آرایه لف و نشر: هنر چیدن و گشودن کلمات!
فکر کنید چند هدیه را کادوپیچ می کنید (این می شود «لف» به معنی پیچیدن و بستن) و بعداً در مورد هر کدام جداگانه توضیح می دهید یا آن ها را باز می کنید (این می شود «نشر» به معنی گشودن و پراکندن). در ادبیات هم گاهی شاعر یا نویسنده چند کلمه یا مفهوم را در بخش اول کلامش می آورد (لف) و سپس در بخش دوم، چند کلمه یا مفهوم دیگر را می آورد که به موارد بخش اول مربوط هستند (نشر). به این کار که باعث ایجاد نظم و ارتباط بین اجزای کلام می شود، آرایه لف و نشر می گویند.
پس لف و نشر یعنی آوردن دو یا چند چیز در بخش اول کلام (لف)، و سپس آوردن دو یا چند چیز دیگر در بخش دوم کلام (نشر) که به ترتیب یا به صورت درهم، به موارد بخش اول مربوط باشند. این آرایه به ذهن خواننده کمک می کند تا ارتباط بین مفاهیم را کشف کند و به زیبایی و انسجام سخن می افزاید.
چگونه آرایه لف و نشر را تشخیص دهیم؟
برای پیدا کردن لف و نشر:
- به دنبال بخشی از کلام بگردید که در آن حداقل دو مفهوم یا کلمه کنار هم آمده باشند (این بخشِ «لف» است).
- در ادامه کلام، به دنبال بخش دیگری بگردید که شامل همان تعداد مفهوم یا کلمه مرتبط با بخش اول باشد (این بخشِ «نشر» است).
- ارتباط بین موارد بخش اول (لف ها) و موارد بخش دوم (نشرها) را پیدا کنید. هر لف باید به یک نشر مربوط باشد.
انواع لف و نشر: مرتب یا درهم؟
بسته به اینکه موارد بخش «نشر» به چه ترتیبی به موارد بخش «لف» مربوط شوند، لف و نشر دو نوع دارد:
۱. لف و نشر مَرَتَّب
در این نوع، موارد بخش نشر به همان ترتیبِ موارد بخش لف می آیند و به آن ها مربوط می شوند. یعنی نشر اول به لف اول، نشر دوم به لف دوم، و الی آخر.

مثال های لف و نشر مرتب
«تهران و بغداد، پایتخت های ایران و عراق هستند.»
لف ۱: تهران ، لف ۲: بغداد
نشر ۱: ایران ، نشر ۲: عراق
ارتباط: تهران (۱) ← ایران (۱) ؛ بغداد (۲) ← عراق (۲). ترتیب حفظ شده، پس لف و نشر مرتب است.
هرچند جیب و جام من از مال و مِی تهی است
ما را فراغتی است که جمشید جم نداشت
لف ۱: جیب ، لف ۲: جام
نشر ۱: مال ، نشر ۲: می
ارتباط: جیب (۱) ← مال (۱) ؛ جام (۲) ← می (۲). لف و نشر مرتب است.
بر حدیثِ من و حُسنِ تو نیفزاید کس
حد همین است سخندانی و زیبایی را
لف ۱: حدیث من ، لف ۲: حسن تو
نشر ۱: سخندانی ، نشر ۲: زیبایی
ارتباط: حدیث من (۱) ← سخندانی (۱) ؛ حسن تو (۲) ← زیبایی (۲). لف و نشر مرتب است.
۲. لف و نشر مُشَوَّش (نامرتب)
در این نوع، ترتیب موارد بخش نشر با ترتیب موارد بخش لف یکی نیست و به صورت درهم به هم مربوط می شوند. مثلاً نشر اول به لف دوم و نشر دوم به لف اول مربوط می شود.

مثال های لف و نشر مشوش
تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم
از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم
لف ۱: رفتنش ، لف ۲: گفتنش
نشر ۱: ببینم (مربوط به بصر)، نشر ۲: بشنوم (مربوط به سمع)
در مصرع دوم نشرها آمده اند: نشر ۳: سمع ، نشر ۴: بصر
ارتباط: رفتن (۱) ← دیدن ← بصر (۴) ؛ گفتن (۲) ← شنیدن ← سمع (۳). ترتیب نشرها (سمع و بصر) با لف ها (دیدن و شنیدن) یکی نیست (۱→۴, ۲→۳). پس لف و نشر مشوش است.
