انسان است، تشخیص به کار رفته است.
- اشیاء بی جان: «ابر گریست»، «دیوار ناله کرد»، «خورشید چهره گشود».
- مفاهیم انتزاعی (غیر قابل لمس): «مرگ در زد»، «غم به من سلام کرد»، «اندیشه پرواز کرد».
1745835339.png)
! خیلی مهم است که کارهای طبیعی و ذاتی غیر انسان ها را با تشخیص اشتباه نگیرید! مثلا «سگ پارس کرد»، «رودخانه خروشید» یا «درخت رشد کرد» تشخیص نیستند، چون این ها کارهای طبیعی این موجودات هستند. تشخیص فقط وقتی اتفاق می افتد که رفتار یا حالت مخصوص انسان به غیر انسان نسبت داده شود.
مثال های کاربردی از آرایه تشخیص
بیایید با هم چند مثال را ببینیم تا تشخیص برایتان کاملا جا بیفتد.

ابر و باد و مه و خورشید در کارند!
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
ابر، باد، مه (ماه)، خورشید و فلک (آسمان) که انسان نیستند، به آن ها ویژگی «در کار بودن» (کار کردن و تلاش کردن) که یک ویژگی انسانی است، نسبت داده شده است. پس در این بیت تشخیص داریم.

شکایت نی
بشنو از نی چون شکایت می کند
از جدایی ها حکایت می کند
«نی» که یک گیاه و ساز است، نمی تواند مانند انسان «شکایت» یا «حکایت» کند. نسبت دادن این کارهای انسانی به «نی»، آرایه تشخیص است.

طبیعت غمگین
بر دوش زمانه لحظه ها سنگین بود
خورشید و زمین و آسمان غمگین بود
نسبت دادن حالت «غمگین بودن» که یک احساس انسانی است، به «خورشید»، «زمین» و «آسمان» که غیر انسان هستند، تشخیص است. همچنین «دوش زمانه» (زمانه دوش دارد) هم تشخیص (و اضافه استعاری) است.

گفتگوی قضا و قدر
قضا گفت گیر و قدر گفت ده
فلک گفت احسنت و مه گفت زه
قضا، قدر، فلک (آسمان) و مه (ماه) مفاهیم انتزاعی یا اجرام آسمانی هستند و نمی توانند مانند انسان «سخن بگویند» (گفت). پس نسبت دادن عمل «گفتن» به این ها، تشخیص است.

رنگ پریدگی فلک
فلک باخت از سهم آن جنگ رنگ
بود سهمگین جنگ شیر و پلنگ
«رنگ باختن» یا «رنگ پریدن» حالتی است که برای چهره انسان هنگام ترس یا شگفتی رخ می دهد. نسبت دادن این حالت انسانی به «فلک» (آسمان) که غیر انسان است، تشخیص محسوب می شود.

خطاب به کوه
بیستون بر سر راهش منشین، چون فرهاد
خودکشی کردن از شیرین دهنان دور از توست
در مصرع اول، شاعر کوه بیستون را مورد خطاب قرار می دهد و به او می گوید «منشین». نشستن و همچنین مورد خطاب قرار گرفتن، کارهای انسانی هستند که به کوه (غیر انسان) نسبت داده شده اند. پس اینجا تشخیص داریم.
یک راه ساده برای پیدا کردن تشخیص!

1 ندا و خطاب: هر وقت دیدید شاعر یا نویسنده یک موجود غیر انسان را با استفاده از نشانه های ندا (مثل «ای»، «یا»، «ایا») صدا می زند یا مورد خطاب قرار می دهد (یعنی با او حرف می زند)، حتما آرایه تشخیص به کار رفته است. چون صدا زدن و حرف زدن با کسی، کاری انسانی است.
ای دیو سپید پای در بند
ای گنبد گیتی ای دماوند
در این بیت، «دیو سپید» و «گنبد گیتی» و «دماوند» که غیر انسان هستند، با حرف ندای «ای» مورد خطاب قرار گرفته اند. پس تشخیص دارند.
1745835339.png)
! یک استثنای مهم: در متون ادبی و دینی، وقتی خداوند مورد خطاب قرار می گیرد (مثلا «ای خدا!») یا به او ویژگی های انسانی نسبت داده می شود (مثلا «خداوند شنواست»)، این موارد معمولا تشخیص محسوب نمی شوند. چون در باور دینی، خداوند برتر از انسان است و این صفات به شکل کامل تری در او وجود دارد. همچنین نسبت دادن صفات انسانی به فرشتگان یا شیطان نیز معمولا تشخیص به حساب نمی آید.
تمرین کنید تا استاد شوید!
حالا نوبت شماست! در جمله ها و بیت های زیر، آرایه تشخیص را پیدا کنید.
1 «شبنم بر گلبرگ گل می غلتید و به آرامی به زمین می رسید.»
تشخیص ندارد. غلتیدن و به زمین رسیدن شبنم یک پدیده طبیعی است و ویژگی انسانی به آن نسبت داده نشده.
2 در بیت زیر تشخیص را بیابید:
لاله دیدم روی زیبای توام آمد به یاد
شعله دیدم سرکشی های توام آمد به یاد
«سرکشی» کردن که یک رفتار انسانی (طغیان و نافرمانی) است به «شعله» (غیر انسان) نسبت داده شده است. پس «سرکشی کردن شعله» تشخیص است.
3 «ای سرو پای بسته! به آزادگی مناز / آزاده من که از همه عالم بریده ام»
«سرو» (غیر انسان) با حرف ندای «ای» مورد خطاب قرار گرفته و به آن عمل انسانی «نازیدن» (فخر فروشی) نسبت داده شده است. پس تشخیص داریم.
4 «آسمان تعطیل است / بادها بیکارند / ابرها خشک و خسیس / هق هق گریه خود را خوردند»
چندین تشخیص در این بخش وجود دارد:
- «آسمان تعطیل است» (تعطیل بودن ویژگی انسانی یا مربوط به کار انسان است).
- «بادها بیکارند» (بیکار بودن حالت انسانی است).
- «ابرها ... خسیس» (خسیس بودن صفت انسانی است).
- «ابرها ... هق هق گریه خود را خوردند» (گریه کردن و فرو خوردن گریه کارهای انسانی است).
نکات کنکوری و تکمیلی آرایه تشخیص