پروانه ز من، شمع ز من، گل ز من آموخت
افروختن و سوختن و جامه دریدن
لف ۱: پروانه ، لف ۲: شمع ، لف ۳: گل
نشر ۱: افروختن ، نشر ۲: سوختن ، نشر ۳: جامه دریدن
ارتباط: پروانه (۱) ← سوختن (۲) ؛ شمع (۲) ← افروختن (۱) ؛ گل (۳) ← جامه دریدن (۳). ترتیب نشرها با لف ها یکی نیست (۱→۲, ۲→۱, ۳→۳). پس لف و نشر مشوش است.
لف و نشر پیچیده و چند لایه
گاهی لف و نشر بسیار هنرمندانه و در چند لایه اتفاق می افتد، مانند این بیت معروف که به فردوسی منسوب است:

مثال لف و نشر چند لایه (مرتب)
به روز نبرد آن یل ارجمند
به شمشیر و خنجر به گرز و کمند
برید و درید و شکست و ببست
یلان را سر و سینه و پا و دست
در اینجا سه دسته لف و نشر مرتب داریم:
۱. **سلاح ها (لف ۱):** شمشیر (۱)، خنجر (۲)، گرز (۳)، کمند (۴)
۲. **کارها (نشر ۱):** برید (۱)، درید (۲)، شکست (۳)، ببست (۴)
۳. **اعضای بدن (نشر ۲):** سر (۱)، سینه (۲)، پا (۳)، دست (۴)
ارتباط به این صورت است:
- با شمشیر (۱) ← سر (۱) یلان را برید (۱).
- با خنجر (۲) ← سینه (۲) یلان را درید (۲).
- با گرز (۳) ← پا (۳) یلان را شکست (۳).
- با کمند (۴) ← دست (۴) یلان را ببست (۴).
چون ترتیب در هر سه دسته حفظ شده (۱→۱→۱, ۲→۲→۲, ...)، این یک لف و نشر مرتبِ بسیار هنرمندانه است.
تمرین برای یادگیری بهتر
در بیت های زیر، لف و نشر را پیدا کنید، عناصر لف و نشر را مشخص کنید و نوع آن را بنویسید.
1
ای نرگسِ فتّان افسونگرِ تو
دیوانه کند صاحبِ هنگامه در این شهر
لف ها: نرگس (۱)، فتان (۲)، افسونگر (۳) (نرگس چشم معشوق است که فتنه می انگیزد و جادو می کند)
نشرها: دیوانه کند (۲)، صاحبِ (۱)، هنگامه (۳)
ارتباط: نرگس صاحب است (۱→۱)؛ فتان دیوانه می کند (۲→۲)؛ افسونگر هنگامه بر پا می کند (۳→۳).
نوع: لف و نشر مرتب.
2
چو فرزند و زن باشدم خون و مغز
که را پیش بیرون شود کار نغز؟
لف ها: فرزند (۱)، زن (۲)
نشرها: خون (۱)، مغز (۲)
ارتباط: فرزند مانند خون برای انسان ضروری است (۱→۱)؛ زن مانند مغز (فکر و آرامش) است (۲→۲). (این یک برداشت است، برداشت های دیگر هم ممکن است).
نوع: لف و نشر مرتب.
3
مهیّا کن روزیِ مار و مور
اگر چند بی دست و پایند و زور
لف ها: مار (۱)، مور (۲)
نشرها: بی دست و پا (۲)، زور (۱)
ارتباط: مار نیاز به زور دارد (۱→۲)؛ مور بی دست و پاست (۲→۱).
نوع: لف و نشر مشوش (نامرتب).
نکات کنکوری و تکمیلی آرایه لف و نشر

1 کلید اصلی: پیدا کردن ارتباط: مهم ترین کار در تشخیص لف و نشر، یافتن ارتباط منطقی یا معنایی بین اجزای بخش اول (لف) و اجزای بخش دوم (نشر) است.
2 مرتب یا مشوش؟ بعد از پیدا کردن لف و نشر، حتماً نوع آن را مشخص کنید. لف و نشر مرتب رایج تر و فهم آن معمولاً آسان تر است، اما لف و نشر مشوش نیاز به دقت بیشتری دارد.
3 تعداد اجزا: لف و نشر می تواند بین دو لف و دو نشر، یا سه لف و سه نشر (مانند مثال پروانه و شمع و گل)، یا حتی بیشتر (مانند مثال فردوسی) باشد.