1 رابطه تشخیص و استعاره مکنیه: همانطور که اشاره شد، هر تشخیصی، نوعی استعاره مکنیه است. در استعاره مکنیه، مشبه به حذف می شود و یکی از ویژگی های آن به مشبه نسبت داده می شود. در تشخیص، مشبه به حذف شده همیشه «انسان» است و ویژگی انسانی به مشبه (غیر انسان) داده می شود. دانستن این رابطه در تست های ترکیبی کنکور مهم است.
2 اضافه استعاری و تشخیص: گاهی تشخیص در قالب یک ترکیب اضافی به نام «اضافه استعاری» می آید. در این حالت، جزء اول (مضاف) یکی از اعضا یا ویژگی های انسان است و جزء دوم (مضاف الیه) مشبه (غیر انسان) است. مثال: «دستِ روزگار»، «گوشِ دیوار»، «چهرهٔ غم». همه این ها اضافه استعاری هستند که تشخیص هم دارند.
3 تشخیص در مفاهیم انتزاعی: تشخیص فقط برای موجودات عینی (مثل درخت و ابر) نیست. مفاهیم انتزاعی (مثل غم، شادی، عشق، مرگ، اندیشه) هم می توانند تشخیص بگیرند. مثال: «مرگ خندید»، «اندیشه لباس نو پوشید».
4 دقت به معنای جمله: همیشه معنای کلی جمله یا بیت را در نظر بگیرید. گاهی یک فعل انسانی برای غیر انسان به کار می رود اما معنای حقیقی دارد و تشخیص نیست. مثال: «این در به روی حیاط باز می شود». اینجا «باز شدن» معنای حقیقی دارد نه انسانی.
سوالات پرتکرار تشخیص در امتحانات و کنکور
تشخیص یکی از آرایه های پر سوال در آزمون هاست. بیایید با هم چند نمونه را بررسی کنیم.
سوالات تستی (همراه با پاسخ تشریحی):
1 در کدام گزینه آرایه تشخیص به کار رفته است؟
الف زاغکی قالب پنیری دید
ب سنگدلی را تفو بر تو که دیگر میا
ج سحر بلبل حکایت با صبا کرد
د از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
گزینه ج
«حکایت کردن» که یک فعل انسانی است به «بلبل» و «صبا» (باد صبحگاهی) که غیر انسان هستند نسبت داده شده است. پس تشخیص وجود دارد.
بررسی گزینه های دیگر: الف) دیدن برای زاغ طبیعی است. ب) خطاب به سنگدل است که می تواند انسان باشد (و اگر نباشد، باز تشخیص است، اما گزینه ج صریح تر است). د) صدای سخن عشق استعاره مکنیه است اما لزوما تشخیص نیست.
2 کدام گزینه فاقد آرایه تشخیص است؟
الف چرخ ارچه رفیع، خاک پایت / دولت چه بزرگ، بنده زایت
ب کوه آهن را به معجز نرم کرد / آن که با پولاد پنجه گرم کرد
ج غنچه با دل گرفته گفت: ای دریغ / کم شدی در باغ و بیدارم ز خواب
د شاخ گلی را که عروس چمن / روز و شبش آب حیاتی دهد
گزینه ب
در گزینه «ب» عمل انسانی مشخصی به غیر انسان نسبت داده نشده است. «گرم کردن پنجه با پولاد» کنایه از زورآزمایی و مبارزه است.
بررسی گزینه های دیگر: الف) «دولت» (مفهوم انتزاعی) «بنده زا» (صفت انسانی) است. ج) «غنچه» (گیاه) «سخن می گوید» و «دل گرفته» است (حالت انسانی). د) «شاخ گل» را «عروس» (انسان) چمن نامیده است (تشخیص و تشبیه).
3 در بیت «ابر ز شوق کی بگرید؟ جوی ز بهر کی بخندد؟ / لاله ز سوگ کی بسوزد؟ سبزه به عشق کی بروید؟» چند تشخیص وجود دارد؟
الف یک
ب دو
ج سه
د چهار
گزینه ج
سه تشخیص در بیت وجود دارد:
۱) «ابر بگرید» (گریستن حالت انسانی).
۲) «جوی بخندد» (خندیدن حالت انسانی).
۳) «لاله بسوزد» (سوختن از غم حالت انسانی).
«سبزه بروید» تشخیص نیست، چون روییدن ویژگی طبیعی سبزه است.
4 کدام گزینه آرایه «اضافه استعاری» و «تشخیص» را با هم دارد؟
الف رخت عمر
ب سرای غم
ج دست روزگار
د سیل اشک
گزینه ج
ترکیب «دست روزگار» اضافه استعاری است (روزگار مانند انسان، دست دارد). چون مشبه به حذف شده (انسان) است، تشخیص هم دارد.
بررسی گزینه های دیگر: الف) رخت عمر: اضافه تشبیهی (عمر مانند رخت). ب) سرای غم: اضافه تشبیهی (غم مانند سرا). د) سیل اشک: اضافه تشبیهی (اشک مانند سیل).