4 محل قرارگیری: اجزای لف معمولاً کنار هم می آیند و اجزای نشر هم کنار هم، اما ممکن است بین بخش لف و بخش نشر فاصله بیفتد یا حتی اجزای نشر در بیتی دیگر بیایند.
5 ارزش هنری: اگرچه هر دو نوع لف و نشر زیبا هستند، اما معمولاً لف و نشر مرتب را به دلیل ایجاد نظم ذهنی واضح تر، هنری تر می دانند. لف و نشر مشوش نیز می تواند نشان دهندهٔ توانایی شاعر در ایجاد چالش ذهنی برای خواننده باشد.
سوالات پرتکرار لف و نشر در امتحانات و کنکور
لف و نشر به دلیل ساختار منظم و ارتباطی که بین اجزای کلام ایجاد می کند، در سوالات آرایه های ادبی، به ویژه در تشخیص نوع آن (مرتب یا مشوش) مطرح می شود.
سوالات تستی (همراه با پاسخ تشریحی):
1 کدام گزینه تعریف آرایه «لف و نشر» است؟
الف آوردن دو کلمه متضاد در کلام.
ب تکرار یک واژه با معنای یکسان.
ج آوردن دو یا چند چیز و سپس آوردن موارد مربوط به آن ها به ترتیب یا درهم.
د آوردن واژه ای با دو معنی قابل قبول.
گزینه ج
تعریف دقیق لف و نشر، آوردن چند چیز (لف) و سپس آوردن توضیحات یا موارد مربوط به آن ها (نشر) به صورت مرتب یا مشوش است.
2 نوع لف و نشر در بیت «افروختن و سوختن و جامه دریدن / پروانه ز من، شمع ز من، گل ز من آموخت» چیست؟
الف مرتب
ب مشوش
ج لف و نشر ندارد
د هم مرتب و هم مشوش
گزینه ب
لف ها در مصراع اول: افروختن (۱)، سوختن (۲)، جامه دریدن (۳).
نشرها در مصراع دوم: پروانه (۲)، شمع (۱)، گل (۳).
ارتباط: افروختن ← شمع (۱→۲)؛ سوختن ← پروانه (۲→۱)؛ جامه دریدن ← گل (۳→۳). چون ترتیب به هم خورده، لف و نشر مشوش است. (توجه کنید که در این بیت، نشرها اول آمده اند و لف ها دوم، که اشکالی ندارد).
3 در کدام بیت لف و نشر مرتب به کار رفته است؟
الف از عقل ملاف و، علم کم خوان / آن نیست سواد و، این نه بینش.
ب آن نه ز حکمت است و، این نه ز آیین / کاین را طرب فزاید و، آن را مصیبت.
ج ور ایدونک پشت و دل آکنده داشت / همیشه غمی پیش و پاینده داشت.
د چهر مفلس به سپیدی ماند و غمگین به سیاه / آنکه پولش برود و آنکه دلش گشت تباه.
گزینه ج
در گزینه «ج»: لف ۱: پشت، لف ۲: دل. نشر ۱: پیش (غم پیش داشتن، مربوط به پشت کردن)، نشر ۲: پاینده (غم پاینده داشتن، مربوط به دل). ارتباط: پشت (۱) ← پیش (۱)، دل (۲) ← پاینده (۲). لف و نشر مرتب است.
بررسی سایر گزینه ها:
الف) عقل (۱) / علم (۲) ← بینش (۱)/سواد (۲). مشوش (۱→۲, ۲→۱).
ب) نه ز حکمت (۱)/این نه ز آیین (۲) ← مصیبت (۱) / طرب (۲). مشوش (۱→۲, ۲→۱).
د) مفلس (۱) / غمگین (۲) ← پولش برود (۱) / دلش گشت تباه (۲). مرتب.
4 بیت «به روز نبرد آن یل ارجمند / به شمشیر و خنجر به گرز و کمند / برید و درید و شکست و ببست / یلان را سر و سینه و پا و دست» نمونه کدام نوع لف و نشر است؟
الف مرتب چندگانه
ب مشوش چندگانه
ج فقط مرتب
د فقط مشوش
گزینه الف
همانطور که در مثال ها توضیح داده شد، این بیت دارای سه دسته لف و نشر (سلاح، کار، عضو بدن) است که همگی به صورت مرتب با هم ارتباط دارند (۱→۱→۱, ۲→۲→۲, ...). پس لف و نشر مرتب چندگانه است.