5 در بیت «ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست / منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست»، دلیل وجود تشخیص چیست؟
الف نسبت دادن صفت انسانی «عیار» به ماه
ب نسبت دادن «عاشق کش بودن» به ماه
ج خطاب قرار دادن «نسیم سحر»
د استفاده از واژه «مه» به جای معشوق
گزینه ج
اصلی ترین دلیل وجود تشخیص در بیت، مورد خطاب قرار دادن «نسیم سحر» (غیر انسان) با حرف ندای «ای» است.
بررسی گزینه های دیگر: الف و ب) صفات انسانی هستند اما به «مه» نسبت داده شده اند که خود «مه» استعاره مصرحه از معشوق (انسان) است، پس تشخیص محسوب نمی شوند. د) استفاده از «مه» به جای معشوق، استعاره مصرحه است نه تشخیص.
سوالات تشریحی (همراه با پاسخ کامل):
6 آرایه تشخیص را تعریف کنید و یک مثال برای آن بنویسید.
تشخیص (جان بخشی)، آرایه ای ادبی است که در آن ویژگی ها، رفتارها، احساسات یا حالات مخصوص انسان به موجودات غیر انسان (مانند حیوانات، گیاهان، اشیاء یا مفاهیم انتزاعی) نسبت داده می شود.
مثال: «خورشید با لبخند به دنیا نگاه می کرد.» (لبخند زدن که ویژگی انسانی است به خورشید نسبت داده شده).
7 در بیت زیر، موارد تشخیص را مشخص کنید.
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه فال به نام من دیوانه زدند
۱) «آسمان بار امانت نتوانست کشید»: «توانستن» یا «نتوانستن» برای کشیدن بار و همچنین پذیرش «امانت»، اعمال و ویژگی های انسانی هستند که به آسمان (غیر انسان) نسبت داده شده.
۲) «قرعه فال ... زدند»: «فال زدن» یا «قرعه زدن» کاری انسانی است که به «قرعه فال» نسبت داده شده (البته فاعل «زدند» محذوف است و به طور ضمنی به خود قرعه یا نیرویی نامرئی اشاره دارد که باز هم تشخیص است).
8 تفاوت بین «گریه ابر» و «خروش رود» از نظر آرایه تشخیص چیست؟
- «گریه ابر»: تشخیص است. زیرا «گریه کردن» یک واکنش احساسی و عمل مختص انسان است که به ابر (غیر انسان) نسبت داده شده تا بارش باران را به شکلی عاطفی بیان کند.
- «خروش رود»: تشخیص نیست. زیرا «خروشیدن» به معنی ایجاد صدای بلند و جوش و خروش است و این صدایی طبیعی برای رودخانه پر آب است و ویژگی مختص انسان محسوب نمی شود.
9 آیا همیشه وقتی غیر انسانی مورد خطاب قرار می گیرد، تشخیص داریم؟ توضیح دهید.
بله، تقریبا همیشه. قاعده کلی این است که خطاب قرار دادن (صدا زدن، حرف زدن با کسی) یک رفتار انسانی است و وقتی این رفتار برای یک غیر انسان (مثل کوه، دریا، گل، باد و...) به کار رود، آرایه تشخیص شکل می گیرد. تنها استثنای مهم، خطاب قرار دادن خداوند است که در فرهنگ دینی و ادبی ما تشخیص محسوب نمی شود.
10 در عبارت «وقتی بهار می آید، دشت لباس سبز می پوشد»، آرایه تشخیص را پیدا کرده و توضیح دهید.
آرایه تشخیص در «دشت لباس سبز می پوشد» وجود دارد.
توضیح: «لباس پوشیدن» کاری است که انسان ها انجام می دهند. در این عبارت، این عمل انسانی به «دشت» (که غیر انسان است) نسبت داده شده تا سبز شدن دشت و پوشیده شدن آن از گیاهان را به شکلی زیبا و زنده بیان کند.
نتیجه گیری:
آرایه تشخیص یا جان بخشی، یکی از شیرین ترین و پر کاربردترین آرایه های ادبی فارسی است که به نوشته ها روح و احساس می بخشد. با نسبت دادن ویژگی های انسانی به غیر انسان ها، شاعران و نویسندگان دنیایی زنده و پویا خلق می کنند که درک و ارتباط ما را با طبیعت و مفاهیم انتزاعی عمیق تر می کند. با کمی دقت و تمرین، شما هم می توانید به راحتی این آرایه زیبا را در متون مختلف پیدا کنید و از کشف آن لذت ببرید!