5 کدام گزینه لف و نشر ندارد؟
الف بر سر و چشم و رخ و بالای تو / خاک ره و سرمه و گلگون و صنوبر گردم.
ب نه محقق بود نه دانشمند / چارپایی بر او کتابی چند.
ج زان پیش که دشمنت زند بر دهنت / برخیز و بزن تو مشت بر گردن او.
د به نزدیک من شیر و آهو یکی است / چو بینم که صیاد مسکین کش است.
گزینه د
در گزینه «د»، هیچ دو دسته کلمه ای که به صورت لف و نشر با هم ارتباط داشته باشند، وجود ندارد. بیت در مورد بی طرفی در برابر شکارچی ظالم صحبت می کند.
بررسی سایر گزینه ها:
الف) سر (۱) /چشم (۲) / رخ (۳) / بالا (۴) ← خاک ره (۱) /سرمه (۲) / گلگون (۳) / صنوبر (۴). مرتب.
ب) محقق (۱) /دانشمند (۲) ← کتابی (۱) / چارپایی (۲). مشوش.
ج) دشمنت (۱) / دهنت (۲) ← مشت (۱) / گردن (۲). (زدن دشمن با مشت / برخاستن و زدن بر گردن او، یا زدن بر دهن مربوط به برخاستن؟ کمی مبهم است اما احتمال لف و نشر دارد).
سوالات تشریحی (همراه با پاسخ کامل):
6 لف و نشر را تعریف کنید و انواع آن را نام ببرید.
لف و نشر آرایه ای است که در آن، گوینده ابتدا دو یا چند چیز را در بخشی از کلام می آورد (لف) و سپس در بخش دیگری، دو یا چند چیز مرتبط با آن ها را ذکر می کند (نشر).
انواع آن عبارتند از: ۱- لف و نشر مرتب (که در آن نشرها به ترتیب لف ها می آیند) ۲- لف و نشر مشوش (که ترتیب نشرها با لف ها یکی نیست).
7 در بیت زیر لف و نشر را مشخص کرده و نوع آن را بنویسید.
عمر و دولت به سر آمد ندهی داد هنوز؟
چرخ و گیتی چه کنی، از تو مرا داد نداد
لف ها: عمر (۱)، دولت (۲)
نشرها: چرخ (۲)، گیتی (۱)
ارتباط: عمر مربوط به گیتی (گذر عمر در دنیا) است (۱→۲)؛ دولت مربوط به چرخ (چرخ فلک و اقبال) است (۲→۱).
نوع: لف و نشر مشوش (نامرتب).
8 یک بیت مثال برای لف و نشر مرتب بزنید.
(پاسخ می تواند متفاوت باشد) نمونه:
«بر حدیثِ من و حُسنِ تو نیفزاید کس / حد همین است سخندانی و زیبایی را»
(لف۱: حدیث من ← نشر۱: سخندانی / لف۲: حسن تو ← نشر۲: زیبایی)
9 یک بیت مثال برای لف و نشر مشوش بزنید.
(پاسخ می تواند متفاوت باشد) نمونه:
«تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم / از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم»
(لف۱: رفتنش ← نشر۲: بصر / لف۲: گفتنش ← نشر۱: سمع)
10 فایده و ارزش هنری آرایه لف و نشر چیست؟
ارزش هنری لف و نشر در ایجاد نظم فکری و انسجام بین اجزای کلام است. این آرایه با مرتبط ساختن مفاهیم مختلف، به زیبایی، ایجاز (خلاصه گویی) و قدرت اقناع سخن می افزاید. همچنین ذهن خواننده را برای کشف ارتباط بین لف ها و نشرها به تلاش و پویایی وا می دارد و از این طریق لذت ادبی ایجاد می کند.
نتیجه گیری:
آرایه لف و نشر، یکی از شگردهای هوشمندانه برای ایجاد نظم، زیبایی و ارتباط معنایی در کلام است. شاعر یا نویسنده با چیدن دقیق کلمات و مفاهیم (لف) و سپس گشودن و مرتبط ساختن آن ها (نشر)، ساختاری منسجم و دلنشین پدید می آورد. تشخیص لف و نشر، به ویژه نوع مرتب یا مشوش آن، نیازمند دقت در یافتن روابط بین اجزای سخن است و به درک عمیق تر ساختار و پیام متن کمک می کند. این آرایه نشان دهندهٔ توانایی گوینده در مدیریت و ساماندهی افکار و واژگان است.





